🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊🌷🕊 هر کاری مى كردن دکترا، سید به #هوش نمی اومد. اگر هم می اومد.. یه #یازهرا (س) می گفت؛ دوباره ا
هر وقت از سر #ڪار میومد، یه راست مےرفت توی اتاقش روی پتو دراز مےکشید، از این #پهلو به اون پهلو هر کار مےکرد آروم نمےشد، #گریه مےکرد از بس درد داشت...
مےرفتم ڪنارش، مےگفتم:
مادر، بذار تا #پهلوت رو بمالم، شاید دردش #آروم بگیره
میگفت:
نه مادر جان این درد ارث مادرم حضرت #زهراست، بذار با همین درد به آرامش برسم.
✍ راوی : مادر شهـید
#جانبازشهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ڪلام_شهید: بسیار به #پدر.و.مادر احترام ڪــنید و به دیدار اقوام و دوستان بروید، از #فقرا و نیازمندا
2⃣2⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠آچار فرانسه پایـگاه
🔹مهـدی از پانزده سالگی ڪہ وارد# بسیج شد تا سی سالگیاش کہ به #شهـادت رسید🌷 در همه احوالات و ایام در فعالیت های مختلف بسیـج شرڪت داشت👌.
🔸چه زمانے ڪہ پدرش بخـاطر تصادف💥خانه نشین شده بودو #مهدی باید خرج خانه را میداد ، چه زمانے ڪہ ازدواج ڪرد💍 و باید زندگیاش را سر و سامان می داد و چه زمانےکہ بچه دار شد👶 و باید سه فرزند کوچکش را بزرگ میکرد.
🔹هیچگاه نشد #بسیج را فراموش ڪند❌. اینطور نبود ڪہ بگوید من ازدواج ڪردم باید کمتر بیام و یا اینکه بگوید من ڪار دارم و باید به بچههام برسم و از این توجیـهات ... نه🚫! هرجا #ڪار و فعالیتـی بود، مهــدی هم بود✅ ؛ بقول معروف، #آچـارفرانسه پایگاه بسیـج بود☺️!
🔸همیشه میگفت:من #مدیـون پایگاه بسیجم ، اگه بچههای بسیـج ، رفقـای من نبودند👥 ،بارها منحـرف شده بودم🚷 و راهم ڪج شـده بـود.
📚 ڪتاب بابا مهـــــدی
#مدافع_حـرم
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍂دلـم #گرفتـ
+وقتی کہ گفتـ
🍂خدا اگه نخوادبندش بیاد #سمتشـ
هے بهش #ڪار میده تا خدا رو فراموششـ کنه...
#تلنگر💥
#مواظبباشیم
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh