مادر گفت: نرو، بمان! دلم میخواهد پسرم عصای دستم باشد.... گفت: چشم. هر چه تو بگویی فقط یك سوال! میخواهی پسرت عصای این دنیایت باشد یا آن دنیا؟ مادرش چیزی نگفت و با اشك بدرقه اش كرد.... وداع یک شهید با مادرش شهدا از همه چیز خود گذشتند 🌷شهید #جواد_رحمانی_نیکونژاد🌷 شهادت: شهریور ۱۳۶۲ سردشت، درگیری با گروهک های ضدانقلاب ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh

⤴️ خاطره ای از زندگی #شهید_ابوالفضل_شفیعی🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh

رضا(ع)جانم❤️ تو که مهربونیت معروفه کاری کن پام به حریمت برسه بیام و مثل قدیما بخونم یه امام رضا دارم برام بسه ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh

و عاقبت عاشقان حسین(ع) "شهادت" است.... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh

تأیید شهادت یکی از فرماندهان نظامی حماس 🔹شبکه الاقصی به نقل از منابع اختصاصی خود از شهادت محمد شاهین، از فرماندهان گردان‌های القسام، شاخه نظامی حماس در اثر حمله تروریستی رژیم اسرائیل در شهر صیدا لبنان خبر داد. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh

🎥 به مناسبت سالروز شهادت شهید مصطفی زاهدی بیدگلی ▪️خاطره جذاب و شنیدنی از جنگیدن و دلاوری شهید مدافع حرم مصطفی زاهدی در سوریه توسط رزمنده عباس جندقیان ◽️مصطفی زاهدی بیدگلی در سال 1347 در آران و بیدگل اصفهان به دنیا آمد. او در عملیات والفجر ۴ حضور داشت و در عملیاتهای خیبر، کربلای ۴ و کربلای 5 مجروح شد و یک چشم خود را از دست داد. 🔹وی که از جانبازان 55 درصد جنگ تحمیلی بود پس از چند بار حضور در جمع مدافعان حرم و مجروحیت از ناحیه دست، صبح روز 29 بهمن1396 در دفاع از حرم حضرت زینب(س) و پاکسازی منطقه از شر تروریست های داعش مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید. شهید#مصطفی_زاهدی_بیدگلی 📙منبع:کانال هابیلیان ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh

امام على عليه السلام : آنچه از مال تو از دست می رود و مایه پند و عبرتت می گردد [ در حقیقت ] از دست نرفته است حکمت ۱۹۶ نهج البلاغه #حدیث ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh

پشتيباڹ ولايٺ فقيه و امام عزيز باشيد، اگر از ولايٺ جدا شويد مسلماً هلاڪ خواهيد شد. وحدٺ ڪلمه را حفظ ڪنيد تا فنا نشويد ڪه «واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا» ياد و خاطره شهدا را هرگز از ياد نبريد، شهدا را براے هميشہ معلماڹ آزادے و ايثار بدانيد. #شهـید_علی‌اصغر_اسدی🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh

📸 خدایا کمک کن جوری زندگی کنیم که وقتی از دنیا رفتیم بگن فلانی رفت پیش حاج قاسم ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh

استاد قرائتی به بچه فحش نده! ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh

#وصیت شهید📜 ✅ حمد و سپاس خدای را که انسان را آفرید و برای رهایی از ظلم ظالمان و ستمگران کلمه قشنگ انقلاب و قشنگتر از آن و در کنار آن، رهبری را به او تفهیم کرد ✅ ای کاش همه محرومین با این کلام انقلاب و رهبری مسلح می شدند و در این مسیر با رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی مشترک باشند و در زیر پرچم ولایت او پوزه ابر جانیان دنیا را به خاک بمالند ✅ ما امروز آمدیم در صحرای گرم و خونین خوزستان و در زیر پرچم ولایت نایب امام زمان تا از آنجا، بر مزار حسین این سرور آزادگان سوگند یاد کنیم، تا این کلام زیبا را به تمامی ملل محروم نرسانیم از پای نخواهیم نشست ✅ از پدر و مادر عزیز و بزرگوارم و تمام برادران و خواهرانم، از جمیع امت حزب‌الله عمومآ، خواستارم که یک لحظه امام را تنها نگذارند #شهید_سیدمحمدباقر_سجادی ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh

❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️ #قسمت_ششم 〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊 خانم محمدے❓❓❓❓ سرمو برگردوندم ازم فاصلہ داشت دویید طرفم نفس راحتے کشید.سرشو انداخت پاییـݧ و گفت سلام خانم محمدے صبتوݧ بخیر موقعے ک باهام حرف میزد سرش پاییـݧ بود اصـݧ فک نکنم تاحالا چهره ے منو دیده باشہ پس چطورے اومده خواستگارے الله و اعلم _سلام صبح شما هم بخیر 〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊 ایـݧ و گفتم و برگشتم ک ب راهم ادامہ بدم صدام کرد ببخشید خانم محمدے صبر کنید میخواستم حرف ناتموم دیشب و تموم کنم راستش...من... انقد لفتش داد کہ دوستش از راه رسید (آقای محسنی )پسر پر شرو شور دانشگاه رفیق صمیمیے سجادے بود اما هر چے سجادے آروم و سر بہ زیر بود محسنی شیطون و حاضر جواب اما در کل پسر خوبے بود رو کرد سمت مـݧ و گفت بہ بہ خانم محمدے روزتون بخیر سجادے چشم غره اے براش رفت و از مـݧ عذر خواهے کرد و دست محسنے و گرفت و رفت خلاصہ ک تو دلم کلے ب سجادے بدو بیراه گفتم اوݧ از مراسم خواستگارے دیشب ک تشیف آورده بود واسہ بازدید از اتاق اینم از الان 〰❤️〰❤️〰❤️🌹🕊 داشتم زیر لب غر میزدم ک دوستم مریم اومد سمتم و گفت بہ بہ عروس خانم چیه چرا باز دارے غر غر میکنے مث پیر زنها❓❓❓ اخمے بهش کردم گفتم علیک سلام بیا بریم بابا کلاسموݧ دیر شد خندیدو گفت:اوه اوه اینطور ک معلومه دیشب یه اتفاقاتی افتاده. یارو کچل بود❓زشت بود❓ نکنه چایے رو ریختی رو بنده خدا❓❓بگو مـݧ طاقت شنیدنشو دارم دستشو گرفتم وگفتم بیا کم حرف بزن تو حالا حالا ها احتیاج داری ب ایـݧ فک.تازه اول جوونیتہ تو راه کلاس قضیہ دیشب و تعریف کردم اونم مث مـݧ جا خورد تو کلاس یه نگاه ب من میکرد یہ نگاه ب سجادے بعد میزد زیر خنده. نفهمیدم کلاس چطورے تموم شد کلا تو فکر دیشب و سجادے و....بودم خدا بگم چیکارت کنه مارو از درس و زندگے انداختے.... ◀️ ادامــــہ دارد..... بامــــاهمـــراه باشــید🌹 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh