6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 "کربلا کربلا ما داریم می آییم..."
🔹 این نوای خاطره انگیز دوران دفاع مقدس شاید آن روزها که خوانده می شد برای برخی شبیه یک رویا بود.
◇ اما شد و چه شدنی. مثالش همین #اربعین.
◇ ماجرای نزدیکی به #قله هم همین است...
ما همانطور که کربلا را دیدیم، بر فراز قله بودن را هم خواهیم دید..
💬 مهدی ترابیان
#مقاومت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
به یاد همه شهدایی که خون مطهرشان
راه کربلا را باز کرد ...
#اربعین_نایب_الشهدا_باشیم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌹#کلام_شهید :
«کاری کنید که وقتی کسی شما را
ملاقات می کند احساس کند که
یک شهید را ملاقات کرده است »
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
#فرمانده_لشکر۸نجف
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«#پیاده_روی_اربعین_با_شهدا»
📌 آخرین پیاده روی اربعین
شهید مدافع حرم نوید صفری سال ۹۵
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
چند بار وضو می گرفت و نقشه ها را به دقت وارسی
میکرد . یک وقت می دیدی همان جا روی نقشه ها خوابش برده.
میگفت: من کیلومتری می خوابم. واقعا همین طور بود. فقط وقتی راحت می خوابید که باماشین می رفتیم.
عملیات خیبر، وقتی کار ضروری داشتند، رو دست نگهش می داشتند. تا رهاش می کردند، بی هوش می شد. این قدر بی خوابی کشیده بود.
#شهید_ابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
عاشقانت میفروشند عیش را ، غم میخرند...
💬 محمدحسین چاوشی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا قَاصِمَ شَوْکَهِ الْمُعْتَدِینَ...
🌱سلام بر تو و بر اعجاز دستهایت آن گاه که گَرد ستم را از روی شانه های زمین می تکانی و تاج و تخت فرعونیان را سرنگون می سازی...
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص۶۱۰
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🕊شهید مجید پازوکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص) بود که پس از پایان جنگ در قالب یک نیروی تفحص در مناطق عملیاتی دفاع مقدس ماند و عاقبت در هفدهم مهرماه ۱۳۸۰ بر اثر انفجار مین برجای مانده از دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید
🖌شهید پازوکی عاشق شهادت بود. بعد از پایان جنگ به کردستان رفت تا ادامه جهاد بدهد. آنجا در درگیری با ضد انقلاب دو نفر از دوستانش شهید شدند و یک ترکش هم به گردن حاج مجید خورد. با این مجروحیت یک مورد دیگر به کلکسیون مجروحیتهای آقا مجید اضافه شد. ایشان از اوایل دهه ۷۰ به عنوان تخریبچی وارد یگان تفحص شد. ما کار تفحص را از اواسط سال ۶۹ یا اوایل سال ۷۰ شروع کردیم. مجید پازوکی و علی محمودوند جزو اولین تخریبچیهایی بودند که داوطلبانه به یگان تفحص آمدند. حاجمجید با آنکه انواع مجروحیتها را داشت، آدم خندهرو و شوخطبعی بود. با وجود ۶۰ درصد جانبازی، اخمش را نمیدیدیم و با روحیه بالایی کارش را انجام میداد.
❣شهید پازوکی با وجود ۶۰ درصد جانبازی که داشت، میتوانست در تهران بماند و کارهای ستادی انجام بدهد. اما اصلاً در قید و بند دنیا نبود. میگفت وقتی به مناطق عملیاتی میآیم حال و هوای جبههها را میگیرم و باعث میشود روحم تازه شود. اصلاً اهل شهر ماندن نبود. میتوانم بگویم تنها دغدغه دنیاییاش نحوه تربیت صحیح دو پسرش بود. دوست داشت آنها ولایتمدار بار بیایند و در خط انقلاب باشند. شهید پازوکی خودش نمونه واقعی یک سرباز مکتبی و یک انقلابی به تمام معنا بود.
شهید#مجید_پازوکی🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
روایتی از همسر شهید:
🖍خداحافظی و عمل به قول
آخرین باری که میخواست برود وقتی با بچهها خداحافظی میکرد، بچه کوچکترم که سه سال و نیمش بود، نمیتوانست از پدرش دل بکند.
گریه میکرد که بابا نرو.
آقا مهدی به او گفت: "بابا میخوام برم سربازای صدام رو بکشم"
محسن میگفت: "اگه سربازای صدام رو بکشی اونوقت بچههاشون بیبابا میشن.
منقلب شد و گفت: "میخوام خود صدام رو بکشم".
میگفت: "بابا برام پفک بخر". میگفت: "چشم بابا برات خوراکی میخره".
چند بار خداحافظی کرد و چند صد متر رفت و باز محسن صداش کرد و برگشت.
بالاخره رفت.
روزی که خبر شهادتش را دادند، شبش خواب دیدم که مهدی آمده و محسن را بغل کرده و به شیرینی فروشی سر کوچهمان برده است. خیلی هم خوشحال است. دائم بچه را ناز میداد. برایش قاقالی خریده بود. یک خوراکی دست محسن داده بود. بقیهاش را به من داد و گفت: "اینها را بعدا به او بده".
بعد هم محسن را به بغل من داد و گفت: "دارم میرم". محسن زد زیر گریه و گفت: "بابا نرو"... و از گریه محسن بیدار شدم.
همان روز تشییع این خواب را دیدم.
او به قولی که به محسن داده بود، عمل کرد.
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#مهدی_مهری🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh