💚ﺟﺎﯼ " ﺷﻬﯿﺪ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ" ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻔﺖ:
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﻋﺎﯼ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﮐﻨﯿﺪ .
و در آخر دعا کنید شهید شویم که اگر شهید نشویم باید بمیریم.
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹📿
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهیدانـه🌱🕊
رفیقش مۍگفٺ''↓
درخوابـــ محسݩ رادیـدم ڪه مۍگفٺ←
هرآیهقرآنۍڪه شما براۍ شهدا مۍخوانید
دراینجـاثوابــ یك ختم قرآݩ رابه او مۍدهند📖''
ونورۍهم براے خواننده آیاٺ قرآݩ
فـرستـادهمۍشـود..
🌷 ‹ #شهید_محسݩ_حججی ›🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰 🌷شهیدی که قرارش را دشت کربلا گذاشت؛
تیر خورده بـود و با پیکری زخمـی بههمراه رفیقش سوار قایقی بودند، که دشمن قایقشان را هدف قرار داد و مجبور شدند به داخل آب بروند ،و آب خروشانِ ارونـد حجت الله را با خودش بُرد ....
دوستش که شهید نشد، نقل میکند:
که در آخریـن لحظات کـه آب داشت او را می بُرد ، دستش را بلند کـرد و فریاد زد: « دیدار ما دشت کـربلا »
پیکر مطهرش بعد از چند روز در حاشیه اروند پیدا و شناسایی شد و در گلزار ملامجدالدین شهر ساری به خاک سپرده شد...
رزمنده گردانمسلمبنعقیل(ع)
لشکر ویژه ۲۵ کربـلا
شهادت: ۲۳ بهمن ۱۳٦٤
عملیات والفجر هشت
شهید حجتالله محسن پور🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خاطرات_شهید
🔹🌱یک هفته قبل ازشهادتش، من و رسول توی چادر بچه های تخریب لشگر ۱۰ تو مقرالوارثین، تنها شدیم او با خودش خلوت کرده بود دیدم صورتش خیسه ، انگار گریه کرده تا منو دید با آستین لباسش اشک هاشو پاک کرد.
🔸🌱دیدم حال و حوصله شوخی رو نداره، یه خورده با هم درد و دل کردیم. رسول بدون مقدمه با نگرانی گفت: نمیدونم چرا کار ما درست نمیشه.همه رفقای ما یکی یکی رفتند و داره جنگ تموم میشه و ما هنوز زنده ایم . ترو خدا بیاییم یه کاری کنیم. یک عده هنوز تو گردان نیومده پرواز میکنند . دیدم حال خوبی داره گفتم بذار توحال خودش باشه و بدون خداحافظی ازش جداشدم.
🔹🌱رسول مثل بعضی ها برای رفع تکلیف جبهه نرفت بلکه برای انجام تکلیف جبهه رفت. وی در جبهه دنبال کمال بود و سعی میکرد در جبهه جایی که نوک پیکان سختی ها ست باشه. پس رسول شد "تخریب چی" همه وجودش در سوز و گداز بود و اگر خنده و شوخی هم میکرد دنبال رد گم کردن بود.
#شهید_رسول_فیروزبخت🌷🌱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
" چه خوب است
به دست آقا امام زمان(عج)
جرعه ای از چشمه زلال
کوی حسینی بنوشم
و #حسینی بمیرم....
(اَللهُمَّ الرزُقنا فِی الدُّنیا زیارَه الحُسَین وَ فِی الآخِرَه شَفاعَةَ الحُسَین، اَللهُمَّ الرزُقنا تَوفیقَ الشَّهادَه فی سَبیلِک)"
پ.ن: لابهلای دستنوشته های
جستجوگر نور
#شهید_عباس_صابری🌱🌷
عکاس: جستجوگر نور
#شهید_حسین_صابری🌷🌱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
به علامه طباطبایی عرض ڪردم
آقا من عجول و بی صبرم🥀
حوصله ی معطلی ندارم
در يڪ جمله برايم عصارهی
همهی معارف اسلام را بيان ڪنيد🌱
خندهی مليحی ڪرد و فرمود :
با همه مهربان باش!
🌿معراج المؤمنین🌿
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
...🦋
شهید موسی جمشیدیان متولد ۲۸ آبان ۱۳۶۲ است،درچهاردهم آبان سال نود و چهار،دردفاع از حرم حضرت زینب به شهادت رسید.شهید چند جزیی از قرآن را حفظ بود و همسرس حافظ کل قران بود.دانشجوی رشته ی جغرافیا دانشگاه پیام نور اصفهان بود،که مدرک حقیقی را از حضرت زینب سلام الله علیها گرفت.از شهید یک دختر به نام فاطمه زینب به یادگار مانده است.
#شهیدموسیجمشیدیان🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
-حـٰاجقـاسم . .
بـھاون " وللــھ " هایۍکہمۍگفتے
قسـم ؛
دلمـونتنــگشدھبرات💔:)!'
دلتنگـتیمحاجے(:🌱
#شادیروححاجقاسمعزیزصلوات🌹📿
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سه ماه تعطیلات تابستان که میشد، میگفت: من خوشم نمیاد برم توی کوچه و با این بچهها بشینم، وقتمو تلف کنم. میخوام برم شاگردی. میگفتیم: آخه برای ما زشته که تو بری شاگردی. بری شاگرد کی بشی؟ میگفت: میرم شاگرد یه میوهفروش میشم. میرفت و آنقدر کار میکرد که وقتی شب به خانه میآمد، دیگر رمقی برایش نمانده بود. به او میگفتم: آخه ننه، کی به تو گفته که با خودت اینطوری کنی؟ میگفت: طوری نیست، کار کردن یه نوع عبادته، کیه که زحمت نکشه و کار نکنه؟ میگفت: حضرت علی این همه زحمت میکشید! نخلستونها رو آب میداد، درخت میکاشت، مگه ما به دنیا اومدیم که فقط بخوریم و بخوابیم؟
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🌷🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شہید گنجی خطاب به شہید آوینی
گفت:حاج مرتضی!
دیگه باب شہادت هم بستہ شد...💔
شہید آوینی در جواب گفت:
نہ برادر!!!
#شہادت لباس تک سایزی است
که باید تنِ آدمِ به اندازه آن درآید
هروقت به سایز این لباسِ تک سایز
درآمدی...پروازمیکنی...!
مطمئن باش...!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
09(1).mp3
9.48M
#سبک_زندگی_شاد ۹
👈 بهشت و جهنم همین جاست!
بهشت یا جهنم؛
بواسطه ی قوانینی در همین عالَم، خَلق و اداره میشن!
❤️ تو هم می تونی بهشت رو در نَفسِ خودت تولید کنی و به شادی جاودانه برسی!
@shahidNazarzadeh
@Ostad_Shojae
🌷 #شهید_محمد_ابراهیم_همت
به نقل از همسر شهید
انگشتر را که دستش دیدم، خنده ام گرفت. حلقه ی ابراهیم یک انگشتر عقیق بود. توی عملیات رکابش شکسته بود. نگین را داده بود برایش رکاب ساخته بودند.. چه قید و بندی داشت! گفت: دوست دارم سایه ی تو همیشه دنبالم باشه.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh