فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه است
هوایت نکنم می میرم
یادی از صحن و
سرایت نکنم می میرم
ناله و شکوه
حرام است بر عشاق
ولی از فراق تو
شکایت نکنم می میرم
اَلسَّلامُ عَلَیک يا اَباعَبْدِالله
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
✨﷽✨
🌷 حق الناس
خدا ازهرچه بگذرد ، از #حق_الناس نمی گذرد ...!
حواسمان باشد ...
ﺑﺎ " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﻣﺴﺨﺮﻩ ڪﺮﺩ ،
ﺑﺎ " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ ...
ﺑﺎ " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ ،
با " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺗﻌﺮﯾﻒ ڪﺮﺩ ...
با " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺩﻝ ﺷڪﺴﺖ ،
با " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ ...
با " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩ ،
ﺑﺎ " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ ...
ﺑﺎ " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود جدایی انداخت ،
با " زبان " میشود آشتی داد ...
با " زبان " میشود آتش زد ،
با " زبان " میشود آتش را خاموش ڪرد ...
حواسمان به #دل و #زبانمان باشد : " آلوده اش نڪنیم ..."
#غیبت_نڪنیم
#تهمت_نزنیم
کانال شهیدنظرزاده
@ShahidNazarzadeh
جاے شهید بیضائی خالی ڪه😔
رفیقش میگفت:
خیلی دلتنگش بود یه شب تو خواب دیدمش پرسیدم الان کجایی؟چیکار میکنی؟ گفت همیشه و همه جا همراه اصحاب اباعبدالله هستم
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzade
🔴 #شهید_مهدی_زین_الدین :
🔷🔹هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند.
شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند.
شهدا را یاد کنید ولو با ذکر یک صلوات.
شادی روح شهدا صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیشنهاد_دانلود
🔴هیچکس امام زمان(عج)رابه خانه اش راه نداد!😭
✨داستان پسر تهرونی و خواب امام زمان(عج)
🎤 #استاد_دانشمند
#کلیپ_مهدویت
#تلنگر
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
اصلا امروز هر طور که میخواهد بچرخد
همین در فکر تو بودن
حالم را خوبِ خوب میکند
صبح بخیر !
#سلام_آقاجان
🍃السَّلامُ عَلَیکَ یا وَعْدَ اللَّهِ الَّذى ضمِنهُ
کانال شهیدنظرزاده
@ShahidNazarzadeh
🔴 ما هم شهید می شویم !
وقتی در #قتلگاه_دنیا ...
لذت گناهانش را
حراممان می کنیم...
و به جرم حزب اللهی بودن هم ،
سرزنش می شویم !
جهاد اکبر ... بیش از ...
جهاد اصغر ... شهید دارد ...
شهیدانی از جنس ذوب شدن های ...
چندین ساله ... ذره ذره ...
🔶 و امان از #قتلگاه_مجازی ...
چه خوب هایی آمدند و غرق شدند.
آن هم ، ذره ذره ...
اینجا هم میتواند سکوی پرش باشد
و هم مرداب شیطان ...
#بنگر_که_چگونه_ایی؟
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
MyTone -Karimi-Shab9MoharramAlhadi1391[01].mp3
4M
سلام آقا فدای تو باز دلمو آتیش زدی
گفتی یه روز جمعه میای این جمعه هم نیومدی😔
#حاج_محمود_کریمی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
⭕️ بانوان منتظر بدانند...
🔹 رباب: در کربلا حضور داشت. شاهد شهادت همسرش و فرزند شیرخوارش بود! بعد از پایان فاجعهٔ کربلا و اسارت، در مدینه ساکن شد. دستور داد سقف خانه اش را بردارند و زیر آفتاب روزگار می گذراند! رباب به این روش، یکی از اثرگذارترین افشاگری ها را علیهِ یزید و یزیدیانِ زمان، محقق نمود.
🔸 ام البنین: دارای چهار پسر (عباس علیه السلام، عبدالله، جعفر، عثمان) که تمامی پسرانش در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند، اما وقتی خبر شهادت امام زمانش را شنید، ناله اش بلند شد و گفت: «رگ های دلم را پاره کردی...»
🔺 مادر وهب: پیرزنی مسیحی که چندی نمی گذشت از آشنائیش با امام زمانش، اما در روز عاشورا شجاعانه به پسرش گفت: «به جای شیری که به تو داده ام از تو می خواهم جانت را در طَبَق اخلاص بگذاری و با دشمنِ امام تا سر حدّ شهادت مبارزه کنی...»
❄️ همسر وهب: در آخرین لحظات به شوهرش گفت: «جان من و تو هزاران بار فدای حسین! فقط از تو تقاضایی دارم در حضور امام، و آن اینکه تا وقتی به تو ملحق نشده ام وارد بهشت نشوی...»
🔆 همسر زهیر: فرستاده ای از طرفِ امام به خیمه زهیر آمد، خیمه پر از سکوت شد، و هنوز هم سکوت... ناگهان از گوشه ای صدای شیرزنی بلند شد: «چرا جوابش را نمی دهی؟ چه می شود به حضور امام بِرَوی و سخنش را بشنوی؟!» زهیر قیام کرد و از یاران عاشورایی امام زمانش شد...
📌 زینب: و تو ای بانو! کدام قلم می تواند تو را بنویسد؟! تو ای فراتر از اقیانوس...
📎 بانوان منتظر بدانند؛ زمینه سازی برای حکومتِ جهانی، هزینه دارد...
📚 از فرات تا فرات، ج۲، ص۱۳۶-۱۴۲
#از_عاشورا_تا_ظهور ۳۵
☘کانال شهید نظرزاده🌹↙️
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دارم می بینمت...👆😔
#کلیپ فوق العاده تکون دهنده👌
👤 #استاد رائفی پور
#حتما_ببینید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
7⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🌺 شکستن نفس
جمعی از دوستان شهید ابراهیم هادی
🌷باران شــديدي در تهران باريده بود. خيابان 17 شــهريور را آب گرفته بود.🌷
🌴چند پيرمرد ميخواستند به سمت ديگر خيابان بروند مانده بودند چه کنند.🌴
🌼همان موقع ابراهيم از راه رسيد. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پيرمردها،
آنها را به طرف ديگر خيابان برد.🌼
ابراهيم از اين کارها زياد انجام ميداد. هدفي هم جز شکستن نفس خودش نداشت.
🌲مخصوصاً زماني که خيلي بين بچه ها مطرح بود!🌲
🌸همراه ابراهيم راه ميرفتيم. عصر يک روز تابستان بود. رسيديم جلوي يک کوچه. 🌸
🌻بچه ها مشغول فوتبال بودند.
به محض عبور ما، پســر بچهاي محکم توپ را شوت کرد.🌻
🌺 توپ مستقيم به صورت ابراهيم خورد. 🌺
🌸به طوري که ابراهيم لحظه روي زمين نشســت. صورت ابراهيم سرخ سرخ شده بود. 🌸
خيلي عصباني شــدم. به سمت بچه ها نگاه كردم. همه در حال فرار بودند تااز ما کتک نخورند.
🌹ابراهيم همينطور که نشســته بود دست کرد توي ساك خودش.🌹
🌼پلاستیک گردو را برداشت.
دادزد: بچه ها کجا رفتيد؟! بياييد گردوها رو برداريد!🌼
🌴بعد هم پلاستيک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت كرديم.🌴
🌹توي راه با تعجب گفتم: داش ابرام اين چه کاري بود!؟🌹
گفــت: بنده هاي خدا ترســيده بودند. از قصدکه نزدنــد. بعد به بحث قبلي برگشــت و موضوع را عوض کرد!
🌲 اما من ميدانســتم انســانهاي بزرگ در زندگيشان اينگونه عمل ميکنند......
#شهید_ابراهیم_هادی
کتاب سلام بر ابراهیم1
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_عروسی_شهدایی
#سفره_عقد + #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
✨گزارش تصویری ازبرگزاری مراسم عقد دوخادم الشهید
درجوارشهدای مدافع حرم مشهد
☘کانال شهید نظرزاده🌹↙️
@shahidNazarzadeh
بی هوا _1396-1-20-18-25.mp3
12.96M
💥بی هوا
منم که محتاجمو، تویی که بی نیازی
من خودمو شکستم ،که باز منو بسازی
صحبت های زیبای حاج #حسین_یکتا
☘ڪانال شهید نظرزاده🌹↙️
@shahidNazarzadeh
🌺😍متنی واقعا زیبا
❣✨"ﻣﺮﺩ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻋﻘﻠﺶ" ﺑﻨﮕﺮ ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺛﺮﻭﺗﺶ" !!
❣✨"ﺯﻥ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻭﻓﺎﯾﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺟﻤﺎﻟﺶ" !!
❣✨"ﺩﻭﺳﺖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻣﺤﺒﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﮐﻼﻣﺶ" !!
❣✨"ﻋﺎﺷﻖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺻﺒﺮﺵ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ" !!
❣✨"ﻣﺎﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺑﺮﮐﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ" !!
❣✨"ﺧﺎﻧﻪ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ" !!
❣✨"ﺩﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﭘﺎﮐﯿﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺻﺎﺣﺒﺶ" !!
❣✨"فرزند" را به "ایمانش" بنگر ؛ نه به "وفاداریش" !!
❣✨"پدر" و "مادر" را فقط ؛ بنگر !! هر چه بیشتر ؛ بهتر !!
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅در این دنیا خیلی چیزها را نمی فهمیم......
لطفا حتما حتما حتما.......این کلیپ را ببینید.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊❤️
❤️قصه دلتنگی❤️
قصه ی دلتنگی من نمی دانم کی به پایان خواهد رسید...😔
این روزها دلم برایتان بیشتر تنگ می شود😢
این روزها دلم برای آسمان هم بیشتر تنگ می شود...😢
مرغ دل من مدام در آسمان یادتان پرواز می کند🕊
و گِرد بام شما بال و پر می زند...
اسیر شما شده... آب و دانه اش داده اید و نمک گیرش کرده اید...🕊
دلی که اسیر شود ، دیگر اختیارش دست خودش نیست❤️
دلم را بدجور اسیر کرده اید... بدجور...❤️
من از خورشید نگاه شما نور می گیرم...✨
از ماه روی شما روشن می شوم...✨
و از شبنم چشم هایتان سیراب می گردم...💦
قصه ی دل من و شما ، قصه ای تمام نشدنی است...❤️
قصه ای که همیشه گفتنی است... همیشه شنیدنی است...
بیایید پایان این قصه را خودتان رقم بزنید
پایان این قصه باید مثل همه ی قصه ها شیرین باشد😌
کلاغ این قصه باید به لانه اش برسد...
و مرغ دل من به آشیانه ش... به آسمان...
من از شما یک آسمان می خواهم به وسعت نگاهِ مهربانتان...
سهم من از این دنیا تنها باید همین آسمان باشد...🌫🌫
می شود مرا هم آسمانی کنید...؟😭
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh