🥀هُـــــــــــوَالشَــــــــهید🥀
🥀شهید_محمدرضا_جلالی
🥀تاریخ تولد : ۱۵ /۱۱/ ۱٣۵٩
🥀تاریخ شهادت : ٢ /۷/ ۱٣٩۴
🥀محل شهادت : جده
🥀مزار شهید : وادی رحمت تبریز
🥀سوز سرمای آن سالهای تبریز از لابه لای پنجره در خانه رخنه میکرد و بچهای که تازه بدنیا آمده بود به خود میپیچید. صدای نفسهای پسرک لپ قرمزی سکوت اتاق را در هم میشکست و مادر سراسیمه او را در آغوش میگرفت، پدر نامش را در گوشهایش زمزمه کرد، محمد رضا. روی طاقچه عکس عموی شهیدش نمایان بود گویی کسی مسیر شهادت را برای یکی دیگر از اعضای این خانواده چراغانی کرده بود.
🥀پدر هر غروب مینشست و در باب فرزند فاطمه(س) مداحی می کرد و صدایش قلب طفلهای خانه را نوازش میکرد. بعدها محمد رضا که مداحی های پدر را نقش قلبش کرده بود زمزمه میکرد و دوستانش را برای آماده کردن هییت هایی در همان حوالی فرا میخواند.
🥀قرآن خواندن را هم آموخت و در مسابقات شرکت کرد، او را با مداحی ها و قرآن خواندن هایش میشناختند. سالها بعد در فتنه سال88 خوش درخشید و از حریم انقلاب دفاع کرد. دیگر محمدرضا آنقدر بزرگ شده بود که در سرزمین شام شهادت را جستجو میکرد اما در سرزمینی دیگر منتظر او بودند، جایی حوالی خانه خدا.
🥀در راه مداحی هایش دل همه را میسوزاند، مانند پدرش میخواند و خود برای #سیدالشهدا اشک میریخت. آری محمد رضا همراه دوستانش به سفری رفت که به قول خودش امام_حسین(س) پایش را امضا زده بود. حالا دیگر حاج محمد رضا صدایش میزدند ، بالهایش را گشود و در آن فاجعه تلخ منا به سوی پروردگار رهسپار شد.
💥ختم صلوات💥
برای سلامتی امام عصر عجل الله...
هدیه به ارواح مطهر شهدا....امام شهدا....
شهیدسرافراز<<محمدرضاجلالی>>
<<صلــــــــــوات>>
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌹سالروز پرکشیدن شهدای حادثه منا
فاجعهی منافراموش نشدنی است،
لعنت الله علی القوم الظالمین،
مرگ برآلسعود،
ارواح مطهرشهدای منا صلوات🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا🔰
🥀به مناسبت سالروز شهادت
🥀شهید_محسن_کارگر
🥀تاریخ تولد : ۱۵ /۸/ ۱۳۶۷
🥀تاریخ شهادت : ۲ /۷/ ۱۳۹۴
🥀مزار شهید: بهشت ثامن.روبروی صحن جمهوری حرم امام رضاعلیه السلام
🥀قرآن، از تو شرمندهام؛ حتی آنان که تو را میخوانند و تو را میشنوند، آنچنان به پایت مینشینند که خلایق به پای موسیقی هر روزه نشستهاند. اگر چند آیه از تورا بخوانند، مستمعین فریاد میزنند احسنت..! گویی مسابقه نفس است.
🥀قرآن، من شرمندهام اگر به یک فستیوال مبدل شدهای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو از آخر به اول یک معرفت است یا رکوردگیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کردند، حفظ کنی تا اینچنین تو را اسباب مسابقات هوش ندانند.
🥀خوشابهحال هر کسی که دلش رحلی است برای تو؛ آنان که وقتی تو را میخوانند، چنان حظ میکنند که گویی قرآن همین حالا بر ایشان نازل شده است..
🥀آنچه ما با قرآن کردهایم، تنها بخشی از اسلام است که به صلیب #جهالت کشیدهایم."
💥ختم صلوات💥
برای سلامتی امام عصر عجل الله...
هدیه به ارواح مطهر شهدا....امام شهدا....
شهیدسرافراز<<محسن کارگر>>
<<صلــــــــــوات>>
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
||📒✏️••
🦋آراز(خواهرزادهشهید):
بامامانم رفتیم بیرون!
دیدم عکس بابڪ دایے همہ جاهست.. گفتم:
"مامان مگہ بابڪ دایے چیزیش شده؟!"
گفت: نه، آخہ خوب جنگیده براےهمین عکسشوهمہجازدن.
شب بابڪ دایے اومد بہ خوابم سر مزار بودیم🙂
گفت:
"آراز من دیگہ اینجام هروقت دلت تنگ شدبیاپیشم."
گفتم:
بابڪدایےتوکہمُردے!
گفت:
من شهید شدم نمردم کہ آراز♥️!
#شهیدبابکنوریهریس🌱
یادشون باصلـــــــــــواتــــــــــــــ🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#نامه66🌿
پس از ياد خدا و درود!
همانا انسان از به دست آوردن چيزی خشنود میشود که هرگز آن را از دست نخواهد داد،
و برای چيزی اندوهناک است که هرگز به دست نخواهد آورد؛
پس بهترين چيز نزد تو در دنيا، رسيدن به لذّتها، يا انتقام گرفتن نباشد،
بلکه هدف تو خاموش کردن باطل، يا زنده کردن حق باشد،
تنها به توشهای که از پيش فرستادی خشنود باش،
و بر آنچه بهجای میگذاری حسرت خور،
و همّت تلاش خود را برای پس از مرگ قرار ده.
دقایقی با #نهج_البلاغه 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادتت مبارک شهید عزیز😭😭
شهید_رسول_دوستمحمدی
چه قشنگ رزم کردی
چه جانانه جهادی کردی
🇮🇷
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم ارزقنا شهادت ❤️
یادشون باصلوات💥
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✍بخشی از وصیت نامه شهیده نسرین افضل :
همسرم بدان که من، نسرین کسی که تو را دوست دارد،
شهادت را هم بسیار دوست میدارم،
چون خدای خود را در آن زمان پیدا میکنم .
از تو می خواهم اگر می خواهی فردی خداگونه باشی و درس دهنده،
از امروز و از این ساعت سعی کنی تماس خود را با خدای خویش بیشتر کنی و همین طور معلّمی باشی جدّی.
#شهیدهنسرینافضل
#شهادتت_مبارک
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💢 بازگشت پیکر شهید "عبدالرسول آذرآئين" پس از ۳۵ سال
🔹 شهید عبدالرسول آذرآئين از شهدای اهل تسنن استان هرمزگان است. وی بهعنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت و در ۲۸ خرداد ۱۳۶۶، در نهر عنبر توسط نيروهای ارتش بعث به شهادت رسيد و پیکر پاک این شهید در منطقه برجای ماند.
🔹 با تلاش گروههای تفحص شهدا پیکر مطهر شهید عبدالرسول آذرآئين تفحص و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد.
یادشون باصلــــــــــــوات❣
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #دفاع_مقدس
🔻از همین دیار....
آغاز هفته دفاع مقدس، سالگرد آغاز روزهای پُرالتهاب عشق و رشادت، بر حماسه آفرینان با ایمان انقلاب اسلامی گرامی باد.
" ما مقاوم هستیم "
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر بدرالدجی
امشب سه جا دارد عزا
گاهی میگوید پدر
گاهی حسن(ع)
گاهی رضا(ع)
تسلیت یا فاطمه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سالگرد شهادت شهید محسن حسنی کارگر 🌱
در سال ۸۱ برای اولین بار در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه شرکت کرد و در مقطع سنی زیر شانزده سال رتبه اول کشوری را کسب کرد.
در سی و هفتمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران که در اسفند ۱۳۹۳ در شهر تبریز برگزار گردید، موفق شد پس از نماینده استان یزد حسن دانش مقام دوم را به دست آورد.
نزدیک به سه ماه بعد، به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در پنجاه و هفتمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم مالزی نیز با تلاوتی شایسته، موفق به احراز رتبه نخست شد.
تاریخ شهادت: ۹۴/۷/۲ 🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز سالگرد شهادت علی لندی، نوجوان فداکار دهه هشتادی است ...
افتخار دهه هشتادی ها امثال علی لندی ها و حسین فهمیده ها هستند ...
پ.ن:
تمام دهه هشتادی ها و دهه نودی ها اگر حقیقت و تربیت صحیح برایشان عرضه شود قطعاً در آغوش اسلام و اهل بیت علیهم السلام آرام خواهند گرفت.
#علی_لندی
#حجاب
#غیرت
#از_خودگذشتی
شادی روحشون صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*آخـریـن نـَبـَرد...*🌙
*شهید محمد ظهیری*🌹
تاریخ تولد: ۱۰ / ۱۱ / ۱۳۶۸
تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: منبع آب ، اهواز
محل شهادت: سوریه
*🌹پدر شهید← به دلیل شرایط و محدودیتهای شغلی محمد هیچ اطلاعی به ما ندادند.🍁ابتدا فکر میکردیم برای انجام ماموریت در تهران به سر میبرد.💫 بعد از گذشت یکهفته بیخبری تماس گرفت📞 و گفت برای انجام ماموریت با عدهای از بچههای نیرو زمینی سپاه در سوریه مستقر شدهاند.🌙 برادر شهید← محمد برای همه خیلی دلسوز بود🥀و در حدّ توان به من و دوستانش از همه لحاظ بهویژه از نظر مالی کمک میکرد.🍃یکی از مهمترین ویژگیهای خوب برادرم، یاریرساندن به مردم بود🌙 و این مسئله را چندین بار مشاهده کردیم.🌷اگر کسی مشکل مالی داشت و نمیتوانست به او کمک کند،🥀در حدّ توان کارهایی انجام میداد تا بتواند در جهت رفع آن مشکل قدم بردارد.🪄 در بحث کمک به فقرا همیشه پیشقدم بود.💫حتی چندینبار به منظور محرومیت زدایی در قالب اردوهای جهادی به نقاط مختلف کشور سفر کرد.🍃راوی← ساعت 2 بعد از ظهر، مصادف با تاسوعای حسینی،🏴در شهر حلب در نبردی چند ساعته با تروریستهای تکفیری💥محمد و همرزمانش محاصره میشوند؛🥀سپس عقبنشینی میکنند.🥀در حالیکه یکی از همرزمانش در گودالی محاصره میشود؛🥀محمد برای نجات و پشتیبانی از همرزمش به مقاومت ادامه میدهد،💥 که توسط تک تیرانداز دشمن💥 سر محمد مورد اصابت گلوله قرار میگیرد🥀و او در روز تاسوعا🏴 به درجه رفیع شهادت نائل میآید*🕊️🕋
*شهید محمد ظَهیری*
*شادی روحش صلوات*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#هوالعشق
✨
#معجزه_زندگی_من
✨
#نویسنده_رز_سرخ
#قسمت_پنجاه
.
.
.
نزدیکای غروب بود رفت
خیلی غصه خوردم براش اصلا انگار یکی دیگه. شده بود
کاش میتونستم کاری براش بکنم..
.
.
.
فردای عاشورا پاسپورتم اومد
راحت تر از چیزی که فکر میکردم کارام درست شد ☺️
پروازمون صبح شنبست
از الان دارم لحظه شماری میکنم برای رفتن 3 روز مونده
مامان خیلی خوش حاله همش خدارو شکر میکنه
حس میکنم بابا از تهه دل راضی نیست اما بخاطر خوشحالی من چیزی نمیگه
مامان امروز قراره برامون آش درست. کنه😂 میخواست بعد رفتنمون درست کنه ولی از اونجای که من عاشق آش رشتم گفت قبل رفتن درست میکنم که شما هم باشید
حسین رفته پدرجون مادر جون رو بیاره
زینب ایناهم قراره شب بیان
برای خداحافظی
.
.
.
یه پیرهن بلند گشاد طوسی رنگ انتخاب کردم با دامن مشکی و شال مشکی تو این ایام سعی میکنم حجابم درست باشه دلم برای تیپ خودم تنگ شده ها😂ولی الان اینجوری حس بهتری دارم
جلوی اینه به خودم نگاه میکردم صورتم چقدر بی روحه
یه ته ارایش ریزی کردم
حالا بهتر شدم☺️
اونجوری خیلی مثبت شده بودم خوشم نمیاد😁😂
اووه اوه مامان صداش دراومد
_جونم مامان اومدم
مامان_دختر مگه ما مهمون نداریم بیا یه کمکی بکن 😕
_چشم چشم
چیکارکنم
مامان_چای دم کن الان پدر جون مادر جون میرسن
باشه ای گفتم مشغول دم کردن چای شدم
_بابا کجا رفت
مامان_رفت خرید کنه الان میاد
_اهان
چند دقیقه بعد حسین و پدر جون مادر جون رسیدن
بابا هم همون موقه از راه رسید
نشسته بودیم دور هم
مادر جونو من خیلی دوست دارم
خیلی مهربونو پایست ولی هر وقت. منو میبینه به حجابم و نماز خوندنم گیر میده میدونم از رو مهربونه ها اما دوست ندارم کسی بهم بگه چیکار کنم 😐
مادرجون_حلما دخترم چقدر خوشگل تر شدی موهاتو بیرون نزاشتی😘
حلما_😅مرسی عزیزجونم
مادرجون_ایشالا رفتیم سفر بعدش همیشه اینجوری باشی
یهو رفتم تو فکر
جدی قرار من همینجوری بمونم😑
ولی من همچین قولو قراری باخودم نزاشتم
یعنی حس میکنم نمیتونم دائمی کنم این حجابو
برای یه مدت اونم تواین حالو سخت نیست
اما برای همیشه نمیشه خودمو محدود کنم
این سفرو دلم میخواد برم هم بخاطر حس دوست داشتنی که به امام حسین دارم و یه آرامشی پیدا کنم
از وقتی هم که به دوستام گفتم کلی التماس دعا دارن
منم برای این که فراموش نکنم همشونو یادداشت کردم☺️
.🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh