eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺آمدی نازترین یاس معطر باشی در دل خسته ی ما عاطفه پرور باشی 🌺آمدی چند بهاری گل اکبر باشی نفسی هم شده همبازی اصغر باشی 🌹 میلاد حضرت رقیه سلام الله علیها را به پیشگاه امام زمان (عج) و شیعیان تبریک عرض می نماییم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یک عاشق ۱۳ ساله ... من عاشق خدا و امام زمان گشته‌ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی‌رود، تا اینکه به معشوق خود یعنی «الله» برسم ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
همیشه میگفت: تو زندگی ، آدمی موفق تره که در برابر عصبانیت دیگران " صبور " باشه و کار بی منطق انجام نده. و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود . 🕊❤️ 🌷یادش با ذکر 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
زنے‌آمده‌بود‌کہ‌پسر‌سومش‌را راهےجبهہ‌کند. خبرنگارگفت: ناراحت‌نیستید زن‌گفت‌:خیلے ناراحتم. خبرنگارگفت:شماکہ دوتا از پسر هایتان شهید شده‌اند چرا رضایت‌دادید‌سومے‌هم برود!؟ زن گفت: "ناراحتم چون پسر دیگرےندارم کہ بہ جبهہ‌بفرستم" خبرنگارمنقلب‌شد... آن زن،مادر۳شهید خالقےپور و آن خبرنگار... شهید آوینے بود.(: - 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
من خودم به این رسیده‌ام و با اطمینان و یقین می گویم: هرکس شهید شده، خواسته که شهید بشود؛ شهادتِ شهید فقط  است... «شهید محمودرضا بیضائی🕊🌹» 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای فرزند آدم..! خودت را محو بندگی من کن تا قلبت را پر از بی‌نیازی کنم :)♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
کنج رواق‌های شما شکسته‌های دل را بند می‌زنند... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دل‌مان آب شد آب تر از این نکنید ..! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌مادر شهیده فائزه رحیمی از شهدای حادثه کرمان می‌گوید فائزه رأی اولی بود.... رای اوّلی‌ها امسال به نیّت شهیده بروند پای صندوق‌های رای؛ چون قرار بود ایشان یک رای اوّلی باشند💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📌 شهید اسدالله حبیبی: در انتخابات با هوشیاری تمام به تقویت اسلام بپردازید 🇮🇷 شهید اسدالله حبیبی : هر کس به اندازه توانـایی خویـش احسـاس مسئولیت کند. در انتخابات با هوشیاری تمام به تقویت اسلام بپردازید.مبادا بگویید چیزها گران شده یا اجناس کم است و هی نگویید انقلاب برای ما چه کرده؛ بگویید ما به عنوان یک شیعه امام زمان(عج) چه کاری برای انقلاب و امام زمان(عج) کرده‌ایم. 🌱 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌱❤ دائما طاهر باش وبہ حال خویش ناظر باش وعیوب دیگران را ساتر باش باهمہ مهربان باش و ازهمہ گریزان باش «یعنے باهمہ باش و بے همہ باش» از دست نوشتہ هاےشهید مدافع حرم 🕊 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| 🎙 تعریف تــدبیر و خیانت از نظــر ســردار شهید حــاج حسین خـــرازی 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت عشق سرباز شهید دفاع مقدس به جبهه میگفت بابا دلم میخواد شهید بشم به مامان چیزی نگو. 🕊 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دوستان عزیز شما را قسم به خدا که راه امام حسین (ع) را که راه عاقبت به خیری و مهمترین کار است را ادامه دهید. حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت به خیری در همین راه است و همیشه یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارید چون شهدا همیشه زنده اند و من وجود آنها را در زندگی خود همیشه احساس می کردم ... 🌱 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌳🪵🌳🪵🌳🪵🌳🪵🌳 📝 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) (از استغفار 70 بندی امیرالمؤمنین "علیه السلام") 🌳اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یَمْحَقُ الْحَسَنَاتِ وَ یُضَاعِفُ السَّیِّئَاتِ وَ یُعَجِّلُ النَّقِمَاتِ وَ یُغْضِبُکَ یَا رَبَّ السَّمَاوَاتِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ بارخدایا! و از تو آمرزش می‌طلبم برای هر گناهی که حسنات را نابود و سیئات را دو چندان می‌کند. بدبختی‌ها را با شتاب به سوی انسان سوق می‌دهد و تو را، ای پروردگار آسمان‌ها به غضب می‌آورد. پس بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و این‌گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان 🌳🪵🌳🪵🌳🪵🌳🪵🌳 ‎‎‌‌‎‎ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبرانقلاب در دیدار با جمعی از رأی اولی‌ها و خانواده‌های شهدا: توصیه جدی من به شما جوانان عزیز این است که در این چند روزه باقی مانده از ماه شعبان، از دعا و استغفار و صلوات غفلت نکنید ‌‎‌‌‌‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh ‌‎‌‌‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 سردار بی قرین 🔹روایتی کوتاه و متفاوت از حضور سردار شهید (ابوحامد) در سوریه 🔹کاری از مرکز رسانه ‌‎‌‌‌‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 والله هر کس به این نظام تیر انداخت آواره شد... 🔹حاج قاسم سلیمانی: من تمام علمای شیعه و سنی را می‌شناسم، اشهد بالله که از مراجع ایران تا غیر ایران، سرآمد همه آنان این مرد تاریخی یعنی «آیت‌الله العظمی خامنه‌ای» است. ‌‎‌‌‌‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 🔸اﻧﺴﺎن ﮐﻪ ﻏﺮق ﺷﻮد،ﻗﻄﻌﺎً میمیرد ﭼﻪ در درﯾﺎ،ﭼﻪ در روﯾﺎ چه در دروغ ﭼﻪ درﮔﻨﺎﻩ چه در جهل چه در انکار چه در حسدچه دربخل چه در کینه،چه درانتقام ✨مواظب باشیم غرق ﻧﺸﻮﻳﻢ✨ ‌‎‌‌‌‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh ‌‎‌‌‌
یاد خدا ۳۰.mp3
11.11M
مجموعه ۳۰ | √ «خواستنِ خود خدا» خواستنِ امام» جوری که قلب به طلب افتاده باشد، ناگهان اتفاق نمی‌افتد! مسیری دارد که باید آرام آرام آنرا پیمود تا تازه به نقطه‌ی صفر عاشقی رسید! (پادکست را بشنوید) @shahidNazarzadeh @ostad_shojae | montazer.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهم‌ترین ویژگی که یک کاندیدا باید داشته باشد! ⁉️ مهم‌ترین شاخصه برای انتخاب یک مسئول چیست؟ 🔰 در برنامه : کسانی که پای ولایت هستند برای ملت کار می‌کنند. زمانی که سیل و زلزله‌ای می‌آید، افرادی که عاشق رهبری هستند آنجا حضور می‌یابند. @shahidNazarzadeh
♥بسم الله الرحمن الرحیم♥ قسمت نهم رمان ناحله +دادگاه سارے برا فاطمیه مراسم دارن . _واقعا؟ +بله موردیه؟ _نه نه نه اصلا +چیزے شده ؟ _نه فقط مامانم امشب هست بیمارستان +میخاے من نرم؟ _نه نه حتما برین +پس اگه ترسیدے زنگ بزن به عمه جون بگو بیاد پیشت با هول ولا گفتم _نههههه من میخام درس بخونم عمه جون که میان حرف میزنیم باهم . +باشه پس درا رو قفل کن و همه ے چراغا رو روشن بزار _چشم باباجون +کت و شلوار منم بیار دم در یکے و فرستادم بیاد بگیره ازت _چشم +مراقب خودت باش. کارے نداری؟ _نه باباجون +پس خداحافظ خداحافظے کردم و تلفن و قطع کردم . کت و شلوار و از تو کمد در آوردم و گذاشتمش تو کاور چادر گل گلے مامانم و گرفتم و رفتم پایین. به محض پایین اومدن از پله ها آیفون زنگ خورد پریدم تو حیاط و چادرو سرم کردم . سعے کردم یقه لباسم که خیلے باز بود رو بپوشونم درو باز کردم و یه آقایے و دیدم . سلام کردم و گفتم _بابام فرستادتون؟ +سلام بله کت شلوار و دادم دستشو محکم درو بستم ‌. نمیدونم چجورے راه حیاط تا اتاقمو طے کردم . میدوییدم و تند تند خدا رو شکر میکردم . همینکه در اتاقمو باز کردم صداے اذان مغرب و از مسجد کنار خونمون شنیدم . در اتاق و بستم و تند رفتم سمت دسشویی. وضو گرفتم و دوباره رفتم تو اتاق . سجاده رو پهن کردمو با همون چادر مامانم خیلے زود نمازمو خوندم ... ____ قلبم تند میزد . چراغ اتاقمو روشن کردمو نشستم رو صندلے جلوے میز آرایش. کرم پودرمو برداشتمو شروع کردم به پوشوندن جوشاے رو صورتم ‌. با اینکه زیاد اهل آرایش نبودم ولے نمیتونستم از جوشام بگذرم ... به همونقدر اکتفا کردم. موهامو باز کردمو شونه کشیدم بعدشم بافتمشون ‌‌ از رو صندلے پاشدم و رفتم سمت کمد لباسام. درشو باز کردمو بهشون خیره شدم . دستمو بردم سمت مانتو مشکے بلندم و برش داشتم . یه شلوار کتان مشکے لول هم برداشتم و پوشیدم ومشغول بستن دکمه هاے مانتوم شدم . همینجور میبستم ولے تمومے نداشت . بلندیش تا مچ پام بود برا همین نسبت به بقیه مانتوهام بیشتر دکمه داشت. بعد تموم شدنشون رفتم سمت کمد روسریها و یه شال مشکے خیلے بلند برداشتم رفتم جلو آینه و با دقت زیادے سرم کردم . همه ے موهامو ریختم تو شال . بعد اینکه لباسامو پوشیدم رفتم سمت کتابخونه ؛قرآن عزیزے که مادرجونم برام خریده بود و برداشتم و گذاشتمش تو کوله مشکیم و همه وسایلاے توشو یه بار چڪ کردم ‌. کیف پول، قرآن ،آینه و... عطر و یادم رفته بود.از رو میزم ورداشتم و ب مچ دستام زدم و بعد دستم و روے لباسام کشیدم.عطرم انداختم تو کوله ام اوممم گوشیمم نبود رفتم دنبال گوشیم بگردم که یه دفعه متوجه صداے زنگش شدم . رفتم سمت تخت و موبایلمو برداشتم . به شماره اے که تو گوشیم سیو کرده بودم نگاه کردم نوشته بود مصطفیِ عزیزم ....پوفے کشیدم و با دستم زدم وسط پیشونیم . _همینو کم داشتیم ‌با بے میلے تلفن و جواب دادم _الو سلام +بح بح سلام عزیزِ دل سرکار خانوم فاطمه ے جآن . خوبیییی؟( تو اینه برا خودم چش غره رفتم ‌) _بله مرسے . شما خوبی؟ +مگه میشه صداے شما رو شنید و خوب نبود ؟ (از این حرفاش دیگه حالم بهم میخورد) _نه نمیشه +حالت خوبه؟چرا اینطورے حرف میزنی؟ _دارم میرم جایے میترسم دیر شه ‌ میشه بعدا حرف بزنیم؟ +کجا میری؟بیام دنبالت؟ (ایندفعه محکم تر زدم تو سرم) _نه بهت زحمت نمیدم . خودم میرم . +چه زحمتے ‌ اتفاقا نزدیکتم . الان میام . تا اومدم حرف بزنم از صداے بوق متوجه شدم که تلفن و قطع کرده..دلم میخواست یه دست خوشگل خودمو بزنم .از اولم اشتباه کردم که بهش رو دادم.زیپ کولمو بستمو گذاشتمش رو دوشم .از اتاق اومدم بیرون و اروم درشو بستم ‌.از جا کفشے کفش مشکے بندیمو در اوردمو نشستم رو پله و مشغول بستن بنداش شدم که صداے بوق ماشینشو شنیدم .کارم که تموم شد با ارامش مسیر حیاطو طے کردم. درو باز کردمو با دیدنش یه لبخند مصنوعے زدم و براش دست تکون دادم . در خونه رو قفل کردمو نشستم تو ماشینش .‌‌...تا نشستم خیلے گرم بهم سلام کرد منم سعے کردم گرم جوابش و بدم سلام کردم و لبخند زدم ڪ گفت :خوبے خانوم خانوما ؟ _خوبم توچطوری؟_الان که افتخار دیدن شمارو خداوند ب من حقیر داده عالے در جوابش خندیدم ماشین و روشن کرد و گفت : خب کجا تشریف میبردید ؟+هیئت تا اینو گفتم با تعجب برگشت سمتم گفت :کجا!!!!!؟+هیئت دیگه هیئت نمیدونے چیه ؟_چرا میدونم چیه ولے آخه تو ڪ هیئت نمیرفتی!+خو حالا اشکالے داره برم ؟شهادته یهو دلم خواست ایندفعه جا مسجد برم هیات_نه جانم اشکالے نداره. کدوم هیات میرے آدرسش و بگوگوشیم و از کیفم برداشتم و آدرس و خوندم براش با دقت گوش داد و گفت:خب 20 دیقه اے راهه اینو که گفت حدس زدم شاید اونقدر وقت نداشته ‌‎‌‌‌‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh