#دلتنگی_شهدایی 💔🌱
بنده را گستاخ می سازد حضور دایمی
مرحمت کن، گاه گاه از خویش غافل کن مرا..
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
@ShahidMostafaSadrzadeh
16.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ 📽
شهدا شهر رو آزاد کردن 😢💔
#شهید_قاسم_سلیمانی💚
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
@ShahidMostafaSadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
#نوای_عاشقی 💔🎧 حواسم هست ... که بدیمو به روم نزدی ... این تو بودی که راه اومدی (: دوست دارم 💔💔💔💔 +
من اومدم با معجزه عشقت آدم شم ((((:💔
#دلتنگی_شهدایی 🌱🌸
رازی نهفته در پس حرفی نگفته است
مگذار درد دل كنم و دردسر شود...
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
@ShahidMostafaSadrzadeh
#وصیت_نامه 📜
وقتی کار فرهنگی را شروع می کنیم ،
با اولین چیزی که باید بجنگیم ؛
خودمان هستیم .
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
@ShahidMostafaSadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
#دلتنگی_شهدایی 🌱🌸 رازی نهفته در پس حرفی نگفته است مگذار درد دل كنم و دردسر شود... #شهید_مصطفی_صدرز
#کلام_یار 🎤
با هم رفتیم زیارت...
حرم خیلی خلوت بود. کنار ضریح که رسیدیم، سید نشست پایین پا، دست ها را برد توی شبکه ها، سرش را چسباند به مشبک های ضریح، چند دقیقهای خلوت کرد و اشک ریخت. آن روز حرم خیلی فاز داد. سید خیلی گریه می کرد. من طبق عادت گوشی رو درآوردم و از حالات مختلف اش عکس گرفتم. بعد که زیارتش تموم شد، آمد بلند شود، گفتم: «سید! سید!» تا نگاه کرد، دوباره از او عکس گرفتم.
به سید گفتم: «ما با هم توی حرم حضرت زینب عکس نداریم. بیا یه عکس با هم بگیریم.» بردن گوشی داخل حرم قدغن بود و من قاچاقی آورده بودم😏. یواشکی گوشی را دادم به یکی از زائرهای عرب زبان که چند تا عکس از ما بگیرد. به او فهماندیم: «ما که از طرف ضریح داریم میایم، تو عکس بگیر که هم ضریح بیفته، هم ما بیفتیم.» گفت: «باشه.» گوشی را گرفت و آماده عکس گرفتن شد. من و سید هم ژست گرفتیم. این قدر تابلو گوشی رو گرفت دستش که یکی از مأمورها ما را دید. من دیدم دارد به طرف ما می آید که گوشی را بگیرد. صورتمان رو به دوربین، به طرف مأمور بود. هر دو هم زمان دست ها را بالا بردیم و با اشاره به مأمور گفتیم: «یه دونه، فقط یه دونه عکس😅!» مأمور رسید و گوشی را گرفت. از او خواستیم عکس ها را پاک نکند. قبول کرد و گوشی را برگرداند. در عکسی که گرفته شد و یادگاری ماند، هر دو دست هایمان بالاست.😂
#شهید_مصطفی_صدرزاده ❤️
#شهید_مرتضی_عطایی 💚
@ShahidMostafaSadrzadeh