🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 0⃣1⃣ 💠 الگوی سادگی 📌خاطره ای از #شهید_محمد_کچویی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzad
🌷 #یاد_یاران 1⃣1⃣
💠 زود می آمد و دیر میرفت
📌خاطره ای از
#شهید_علی_صیادشیرازی🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔴 #هادی_دلها 💠چشمی که به نگاه حرام عادت کنه دیدن خیلی چیزها رو از دست میده... 🔰چشم گنه کار لایق #ش
🔰 #هادی_دلها
✳️با اينكه در سنين بلوغ بود، اما به دختر و #ناموس مردم نگاه نمی کرد.
باطن پاك او برای همه نمايان بود.
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_13840927.mp3
4.54M
❣| #ڪلناعباسڪ_یازینب
🍃| حامدزمانی
👈تقدیم به مدافعان حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (3) 💠 رمز شكستن قفل و پيدا كردن شهيد .... 🌹🍃🌹🍃 🌷يك بار اتفاق افتاد كه بچه ها چ
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (4)
🌹شهیدی که قرض های تفحص کننده خود را ادا کرد🌹
#شهید_سید_مرتضی_دادگر🕊
🔻بخش اول
می گفت: اهل تهران بودم و پدرم از #تجار بازار تهران....
علیرغم مخالفت شدید ⛔️خانواده و به خاطر عشقم به #شهدا، حجره ی🚪 پدر را ترک کردم و به همراه بچه های #تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی #جنوب شدم...
یکبار رفتن👣 همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان☺️... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و #همسرم را هم با خود همراه کردم...
یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با #حقوق مختصر گروه تفحص می گذراندیم... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلـ💞ـمان، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان، با عطر #شهدا عطرآگین.. تا اینکه...
#تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دوپسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند🚌 و #مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد😰... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با #نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم😞...
با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم #شلمچه شدیم🚍....
بعد از زیارت #عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی #استخوان و پلاک شهیدی🕊 نمایان شد... #شهیدسیدمرتضی_دادگر🌹... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در #شادی😃 به ادامه ی کار پرداخت اما من😔...
استخوان های مطهر شهید را به #معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید🏷 به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید، به بنیاد شهید تحویل دهم...
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
5⃣6⃣ به یاد #شهید_حامد_جوانی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
6⃣3⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🌹شهید حامد جوانی🌹
🔹همه جای بدنش #ترکش بوده و به گفته پزشکان 85 درصد از مغزش در اثر ترکش آسیب دیده بود، اما افتخار پیدا کرد که در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید.
🔸در عراق و سوریه بیش از ایران حامد جوانی را به عنوان #شهید_ابوالفضلی میشناسند که بدون دست شهید شد.
🔹برای زدن حامد از چهار سمت فیلمبرداری شده بود و سه ماه شهادت حامد را که معروف به #حمزه بود در شبکه #داعش پخش میکردند.
🔸بنابه گفته پدر:
حامد تنها شهیدی بود که در #سوریه به صورت ویژه دنبالش بودند و #ترورش کردند.
🔹يکی از فرماندهان در سوریه:
هرچند حامد جوانی ۲۵ ساله بود اما بسیار شجاع و نترس و تنها نیرویی بود که می توانست مثل #آچار_فرانسه عمل کند؛ یعنی هم می توانست در توپخانه فعالیت کند و هم به صورت زمینی.
🔸کامیون را پر از #مهمات می کرد و راه می افتاد، وقتی هم می گفتیم داعش در یک کیلومتری ماست، می گفت داعش چه کار می تواند بکند! فرماندهان رده بالا گفته اند حامد نیرویی بود که داعش از دستش در امان نبود.
🔹همرزمانش این طور می گفتند که اگر شنیدید هزار نفر داعش در #لاذقیه به درک واصل شده اند، بدانید که پانصد نفر آنها را حامد کشته است.
🔸آرزو داشت که مثل #حضرت_عباس (ع) شهید بشود که همین اتفاق هم افتاد، هر دو #دستش قطع شده و بر اثر انفجار #چشمانش تخلیه میشود، علاوه بر این بدنش هم تمام بر اثر همین ترکشها زخمی میشود.
🔹پدر شهید:
آنجا مدافعان حرم اسم #مستعار دارند، وقتی ما در بیمارستان های سوریه دنبالش میگشتیم و میگفتیم حامد جوانی ،کسی او را نمیشناخت اما میگفتند یک ایرانی داریم که مثل حضرت ابوالفضل شهید شده...»
🌷شادی روحش صلوات🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلمی از شهید مدافع حرم "حامد جوانی"
#طنز
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨﷽✨
میدونے چـــــرا ؛
امام زمـــــان ظهور نمیڪنہ❓
💠یڪ ڪـــــلام :
چون من و تو جامعہ امام زمانے نساختیم
امام زمان در جامعه اے ڪہ حرمت ندارد ،
نـــــباید بـــــیاید ...
چون اگر بیاید ، مانند پدرانش ڪشتہ خواهد شد ؛
👌هیچ کارے نمیخواد بڪنے ؛
فقط خودت رو درست ڪن ...
دو ڪلمہ🚫گـــــناه نڪـــــن🚫
#استاد_علےاڪبر_رائفےپور
🔅الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج🔅
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_13752211.mp3
3.52M
👆👆👆
🎙واعظ: حاج آقا #عالی
○جعفرآقا مجتهدی و امام زمان (عج)
👈سی #مأمور امام زمان در هر برهه زمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💔
مثل یک شعر...
مرا تنگ در آغوش بگیر
که هوای غزلم
سخت شبیه تن توست..
#دلتنگی_خواهرانه😔
#شهید_احمد_مشلب🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 52 استاد پناهیان؛ خدمت زندانیان محترم رسیدم در یکی از زندانهای کشو
❣﷽❣
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 53
سر نماز فقط *عبد* خدا بشیم
استاد پناهیان:
یکنفر اومد پیش اقا
*امام رضا (ع)* عرضه داشت؛
آقا یه خواسته ای دارم ، مدتی دعا میکنم مستجاب نمیشه .
شما یه فکری برای من کنید .
آقا فرمودند : من ضمانت کنم دعات مستجاب میشه ، قبوله؟
بزرگواران من از شما بپرسم ؛
شما یه حاجتی دارید
*امام رضا (ع)* ضمانت کنه مستجاب میشه ، قبول دارید؟
🔶🌺
اون آقا هم مثل شما همینجور عرضه داشت .
اقاجون ، بله ...خیالم راحت میشه .
*اقا امام رضا*
میدونید چی فرمودند ؟
🌺🔷
فرمودند خدای *امام رضا* ضمانت کرده مستجاب میکنه ، قبول نمیکنی ؟
🔴🔴
میخوای ، حرف منو به عنوان ضمانت ببری ؟
فرموده "ادعونی استجب لکم "خدا ضمانت کرده برای اهل تقوا گره گشایی میکنه ؛
چه تقوایی بالاتراز نماز خوندن که دستور اول خداست ؟
ونماز تر تمیز خوندن هست .
این صحبت رو که در جمع زندانیان کردم
صورتشون گل انداخت اماده شدن نماز بعدی بگن ، خدایا بیخیال ... که ما تو زندانیم .
یا بیرون زندان فعلا ...
*عبد* توهستیم.
*الله اکبر*
گفتم : اقای رییس زندان شمام میشه وقتی سر نماز می ایستی یادت بره رییس زندانی ؟
❌❗
کی میخوان ورت دارن ؟کی میخوان نگرت دارن ؟
کی میخوای حقوق بگیری ؟
کی میخوای بری خونه ؟
دیدم روحانی جمع شونم نشسته بودکه میومد ظهرها برای نماز ، بهشون گفتم .
حاج اقا عذر میخوام ...
میشه سرنماز یادت بره خانم چی گفتن بخرید؟
همه چی یادتون بره ؟
🔷🔴
*فقط خدا* رو در نظر بگیرید.
بگویید که *خدا* من فقط ،
*عبد*
تو هستم
#ادامه_دارد.....
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
تو همیشه فاتح بودی...
حتی شکست هایت هم پیروزی بود.
حتی مردنت، باختن از جانت ، فتح الفتوح بود.
لبخندت چه سخره گرفته بود رقابتهای دنیایی را قهرمان..
لبخندت را عشق است
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (4) 🌹شهیدی که قرض های تفحص کننده خود را ادا کرد🌹 #شهید_سید_مرتضی_دادگر🕊 🔻بخش
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (4)
🌹شهیدی که قرض های تفحص کننده خود را ادا کرد🌹
#شهید_سید_مرتضی_دادگر🕊
🔻بخش دوم
قبل از حرکت با منزل تماس📞 گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم👂 که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای #خرید💼 به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت #بدهی زیاد، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند😓...
با ناراحتی به #معراج شهدا برگشتم😔 و در حسینیه با شهیدی🕊 که امروز #تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم...
"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از #رفاهمان در تهران بریدیم... راضی نشوید❌ به خاطر مسائل مادی💵 شرمنده ی خانواده مان شویم...". گفتم و گریه کردم😢...
دو ساعت⏰ راه #شلمچه تا اهواز را مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید...بی ادبی و جسارتم را ببخشید...»
وارد خانه🏡 که شدم #همسرم با خوشحالی😀 به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی در🚪 خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی #پول💵 به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم... هر چه فکرکردم🤔، یادم نیامد
که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده👌...
لباسم👕 را عوض کردم و با پول ها راهی #بازار شدم🚶.. به #قصابی🍖 رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازم که در جواب شنیدم: بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است✔️... به #میوه فروشی🍒 رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز #پسرعمویتان پرداخت کرده است✅...
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 1⃣1⃣ 💠 زود می آمد و دیر میرفت 📌خاطره ای از #شهید_علی_صیادشیرازی🌷 👆عکس باز شود 🌹🍃🌹🍃
🌷 #یاد_یاران 2⃣1⃣
💠 یا فردا پاک میشود یا خاک میشود
📌خاطره ای از
#شهید_مجید_قربانخانی🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺🍃🌺
❣شـــ🌹ــهـادت
داستان ماندگاریِ آنانے است
که دانستند
دنــیا
جای مانــــدن نیست...
#سلام✋
#صبحتون_شهدایے
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣3⃣ #خاطرات_شهدا🌷 #شهید_جهاد_مغنیه #شهید_لبنانی_مدافع_حرم 🌷☘🌷☘ 💠وقتی دل جهاد گرفت . . . ! 🔸جشن ت
7⃣3⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🌀 دیدار در مشهد 🌀
#شهید_جهاد_مغنیه🌷
🔸بنی فاطمه گفت دفعه اولی که #جهاد را دیدم با دوستانش به #مشهد آمده بود که وقتی متوجه حضور من شدند، آمدند کنارم.
🔹او چهره مرا از جلسات #مداحی که دیده بود میشناخت و به خاطر علاقه اش به اهل بیت و عزاداری به سبک جوانان ایرانی مداحی های مرا دیده و شنیده بود.
🔸آن دیدار خیلی به طول نیانجامید. یادم می آید که موقع رفتن از من خواست حتما سفری به #لبنان داشته باشم. میگفت جوانان لبنانی بسیار به ایرانی ها علاقمندند به خصوص نسبت به حزب الهی ها.
🔹این دیدار گذشت تا اینکه او برای آخرین بار حدودا دو ماه مانده بود به شروع ماه #محرم به ایران آمده بود. یکی از دوستانش که می دانست من در فلان تاریخ در #حرم خواهم بود هماهنگ کرده بودند که همدیگر را ببینیم.
🔸آن شب ما از ساعت حدودا 2 بامداد تا اذان #صبح در حرم بودیم و صحبت کردیم.
🔹در آن دیدار بود که جهاد از ارادتش به مقام معظم #رهبری و سید حسن #نصرالله برایم حرف زد و دائم میگفت می خواهم با #اسرائیل مبارزه کنم.
🔸از سبک عزاداری های ما خوشش میآمد و بسیار با ارادت نسبت به #سید_الشهدا(ع) صحبت میکرد. میگفت اگر بشود حتما برای محرم به ایران میآیم.
🔹میگفت از مداحی محمود #کریمی خوشم میآید و مداحی «اللهم الرزقنا شهادت» را که من خوانده بودم برایش جذاب بود.
🔸شاید به نظر اغراق بیاید و اینکه حالا چون #شهید شده این حرف را می زنم ولی باور کنید ذره ای از حرفهای جهاد #دنیایی نبود و به راستی او لایق #شهادت بود.
🔺 #راوی:(سیدمجید بنی فاطمه)
#شهید_جهاد_مغنیه❤️🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خوابی که مادر بزرگ شهید مغنیه بعد از شهادت نوه اش دید:
💠 ایشان چند روز پس از شهادت جهاد خوابی می بیند که جهاد او را را به نماز و به ویژه نماز صبح وصیت می کند.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh