eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_کاظمی یار صادق و راستین سرداران ⇜شهید باکری 🌷 ⇜زین‌الدین ⇜ #خرازی ⇜همت ⇜بقایی و... بود و تم
#مادر_شهید 🌷 ⚜نسبت به پدر و مادرش بسیار #مهربان بود. در موقع بیماری مادرش خیلی بی‌تابی می‌کرد که او را مداوا کند. وقتی وضع #مادرش را برایم بازگو کرد، به آقای دکتر ملک‌زاده پیغام دادم که به مادر #احمدکاظمی رسیدگی کنید. ⚜رییس دفتر ما وقتی که #پیگیری ما را به آقای احمد کاظمی گفته بود بغض گلوی احمد را گرفته بود😢 به روایت محسن رضایی #شهید_احمد_کاظمی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊 گویند #شهادت مهر قبولی ست که بر دلتـ❤️ می خورد... #شهدا... دلم لایق مهر شهادت نیست😔 💥اما #شما که نظر کنید... این کویر تشنه، دریــ🌊ـا می شود با عطر #شهادت🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
پیکر⚰ را که آوردند من نگران این بودم که پیکر #بی‌سر باشد و  به یاد آن حرفی که گفته بود دعا کن من بی‌
🔰تا هشت سالگی #ژیمناستیک کار کرد و بعد از آن به ورزش های رزمی روی آورد و تکواندو🏅 کار شد. 🔰علاقه اش به ورزش های #هیجانی روز به روز بیشتر شد. پارک، محل بعدی تمریناتش شد☺️ هیجان و انرژی اش را در پارک🎡 تخلیه می کرد. 🔰راسته دیوار را به شکل #افقی بالا می رفت و پرش هاش بلند تر شده بود. بعدها مشخص شد به این حرکات #پارکور می گویند. بدون اینکه دوره آموزشی خاصی ببیند⭕️ آن را #خودجوش انجام داد و یاد گرفت. #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠 💠 #پیامبران و #مهدویت(65) 2⃣ هجرت و آغاز حکومت در پایان این سالهای نخستین، موضوع هجرت به ی
❣﷽❣ 💠 💠 و (66) از دیگر مسائلی که در سال دوم هجرت رخ می دهد قضیه تغییر قبله است. آیات مربوط به تغییر قبله نشان از ناخرسندی پیامبر از قبله نخست یعنی بیت المقدس-که قبله یهودیان نیز بود-دارد و از مسجد الحرام به عنوان قبله ای نام می برد که مورد رضایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است. در تاریخ نیز آمده است که در مکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به نحوی رو به بیت المقدس نماز می خواندند که کعبه را نیز در پیش روی خود داشته باشند. با بررسی آیات به نظر می رسد که اصل در قبله همان کعبه بوده و جعل بیت المقدس به عنوان قبله نخست-و نه تغییر قبله-برای آزمایش میزان ولایت پذیری مؤمنان بوده است، موضوعی که از ابتدای تاریخ سبب غربال مؤمنان از غیر آنان و برملا نمودن نفاق منافقان شد، از داستان سجده شیطان گرفته تا ولایت ناپذیری های قوم بنی اسرائیل که سرانجام هر دو را به ورطه سقوط و هلاکت کشاند. در اینجا نیز با فحوای آیات، موضوع جایگاه ولایت و منزلت امیرالمؤمنین علیه السّلام را نشانه می رود. در آیه 143 بقره، تبعیت از رسول خدا و ولایت، جز بر اهل هدایت کبیره و سنگین داشته شده و در آیات پایانی این ماجرا مؤمنان به استعانت از صبر و صلاة توصیه شده اند . با توجه به این که در آیه 45 سوره بقره نیز مؤمنان به این دو امر توصیه شده و در عین حال قرآن کریم از میان آن دو، صلاة را جز بر خاشعین کبیره و سنگین دانسته است؛ و همچنین با توجه به روایات ذیل آیه که تأویل صبر را رسول خدا و تأویل صلاة را امیرالمؤمنین علیه السّلام می دانند، می توان چنین نتیجه گرفت که سرّ قبله نخست، آزمایش مؤمنان در پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیه السّلام بوده است. تولد امیرالمؤمنین علیه السّلام در کعبه و شرفی که خانه خدا از این راه کسب نموده است، تحلیل را کاملتر می کند. محور داستان تغییر قبله، ولایت امیرالمؤمنین علیه السّلام است. از همین رو است که در همین مجموعه آیات مربوط به تغییر قبله، با آیه ای مواجه می شویم که شباهت بسیار زیادی در لفظ با آیه ولایت در جریان غدیر خم دارد. 🔻🔻🔻 . . . 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
Akherat-45.mp3
6.7M
۴۵ ☑️همین جا اونقدر تلاش کن تا با یه روح خوشگل و سالم متولد بشی. ✨اونوقت استقبال فرشته ها با نـوایِ قشنگِ "اُدخلوها بسلامِ آمنین"... میشه مجوزِ خدا، برای ورودت به بهشت👆👆 🎤🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیباشدی کوه ودریا شدی ❧یه باغی پراز عطر گلـ🌺هاشدی ✿یه همدم تو غم‌ها برای ❧یه بعدِ زهرا شدی (س) را تسلیت عرض می کنیم🏴 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5999319445581857614.mp3
6.86M
#صوتی 🏴یل کربلا ماشاالله ... °•●◆ویژه وفات #حضرت_ام_البنین(سلام الله علیها) 🎤 با نوای: #سیدمجید_بنی_فاطمه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5918021491399590025.mp3
4.45M
🎵 🌹عنایت حضرت زهرا س به به واسطه ی حضرت سلام الله علیها🌹 🎤🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
برادرم خیلی #عاشق شهادت بود: حتی یادم است اینقدر عاشق #شهادت بود که کنار یکی از عکس های خودش را هم ب
🌾پسرم #باایمان قوی و علاقه به اسلام و ائمه،از اسلام و کشورش🇮🇷 دفاع می‌کرد و گوش به فرمان #رهبر بود 🌾همه این خوب بودن‌ها و خالص بودن‌هایش،بخاطر علاقه‌اش💖 به سرگذشت دایی‌های #شهیدش داود و مرتضی کمانی بود 🌾مسیر #شهادت را از دایی‌هایش آموخت با تمام سختی‌های پیش رو در زندگی که عمده‌ترین آنها از دست دادن همسرم، نداشتن مسکن🏡، نبود منبع درآمد، مشکل تکلم و شنوایی‌ام بود، 3 فرزندم رابا #حب_ائمه بزرگ کردم #شهید_سجاد_زبرجدی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠#راز_کانال_کمیل ✫⇠در کانال کمیل چه گذشت؟😭 3⃣3⃣ #قسمت_سی_وسوم 🔻معنویت ✨تنها صدایی که سکوت مرموز
﴾﷽﴿ 📚 ✫⇠ در کانال کمیل چه گذشت؟😭 4⃣3⃣ 🔻عقب نشینی ✨ابراهیم گفت: دیگر کانال، جایی برای ماندن نیست. باید هر جور شده امشب به سمت تپه های دوقلو عقب نشینی کنیم. آن روز هفتاد مجروح بدحال داخل کانال بودند که نمی توانستند به عقب بروند. هنگامی که نیروها در حال پراکنده شدن بودند، نوجوانی کم سن و سال از ابراهیم سوالی عجیبی پرسید: آیا مجروحان نیز می توانند با ما عقب بیایند؟! اگر نتوانیم آنها را به عقب ببریم، سرنوشت آنها چه می شود؟! اگر بعثی ها بیایند، مثل مجروحان قبل، آنها را با تیر خلاص به شهادت می رسانند!؟ همه نفرات بهت زده یکدیگر را نگاه می کردند. هیچ جوابی برای این پرسش نبود. ✨ابراهیم به آن نوجوان گفت: شما به مجروحان کاری نداشته باش، من خودم پیش آنها هستم. آن نوجوان با صلابت خاصی گفت: پس من هم می مانم و از مجروحان تا آخرین قطره ی خونم مراقبت می کنم. تصمیم گیری سختی برای دیگران بود. چهار روز تشنگی، گرسنگی، خستگی و محاصره ی توان همه را بریده بود. یکی دیگر در گوشه ای از کانال گفت: من هم می مانم. بالاخره سالم ترها که می توانستند جان خود را بردارند و از مهلکه نجات پیدا کنند، یک صدا فریاد ماندن سر دادند. ✨ابراهیم که انگار از این تصمیم بچه ها خوشحال شده بود با صدای بلند گفت: همه مرد و مردانه می مانیم و مقاومت می کنیم. بعد مکثی کرد و گفت: ولی بچه ها، شاید تا آخرین لحظه کسی نتواند به کمک ما بیاید. فکر همه چیز را کرده اید؟! آب نداریم، غذا نداریم، مهمات نداریم، شهادت در یک قدمی ماست. آیا شما آماده اید؟! انگار جان دوباره ای به نیروها بخشیده شد. ایثار و مردانگی، فضای کانال را پر از عشق و معرفت کرد. همه می خواستند بر عهدی که بسته بودند وفادار بمانند. اسیران بعثی در فهم این ایثار در تحیر مانده بودند. حتی در کانال، آنهایی که جراحت کمتری داشتند، حاضر به عقب نشینی نبودند. می گفتند: ما اینجا می مانیم و تا زمانی که مجروحان را به عقب نبرده ایم، از اینجا تکان نمی خوریم! 👈 ...🖊 📚منبع :کتاب راز کانال کمیل 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠در کانال کمیل چه گذشت؟😭 5⃣3⃣ 🔻ایثار ✨هوا تاریک شد. ابراهیم هادی، این بار اذان مغرب را با صدای دلنشین تری گفت. اصحاب عاشورایی سیدالشهداء علیه السلام نیز با معرفتی دیگر اقامه نماز کردند. بچه ها با اینکه تعدادشان کم بود و وضعیت مناسبی نداشتند، باز هم می خواستند به دل دشمن بزنند. اما تنها مانع، نداشتن سلاحی مناسب و مهمات بود. و این شده بود خوره روحشان! همان مقدار سلاحی هم مانده بود، ابراهیم گفته بود برای شرایط خاص نگهداری شود. ✨ابراهیم، بچه هایی که هنور تاب و توان را داشتند را صدا کرد. در تاریکی شب، آن ها را مخفیانه به بیرون فرستاد. به آنها گفت تا در اطراف کانال، شهدا و جنازه های بعثی را بگردند و مهمات، آب و آذوقه ای اگر وجود داشت، به داخل کانال بیاورند. برخی جان خود را در این راه دادند و دیگر به کانال برنگشتند. بعضی مقداری آب و مهمات می آوردند و بعضی از بچه ها که توانایی شان از بقیه بیشتر بود، برای آوردن آب و مهمات، حتی تا نزدیکی نیروهای خودی هم پیش رفتند. آنها به راحتی می توانستند خود را به نیروهای خودی برسانند و دیگر به کانال برنگردند. اما نیروی قدرتمند دیگری در کانال دست و پایشان را بسته بود. وفا و معرفت، چنان با گوشت و خونشان آمیخته بود که پس از تحمل رنج های فراوان، با همان تعداد اندک فشنگی که پیدا کرده بودند، دوباره به کانال بازگشتند و با سختی هایش می ساختند. ✨بچه هایی که برای آوردن مهمات و یا آب و آذوقه، هر از چندگاهی در دل شب به میان کشته شدگان می رفتند، صحنه هایی دل خراش می دیدند که تا مدت ها آزارشان می داد. آنها در بسیاری از مواقع مجبور بودند پیکر دوستان شهیدشان را وارسی کنند تا شاید چند عدد فشنگ و یا قمقمه ای آب بیابند. بعضی وقتها نیز در بین راه مجروحانی را می دیدند که با دست و پاهای قطع شده، دست به دامان آنها می شدند و جرعه ای آب طلب می کردند. در چنین مواقعی شرم و خجالت، خوره ای بود که تا مدت ها به جان بچه ها می افتاد و آنها را ذره ذره آب می کرد. ...🖊 📚منبع :کتاب راز کانال کمیل 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
تکه یخی که #عاشق ابرِعـذاب می شود سرقرار عاشقی همیشه #آب💧می شود چه کرده ای تـو با #دلمـ❤️ که از #تو پیش دیگران #گلایه هم که می کنم  #شعر حساب می شود☺️ #شهید_ابراهیم_هادی #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ تویی بهانه خورشیـ☀️ـد وقت #تابیدن تویی بهانه بارانــ🌧 برای باریدن بیا که #عدالت مطلق مسیر می خواهد #سپاه_منتظرانت👥 امیر می خواهد #أللَّھم_عجل_لولیڪ_ألفرجـ🏴 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دلمـ💔 تنــگ است برای یک " #دل‌تنگے " ازجنس جا مانـدن😔 که #درمانش " رســیدن💞 " باشد رسیدن به قافله ی #یارانے سفرڪرده #دلتنگ_شهادت🌷 #شهید_محسن_حججی #سلام_صبحتون_شهدایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◆تمام هستی اش ۴ فرزند بود که همه را برای امام زمانش تربیت کرد ●یک مــ🌙ـاه و ۳ سـ⭐️ـتاره فدای خورشید شدند همگی فدایِ #امام_زمانشان شدند در عاشورای #کربلا ◆خدایا به عظمتِ #مادرِحضرت_عباس قسمت میدهیم، باقی مانده ی غیبت امام زمان عج را، #الساعه و بغتتا ببخشا و نهایتا (طبق کلام امام صادق علیه السلام) نداهایِ ماهِ رجبِ سالِ ظهورش را در #همین_سال در عالم طنین انداز بفرما ✿شهادت #حضرت_فاطمه_ام_البنین (سلام الله علیها) تسلیت باد🏴 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5814216705995440730.mp3
9.58M
مداحی زیبای " مادرای شهید آیه های ایثارند " 🎤با نوای کربلایی روز تکریم مادران و همسران شهدا و وفات حضرت ام البنین(ع) 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
15505044895078omxzniI9ME1Vj5lu7Uf2pvHaskBLJ6X.mp3
2.36M
#روضه #وفات_حضرت_ام_البنین(س)🏴 ✮بیا #ام_البنین برگشته زینب ✯ولے افسوس #عباسےندارد😭 🎤🎤مداح: #میثم_مطیعی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢انا لله‌ و انا الیه راجعون💢 #مادر_شهید_عبدالرضا_بروجی داغ فرزندش را تاب نیاورد💔 مادر شهید «عبدالرضا بروجی» از شهدای حادثه تروریستی #زاهدان، داغ فرزندش را تاب نیاورد و دیشب در #شبِ_شهادت حضرت ام البنین(س) دعوت حق را لبیک و به فرزند شهیدش پیوست💞 واقعاً قیمت این لحظات چنده؟!😭 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭕️ شهید محمدحسین #حدادیان 🔸 رهبر انقلاب پس از #بوسه بر 'لباسِ خادمی هیئت' شهید محمدحسین حدادیان: 🔹
🔸رفته بود جنگیده بود تا نیاز نباشد اینجا در تهران مقابل تروریست‌ها👹 بایستند 💥اما رد خشونت جایی وسط همین امن غرب آسیا سربرآورد؛ ⇜تهران ، گلستان هفتم، مقابل منزل نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی. 🔹منزل جدید تا خانه پدری‌اش فاصله چندانی ندارد. حالا او در حیاط امامزاده علی‌اکبر(علیه‌السلام) چیذر آرمیده است. 🔸همانجایی که سال‌ها توفیق را داشت و اینک خود زیارتگاه عاشقانـ❤️ و دلسوختگان شده است. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸رفته بود #سوریه جنگیده بود تا نیاز نباشد اینجا در تهران مقابل تروریست‌ها👹 بایستند 💥اما رد خشونت جا
4⃣0⃣0⃣1⃣ 🌷 🔰محمدحسین خیلی دوران دفاع مقدس را می‌خورد. با غبطه🙁 می‌گفت: ‌ای کاش من هم در بودم. خوش به حال شما که بودید. خوش به حال شما که دیدید😔 🔰یکی از برنامه‌های همیشگی‌اش زیارت و قطعه شهدای گمنام🌷 بهشت زهرا(س)بود.وقتی پیکر⚰ دوستان شهید حرمش شهیدان کریمیان🌷 و امیر سیاوشی🌷 را آوردند و در به خاک سپردند ، حال و هوای عجیبی داشت. 🔰ارتباط خاصی با داشت و همیشه کلام شهدا را نصب‌العین خودش قرار می‌داد👌 محمد بود. وقتی بحث جبهه مقاومت مطرح شد، همه تلاشش را کرد💪 که به برود. 🔰یک روز آمد و کنارم نشست و گفت: اگر من یک زمان بخواهم بروم سوریه، مخالفت می‌کنید؟ نظرتان چیست⁉️ گفتم: یک عمر است که به (ع) می‌گویم: بابی وامی و نفسی و اهلی و مالی واسرتی، آقا جون همه زندگی‌ من به فدایت❤️، حالا که وقتش شده ، بگویم نه نرو❓ همان که در اینجا حافظ توست در سوریه هم است😊 همه عالم محضر خداست. 🔰گفت: وقتی راضی هستی یعنی همه راضی‌اند. عاشقانه💖 تلاش کرد برای رفتن، اعزام‌ها خیلی راحت نبود. یک روز -صبح برای خواندن نماز📿 صبح بیدار شدم که دخترم هراسان آمد و گفت: مادر ساکش را بسته و می‌خواهد برود🚌 🔰رفتم و گفتم: می‌روی؟ قبل رفتن بیا چندتا عکس📸 با هم بیندازیم. عکس‌ها را که انداختیم، و راهی‌اش کردم. وقتی رفت گفتم با برمی‌گردد اما مصلحت خدا بر این بود که برگردد. 🔰وقتی از آمد از اوضاع آنجا برایم گفت، اعتقادش نسبت به حفظ انقلاب و بیشتر شده بود✅ می‌گفت: مامان نمی‌دانید چه خبر است؟ خدا نکند آن که در سوریه ایجاد شده در ایران🇮🇷 پیاده شود. می‌گفت: تا زنده‌ایم است به این خائنان اجازه بدهیم مملکت ما را مانند سوریه کنند👊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh