🌷شهید نظرزاده 🌷
3⃣9⃣ به یاد #شهید_مجید_قربانخانی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4⃣9⃣ به یاد
#شهید_علیرضــا_نـوری🕊❤️🕊
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
4⃣9⃣ به یاد #شهید_علیرضــا_نـوری🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣0⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹از همان روزی که به #خواستگاریام آمد، مطمئن بودم علیرضا #باشهادت🌷 از پیش من میرود. از قبل اینکه بخواهد بحث #سوریه را پیش من مطرح کند.
🔸 وقتی که هشت ماهه #باردار بودم یک شب🌙 خواب دیدم همسرم برای مأموریت به #عراق رفته و شش ماه میشود که خبری از ایشان نیست🚫
🔹 تا اینکه بعد از شش ماه یکی از داییهایم خبر آورد که #علیرضا مجروح شده و به حرم #امام_حسین(ع) پناه برده و آنجا پیدایش کردهاند.
🔸دقیقاً همین خواب به نوعی برایم #تعبیر شد👌. چون هنگام #شهادت من شش روز از ایشان خبر نداشتم و داییهایم به من خبر دادند که #شهید شده است😔.
🔹بعد طوری رفتار میکرد که مطمئن بودم شهید🕊 میشود. حتی زمانی که داشت وسایلش را جمع میکرد💼 و گفت میخواهم به #سوریه بروم، من گریه میکردم😭 و میگفتم تو اگر بروی #شهیدمیشوی.
راوی: همسـرشهید
#شهید_علیرضا_نوری 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
ز کودکی خادم این تبار محترمم
چونان حبیب مظاهر مدافع حرمم
به قصد حفظ حریم حرم به پا خیزم
کنار لشکر عشاق حسین هم قدمم
#آقاعلی_اکبر
فرزندِ
#شهید_علیرضا_نوری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ز کودکی خادم این تبار محترمم چونان حبیب مظاهر مدافع حرمم به قصد حفظ حریم حرم به پا خیزم کنار لشکر
0⃣1⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#پدرانه_هدیه_آسمانی
#شهید_علیرضا_نوری 🌷
🔹همسرم بی نهایت دست و دلباز بود.دوست داشت همیشه برای #علی_اکبرمان بهترین ها را مهیا کند🎁.در حد توانش برای علی اکبر خرج میکرد.اکثر اوقات با #دست_پُر به منزل میامد.حتی وقتی #باهم به خرید میرفتیم حتماً برای علی اکبرمان هم خرید می کرد.
🔸قبل از اعزامش به #سوریه درسال 93 پنج ماه شیراز ماموریت بود.بخاطر وابستگی💞 بیش ازحدی که به من و علی اکبر داشت ، #هرهفته بر خودش واجب میدونست که به ما سر بزند.هرسری که به منزل🏡 میامد برای من یا علی اکبر هدیه🎁 خریده بود..
🔹یکبار با اصرار خودم هدیه نخرید🚫.گفتم بهتراست به جای اینکه #زحمت رفتن به بازار و خرید هدیه رو متحمل بشی،این چندساعت⏰ را #باما بگذرونی.چون من و علی اکبرم بینهایت دلتگنشـ💔 میشدیم.
🔸آنشب🌙 برای اولین بار #آقاعلیرضا دست خالی به منزل اومد.علی اکبر مثل همیشه سراغ کیف💼 پدرش رفت تا ببینه پدرش این سری چه هدیه ای🎁 برایش #خریده .همان لحظه دیدم که همسرم خیلی ناراحت شد😔.
🔹گفت"من الان جواب #پسرمو چی بدم؟!" من وقتی ناراحتی ایشون رو دیدم یکی از #اسباب بازیهایی که قبلاً برای علی اکبر نگه داشته بودم تا سرفرصت نشانش بدهم را در کیف💼 همسرم گذاشتم .گفت:"خدا نکنه #مردی شرمنده زن و بچه اش بشه😓.من خنده ی #رضایت پسرم را با دنیا عوض نمیکنم.
🔹" یک روز از #سوریه تماس گرفت☎️ و گفت دوتا عروسک به حرم #حضرت_رقیه متبرک کردم و دوست دارم زودتر به دست علی اکبرم برسونم☺️.اما آن کیفی💼 که همیشه باهاش به ماموریت میرفت و آن #دوتاعروسک دیگر ♨️هیچوقت به دست ما نرسید🚫.
🔸 #باباعلیرضا سیب سرخ🍎 خدا شد و درعوض یک جعبه چوبی با پرچم سه رنگ ایران🇮🇷 که علیرضای نازنینم را در آغوش کشیده بود و روح پاکـ🕊 و بلند او، و نام و یاد #جاویدانش هدیه ی خدا در بهار94 برای من و علی اکبرم شد👌.
#شهیدمدافع_حرم_علیرضانوری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
shahid-nori-@modafe_isf.mp3
18.1M
🎧 #پادکست_صوتی
🎤خصوصیات اخلاقی #شهید_نوری🌹 از زبان پدر، مادر و همسرشان
#شهید_علیرضــا_نـوری 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh