eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#دلنوشته دلتنگم !! دلتنگ یک نگاه آسمانیت ای شهید 🌹 دلتنگ وعده ی شفاعتت ....💞 🌹🕊شهادت نوش جانت رفیق
6⃣6⃣2⃣ 🌷 🌷به گوش من رسونده بودند که لب تشنه در حسینی شهید شده، موقعی که مجروح شده بود، داشت ازش می رفت، درخواست آب کرد، ولی همرزمانش مانع🚫 شدند و بهش گفتند که اگه بهت بدیم، تو سریع جون میدی و فعلا آب واسه جسمت خوب نیست، لذا بهش ندادند😞 🌷 و سجاد لحظات بعد به 🕊رسید. وقتی این موضوع رو شنیدم خیلی شدم،😔 همش به خودم می گفتم که پسرم لب شهید شده و کاش بهش آب می دادند.😭 🌷 دیدم که تو یک مکان بزرگی هستم و یک کوه در مقابل منه،سجاد من بالای کوه⛰ افتاده بود و منم داشتم می رفتم سمتش که بهش 💧بدم تا یه کم رفتم جلو دیدم که یک خانم چادری با عصا داره میره سمتش😭😭 (س) بود 🌷 ایستادم و نگاه کردم دیدم سر سجاد رو گذاشت رو و داره به سجاد آب میده.من خواستم برم پیشش ازش کنم که یه وقت دیدم واسم دست تکون داد👋 که برگردم 🌷 (منظورش این بود که بچه ات رو کردم و نگران نباش و برگرد) از وقتی که این رو دیدم، خیالم راحت شده که سجاد من شده است..‌😔 🗣راوی: مادر شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺روایت همسر شهید از گریه کردن شهید برای رفتن به سوریه ... 🌺شهید مدافع حرم #شهید_سجاد_طاهرنیا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#اسير شما شدن خوبــ استــ ... اسير #شهدا شدن را میگویم...🕊 🌷خوبی اش بہ اين استــ ڪہ از اسارتــ #دنيا آزاد ميشوی...🍃 🌹#پاســدار_زینــبی #شهیـد_سجـاد_طاهرنیـا🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#اسير شما شدن خوبــ استــ ... اسير #شهدا شدن را میگویم...🕊 🌷خوبی اش بہ اين استــ ڪہ از اسارتــ #دن
9⃣6⃣2⃣ 🌷 💠زندگی به سبک شهدا 🌷تو یک مسیری خودش را قرار داد که به ریاضت می داد درلباس پوشیدن در غذا خوردن در نحوه برخورد در ساعت خوابش در احساس مسولیتش 🌷کم می پوشید و کم میخورد،به ندرت لباس می خرید،سعی میکرد اونها رو استفاده کنه. 🌷 تو این ده سال اخیر واقعا خودش را در یک مسیر قرار داد👌.یعنی اینجوری نبوده که عشق باشه یک شبه بخواد به این درجه برسه که شهید بشه 🕊و تموم بشه،نه اصلا...🚫این طور نبود 🌷از خوندن هاش،از اینکه به کلاس اخلاق می رفت،این خود ساختگی را در خودش ایجاد کرد... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌺🍃🌺 #کاسه ی شعـرِ من از دست تو افتاد و شکست #عاشقان فرصت خوبیست!! #غزل جمع کنید ... . #علیرضا_آذر ✍ #شهید_سجاد_طاهرنیا ❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 #کاسه ی شعـرِ من از دست تو افتاد و شکست #عاشقان فرصت خوبیست!! #غزل جمع کنید ... . #علیرضا_آذ
6⃣0⃣3⃣ 🌷 🌺از زبان :👇 🔸وقتیکه ایشون میخواستن از بنده اجازه بگیرن واسه رفتن به ،احساس میکردم که واقعا نمیتونم رو به روی (س) بایستم 🔹اما از طرفی هم نمیتونستم تو اون شرایط بسیار سخت،تو و نیاز،به ایشون راحت اجازه بدم که برن😔. 🔸بنده فقط سکوت کردم😶،تنها کاری که کردم سکوت کردم و چیزی . دیدم که ایشون هی چشماشون رو کوچیک میکردن☺️ و سر تکون میدادن تا اجازه بدم که . 🔹من باز چیزی نگفتم و فقط سکوت کردم دیدم که دیگه صداشون نمیاد🔇 و ساکت شده بودن،وقتی برگشتم و نگاشون کردم👀 دیدم نشسته بودن روی پله آشپزخانه و سرشون رو انداخته بودن پایین و از چشماشون😭 سرازیر میشد. 🔸وقتیکه من ایشون رو دیدم،دیگه واقعا نتونستم مقاومت کنم🚫 چون خیلی به ایشون داشتم و همیشه میخواستم که به خواسته هاشون برسن و هر آرزویی که دارن بهش برسن و درنهایت بهشون گفتم که باشه مشکلی نیست،برین✅ 🔹فقط به بهشون گفتم که وقتی رفتین اونجا یه وقت ... ایشونم خندیدن😄 و گفتن:نه من میخوام سال خدمت کنم مثل فرمانده مون جعفرخان تو سن چهل سال به بعد شم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
جهان با #خنده هایت صورت زیباتری دارد ... بخند این خنده های #مــاه، کلی #مشتری دارد ... 😌 #شهید_سجاد_طاهرنیا ❤️ #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌺یادم میاد مقداری از #موهای اطراف سرش کمی سفید شده بود... هر وقت جلوی #آینه می ایستاد و خودش را می دیدآه حسرتی می کشید و میگفت: #آخر_پیر_شدیم_و_شهید_نشدیم😔... 🌺 آنقدر با حسرت ونگرانی این جمله را بیان میکرد که #اشتیاق بشهادت🌷 را در کلامش میدیدم او با این جملات مرا آماده میکرد و خودش مهیا میشد برای پرواز🕊... #شهید_مدافع_حرم #شهید_سجاد_طاهرنیا راوے : #همسر_شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺یادم میاد مقداری از #موهای اطراف سرش کمی سفید شده بود... هر وقت جلوی #آینه می ایستاد و خودش را می
#جا_مونده💔 رَحِمه الله به زوّار قَتیلُ اَلعَبرات .. هرکسی کرده هوس #چایی موکب، صلوات ... #شهید_سجاد_طاهرنیا🌹 #شهید_رضا_الوانی 🌹 التماس دعای فرج و شهادت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#جا_مونده💔 رَحِمه الله به زوّار قَتیلُ اَلعَبرات .. هرکسی کرده هوس #چایی موکب، صلوات ... #شهید_
هر #انسـانی یڪ تـولد دارد❤️ یڪ مرگ و ❣شـــ‌هدا❣ تـنها انسـان‌هایی هستند ڪ‌ه #مرگشـان را هـم تبدیݪ به #تولد می ڪنند. #مدافع_حرم #شهید_سجاد_طاهرنیا🕊 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹اولین و آخرین دیدار پسرِ شهید طاهرنیا با پدر ... #شهید_سجاد_طاهرنیا🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
خوشا آنان که دادن #جان .. به جای گریه #خندیدند و رفتند... نگردیدند هرگز گرد باطل🚷 #حقیقت را پسندیدند و رفتند #شهید_سجاد_طاهرنیا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺یادم میاد مقداری از #موهای اطراف سرش کمی سفید شده بود... هر وقت جلوی #آینه می ایستاد و خودش را می
روز دانشجو بر دانشجویانی که در دانشگاه #جهاد و #شهادت اول شدند، گرامی باد... شهید آقاسجاد طاهرنیا #دانشجوی کاردانی سخت افزار بود که به #شهادت رسید. #شهید_سجاد_طاهرنیا🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔺روایت همسر شهید از گریه کردن شهید برای رفتن به سوریه ... 🌺شهید مدافع حرم #شهید_سجاد_طاهرنیا 🍃🌹🍃🌹
#نمازعاشقانه آقا سجاد نمازهایش را با #توجه و دقت بسیار می خواند.👌 هرچه زمان بیشتر می گذشت نمازهایش #عاشقانه_تر می شد...☺️هیچ عجله ای برای تمام کردن نمازش نداشت حتی در ذیق وقت...👌 اهل نافله ی شب بود...یک مدتی بود که می دیدم در نمازهای شبش #گریه می کند😭😭 و حالات خوشی دارد کم کم این حال خوش به نمازهای #یومیه هم رسید...🍃 در نمازهای واجب و یومیه اش هم #اشک می ریخت.😭 ...بوی رفتنش می آمد اما نمی خواستم رفتنش را باور کنم😔 درست مثل کسی که خودش را #بخواب زده باشد... راوی: همسر شهید #شهید_سجاد_طاهرنیا🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
به گواه اکثر کسانی که می شناسندش، او را جز با "شربت شهادت" نمی شد سیر کرد. ذره ای دست از #تلاش برای
#خدا را چه دیده ای؟! شاید با همین #حسرتِ خوب بودن ما هم یک روز رفتیم پیشِ خوب ها .... #شهید_سجاد_طاهرنیا #شهید_قاسم_غریب از رفاقت تا شهادت🌷 یاد کنیم از شهدا با ذکر صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#نمازعاشقانه آقا سجاد نمازهایش را با #توجه و دقت بسیار می خواند.👌 هرچه زمان بیشتر می گذشت نمازهایش
از #قم آمده بود به رشت در مزارشهدا🌷 دیدمش... گفت : آمده ام به #مادرم سربزنم و بروم. ماموریتی در پیش دارم. اگر همدیگر را ندیدیم😓 #حلالم_کن برادر. بعد رفت سمت قبور مطهر #شهدا 🌷 می دیدم گردنش را کج کرده 😔 و با نگاه معصومانه ای😢 به #قبور_شهدا خیره شده است #شهید_سجاد_طاهرنیا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#خنـده هاے دلنشینش نشان از آرامـ😌ـش دل دارد وقتے دلتـ❤️ با خـــدا باشد لبانت #همیشه مےخنـــدد ... #شهید_سجاد_طاهرنیا #سلام_صبحتون_شهـدایی 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
بهـ🌸ـار یعنـی چشـم هـای #تـــو وقتی با #شوق مرا به سویِ کعبه نگاهت😍 می خوانی...! #شهید_سجاد_طاهرنیا #سلام_صبحتون_شهدایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺یادم میاد مقداری از #موهای اطراف سرش کمی سفید شده بود... هر وقت جلوی #آینه می ایستاد و خودش را می
⚜آقاسجاد روز #عملیات گشته بود و یک کاغذ کوچک پیدا کرده بوده و روی آن نامه‌ای نوشته بود📝 و خواسته بود تا #خانم یکی از دوستانش در جمع خانم‌ها👩💻 بخواند. ⚜نوشته بود که✍ «اگر من رفتم فکر نکنید💭 از سر دوست #نداشتن بوده، اتفاقاً از سر زیادی دوست داشتن❤️ است.» بعد خطاب به #من گفته بود که اگر کسی گفت شوهر شما، شما را دوست نداشت❌ که گذاشت و رفت، همه اینها حرف‌های #دنیایی‌ست و من شما را از خودم جدا نمی‌دانم💞 ⚜به #پسرش هم نوشته بود با اینکه خیلی دوست داشتم تو را ببینم😍 ولی #نشد. من صدای بچه‌های شیعیان #سوریه را می‌شنیدم و نمی‌توانستم بمانم🚷   راوی: همسرشهید #شهید_سجاد_طاهرنیا🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⚜آقاسجاد روز #عملیات گشته بود و یک کاغذ کوچک پیدا کرده بوده و روی آن نامه‌ای نوشته بود📝 و خواسته بود
5⃣5⃣0⃣1⃣ 🌷 🔰آقا سجاد ساعت 8 غروب بود که رفت🚌 و درست 6 ساعت از رفتنش پسرمان به دنیا آمد👶 همان روز ظهر زنگ زد☎️ که رسیدنش را اطلاع بده. گریه می‌کرد و منم از فرصت استفاده کردم و تلفن را گرفتم📞 جلوی دهانش. 🔰آقا سجاد پرسید صدای چیست⁉️ گفتم دنیاآمد😍خیلی خوشحال شد. خودم خبر تولد رو به او دادم. اوایل که در سوریه بود هر 2 روز یک‌بار تماس📞 می‌گرفت، اما چون تلفن کردن از آنجا سخت بود گاهی 3 یا 4 روز می‌ماندیم. هربار هم صدا خیلی بد🔉 می‌آمد. 🔰 تماسش 4 روز قبل از بود. خواهر آقا سجاد آمده قم تا پیش من باشد. به آقاسجاد گفتم خواهرش آمده منزل ما🏘 خیلی خوشحال شد که من تنها نیستم🚫از بچه‌ها و پدر و مادرش پرسید و آخرش گفت: از پدر و هم عذرخواهی کن که من نیستم و همه زحمت‌ها به گردن آنها افتاده. 🔰روز تاسوعا ساعت 8 یا 9 صبح عملیات می‌شود. یکی از دوستانش می‌گفت آتش سنگینی🔥 بود. ما در حرکت بودیم که دیدیم ایستاد👤 و شروع کرد زیر لب حرف زدن. چشمانش را هم بسته بود😌 ما فکر کردیم شاید باشد. زدم پشتش و گفتم حالت خوبه؟ ترسیدی⁉️ چشمش را باز کرد و گفت نه، حالم خوب است، از این نمی‌شود. 🔰10 قدم جلوتر که رفتیم، موشکی کنارشان برخورد💥 کرده و آقاسجاد از ناحیه و پا آسیب می‌بینه. در مسیر بیمارستان🚑 هم مدام ذکر می‌گفت و در بیمارستان . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شب قبل عملیات روضه #اباالفضل(ع) بود ... #سجاد گفت: " خوش بحال اونی که فردا #شهید شه🌷 تا اسم 🔅اباعبدالله و 🔅ابالفضل(ع) بیاد #اسم اونم میاد " #شهید_سجاد_طاهرنیا #شبتون_شهدایی 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
خوشا آنان که دادن #جان .. به جای گریه #خندیدند و رفتند... نگردیدند هرگز گرد باطل🚷 #حقیقت را پسندید
🔹یه روز یکی از بچه های کلاس یه حرکتی کرد که #معلم ناراحت شد، وقتی سوال کرد کی این کار رو کرد، شهید #سجادطاهرنیا گردن گرفت 🔸معلم گوشش رو گرفت و از کلاس #اخراجش کرد۰ دوستاش بهش گفتن چرا گردن گرفتی⁉️ گفت چون اون #پدر_نداشت و نمیخواستم ناراحت بشه❌ #شهید_سجاد_طاهرنیا🌷 #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌸🍃🌸 گفتم: به کجا⁉️ گفت: صدایم کردند گلـ🌷 بودم و از شاخه #جدایم کردند گفتم: که #فرشتگان چه کردندت؟ گفت: روزی خور سفره خدایم💫 کردند #شهید_سجاد_طاهرنیا #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh