فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊نام #زینب خاک را زر می کند
🌺دخت حیدر، کار حیدر می کند
🎊نام زینب دلنشین و دلرباست😍
🌺دختر #مشکل_گشا مشکل گشاست
❣✨میلاد #حضرت_زینب کبری (سلام الله علیها) و #روز_پرستار مبارک✨❣
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5805469571305439306.mp3
8.21M
🎀اگہ بیافُتم به پات چے میشه
🎊میون #صَحن و سَرات چے میشه
🎀اگه بِشہ #بمیرم_بَرات چی میشه
🎊واااااای چے میشہ....😍
🎤 #محمود_کریمی #ولادت_حضرت_زینب_س
#شور_فوق_العاده👌👏😍
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #نماهنگ| #بسیارزیبا👌
🔺با نوای حاج #میثم_مطیعی
زینب ای گل محمدی،
همدم حسین خوش آمدی ...
ولادت #حضرت_زینب(س) مبارک باد💐💐
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 161 #ولایت 20 #استاد_پناهیان🔻 🌺 امام صادق (ع) میفرماید: ✨«در روز قیامت خدا به ب
❣﷽❣
#لذت_آغوش_خدا 162
#ولایت 21
#استاد_پناهیان🔻
✅ راه اینکه جهنمِ جاودانه رو باور کنیم
و کمر به جهاد با دشمنان ببندیم
و راه اینکه #انقلابی بشیم
یه راهِ بهشتی هست....
💞🌺👈 راهش اینه که "پذیرش ولایت اولیای الهی رو در مقابل هواپرستی آسون ببینی"
-- آقا مگه شما نگفتی #پذیرش_ولایت خیلی سخته؟⁉️🤔🙄
✔️* بله برای دل های پلید و سیاه سخته.
اما برای دل های #سالم آسونه...😌💖❣️
✅ دلت رو صاف کن ؛
ببین چطور "ولایت" میاد و قلبت رو تسخیر میکنه و لذّت های عالم به زندگیت سرازیر میشه....😊😍🎉
✅🔷 گفتیم که "سعادتمند شدن در گرو مخالفت با هوای نفسه."
"مخالفت با هوای نفس هم در گروِ دستور گرفتن از پروردگار عالم" هست
و "پذیرش صادقانۀ امر خدا هم در گروِ پذیرش فرمان ولایت" هست. 👌
🔸خب حالا این ولایت کار رو سخت کرده یا آسون؟
⭕️👈 برای بعضی ها که "پر از تکبّر" هستن کار رو سخت میکنه
اما برای کسی که #متواضع باشه آسونه🌹✅
🌷 «رفتن در راه حق آسونه و برای همین هم اگه کسی این راه رو نرفت خیلی باید پست و رذل باشه.....
واقعا مستحقّ جهنم هست...»🔥🔥🔥
🌺 در روایت میفرماید کسی که تکبر داشته باشه حتی بوی بهشت هم به مشامش نمیرسه...🚫
🌹 عزیز دلم! تکبرت رو بزن تا دینداری برات آسون بشه...😊
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠نذر فرهنگی 🌸🍃برای راه اندازی و برپایی نمایشگاه کتاب خیلی مصمم بود و پیش قدم می شد. این کار را رایگ
🔹آمد دفترم و گفت: #آقاسید! دو ساله پاسدارم و اینجا خدمت می کنم، اما هنوز نمی دونم #درجه شما چیه⁉️خندیدم و با چشم هایم اشاره ای به #درجه_هایش کردم و گفتم: حالا حالا ها باید بدوی تا به درجه ی ما برسی😄
🔸نمی دانم من چقدر باید بدوم تا به #گرد_راهش برسم، به درجه و مقامش که هیچ😔 کاش #گوشه_چشمی به ما کند.
#شهید_محسن_حججی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 6⃣4⃣ #قسمت_چهل_وششم 📖روزن
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
7⃣4⃣ #قسمت_چهل_وهفتم
📖وقتی رسیدم #بیمارستان ایوب را برده بودند اتاق مراقبت های ویژه، از پنجره ی مات اتاق سرک میکشیدم👀 چند نفری بالای سرش بودند و نمیدیدم چه کار میکنند. از دلشوره و #اضطراب نمیتوانستم بنشینم
📖چند بار راهرو را رفتم و امدم و هر بار از پنجره نگاه کردم. دکتر ها هنوز توی #ای_سی_یو بودند. پرستار با یک لوله ازمایش بیرون امد "خانم این را ببرید ازمایشگاه"🌡 اشکم را پاک کردم.
📖لوله را گرفتم و دویدم سمت #ازمایشگاه، خانم پشت میز گوشی☎️را گذاشت. لوله را ب طرفش دراز کردم _"گفتند این را ازمایش کنید"
همانطور ک روی برگه چیزهایی مینوشت📝گفت: مریض شما فوت شد
📖عصبانی شدم
_چی داری میگویی؟😳 همین الان پرستارش گفت این را بدهم به شما.
سرش را از روی برگه بلند کرد "همین الان هم تلفن کردند و گفتند: مریض شما #فوت_شده
📖لوله ی ازمایش را فشردم توی سینه ی پرستار و از پله ها دویدم بالا😭 از پشت سرم صدای زنی را که با پرستار بحث میکرد ،شنیدم.
+حواست بود با کی حرف میزدی؟ این چه طرز خبر دادن است؟ #زنش بود!
در اتاق را با فشار تنم باز کردم. دور تخت ایوب🛌 خلوت بود.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
8⃣4⃣ #قسمت_چهل_وهشتم
📖چند لحظه بعد #دکتر روی بدن ایوب خم شده بود و با مشت به سینه ایوب میکوبید. نگاهش کردم. اشک میریخت😢 و به ایوب ماساژ قلبی میداد. سوت #ممتد دستگاه قطع و وصل شد و پرستار ها دویدند سمت تخت🛌
📖دکتر میگفت: #مظلومیت شما ایوب را نجات داد. امدم توی راهرو نشستم. انگار کتک مفصلی خورده باشم😞دیگر نتوانستم از جایم بلند شوم. بی توجه به ادم های توی راهرو که رفت و امد میکردند، روی صندلی های کنارم دراز کشیدم و چند ساعتی #خوابیدم.
📖فردا صبح که هنوز تمام بدنم درد میکرد😣 فراموشی هم به کوفتگی اضافه شد. دنبال هر چیزی چندین بار میگشتم. نگران شدم، برای خودم از #دکتر ایوب وقت گرفتم. گفت: آن کوفتگی و این فراموشی💬 عوارض #شوکی است که ان شب به من وارد شده.
📖ایوب داشت به خرده کارهای خانه میرسید. #تعمیر پریز برق و شیر اب را خودش انجام میداد و این کارها را دوست داشت. گفتم: حاجی، من درسم تمام شد دوست دارم بروم #سر_کار.
-مثلا چه جور کاری⁉️
+مهم نیست، هر جور کاری باشد.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
576934877.mp3
8.54M
🍃خودِ مَن بدرقہ اَت ڪردم عزیزم
🍂خودَم بنداےپوتینت و بَستم ...
🍃همونجا فَهمیدم #شَهید میشے
🍂ڪه ظرف آب افتاد از تو دستم
🎤🎤 #علۍاڪبرقلیچ
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - مصلحت - حجت الاسلام عالی.mp3
5.41M
♨️مصلحت
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌
🎙حجت الاسلام #عالی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5881782919587955571.mp3
7.58M
#سرود{🎉}
🎊|خیالتم قیمٺیه زینبـ ✌️
🎊|عشقٺـ ❤️|°•
🎊|عَجبـ نعمتیه زینبـ 🌈
🎼 #مولودی
🎤 #سیدمجیدبنیفاطمه
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_5132384458707566623.mp3
2.34M
#صوتی
#استاد_دانشمند
زینب(س) کیست؟
#تربیتی
در نشر این کلیپ جهت ترویج فرهنگ اهل بیت(ع) سهیم باشید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مجاهدت پرستاران در جبهه 🍃درود های خدا بر تو #پرستار 🌸که هستی ناجی و دلسوز بیمار 🍃ادامه می دهی
7⃣1⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
✍️خواهر شهیده
❣پرستار بود و توی اتاقش #عکس_امام رو نصب کرده بود، خیلی ها میگفتند: اگر رئیس بیمارستان ببینه برخورد #بدی باهات میکنه، اما فوزیه عکس رو برنداشت.👌
❣يه روز رئيس بيمارستان كه بعداً به #خارج از كشور #فرار كرد، براي سركشي اومد و متوجه عكس روي ديوار شد و با #عصبانيت😡دستور داد كه عكس رو از روي ديوار بردارد. اما فوزيه گفته بود: اتاق #متعلق به من است و هر عكسي روي ديوار آن آويزان ميكنم.🙂
❣رئيس بيمارستان هم فوزيه رو تهديد به كسر يكماه از حقوق كرد. 😳اما فوزيه حرفش يك كلام بود: اگر #اخراج هم بشم، عكس رو برنميدارم....👏
#شهید_فوزيه_شيردل🌸
#پرستار_مكتب_زينبي🌸
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh