🌷شهید نظرزاده 🌷
🖋 #سیره_شهید 🌸با این که خودش اوضاع مالی مساعدی نداشت، خانواده ای را زیر پر و بال گرفته بود و به
🔹اسمش "امیر دوست محمدی" بود، رفیق فابریک محسن در دوران دبیرستان، بچه آرام و محجوبی بود، محسن، پای امیر را به محافل قرآنی باز کرده بود، دوست داشت شانه به شانه جلو بروند، اما تقدیر امیر چیز دیگری بود، رفته بود اردوی راهیان نور که این طور شد، در راه ِبرگشت، اتوبوس شان با تانکر نفت، شاخ به شاخ شد و آتش، کل بچه ها را سوزاند.
🔸داغ خانواده ها و دوستانشان را فقط این پیام آیت الله بهجت میتوانست کمی خنک کند که گفت: این ها #شهید هستند.
🔹از همان وقت بود که آرزوی شهادت🌷 به دل محسن افتاد و همه این را از زبانش میشنیدند، یک روز که سر از سجده طولانی برداشت، مادر ازش پرسید: چی از خدا خواستی محسن⁉️ گفت: #شهادت
🔸مادر یکه خورد، فکر کرده بود محسن دارد از خدا ازدواج خوب، شغل خوب و از این دست خوب ها می خواهد، هیچ کس فکر نمی کرد آن دعا بعد از چند سال این طور مستجاب شود و در #منا شهید شود، حالا محسن، در بهشت ثامن الائمه علیه السلام با فاصله چند متر از "مزار امیر" همسایه اش شده.
#شهید_محسن_حاجی_حسنی
#شهید_منا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh