❣ #سلام_امام_زمانم❣
چــه شود که #نازنیـنا
رُخ خـــــود بـه مـــــن نمـائی⁉️
بـه تبسّمی، #نگـــــاهی
گـــِــرهی ز دل♥️ گـشائی
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
تـ♥️ـو بایـد باشی
تا روز هایم پر شود از نور
پر شود از#عشــق
و دقایقم از #شهادت
و باشهدا🌷 بودن لبریز گردد ...
تــو باید باشی🥀
#شهید_قاسم_سلیمانی
#سلام_صبـحتون_شهـدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - دو شرط لازم برای ظهور - حجت الاسلام انصاریان.mp3
1.64M
♨️دو شرط لازم برای ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #انصاریان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شـــــهدایـــــے زندگـــــے ڪـــــردن بـــــه؛↓
←پـــــروفایل شهدایـــــے
نیستــــــــــ...
اینڪـــــه همون شـــــهیدے ڪـــــه مـــــن
عڪـــــسشو پـــــروفایلمو📲 گـــــذاشتم↓
🌱 چـــــے مـــــیگه مهمـــــه...
🌱چـــــے از مـــــن خـــــواستـــــه مهمـــــه
🌱راهـــــش چـــــے بـــــوده مهمـــــه
🌱چـــــطورزنـــــدگےمیڪرده مهمـــــه
🌱بـــــاڪے رفیـــــق بـــــوده مهمـــــه
🌱دلـــــش ڪـــــجاگـــــیربـــــوده مهمـــــه
🌱چـــــطورحرفــــــــــ مـــــیزده
🌱چـــــطورعبادتــــــــــ میڪرده
#تلنـگرانـــــہ🌿
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
"شهید عمران پستی"
🍃شهید#عمران سال۱۳۳۸ در روستای هشتچین خلخال دنیا آمد. دانش آموز ممتاز روستای هشتچین، #دانشجوی مبارز رشته جامعه شناسی#دانشگاه_تهران شد و تا فتح لانه جاسوسی پیش رفت و دانشجوی پیرو خط امام نام گرفت✊
🍃هم دانشجو بود و هم سپاهی. در جنگ از خود رشادتهایی به جا گذاشت که زبانزد خاص و عام است. فرماندهی که در عملیات #والفجر_مقدماتی، با دیدن نیروهای زمینگیر شده، یک تنه به جنگ تانکهای دشمن رفت. پس از پیروزی، تن مجروحش را نیروها به عقب منتقل کردند.
🍃با شنیدن خبر عملیات جدید، با اندک بهبودی به پا می خواست و خود را به خط می رساند.
🍃در عملیات خیبر، #داماد نه روزه بود. اسفند ۶۲ در پل#طلاییه برای نیروهایش احساس خطر کرد. خود را به دل دشمن زد. آنقدر پیش رفت که رزمندگان در میان آتش و خون، جز انهدام ادوات دشمن، اثری از او ندیدند🕊
✍نویسنده: #نادره_عزیزی_نیک
#شهید_عمران_پستی🌷
#مفقودالاثر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🚩جلسه هفتگی🚩
💺سخنران:
حجتالاسلام مهدی عباسی
🎤مداح:
کربلایی حسین شیرمحمدی
📆زمان:
پنج شنبه(۱۴ اسفند)
⌚ساعت ۱۸:۳۰
🚪مکان:
#مشهد؛حجاب۲۱بیت شهیدنظرزاده(علامت پرچم)
فقط برادران
#هیئت_محبان_جواد_الائمه
(علیه السلام)
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
🌷🍃🌷🍃
@ShahidNazarzadeh
#حــــــــــاج_قاســــــم🌿
از ابتـــــــــــدا کـــــہ وارد جـنگـــــ شــــــدم دو ابـــــزار مـــــہم در ڪولـــــہ پـــــشتیم بـــــود; (یڪےخـــــلوص و دیـــــگرے توڪـــــل) همیشـــــہ بـــــا ایـــــن دو خـــــودم را آمـــــاده خدمتــــــــــ ڪـــــردم.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
انباردار به مسئولش گفت:🗣
میشه این رزمنده رو به من تحویل بدهید
چون مثل سهتا کارگر کار میکنه!💪
طرف میگه رفتم جلو
دیدم#فرمانده لشکر#مهدی_باکری هست
که صورتش رو پوشونده تا کسی اونو نشناسه😱
و گفت چیزی به انباردار نگه..:)
❌
#شهید_مهدیباکری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهیدانہ
إڹۺـــاءالله
رۅزی بر قبــرم
با سہرنگـ پرچم
کۺــۅرمـ🇮🇷
بنۅٻـسنـد،
#ۺہٻدگمنام♥️
محڶِۺہادٺ : مدٻنہ🕌
عملٻاٺِ آزادسازۍِبقٻع💚
ٺصۅرشـم قشنگہ😍
اݪلہمارزقݩاشہادةفےسبیݪڪ🤲
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بعد از#شھادت علے خوابشرو دیدم 💤
.
بهم گفت: 🗣
«اگہ مےدونستم این دنیا بہخاطر
#صلوات اینهمہ ثوابوپاداش میدن🎁،
حالاحالاها آرزوۍ#شھادت نمےکردم! 😱
مےموندم توۍدنیا و صلواټ
مےفرستادم..🖐🏼'
.
#شهیدعلیموحددوست🌱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸✨
رضا سگ باز یه لات بود تو مشهد.😮
هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!✌️
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می کنه.🤗
شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: فکر کردی خیلی مردی؟!🤔
رضا گفت:بچه ها که اینجور میگن😎
چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه..
💢مدتی بعد، شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد..!😤
چند لحظه بعد با دستبند، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: این کیه آوردی جبهه؟!🤔
رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک) اما چمران مشغول نوشتن بود✍🏻
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: آهای کچل با تو ام. 😕
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: بله عزیزم!😙
چی شده عزیزم؟🤔
چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟
رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!👊🏻 چمران: آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید!😳
❕چمران و آقا رضا تنها تو سنگر، رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده ای، چیزی؟!!
شهید چمران: چرا؟! رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده.!😶
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه، شهید چمران: اشتباه فکر می کنی..! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!😍
هِی آبرو بهم میده، تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده.!🤗
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.!
تا یکمی منم شبیه اون ( خدا ) بشم.😇 رضا جا خورد!😞 رفت و تو سنگر نشست.🚶🏻
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار گریه می کرد!😭
تو گریه هاش می گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟ اذان شد.☺️
⚠️رضا اولین نماز عمرش بود. رفت وضو گرفت، سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!😭
وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد، رضارو خدا واسه خودش جدا کرد.! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردن ش😍
به این میگن یه توبه و نماز واقعی😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#رضا داستان ما و #شهیدمصطفی_چمران
داستان بالا رو حتما حتما تا انتها مطالعه کنید بسیار زیباست
از دست میدید اگرمطالعه نکنید✅ هیچوقت برای#توبه دیر نیست راه هم بازه شما توبه کن
بقیش#باخدا 😭😭
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh