eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 میلاد با سعادت پیامبر اکرم(ص) بر تمام مسلمانان جهان مبارک باد😍🎊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید بهشتی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ ♡به نام عشق♡ 🍃هیاهوی بر روی کاغذ. قلم آنقدر بیتابی میکند که جوهرش، مشق زندگانیم را سیاه میکند اما، چه پرستو هایی که سبکبالانه مشق کردند⁩⁦❤️⁩ 🍃 ، همان پرستوی سبکبال بهشت بود. انتهای عطش رود، لابلای مسیر عشق، همانجایی که جاودانان در آن جای داشتند⁦🌹 🍃کسی که به نظم میچید، سنگ را روی سنگ، مهره را روی مهره، آخر همیشه میگفت:« مبادا که مهره های را به دست بیگانه سپاریم...» 🍃همانکه پرده را از پس دل کنار زد و سرود سر داد. اواخر عاشقی ات در قفس تن، همه میگفتند: نور بالا میزنی. زمزمه آسمان را بر لب داشتی و در بینهایت چشمانت بیقراری میکرد🕊 🍃تویی که نبض بودی، تویی که کلامت، سنگر شوق و ذوق و وفای به انقلاب بود. تویی که آوای آشنای بودی و تویی که عشق را به حقیقت گره زدی. تویی که تبسمت به ابدیت پیوست و مایی که هنوز گریان و دلبسته خاکیم 😓 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲ آبان ۱۳۰۷ 📅تاریخ شهادت : ۷ تیر ۱۳۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۱ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرای تهران 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
متاسفانه با مشکلات پخش زنده ایتا نمی‌تونیم درخدمت شما عزیزان باشیم
طرح به مناسبت سالروز ولادت با سعادت پیامبر اکرم حضرت محمد(ص)🤩❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃میشنوی حضورش را، عرش و فرش، همه را به هیجان آورده😍 🍃آری، ای اهل عالم، میبینیـــــــد، امروز ماه به آغوش آمده و زمین و زمان زِ مطلقش می درخشند. آری، عالمی منور گشته از نورش☺️ 🍃چه خوش ساعتیست امروز، مگر می شود با حضور ایام به کام نشود، سلطان شهر است که آمده🤩 🍃از ذوق عالم چه بگویم که سرد و خاکی زمین با حضور تو ای ، سبز و بهاری گشته و برای گنجشکان، نوید بهاری دیگر آورده🤗 🍃امروز، عطر تو را حتی میشود در آن سوی خواب ها و شیرین حس کرد😌 🍃 آری، به گمانم این از معجزه ی دلیل آفرینش است. ، مبارکِ جهانِ ‌هستی باشد ای پادشاه دو عالم و غایت خلقت❤️ ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز با سعادت (ص) 📅تاریخ انتشار : ۲ آبان ۱۴۰۰ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
با عرض پوزش بخاطر تاخیر در ارسال پیام ها
ادامه کلیپ های اجرای تئاتر امروز خدمت شما بزرگواران
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش مجید هست🥰✋ *سردار تَفَحُصی که به شهدا پیوست*🕊️ *سردار شهید مجید پازوکی*🌹 تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۴۶ تاریخ شهادت: ۱۷ / ۷ / ۱۳۸۰ محل تولد: تهران محل شهادت: فکه *🌹همرزم← فرمانده گروه تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله بود💫 یک روز باید از وسط میدان مین معبر باز میکردیم مجید معبر رو باز کرد💫 موقع برگشت هشت تا تیر توی شکمش خورد🥀او حدود نه ماه توی کما بود🥀و با نذر و نیاز مادر خوب شد و باز هم به جبهه بازگشت🍂 چاشنی بمب های ساعتی را در گرما و سرما و آفتاب امتحان میکرد💥 میخواست بداند توی شرایط مختلف چه جوری عمل میکنند. خیلی وقت ها میترکیدند💥 شاید شدت انفجار زیاد نبود اما صورتش پر از خون میشد🥀همرزم← کار که گیر میکرد، شهید که پیدا نمیشد🥀دست من را میگرفت و میگفت” بشین، روضه بخوان”. درست وسط میدان مین گریه میکرد🥀میگفت ” روضه کارگشاست” واقعا هم همین طور بود💫کارش دقیق بود آنقدر زمین را میکند تا شهید پیدا کند🍂او شهدای زیادی را تفحص و پیدا کرد💫همرزم← پایم را گذاشتم توی میدان مین. یک سنگ پرتاب کرد طرفم🌿داد و بیداد. گفت” چرا بدون اجازه آمدی تو؟” تا مطمئن نمیشد نمیگذاشت کسی وارد میدان مین شود💫 سرانجام بعد از سالها جستجو گری بدن مطهر شهدا💫 او حین تفحص شهدا با انفجار مین🥀💥به جمع یاران شهیدش پیوست*🕊️🕋 *سردار شهید مجید پازوکی* *شادی روحش صلوات* 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
روزگار من (۲۴) بعد اروم چشامو بستم ... 😴😴😴😴😴 به دعوای سحر و زینب فکر میکردم انگار کنترل ذهنم دست خودم نبود همش دعواشون تو فکرم بود با این افکار خوابم برد 💤💤💤💤💤💤 همین جور که خوابم عمیق تر میشد یه خواب عجیبی دیدم 😱😱😱😱😱 وسط یه بیابان بودم که کسی اونجا نبود من بودمو سکوت بیابون آفتاب خیلی سوزناک بود پا برهنه بودم از شدت داغ بودن شن های زمین پاهام داشت می سوخت ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ خیلی تشنم بود اما ابی نبود 😩😩😩 💦💦💦💦 تا چشم میخورد همه جا شن و ماسه بود از یه تپه بالا رفتم دیدم چندتا زن و دختر دارن با گریه و شیون به این سو و اون سو میدون 😭😭🏃🏃🏃🏃 و چندین مرد با صورتهای پوشیده و لباسهای قرمز در رنگ به دنبالشون هستن و چادرو روسری هاشون را به زور از سرشون میکشن این صحنه چقدر آشناست اما نمیدونم چرا نمی فهمم کجاست دختری رو دیدم که غرق در خاک نشسته و گریه میکنه و مدام شن های داغ و به سرش میریزه دستاش از شدت داغی سوخته و سرخ شده بود اما توجهی نمیکرد و به شیوناش ادامه میداد صداش کردم اینجا کجاست ؟؟؟ چرا اون مردای قرمز پوش زنان و بچه هارو اذیت میکنن اون زنا کین؟؟؟!!! بدونه اینکه بهم نگاهی کنه در حالت گریه آه سوزناکی کشیدو گفت اونا فرزندان مادرمون فاطمه زهرا هستن ...😭 اینجااا کربلااااااست ...😭 دستمووو رو شونش گذاشتم گفتم تو کی هستی ؟.؟!! روشو برگردوند و گفت : من حافظ چادرم... یادگار مادرم هستم ... یهو جا خوردم ... دیدم اون دختر دوستم زینبه... که یهووو با صدای زنگ اخر مدرسه از خواب پریدم عرق کرده بودم 😰😰😰😰😰😰 وای چرا لبام و دهنم انقدر خشک شده از جام بلند شدمو کیفمو برداشتم ... رفتم حیاط یه آبی به صورتم زدم و رفتم خونه... سر کوچه که رسیدم سحرو دیدم که جلو درشون ایستاده ..ـ. پشت دیوار مخفی شدم تا بره بعد من برم ... چون اصلا دوست نداشتم باهاش روبه رو بشم ... تا رفت خونشون منم سریع دویدم خونه ... نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
○•🌹 💚سلام امام زمانم💚 هر صبح، به شوق عهد دوباره با شما چشمم را باز میکنم🌿 ، هر روز که می‌گذرد، عاشقانه تر از قبل چشم به راهتان باشم...🧡 ✨السَّلاَمُ عليكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذِى ضَمِنَهُ✨ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
"به آسمان که رسیدند، رو به ما گفتند: زمین چقدر حقیر است، آی خاکی ها..." 🌷شهید حسن باقری 🔸سایز استوری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا