#دلنـوشتــــــــــه📝
⭕️ #آقــــای_مــن
بر منابر و معابرمان فریادت می زنیم🗣 تا بازگردی!
⚡️اما غافلیم از این که، آن که باید باز گردد شما نیستید❌! آن #ماهستیم که باید به خودمان بازگردیم↪️...!
⭕️مولا جان🌸، از شما می خواهیم تا صدایمان را بشنوی🎧 و نظری با گوشه ی #چشمت بر ما افکنی!
⚡️امّا از یاد برده ایم که #شاهد و ناظر اعمالمانی😔 و هفته ای دو بار پرونده ی #کارهایمان را برابر چشمات داری😭....
⭕️ضجّه می زنیم😭 و عاجزانه می خواهیم، بلکه نشانی #خیمه_ات را بگویی و ما سراسیمه خود را فدای قدومت کنیم!
⚡️امّا نمی دانم، چرا نمی توانیم #امیال و خواسته هایمان را فدای #آمدنت کنیم....! مگر محبوب ما نیستی⁉️ مگر دائم آمدنت را نمی خواهیم؟ پس چرا آن چه #تو می خواهی بر ما گران و سنگین و ناشدنی است😞؟؟........
⭕️همه مان به دنبال آنانی می گردیم که تشرّف #حضورت را داشته اند،
⚡️امّا فراموش کردهایم که هر دم، ممکن است از #کنارمان بگذری......
⭕️ #یاصاحب_الزمان... همه مان آرزو می کنیم، کاش شما را می دیدیم👀 و #سلامی می گفتیم.
⚡️ولی فراموش کردهایم که هر کجا سلامت بگوییم، #پاسخ مان می دهی👌...
حتّی یادمان می رود، در کوی و برزن ها، #بر_هم سلام کنیم!
♨️شاید #آنکه از کنارش به آرامی گذشتیم😔😔.
⭕️گل نرگس🌸....
نمی دانم چه شد❗️، این همه عطر نرگس را از یاد بردیم.......
شما #دعایی کن... شاید به حرمت دعایت، ما نیز بازگشتیم😭😔.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ
⭕️یادمون میره امام زمان مارا میبیند
#یاصاحب_الزمان ما رو ببخش.....😭😭
🎤 #استاد_رائفی_پور
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_بیستم 0⃣2⃣
❣﷽❣
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_بیست_ویکم 1⃣2⃣
اما آن قدر اصراڔ ڪردݥ ڪہ مجبوڔ شد حرف بزݩد :
(( در قنوتـــ نماز بودم ڪہ گویے از فضاے ݥسجد خارج شدم. نمے دانے ݘہ خبر بود❗️ آنݘہ ڪہ از زیبایۍ هاے بهشتـــ و عذاب هاے جهڹم گفتہ شده همہ ڔا دیدݥ❗️ انبیاء ڔا دیدݥ ڪہ در ڪناڔ هݥ بودند و... ))
***
سوار یڪ ماشین شدیݥ. ما پشتـــ ݥاشیݩ نشستہ بودیݥ و خودرو با سڔعتـــ حرڪت مے ڪرد. این ماشین هیـــݘ حفاظے در اطراف خود نداشتــ.
در ســـر هـــــر پیچ یڪے دو نفر از ڪسانے ڪہ سواڔ شده بودند به پایین پرتـــ مے شدند❗️
جاده خرابـــ بود. ماشین هم با سرعتـــ مے رفت. سر پیچ بعدے آن قدر با سرعتــ رفت ڪہ دستـــ من هم جدا شد و...
نزدیڪ بود از ݥاشیݩ پرتـــ شوم. اݦا دڔ آڹ لحظہ ے آخـــر فریاد زدݥ :
#یاصاحب_الزمان(عج).
در همیݩ حاݪ یڪ نفر دستم را گرفت و اجازه نداد به زݥین بیفتـــم. من به سݪامتــ توانستݥ آن گردنہ ها را رد ڪنم.
در همیـــن لحظہ از #خوابـــ پریدݥ.
فهمیدم ڪہ در سخت ترین شرایط دستــ از داݦن امام زماݩ (عج) بڔ نداریم.
وگرنہ تندباد حوادثـــ همہ ے ما را نابود خواهد ڪرد.
این ماجــــرا را احمـ🌹ـدآقا در جمع بچہ هاے مسجد تعریف ڪرد.
✨✨✨
معراج
:سال اول دهہ ے شصت بود. شرایــط ڪشور بہ دلیل جنگ و دشمنان داخـلے وخارجے انقلاب بسیـار پیچـیده بود. من با احمــ🌹ـد آقا در محـل دوست بودم. خانہ ے ما در ڪوچہ ی جنوبے مسجــد امین الدولہ و خانہ ے احــمـ🌹ـد آقا در ڪوچہ ے شمالـے مسجد قرار داشت.
من چـہار سـال از ایشـان ڪوچڪ تر بودم. اما شخصیت ایشـان بسـیار در من تاثـیر گذاشـتہ بود. احــمـ🌹ـد آقا بســیار بہ نماز اول وقــت اهمیــت مے داد. بہ صورتے ڪـہ موقــع نماز همـہ ے ڪار ها را ترڪ مے ڪرد.
آن روز ها را فرامـوش نمے کنم. احــمـ🌹ـد آقا هنگــام نماز گویے هیچ ڪس را جز خداوند نمے دید. از همہ ے دنیا فارغ بود و عاشـ💗ـقانہ مشغول مناجات با پروردگــار مـے شد.
این اخلاق او در تمــام نوجوان هایے ڪہ اطراف او بودند تاثـیر گذاشتہ بود. بچــہ ها هم بہ نماز اول وقت مقید شده بودنـد. البتہ این ها همہ از تاثیرات استادے مانند حاج آقا حق شـناس بود. ایشـان براے ما داستان ها و روایت هاے بسـیارے در فضیلـت نماز اول وقت و باحضور قلــب
مے گفت. ما در محلــہ ے چہارراه مولوے وسید اسماعـیل تہران بودیم.
شرایط محل بسـیار.....
#ادامه_دارد ...
📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی
تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh