eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32.4هزار عکس
10.2هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
محمد حسین به دو چیز تاکید میکرد: احترام به والدین نماز اول وقت شهید محمد حسین عطری از همان کودکی به همگان ثابت کرد که یک نابغه است وقتی دفتر فیزیک شهید رو نگاه میکردید با فرمول های بسیار سخت و پیچیده مواجه می شدید که البته حل این مسائل برای شهید کار بسیار آسانی بود هوش بالای شهید عطری توجه همگان را به خود جلب کرده و همه را شگفت زده کرده بود شهید برای هر مسئله ایی چندین راه حل میافتند به طوری که دبیران او نیز به شاگردان توصیه میکردند از راه حل محمد حسین استفاده کنند شهید عطری بعد گذراندن مقاطح تحصیلی و گرفتن دیپلم چند گزینه پیش رو خود داشت استخدام در بانک تحصیل در دانشگاه و پوشیدن لباس سبز پاسداری روزی شهید عطری در خواب که در محضر مقام معظم رهبری است و ایشان با اشاره لباس سبز پاسداری را به شهید عطری نشان دادند همان خواب باعث شد شهید عطری مسیر زندگی خود را بیابد وبه تحصیل در دانشگاه امام علی سپاه پاسداران ادامه دهد واز سال 1379 لباس سبز پاسداری را بر تن کرد. یک سال پس از استخدام در سپاه پاسداران شهید عطری تصمیم بر ازدواج میگیرند ودر سال 1380 ازدواج میکنند که حاصل این ازدواج دو فرزند زهرای 10 ساله محمد مهدی 3 ساله است  محمد مهدی 6 ماهه بود که شهید عطری به مرکز سفر کردند تا اجازه فرمانده مستقیم خود را گرفته تا به جمع مدافغان حرم بپیوندد و سر انجام شهید عطری پس از گذراندن مراحل قانونی سر انجام 7 اردیبهشت 92 برای انجام ماموریت 6 ماهه به سوریه رفت شهید در حالی به سوریه رفت که هیچ یک از اقوام و آشنایان شهید خبر نداشتند که کجارفته و به چه مدت رفته حتی مادر شهید عطری فکر میکرد شهید عطری در کردستان حضور دارند فقط همسر شهید با خبر بودند که شهید عطری به سوریه رفتن بدین شکل شهید عطری سفری طولانی را آغاز کرد انگار دختر شهید عطری هم میدانست این سفر پدر طولانی است این را میشد از نامه دختر شهید فهمید: بابا جان سلام ای پدر جان من منم زهرایت دختر کوچک تو ای امید من و ای شادی تنهایی من یاد داری دم رفتن دامنت بگرفتم و من گفتم پدر این بار نرو بله من همان روز فهمیدم سفرت طولانی است آری انگار زهرا درست پیش بینی کرده بود چهاردهمین روز از مرداد 92 شهید عطری چهلمین روز از ماموریت خود در سوریه را سپری میکرد تماسی با فرماندهی گرفته میشود که مهمانی از ایران عازم سوریه است و باید مسئول راننده به فرودگاه رفته تا مهمان را همراه خود به جمع مدافعان حرم بیاورد انگار مسئول این کار در آن روز مسئولیت دیگری بر عهده داشتند شهید عطری خود قبول میکند به فرودگاه برود در مسیر بازگشت از فرودگاه تکفیری ها خودروی شهید را مورد اصابت خمپاره قرار میدهند ودر اثر اثابت ترکش به دو پای شهید عطری هر دو پای شهید قطع میشود ودر اثر خونریزی زیاد دعوت حق را لبیک و دعای اللهم امرزقنا شهادت خود مستجاب میشود و به مقام رفیع شهادت نائل آمد. آری شهادت را در جنگ در مبارزه میدهند ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم غافل از این که شهادت را جز به اهل درد نمیدهند  بله شهید عطری از همه چیزش گذشت تا گذر گاه بودن این دنیا را به ما نشان دهد. ❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تقویت روحیه ی شهید با جمله ی رهبری حسین از سختی ها دوره ی تکاوری می گفت،دوره ی کویر و دور ی جنگل.می گفت تو دوره ی کویر خیلی از بچه ها کم آوردند.هئای گرم وسختی دوره بچه هارو گرفته بود .تنها چیزی که بهشون امید می داد صحبت کرد. های آقا بود.«اسرائیل ۲۵سال آینده را نخواهند دید» این جمله عجیب روحیه ی بچه ها را تقویت می کند. ❤️ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فدای اون گریه‌هات! سید حسن نصرالله🌷 و چه زیبا گفتی! دنیا هیچ ارزشی نداره🥲 امیرالمومنین علی (ع) چه زیبا فرمودند: بهترین نوع مرگ، شهادت در راه خداست🍃 پس هرکس نتواند شهید شود، باید بمیرد!🍂 سفینه البحار،‌ ج ٢، ص ٥٥٣📚 🦋 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
حال پس از 5 سال گمنامی, دعای مادر اثر می‌کند و پیکر ذوالفقار عزالدین باشکوه خاصی در میان انبوه مردم به آغوش خانواده باز می‌گردد و سرانجام فراغ خانواده با شهید جوانشان پایان می‌پذیرد. مادر ذوالفقار که خوش‌حال از آمدن پیکر فرزندش است می‌گوید:«از سیدحسن نصرالله تشکر می‌کنم که پیکر پسرم را برایم آورد.ما همه فدای اسلام و حامی مردم مظلوم مسلمان هستیم.». پدر ذوالفقار با استواری و صلابت پس ازآنکه پیکر فرزندش آمده می‌گوید: «خوشحالم که پسرم به بالاترین مقام رسید و شهید شد.من و همه خانواده‌ام فدای سید حسن نصرالله هستیم و آرزو می‌کنیم تا پیکر دیگر شهدای مفقود الاثر به آغوش خانواده‌هایشان بازگردد.» 🌷
❤️ شهید سید علیرضا قوام در سال ۱۳۳۹ در روستای حاجی آباد کاشمر دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در روستای خود گذراند و سپس برای ادامه تحصیل راهی شهر کاشمر شد و پس از پایان تحصیلات و اخذ مدرک دیپلم وارد دانشسرای مقدماتی قوچان گردید. پس از پایان دوره دانشسرا بعنوان سپاهی دانش به استخدام آموزش و پرورش در آمد و به شغل شریف معلمی پرداخت. با اوج گیری انقلاب شکوهمند اسلامی به جمع معلمان اعتصابگر پیوست و به کارهای انقلابی همچون پخش اعلامیه و تکثیر نوارهای حضرت امام پرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ازدواج کرد که سه فرزند حاصل این ازدواج می باشد. سپس وارد جهادسازندگی کاشمر شد و پس از تلاش و کوشش زیاد مسئولیت های مختلفی را پذیرا شد . وی ابتدا مسئول کمیته کشاورزی بود و بعد از مدتی بعنوان مدیر جهادسازندگی سرخس انتخاب شد , در سال ۱۳۶۱ به شهرستان بجنورد عزیمت کرد و بعنوان عضو شورای مرکزی جهاد بجنورد به خدمت خود ادامه داد. او بارهابه جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و سرانجام در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۶۵ در مسئولیت فرمانده گردان رزمی در منطقه شلمچه بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن به درجه رفیع شهادت نائل آمد. ❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
قسمت هایی از وصیت نامه: به جوانان توصیه می کنم که: نماز خود را در اول وقت بخوانید. قرآن بخوانید؛ زیرا که بسیار مهم است؛ قرآن بخوانید و مواظب نماز و دین خود باشید. محرّم و عاشو را را زنده نگه دارید؛ که بسیار مهم است حتّی شده روزی یک بار؛ زیرا بسیار مهم است.مواظب خود باشید و ما را دعا کنید. •~•~•~•~•~•~•~•~•~•~• حضرت صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) ، خدا به شما صبر دهد؛ زیرا او منتظر ماست، نه این که ما منتظر او باشیم. هنگامی می شود گفت منتظریم، که خود را اصلاح کنیم ،ولی اگر خود را اصلاح نکنیم، هیچ گاه ظهور نخواهد کرد. ❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بسیار به ابراهیم هادی علاقه داشت. در مراسم عقد به همسرش یڪ بسته ڪتاب هدیه داد ڪه یڪی از آنها سلام بر ابراهیم بود. بارها ڪتاب شهید هادی را میخرید و به جوانان نجف آباد هدیه می داد. ✨ابراهیم الگوی محسن بود. شهید محسن حججی خالصانه و بدون_سر_و_صدا برای خدا زحمت ڪشید، اما خداوند نام او را همچون ابراهیم بلند آوازه کرد... 📚 برگرفته از ڪتاب حجت خدا. داستان هایی از زندگی ❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. شهادت یعنی انتقال یافتن از زندگی مادی به زندگی معنوی والهی و شهادت در مکتب اسلام یک مسأله انتخابی است که انسان کامل باتمام آگاهۍآن را انتخاب می‌کند ❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خوش سیرت که در عملیات مرصاد توسط منافقین به اسارت درآمد. منافقین و .😭😭 لحظه شهادت خرداد سال۱۳۶۷ زمانی که منافقین قصد حمله به مناطق غربی کشور را داشتند، سیدجعفر خبردار شد و راهی منطقه غرب شد. در آنجا درگیری سختی بین رزمنده‌ها و منافقان صورت گرفت. از بین افراد اعزام شده فقط 5نفر مانده بودند. خواستند بین تپه‌ها موضع بگیرند که گلوله‌ای به پهلوی سیدجعفر اصابت کرد. سیدعلی می‌گوید: «این 5نفر توسط منافقین اسیر می‌شوند. یک به یک‌شان شکنجه شده و با تیرخلاص به شهادت می‌رسند. منافقین صورت برادرم را لگدمال کرده و زنده زنده پوست کنده و سپس سوزانده بودند».😭😭😭 روز تشییع پیکرش کارنامه قبولی او در دانشگاه به‌دست مادر رسید. رشته پزشکی قبول شده بود.😭 ❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
آن روزها که دشمن به "جانمان" حمله کرد، ما را خود کردند.  نکند این روزها که دشمن به "نانمان" حمله کردہ است شرمندہ شویم.🥀 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ شهید علی عرب شهیدی که زنده زنده سوخت و دم نزد!😭 😭 کاش میشد این کلیپ رو به همه نشون داد... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊🌷 ازبازارردمیشدیم...خانم‌بۍ‌حجابۍ‌رادید! سرش‌راپائین‌انداخت‌وگفت‌...خواهرم‌جلویامام‌رضاحجابت‌رورعایت‌کن! باآرنج‌زدم‌به‌پھلوش‌((:مارومیگیرن‌تاحدمرگ‌میزنن..کوتاه‌بیانبود... میگفت‌...آدم‌بایدامربه‌معروف‌ونھی‌ ازمنڪرش،سرجاش‌باشه... خونِ‌ماڪه‌رنگۍتراز‌خونِ‌ امام‌حسین‌نیست! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh