#سلام_امام_زمانم
باد هم کم نکند سوز دل صحرا را
قطرهای عشق به آتش بکشد دریا را
این ترک خورده دلم، وحشت این را دارد
که بمیرد و نبیند پسر زهرا را😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱صداۍ #شـهید_محمدرضا_تورجی_زاده رو مےشنوید..
همه از خداییم و به سوۍ خـدا برمےگردیم
فقط نحوه رفتـن مهمه...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیداری با خانواده شهید پاکبان، سلطانی نژاد
به بچههای شهید میگه سینهتون رو بالا بگیرید، باباتون شهید شده. افتخار کنید...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
اِلهی به #اُمید تو ♡..
"خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.."
شهــــیدمدافـعوطـــن امیداڪبری🍃🥀
از شهدای حادثه تروریستی
میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان
شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #کــلام_شهـــید
برادران و خواهران من،
#امام_زمان (عج) غریب است...
نباید آقا را فراموش کنیم!
زیرا آقا هیچ وقت ما را فراموش نمیکند
و مدام در رحمتِ دعای خیرش هستیم!
از شما بزرگواران خواهشی دارم:
بعد از نمازهای یومیه
دعای فرج فراموش نشود
و تا قرائت نکردید
از جای خود بلند نشوید!
#شهید_سجاد_زبرجدی🌷
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
گفت: الان نوبت امیر محمده؟!
گفتم: آره
گفت: پدرشم میخوام پاشو ببوسم
بعدی نوبت ریحانه بود، همون کاپشن صورتی گوشواره قلبی.
دیدم باز اومد گفت: دخترمه میخوام بغلش کنم.
بعدی نوبت فاطمه سلطانی بود تا دیدمش شوکه شدم.
دیگه نذاشت بپرسم، خودش گفت: اینم همسرمه😭💔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند. اماحقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است
و شهدا مانده اند.
چه خوش ساعتی بودساعت شهادتشان
شهیدان،زمان را چه ماهرانه! به دست گرفتند.
الهی الحقنی به الشهدا
امین یارب العالمین
شهید#مرتضی_آوینی🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📌 مادر چهارشهید از ساوه اُمُّ البَنین ایران شد
🔹️ حاجيه خانم فاطمه عباسي ورده (مادر مكرمه شهيدان؛ «احمد»؛ «علي»؛ «يونس» و «محمّد» جوادنيا) متولد ورده ساوه است؛ اما بعد از ازدواج به تهران آمده است
◇ از حاج علی اکبر همسرش میگوید که اولین اذان سحرهای ماه رمضان در محله و مسجد را او میگفته که سال ۷۵ به رحمت خدا میرود
◇ این مادر شهید درباره فرزندانش ميگويد: احمد از قبل از انقلاب فعالیت میکرد. یادم هست یک شب که دیر آمد ساعت دو نیمه شب بود؛ اما من بیدار بودم. دنبالش تا اتاق رفتم و دیدم چیزی را لابلای روزنامه پنهان میکند. در صندوق گفتم باز کرد، دیدم قوطی رنگ است و او شبها «مرگ بر شاه» را دیوارنویسی میکند.
◇ احمد به پاوه رفت و در سال ۵۹ به دست کوملهها شهید میشود.
◇ مادر تا خبر شهادت احمد را میشنود نه شکایت میکند نه حتی گریه: «من سریع سجده شکر به جا آوردم؛ چون احمد بالاخره به آرزویش رسید.»
◇ بعد از شهادت احمد ، علی و یونس ۱۸ و ۱۶ ساله هم بهانه جبهه گرفتند تا دو سال بعد این دو برادر هم به برادر بزرگترشان بپیوندند: «علی و یونس هر دو برای عملیات فتح خرمشهر رفته بودند. علی شب شهید شده بود و یونس صبح؛ اما چون یونس جلوتر بود، جنازهاش چند روز دیرتر و موقع مراسم ترحیم علی رسید.»
◇ محمد پسر تهتغاری و شوخ طبع خانواده هم پنج سال بعد به شهادت رسید تا بالاخره مادر خود را «امالبنین ایران» کند.
◇ مادر شهیدان جوادنیا بهترین لحظات زندگیاش را دیدار با امام(ره) و حضور رهبر معظم انقلاب در منزل خودشان میداند
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✍ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻪ ﺑﻮﯼ ﮐﺒﺎﺏ... ﺣﺎﻟﺶ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪ ﻣﯽ ﺷﺪ!ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﻮﯼ ﮐﺒﺎب ﺣﺴﺎﺳﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﯾﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ چاشنی ﻣﯿﻦ ﻓﺴﻔرﯼ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻟﻮ ﻧﺮﻩ ﻣﯿﻦ ﺭﻭ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﺯﯾﺮ ﺷﮑمش ﻭ ﺫﺭﻩ ﺫﺭه کباب ﻣﯿﺸﺪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺍﺩﯼ ﻧﻤﯽ ﺯﺩ و ﻓﻘﻂ ﺑﻮﯼ گوﺷﺖ ﮐﺒﺎﺏ ﺷﺪﻩ به مشامت میرسید؛ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻮ ﺣﺴﺎﺱ نمیشدی؟؟
#شهید_مهدی_زین_الدین🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی پسر برای مادر شهیدش 😭
🥀سید داود میر طالبی پسر شهیده سیده صغری حسینی فرد🥀
استان فارس شهرستان مُهر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📸 شهادت یک مامور نیروی انتظامی در درگیری مسلحانه با گروهک در پاسگاه جنگل راسک سیستان و بلوچستان
🔸از ساعت یک بامداد امروز درگیری مسلحانه نیروهای انتظامی پاسگاه جنگل راسک آغاز و پس از سه ساعت اعضای گروهک که نتوانستند به داخل پاسگاه نفوذ کنند، متواری شدند.
🔸سلیم کدخدا فرماندار راسک اعلام کرد در این درگیری سه ساعته گروهبان امیر حسین حسین آبادی یکی از نیروهای انتظامی به شهادت رسید.
🔸تلاش نیروهای انتظامی برای دستگیری افراد مسلح شرور ادامه دارد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای مادر دعا کردی اما...💔
شهیده#مکرمه_حسینی🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷 #شهید #عبدالمهدی_مغفوری
اوائل زندگیمان بود و حاج مهدی بعضی از جلسههای کاری را توی خانه میگرفت. فکر میکردم پذیرایی از کسانی که در این جلسه شرکت میکنند سخته. به همین خاطر به مادرم گفتم بیاد برای کمک. همین که مهدی متوجه شد گفت: نه! برای این جلسه نه قراره خودت به زحمت بیوفتی نه دیگران، خودم همهی کارها رو انجام میدم.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊توصیههای شهید احمد کاظمی دربارهٔ هدف و نیت در کارها
#شهید_احمد_کاظمی🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - زیارت مخصوصه - سلحشور.mp3
5.77M
🍃چه کردی با قلبم
🍃که به عشق تو مانوسه
🎙 #مهدی_سلحشور
بریم مشهد🕊😍
#السلطان_اباالحسن✋
#چهارشنبه_های_امام_رضایی💚
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بر او که میگفت:
"رفیق حواست به جوونیت باشه،
نکنه پات بلغزه، قراره با این پاها
تو گردان صاحب الزمان(عج) باشی"
#شهید_حمید_سیاهکالیمرادی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
قهرمان ۱۲ ساله!
مرحمت بالا زاده در ۱۷ خرداد سال ۱۳۴۹ در روستای چای گرمی شهرستان گرمی دیده به جهان گشود...
او در سن ۱۲ سالگی با اصرار خودش به جبهه رفت و پس از ۳ سال حضور در جبهه در ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر به شهادت رسید...
مرحمت در یکی از عملیات ها که در حال برگشت به موقعیت خودشان بود، با نیروهای دشمن مواجه می شود و این در حالی بوده است که آن شهید قهرمان اسلحه ای هم در اختیار نداشته است، ولی ناگهان متوجه شیئی می شود و آن را بر می دارد و به عربی می گوید: "قف" یعنی "ایست" آنها از ترس و وحشت تسلیم او می شوند و مرحمت در تاریکی شب آنها را به مقر می آورد.
افسر عراقی دستگیر شده به فرمانده ایرانی می گوید: می خواهم از شما یک سوال بپرسم. من خودم در چند کشور دوره چریکی دیده ام ولی تا به حال اسلحه ای که سرباز شما به دست داشت را ندیده ام!
نگو مرحمت که به دستشویی رفته بود و اسلحه هم نبرده بود، متوجه اگزوز لودر می شود که به زمین افتاده و آن را بر می دارد و عراقی ها هم از خوفی که خداوند بر دل آنها گذاشته بود، آن را اسلحه ای پیشرفته می بینند و مرحمت برای اینکه نیروهای دشمن را خوار و ذلیل نشان بدهد، به جای اینکه اگزوز را بیاورد آفتابه را می آورد و می گوید: من با این اسلحه شما را اسیر گرفته ام! این حرف باعث انفجار خنده در بین رزمندگان و باعث شرمساری نیروهای عراقی می شود.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh