eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
💞☘بِسْمـِ اللّهِ القاصِمـ الجَبّارین☘💞 🇮🇷رمــــــــان شهدایی و 🇮🇶 💣قسمت هلیڪوپتر از زمین جدا شد و ما عزیزانمان را بر فراز جهنم داعش به این هلیڪوپتر سپرده و میترسیدیم شاهد سقوط و سوختن پاره‌های تنمان باشیم ڪه یڪی از فرمانده‌های شهر رو به همه صدا رساند : _به خدا توڪل ڪنید! عملیات آزادی آمرلی شروع شده! چندتا از روستاهای اطراف آزاد شده! به مدد امیرالمؤمنین ﴿؏﴾ آزادی آمرلی نزدیڪه! شاید هم میخواست با این خبر نه فقط دل ما ڪه سرمان را گرم ڪند تا چشمانمان ڪمتر دنبال هلیڪوپتر بدود. من فقط زیر لب صاحب‌الزمان ﴿عج﴾را صدا میزدم ڪه گلوله‌ای به سمت آسمان شلیڪ نشود تا لحظه‌ای ڪه هلیڪوپتر درافق نگاهم گم‌شد و ناگزیر یادگاری‌های برادرم را به خدا سپردم. دلتنگی، گرسنگی، گرما و بیماری جانم را گرفته بود، قدم‌هایم را به سمت خانه میڪشیدم و هنوز دلم پیش حلیه و یوسف بود ڪه قدمی میرفتم و باز سرم را میچرخاندم مبادا انفجار و سقوطی رخ داده باشد. در خلوت مسیرخانه، حرف‌های فرمانده در سرم میچرخید و به زخم دلم نمڪ میپاشید ڪه رسیدن نیروهای مردمی و شڪست محاصره در حالیڪه از حیدرم بیخبر بودم، عین حسرت بود. به خانه ڪه رسیدم دوباره جای خالی عباس و عمو، در و دیوار دلم را در هم ڪوبید و دست خودم نبود ڪه باز پلڪم شڪست و اشڪم جاری شد. نمیدانستم وقتی خط حیدر خاموش و خودش اسیر عدنان یا شهید است، با هدیه حلیه چه ڪنم و با این حال بی‌اختیار سمت ڪمد رفتم. در ڪمد را ڪه باز ڪردم، لباس عروسم خودی نشان داد و دیگر دامادی در میان نبود ڪه همین لباس عروس آتشم زد. از گرما و تب خیس عرق شده بودم و همانجا پای ڪمد نشستم. حلیه باطری را ڪنار موبایلم ڪف ڪمد گذاشته بود و گرفتن شماره حیدر و تجربه حس‌انتظاری ڪه روزی بهاری‌ترین حال دلم بود، به ڪام خیالم شیرین آمد ڪه دستم بی‌اختیار به سمت باطری رفت. در تمام لحظاتی ڪه موبایل را روشن میڪردم، دستانم از تصور صدای حیدر میلرزید وچشمانم بی‌اراده میبارید. انگشتم روی اسمش ثابت مانده و همه وجودم دست دعا شده بود تا معجزه‌ای شود و اینهمه خوش‌خیالی تا مغز استخوانم را میسوزاند. ڪلید تماس زیر انگشتم بود، دلم دست به دامن امام مجتبی﴿؏﴾ شد و با رؤیایی دست نیافتنی تماس گرفتم. چند لحظه سڪوت و بوق آزادی ڪه قلبم را از جا ڪَند! تمام تنم به لرزه افتاده بود، گوشی را با انگشتانم محڪم گرفته بودم تا لحظه اجابت این معجزه را از دست ندهم و با رؤیای شنیدن صدای حیدر نفس‌هایم میتپید. فقط بوق آزاد میخورد، جان من دیگر به لبم آمده بود و خبری از صدای حیدرم نبود. پرنده احساسم در آسمان امید پر ڪشید و تماس بی‌هیچ پاسخی تمام شد ڪه دوباره دلم در قفس دلتنگی به زمین ڪوبیده شد. پی‌درپی شماره میگرفتم، با هر بوق آزاد، میمردم و زنده میشدم و باورم نمیشد شر عدنان از سر حیدر ڪم شده و عشقم رها شده باشد. دست و پا زدن در برزخ امید و ناامیدی بلایی سر دلم آورده بود ڪه دیگر ڪارم از گریه گذشته و به درگاه خدا زار میزدم تا دوباره صدای حیدر را بشنوم. بیش از چهل روز بود حرارت احساس حیدر را حس نڪرده بودم ڪه دیگر دلم یخ زده و انگشتم روی گوشی میلرزید. در تمام این مدت منتظر شهادتش بودم و حالا خطش روشن بود ڪه عطش چشیدن صدایش آتشم میزد. باطری نیمه بود و نباید این فرصت را از دست میدادم ڪه پیامی فرستادم : _حیدر! تو رو خدا جواب بده! پیام رفت و دلم از خیال پاسخ عاشقانه حیدر از حال رفت. صبر ڪردن برایم سخت شده بود و نمیتوانستم در انتظار پاسخ پیام بمانم ڪه دوباره تماس گرفتم. مقابل چشمانم درصد باطری ڪمتر میشد و این جان من بود ڪه تمام میشد و با هرنفس به‌ خدا التماس میڪردم امیدم را از من نگیرد. یڪ‌ دستم به تمنا گوشی را ڪنار صورتم نگه داشته بود، با دست دیگرم لباس عروسم را ڪنار زدم و چوب لباسی بعدی با ڪت و شلوار مشڪی دامادی حیدر در چشمم نشست. یڪبار برای امتحان پوشیده و هنوز عطرش به یادگار مانده بود ڪه دوباره مست محبتش شدم. بوق آزاد در گوشم،... ادامه دارد.... 💣نویسنده؛ فاطمه ولی نژاد ☘ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥واسه چی سنگ این نظام رو به سینه می‌زنی؟ سهمت همینقدره؟ ✌️تقدیم به تمام مجاهدان و شهیدان راه حق؛ به ویژه شهید حسن‌صیادخدایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیا موعود هنگام قیام است ✨جهان مجروح یک جو التیام است زمان لبریز شوق‌و است ✨ بر رجعتت امّیدوار است بیا امروز روز عشق❤️است ما را ✨علمدار😍 تو در صدر است ما را ❣️✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خنـده هاے دلنشین شهدا نشان ازآرامــش دل دارد وقتےدلت با"خـــدا"باشد لبانت همیشه مےخنـــدد اگر باخدا نباشےهرچقدر هم شادی کنے، آخرش دلت غمگین است 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید مهدی مرادی🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
<بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن> ⭐به مناسبت 💥سالروز <<شهادت>> ⭐(((ش_ه_ی_د)))مهدی_مرادی ⭐تاریخ تولد : ٢٧ /۱۲/ ۱٣۴٧ ⭐تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۳/۴ ⭐تاریخ انتشار : ۴ /۳/ ۱۴۰۰ 🕊🌷محل شهادت : جزیره مجنون 🌷مزار شهید : بهشت زهرا 🥀⃟✨ 🥀⃟✨عاشقی سن و سال نمیشناسد؛ ناگهان می آید جایی میان❤قلبت جا خوش میکند و ماندگار میشود. میشود همدم روزها و شب هایت؛ آن هنگام است که عاشق وجودش بیقرار لقاء معشوق میگردد... 🥀⃟✨تو نیز عاشق بودی؛ در آن سن👀 چشم هایت پرده عشق الهی را کنار زد و خدای خود را میان شلوغی های دنیا یافتی. دیگر منتظر بهانه های دنیوی نماندی و عاشقانه به سوی خالقت شتافتی... 🥀⃟✨آخر این رسم عاشقی است که جز او را نبینی و تنها رهرو راه او باشی. اصلا بسیجی که باشی راه و رسم جهاد را خوب می آموزی و محال است که حبّ دنیا وجودت را تسخیر کند. بسیجی بودن رسم، نوع و 👌شرط زندگی است و در این مکتب است که درس ⬅سرباز بودن را فرا میگیری. 🥀⃟✨میدانی! ماجرا همان حرف روایت گر روزهای عاشقی است. 👌خوب گفت آوینیِ جبهه ها که اگر متاع وجودت خریدنی شود هر جا که باشی و در هر سنی که باشی کارنامه ات مزین به اسم و رسم 💥شهید میشود و آن است که تو میشوی همان مصداق هم المفلحون »... 🥀⃟✨آن است که نهایت عاشقانه هایت میشود، با جان پذیرفتن🔥 ترکش ها در 💧جزیره مجنون؛ همان جایی که رد🚶 قدم های خدارا میتوان تماشا کرد. حال که طعم آغوش یار را چشیده ای؛ یادمان کن شهیدِ عاشق... 🥀⃟✨ ای!!!!!!شہید آنقدر بزرگے که براے لمس نامت باید وضوع داشت.....💔 برای سلامتی امام عصرعجل الله...ـ، ارواح مطهرشهداوامام شهدا 🌷صلـــــــــــــــوات🌷 ⸽🕊️⸽ ⸽🕊️⸽ ⸽🕊️⸽ 💚@shahidNazarzadeh💚
طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید علی زاده اکبر🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
<بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن> 📝به مناسبت سالروز تولد ⚘شهید_علی_زاده_اکبر ⚘تاریخ تولد : ۴ /۳/ ۱٣۵۵ ⚘تاریخ شهادت : ٢٨ /۷/ ۱٣٩٢ 📝تاریخ انتشار : ۴ /۳/ ۱۴۰۰ 🕊⚘محل شهادت : سوریه ⚘مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده سید حمزه ⚘⚘⚘ <<کاش میشد صدات کنم توام منو صدا کنی؛ من رضا رضا کنم توام منو نگاه کنی>> 🍃⚘میگویند⛳ مشهدالرضا برات📗 کربلا میدهد؛ اصلا گویا صحن انقلابش و آن پنجره_فولاد آغاز زندگی است و آن هنگام که زیرلب حاجاتت را زمزمه میکنی خود شاه خراسان دست هایت را به خدا میرساند... 🍃⚘تو هم اینگونه بودی و آرزوی شهادت را دخیل بستی به پنجره فولاد رضا، اصلا تمامی ویژگی هایت را هم نیز به شاه خراسان اقتدا کرده بودی. ساده زیست بودن و دور بودن از تجملات. قرائت📖قرآن و هفته هایی که مزین به زیارت اقایت میشد. 🍃⚘آنقدر الگوی خوبی بودی که فرزندانت قدم بر ردپای پوتین های خونی ات گذاشتند و راه تورا در پیش گرفتند. تویی که ماهر ترین تخریبچی بودی و اول از همه نفس خودت را تخریب کردی...🔥 🍃⚘به دل میدان نفس زدی و با زیرکی و شجاعت 🔥مین های گناه را یک به یک خنثی کردی و با سلاح ایمان و اراده خود را به سمت خیمه صاحب الزمان(عج) روانه کردی... 🍃⚘حال میلاد زمینی توست. میدانم که این تجملات دنیایی میان روح با عظمتت جا نمیشود اما دلمان خوش است به روزی که به دنیا قدم گذاشتی میلادت_مبارک یار مهدیِ غریبِ فاطمه(سلام الله علیها) 💥💫💥. برای سلامتی امام عصرعجل الله... ارواح مطهرشهداوامام شهدا ⚘صلـــــــــــــــوات⚘ . 💠@shahidNazarzadeh💠
13.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃صحبت های بسیار شنیدنی درباره خانواده های شهدا ... کسانی که حتی شاید مقام هایی بالاتر از شهدا داشته باشند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh