🖇 #خاطرات_شهدا
همیشه باهاش #شوخی میڪردم
و میگفتم: اگر شربت #شهادت آوردن
نخوریا بریز دور، یادمه یه بار بهم
گفت:
اینجا #شربت شهادت پیدا نمیشه
چیڪار ڪنم؟بهش گفتم:
ڪاری نداره ڪه خودت درست ڪن
بده بقیه هم بخورند، خندید و گفت:
اینطوری خودم شهید نمیشم ڪه
بقیه شهید میشن شربت شهادت
یه جورایی رمز بین من و آقا ابوالفضل
بود...
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣0⃣1⃣ به یاد #شهید_علی_امرایی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣0⃣1⃣ به یاد
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی🕊❤️🕊
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
3⃣0⃣1⃣ به یاد #شهید_ابوالفضل_راه_چمنی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣7⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹یه شب🌒 تو منطقه دیدم #ابوالفضل ناراحته و انگار از بیماری رنج می بره😣 و معلوم بود #کمردرد داره . بهش که رسیدم گفتم چیه برادر ، چی شده ⁉️
🔸گفت: چیز خاصی نیست #انشاءالله خوب میشه و گفت فقط ناراحتم از این که از رسیدگی به کارهای بچه ها و عملیات جا بمونم😔 امیدوارم سریعتر #خوب بشم.
🔹خلاصه شروع کردم به #ماساژ کمرش و می دونستم این کمردرد همینطوری نیست⭕️ 2_3 ساعت⌚️ قبل خوب خوب بود .خیلی باهاش کلنجار رفتم که چی شده. بالاخره قفل زبانش شکسته شد
🔸گفت: یه مکان از خط احتیاج مبرمی به #مهمات داشت 💣که بعلت خطر زیاد کسی حاضر نشد❌ مهمات به جلو ببره که باعث شد خودم به #تنهایی چندین جعبه مهمات سنگین رو زیر تیر و ترکش 💥به سختی ببرم همین باعث کمر دردم شده.
🔹با خودم گفتم هنوزم #شهیدهمت پیدا میشه😍. خودش فرمانده گردانه و جعبه مهمات📦 می بره. 👌
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🖇 #خاطرات_شهدا همیشه باهاش #شوخی میڪردم و میگفتم: اگر شربت #شهادت آوردن نخوریا بریز دور، یادمه یه ب
وسایلی که حدود یک ماه بعد از #شهــادت شهید به خانواده شهیدتحویل دادن.
خیــلی ارادت زیادی به #حضرت_زهرا(سلام الله) داشت.
از وسایلی که برگشت یه سربند سبز یا #فاطمةالزهرا بین قرآنش📖 بود.
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
وسایلی که حدود یک ماه بعد از #شهــادت شهید به خانواده شهیدتحویل دادن. خیــلی ارادت زیادی به #حضرت_ز
اولین سفر همسرم به سوریه در دوران #عقد بود این ماموریت 75 روز طول کشید و من هر شب گریه می کردم😭 ولی هیچ وقت به او نمی گفتم🚫 که چرا رفتی و ای کاش که جلویش را گرفته بودم
او هم تماس☎️ می گرفت و دلداری ام می داد و از من می خواست که دعا کنم #شهید شود، بعد از بازگشتش سری بعد به اتفاق هم برای زیارت به #سوریه رفتیم.
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🖇 #خاطرات_شهدا همیشه باهاش #شوخی میڪردم و میگفتم: اگر شربت #شهادت آوردن نخوریا بریز دور، یادمه یه ب
پیر ما گفت #شهادت هنر مردان است
عقل نامرد در این دایره سرگردان است
پیر ما گفت که مردان الهی #مَردند
که به دنبال رفیق ازلی میگردند✊
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
پیر ما گفت #شهادت هنر مردان است عقل نامرد در این دایره سرگردان است پیر ما گفت که مردان الهی #مَردن
7⃣7⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠جشن تولد آخر
🔰ابوالفضل سالی 4 بار به مدت 45 یا 2 ماه به #سوریه می رفت و همیشه سالگرد ازدواج💍 و #تولدهایمان در ماموریت بود
🔰یک سال که در خانه 🏡بود تصمیم گرفتم برای او تولد بگیرم🎉، که او به من گفت #خانم_شهدا قبل از رفتنشان کار خاصی انجام می دهند و یا اتفاق خاصی برایشان می افتد☺️
🔰که تو هم برایم #تولد گرفتی و من آنجا متوجه شدم که منظور او #شهادت🌷 است، این آرزوی همیشگی اش بود، بنابراین برای سفر بعدی اش #خودم چمدانش💼 را آماده و راهی اش کردم.
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
#حافظ_و_مربی_قرآن
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
اولین سفر همسرم به سوریه در دوران #عقد بود این ماموریت 75 روز طول کشید و من هر شب گریه می کردم😭 ولی
عشق را
#شب_زنده داری خوش است
غم ها را
صبر بر #زینب خوش است... صالحان
🍁را نگاه دل نواز...
عاشقان را
🍁بیقراریها خوش است...
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh