eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحہ ۹۴ استاد پرهیزگار .MP3
1.07M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه نساء✨ #قرائت_صفحه_نود_وچهارم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
رفاقت هایتان👥 را خط بہ خط ڪلمہ بہ #ڪلمہ مرور میڪنیم💬 شاید فهمیدیم رفاقت تان بهانہ #شهادت بود یا شهادت🌷 بهانہ رفاقت #شهید_روح_الله_قربانی #شهید_قدیر_سرلک #سالروز_شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
رفاقت هایتان👥 را خط بہ خط ڪلمہ بہ #ڪلمہ مرور میڪنیم💬 شاید فهمیدیم رفاقت تان بهانہ #شهادت بود یا
🌷تاریخ تولد: ۱ خرداد ۱۳۶۸ 🌷محل تولد: تهران، دولاب 🌷نام پدر : سردار داود قربانی 🌷تاریخ شهادت : ۱۳ آبان ماه سال ۹۴ 🌷محل شهادت: سوریه، دمشق، حلب 🌷محل دفن: بهشت‌زهرا قطعه ۵۳ شهید روح الله قربانی🌺 ازجمله مدافعین حرم بود که به همراه یکی دیگر از هم‌رزمانش و در مبارزه با تروریست‌های تکفیری در عملیات محرم به شهادتـــــــ🌷ــــ رسید. خودروی روح‌الله و دوستش قدیر در نزدیکی حلب مورد اصابت موشک قرار گرفت و این دو هم‌رزم و مدافع حرم، جانشان را بر سر آرمانی که داشتند نهادند و به لقاءالله پیوستند. 😔 پیکر مطهر شهید قربانی در قطعه ۵۳ گلزار شهدای بهشت‌زهرا در جوار محرم ترک و رسول خلیلی به خاک سپرده شده است.🌷🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌴پدرم با مسجد جامع #خرمشهر رابطه‌ای ناگسستنی داشت💞 همیشه بر #نماز اول وقت تأکید می‌کرد، اگر تعلل می‌
🔹پسرم لطفا در ایامی که #بابا_نیست مواظب مادر، خواهر و برادر کوچکت باش👌 مبادا بگذاری #فشار زندگی به آنان رنج💔 دهد و در امورات کوچک همچون خرید منزل🛍 و یا رساندن خواهر و برادرت به #مدرسه یار مادرت باش. 🔸سعی کن حداقل در این ایام برنامه ریزی بهتری برای #خانواده داشته باشی و یار و مدد کارشان باشی با درس خواندن📚 خوب، کمک به مادر، حداقل در امورات مربوط به# حسین (بازی، مهد قرآن، تمارین و اشعار آن) نظافت منزل، حتما ساعات خروج از منزل🏡 را برای بازی یا مسجد می روی به #مادرت اطلاع بده تا نگرانت نشود☺️ 🔹و به #خواهرت تا می توانی احترام بگذار و با سر گرم کردن حسین محیط خانواده را برای مطالعه📖 او بهتر مهیا کن. #مجتبی جان ببخش اگر گاهی دلت را شکستم💔 ان شاء الله قول می دهم برگشتم برایت #دوست خوبی باشم. #شهید_محمدرضا_عسکری_فرد #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #رمان #مثل_هیچکس ♥️ #قسمت_پنجاه_ونهم 🍂همانطور که حدس میزدم مادرم از چهره ی فاطمه خوشش آمده بود
❣﷽❣ ♥️ 0⃣6⃣ 🍂فاطمه سکوت را شکست و گفت: _ من با زندگی کردن توی مشکلی ندارم همه ی نگاه ها به سمت او رفت. عموی محمد گفت: _ ولی دخترم میدونی زندگی توی غربت و تنهایی چقدر ؟ اونم وقتی پدر ایشون انقدر مخالف این ازدواجن و هیچ تضمینی برای آینده و خوشبختیت وجود نداره! 🌿فاطمه گفت: _ میدونم عمو جان، ولی اگه با این مساله مخالفتشون رفع میشه من مشکلی ندارم. عموی محمد سکوت کرد و با دستش پیشانی اش را مالید. بعد از چند دقیقه رو به من گفت: _ ببین من نمیخوام حساب تو و پدرتو یکجا ببندم، ولی این دختر روحش خیلی لطیف💖 و حساسه. اگه خودش میخواد این زندگی رو انتخاب کنه من مخالفتی نمی کنم. چون میدونم چقدر و تصمیم بی پایه و اساس نمیگیره. ولی خوب حواستونو جمع کنین، فکر نکنین پدر نداره یعنی بی کس و کاره. فاطمه عین دختر خودم برام عزیزه. اگه یک تار مو از سرش کم بشه با خود من طرف میشین. 🍂با صدای آرام گفتم: _ مطمئن باشین نمیذارم یه تار مو از سرشون کم بشه. آه عمیقی کشید و گفت: _خیلی خوب. پس حالا برو و خانوادتو آروم کن. گفتم: چشم و پس از عذرخواهی از مادر محمد آنجا را ترک کردم. 🌿وقتی به خانه رسیدم مادرم طبق معمول سردرد🤕 گرفته بود. اتفاقاتی که بعد از رفتنشان افتاده بود را تعریف کردم و گفتم حاضر شده همراه من به انگلیس بیاید. اما مادرم برای فروکش کردن خشم پدرم صحبت کردن با او را کمی به تاخیر انداخت. 🍂دو سه روزی گذشت. تا مادرم با وعده ی ادامه تحصیلم در انگلیس توانست پدرم را کمی آرام کند. در تمام این مدت پدرم حتی یک کلمه هم با من حرف نمی زد❌ بالاخره دو هفته به رفتنم مانده بود که با وساطت های مادرم و عذرخواهی های مکرر من از محمد، قرار مجدد گذاشتیم😍 🌿تصمیم گرفتیم برای انجام کارهای قبل از عقد چند روزی صیغه ی بخوانیم. با مادرم برای خرید انگشتر💍 به طلا فروشی رفتیم و پس از کلی سخت گیری بالاخره یکی را انتخاب کردیم. هرچقدر اصرار کردم که خودم از پس اندازم پولش را حساب کنم، مادرم نگذاشت و با پول خودش انگشتر را خرید. بعد از خرید پارچه و روسری، گل 💐و شیرینی🍩 خریدیم و به دنبال پدرم رفتیم. 🍂این بار علاوه بر عموی محمد، بقیه بزرگترهای فامیلشان👥 هم حضور داشتند. آن روز پدرم لام تا کام صحبتی نکرد. مسجد محلشان که دوست پدر محمد بود برای خواندن صیغه ی محرمیت آمده بود. خانم ها داخل اتاق مطالعه و آقایون در سالن نشسته بودند. بعد از اینکه شرایط صیغه را روی کاغذ نوشتیم و امضا کردیم📝 خانمها را برای خواندن خطبه صدا زدند. 🌿با فاصله کنار نشستم💕 اما از ترس محمد و عمویش جرات نمی کردم نگاهش کنم. روحانی مسجدشان خطبه را خواند و 😍♥️ باورم نمی شد که بالاخره بعد از این همه سختی ام را بدست آورده ام...😍 ✍ نویسنده: فائزه ریاضی ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
Sabok_Baalan_Ahangaran_(www.IraniData.com).mp3
3.99M
🎤 با نوای: حاج صادق #آهنگران ✬سبک بالان خرامیدند و #رفتند 💢مرا #بیچاره نامیدند و رفتند😔 #شهیـــــــد ✬تو بالا رفته ای #من در زمینم 💢برادر روسیاهم شرمگینم😔 ✬مرا اسب سفیدی بود روزی🕊 💢 #شهادت را امیدی بود روزی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
★در بـاغ #شــهادت را نبندیـــد 🌷به ما جاماندگان زان سونخندید ★رفــیقانم دعــا کردند و #رفتــند 🌷مــرا زخمی💔رها کردندو رفتند ★ #شــهادت نــردبان آســمان بـود 🌷شهـادت آسمان🌠 را نردبان بود ★چــرا بــرداشتند نردبان را⁉️ 🌷چــرا #بستنـــد آســمان را ؟!😔 #جامانده_ایم #شهدا_گاهی_نگاهی #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ 🌾بی #تو تمام قافیہ ها لنگ میزند 🍁دنیا بہ شیشہ ے دل من سنگ میزند 🌾ساعت⏰ بہ وقت #غربتتان 🍁گشتہ است کوک 🌾حالا مدام در دل♥️ من زنگ میزند #الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
یادمان باشد گنـــ🔞ــاه ڪه ڪردیم آن را به حساب #جوانے نگذاریم میشود جوانے ڪرد 👈به عشــ♥️ــق #مهدے_عج و به #شهادت رسید 👈فــــــــداے #مهدے_عج #شهید_احمد_مشلب #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
4_5895512907831052045.mp3
2.44M
🎧 فایل صوتی 🎙واعظ: حاج آقا 🔖 دنبال کار مردم باشید 🔖 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠اعتقاد شهید صیادشیرازی به ولایتِ امام خامنه‌ای (مدظله العالی). 🔹یڪ روز صبح رفته بودم به ملاقاتِ #امام_خامنه‌ای؛ عصر ڪه رفتم محل ڪار، آقای صیادشیرازی🌷 پرسید: ڪجا بودی؟ گفتم: خدمتِ حضرت #آقا بودیم، تا این را گفتم، آقای صیاد شیرازی از جای خود بلند شد و آمد پیشانی مرا بوسید♥️ 🔸با تعجب پرسیدم: اتفاقی افتاده⁉️ ایشان گفتند: این پیشانی بوسیدن دارد، تو امروز از من به #ولایت نزدیڪتر بودی💞 #شهید_صیاد_شیرازی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مرتضی حسین‌پور شلمانی  معروف به #حسین_قمی 🎊زاده ۳۰ شهریور ۱۳۶۴ گیلان شهر شلمان 🌷شهادت ۱۶ مرداد ۱
🍃❤️ باز میپرسی چہ طور این گونه #شاعر شد دلت⁉️ تو دلت♥️ را جاے من بگذار شاعر می شود...😉 #شهید_مرتضی_حسین_پور 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحہ ۹۵ استاد پرهیزگار .MP3
912.1K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه نساء✨ #قرائت_صفحه_نود_وپنجم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#سربنـد يا حسينت🚩 نشان از #عشقی کهن دارد عشقی♥️ که تمام #مبتلايان را نيازمند #شفا می کند شفايی از جنس #شهـادت🌷 شهید مدافع حرم #شهید_رضا_حاجی‌_زاده #لبیک_یا_حســین (ع) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
سوختی ... در تب اندوه کنار #پسرت فقط او بود ... که فهمید چه آمد به سرت😔 تا #لب_خشک تــو را دید کمی آب آورد تا بکاهد ... مگر از شعله ی داغ جگرتـ💔ـ آب نوشیدی و ... شد خیمه ی سقـاخانه عطش #ظهردهم قاب به چشمان ترت😭 🏴شهادت امام حسن عسکری(ع) تسلیت باد 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
YEKNET.IR -alimi imam hasan askari.mp3
2.83M
⚫️ #شهادت_امام_حسن_عسکری (ع) 🏴من جوونم اما نفس برام نمونده 🏴این زهر کینه قلبـ❤️ منو سوزونده 🎤🎤 #حمید_علیمی #فوق_زیبا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾 يك روز #پاييزي است. ساعت⌚️ حدود  #5:30بعدازظهر روز جمعه است. در سنگر فرماندهي در خط منطقه #شلمچه روي تختی که پنجره‌اي به طرف جاده دارد، نشسته‌ام. هم‌اكنون ماشين تويوتا🚙 كه غذا آورده از داخل گرد و غبار از راه مي‌رسد. عجب #غروب_مزخرفي است هم زمين و هم آسمان هر دو دلشان گرفته💔 است.  #شهید_ابراهیم_سلمان_ساوجی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾 يك روز #پاييزي است. ساعت⌚️ حدود  #5:30بعدازظهر روز جمعه است. در سنگر فرماندهي در خط منطقه
به یادگار مانده از   🍂دلم مي‌خواست كسي دور و برم نبود و زار زار مي‌گريستم😭 به حال بدبختي خودم و به . مملكتي كه 5 سال جنگ بهترين👌 جوان‌هايش يعني مملكت با غرش خمپاره‌ها💥و سفيرتيرهاي مستقيم دشمن به كام نيستي و مرگ كشيده است🌷. 🍂همين يك ساعت پيش بود كه يكي از بهترين و سربازهاي گروهان، سرباز توسط خمپاره‌اي💥 كه روي سنگفرش خرده بود از ناحيه مجروح شد. چه سرباز خوبي بود😔. 22 ماه خدمت در جبهه هاي نبرد👊 واقعاً نبردهايش بود. 🍂يك شب واقعاً مزخرف راديو📻 روشن است. ساعت 12 را اعلام مي كند. درون سنگر همراه با و سرباز «حاجي‌زاده» بيدار نشسته‌ايم👥. سرباز «حاجي‌زاده» را بيدار كرده‌‌ام كه چاي☕️ درست كند. صداي غرش خمپاره خواب راحت را از چشم‌هايتان گرفته. 🍂اي كاش فقط غرش خمپاره‌ها بود. از همه بدتر مزاحم امان استراحت نمي‌دهد☺️. پشه‌هايي كه از خمپاره برتر است. نمي‌داني وقتي صداي وزوز آنها و خارش عجيب آنها بدنم را اذيت مي‌كند😣 چقدر اعصابم ناراحت مي شود. از همه بدتر هواي اين منطقه گرماي بيش از حد♨️ از وزوز پشه‌ها به كيسه خواب پناه برده‌ايم. ولي گرما امان نمي‌دهد😪 واقعاً كه چيز مزخرف و بيخودي است. چقدر از جنگ 🍂راستي چرا انسان اين اشرف مخلوقات اين هديه خود را در ميان همه موجودات زنده بايد در اين خراب‌آبادها كه معلوم نيست جزو كدام ناكجاآباد خراب شده‌اي است سرگردان باشد⁉️ انشاءالله كه همه بنده‌هايش را نجات بدهد🙏.  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا