بهم گفت حضرت زهرایی بودن حرم امام علی رو حس می کنی یا نه ؟
- چه قدر مدیون لطف مادرانشونم که تو همچین ایام قشنگی دعوتمون کردن (:🌱
یادمه چه قدر تو اون فاطمیهی عمیقِ باحالِ دو سه سال پیش چه جوری از ته دلمون حضرت زهرا رو به امام علی قسم می دادیم دستامونو رها نکنن (:
و نکردن (:🌱! مگه نه ؟!
دستمو رها نکنیا ... به علی به علی
چیزی که تو حرم خیلی خیلی بهش فکر می کنم حس پدرانه ای هست که نسبت به امام علی نه تنها اینجا حس کردم بلکه عجیب غرقش شدم (:
یادمه این جمله رو خیلی خیلی خیلی دوست داشتم :
- شد ، شد ! نشد میرم به بابام امام علی میگم (:
یعنی انگار اینجا به اندازه تمام غم ها و درد ها و خوشی ها و لبخند ها حرف دارم که بابام بگم .
حقیقتا حس نزدیک بودن به امام حس نگفتنی ای هست و واقعا وقتی ندیده و نشنیده عاشق امام باشی ، موقع نزدیک شدن از لحاظ منطقه ای به امام حس می کنی دیگه قلبت رو نداری .
یا بهتره بگم حس می کنی تو آغوش امیرالمومنینی ...!
و واقعا کلمات چه قدر حقیرند ...
خدایا این حس ناب رو به رفقای ما هم بچشان (:🌿✨
#دلتنگی_شهدایی 🌿🌸
به راستی اگر خداوند گريه را به
انسان نبخشيده بود، هيچچيز
نمیتوانست كدورتی را كه با گناه بر
آيينهی فطرتش مینشيند پاك كند.
- شهید مرتضی آوینی
#شهید_مصطفی_صدرزاده 💛
@ShahidMostafaSadrzadeh
دل خوش نکردهایم به اعمال خیر خود
ما را غم حسین سرافراز میکند ...
امیری حسین و نعم الامیر (:
یه کربلای مادری 💛🌱
- عیدتون مبارک رفقا 🌸
+ حقیقتا حسی که تو حرم امام حسین داشتم خیلی برام عجیب بود
معمولا نزدیک شدن به امام باعث اروم شدنم می شد ؛ ولی تو حرم امام حسین هر چی نزدیک تر می شدم بیشتر قلبم بی قرار می شد ؛ بیشتر اشکام جاری می شد .
بی قراری انگار سوغات این سفرِ ...
راستش قبلا یه صوت شنیده بودم ، دیشب تو این حالتم یادش افتادم .
یه پسری بوده که خلاصه همه جور گناهی داشته و وضعیتش خیلی بد بوده ، فکر کنم برادرش میره پیش یه عالم میگه چیکار کنم برادرم ادم درستی بشه ؟
اون عالم بهش میگه ببرش کربلا ، سه بار بگو صل الله علیک یا ابا عبدالله
اگه گریه کرد ، ادم خوبی میشه ؛ اگه گریه نکرد دیگه نمیشه کاری کرد!
خلاصه داستان این بود که دو تایی میرن و برادرش دوبار سلام نیده و بار سوم که سلام میده اون پسر میوفته رو زمین و بلند بلند گریه می کنه و بعدش هم توبه می کنه !
حس می کنم این داستان رو الان فهمیدم .
حس بی قراریِ تو حرم امام حسین اون قدر زیاد بود که بعد از جدا شدن از ضریح هم همچنان گریه می کردم حقیقتا قلبم متلاشی شده بود .
نمی دونم چرا تو حرم انگار تصورات ادم نسبت به روضه ها خیلی شفاف تر و واضح تر هست .
عمیقا روضه ای که امام زمان خوندن برای داخل حرم سنگینه ... جایی که قلبت تو بی قرار ترین حالت خودشه ؛ روضهی باز ناحیه مقدسه دیگه قلبت رو پاره پاره می کنه 💔
+ گاهی ناحیه مقدسه بخونیم ، عمیق ، دقیق ، دردناک و واقعی و از همه مهم تر که روضه خون امام زمان هست (: