گمنامۍیعنی درد
دردے شیرین
یعنی با عشق یکے شدن
یعنی اثبات اینڪه از همه چیزت براے معشوقت گذشتی...
یعنی فقط خدا را دیدی و رضای او را خواستی نه تعریف و تمجید مردم را
گمنامی یعنی...
اے ڪاش همهی ما گمنام باشیم
#شهیدگمنام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
.
اگر دسـتِ علی
دستِ خُـدا نیست؛
چرا دستِ دگـر
مُشکل گشا نیست!؟
#یاعلیعلیهالسلام🤲🌴
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📌 تاکید رهبر انقلاب بر نقش بانوان در #انتخابات
✔️ حضرت آیتالله خامنهای: «در این قضیّهی انتخابات، شما بانوان و خانمهای عزیز میتوانید نقش ایفا کنید. مهمترین نقش شما هم در داخل خانه است؛ وادار کنند فرزندان را و همسر را برای اینکه در زمینهی انتخابات فعّال باشند و درست تحقیق کنند... در شناخت نامزدهای انتخاباتی، در حضور در پای صندوقها، هم در داخل خانه و هم در خارج خانه میتوانيد نقش ایفا کنید.»
۱۴۰۲/۱۰/۶
#انتخابات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨نشانم ده صراط روشنم را
خودم را، باورم را، بودنم را
✨خداوندا من از نسل خلیلم
به قربانگاه می آرم «منم» را
#عیدسرسپردگیوبندگیمبارک💐
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✳️ شبها برای نماز بیدارم میکنند!
🔹 مرحوم شیخ مرتضی زاهد خودش نقل فرموده بود: «شبها برای عبادت سحری مرا صدا میزنند. یک شب میگویند: مرتضی برخیز! یک شب دیگر میگویند: شیخ مرتضی! و یک شب دیگر میگویند: آقا شیخ مرتضی! من وقتی دقت میکنم، میبینم اینها به «روز» من بستگی دارد. هر روز که من در رفتار و اعمالم دقت بیشتری میکنم و زیادتر مواظب هستم، در بیدارشدن، با احترام بیشتری روبهرو هستم.»
#سیره_و_خاطرات_علما📖 ص ۶۹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شادی روح ابراهیمی که اسماعیل(مردم) را قربانی نکرد و خود فدای یک ملت شد صلوات🥀💔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
باور کنید هرکس به جایی رسید
از مبارزه با نفس رسید...
#شهیدعلیچیتسازیان🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام زمان رو دریابید...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸رهبر انقلاب از آیتالله مکارم شیرازی عیادت کردند
🔹رهبر انقلاب: خیلی ما اشتیاق داشتیم زیارت کنیم شما را اما نه در بیمارستان. شما در تمام این سالیان عمر مبارک و مفید و وجودتان نافع بوده است.
🔹آیتالله مکارم شیرازی ساعتی قبل از بیمارستان مرخص و به منزل منتقل شد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عج و همه بزرگان و علما و مراجع و فضلا و خدمتگزار دلسوز و... صلواتی عنایت بفرمایید
ان شاءالله خداوند حافظ و نگهدارشان باشد🤲🌷 الهی آمین
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم 🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌺شهيد پورسعيد، حميد:
#نماز برّنده ترين سلاح براي نابودي دشمنان خدا و كمال انسانيت و كوبندهترين سلاح براي دشمنان است.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شادی ارواح طیبه شهدا ، امام شهدا ، شهدای بزرگوار کانال و خادم الرضا ، شهید جمهور آیت الله رئیسی و همراهانشان صلواتی عنایت بفرمایید🕊🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✅ شاخصه های انتخاب اصلح در کلام امیرالمومنین علی(علیه السلام)
#انتخابات🇮🇷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰 امام صادق (علیه السلام):
❇️ هرگاه برادرت سرزده بر تو وارد شد، با آنچه
فراهم داری از او پذیرایی کن؛ امـا اگر دعـوتـش
کرده بودی، تا جایی که در توانت هست بـرایش
بکوش.
📚 دعائم الإسلام، ج 2، ص 107.
#حدیث
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خداوندا..
چنان تربیتم کن که گفتار و کردارِ خوبم را کوچك شمارم، اگر چه بسیار باشد..
صحیفهٔ سجادیه | دعای بیستم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شادی روح شهید رئیسی و شهیدان همراهش یک آیه بخونید و بک ختم انجام بدید 👇
https://leageketab.ir/khatme-quran
https://leageketab.ir/khatme-quran
🍁عاشقانه_ای_برای_تو🍁
قسمت_هفدهم
حدود دو ماه بیمارستان بستری بودم ...
هیچ کس ملاقاتم نیومد ...
نمی دونستم خوشحال باشم یا ناراحت ...
حتی اجازه خارج شدن از اتاق رو نداشتم .
دو ماه تمام، حبس توی یه اتاق ...
ماه اول که بدتر بود ...
تنها، زندانی روی یک تخت ...
توی دوره های فیزیوتراپی، تمام تلاشم رو می کردم تا سریع تر سلامتم برگرده ...
و همزمان نقشه فرار می کشیدم ...
بالاخره زمان موعود رسید ...
وسایل مهم و مورد نیازم رو برداشتم ...
و فرار کردم ... .
رفتم مسجد و به مسلمان ها پناهنده شدم ... اونها هم مخفیم کردن ...
چند وقت همین طوری، بی رد و نشون اونجا بودم ...
تا اینکه یه روز پدرم اومد مسجد ...
پاسپورت جدید و یه چمدون از وسایلم رو داد به روحانی مسجد ...
و گفت: بهش بگید یه هفته فرصت داره برای همیشه اینجا رو ترک کنه ...
نه تنها از ارث محرومه ...
دیگه حق برگشتن به اینجا رو هم نداره ...
بی پول، با یه ساک ...
کل دارایی و ثروت من از این دنیا همین بود ...
حالا باید کشورم رو هم ترک می کردم ...
نه خانواده، نه کشور، نه هیچ آشنایی، نه امیرحسین ...
کجا باید می رفتم؟
کجا رو داشتم که برم؟
🍁قسمت_هجدهم
اون شب خیلی گریه کردم ...
توی همون حالت خوابم برد ...
توی خواب یه خانم رو دیدم که با محبت دلداریم می داد ...
دستم رو گرفت .. سرم رو چرخوندم دیدم برگشتم توی مکتب نرجس ...
با محبت صورتم رو نوازش کرد و گفت: مگه ما مهمان نواز خوبی نبودیم که از پیش مون رفتی؟
صبح اول وقت، به روحانی مسجد گفتم می خوام برم ایران ...
با تعجب گفت: مگه اونجا کسی رو می شناسی؟
گفتم: آره مکتب نرجس ...
باورم نمی شد ...
تا اسم بردم اونجا رو شناخت ...
اصلا فکر نمی کردم اینقدر مشهور باشه ... .
ساکم که بسته بود ...
با مکتب هم تماس گرفتن ...
بچه های مسجد با پول روی هم گذاشتن ...
پول بلیط و سفرم جور شد ...
کمتر از هفته، سوار هواپیما داشتم میومدم7 ایران ...
اوج خوشحالیم زمانی بود که دیدم از مکتب، چند تا خانم اومدن استقبال من ...
نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم ...
از اون جا به بعد ایران، خونه و کشور من شد ...
🍁شهید طاها ایمانی🍁