❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»↬🌷❃
#خاطرات_شهید
بارها از او خواستیم لباس مشکی خود را از تن در آورد اما او قبول نمیکرد.میگفت تا دنیا دنیاست ما عزادار حضرت زهرا هستیم
یک روز زن همسایه که با یک جعبه شیرینی برای عیادت آمده بود گفت خوبیت ندارد شما مریض هستید و مهدی مشکی پوشیده
به مهدی گفتم اقا مهدی مردم فکر میکنند تو همیشه عزادار هستی اما مهدی گفت کی گفته ما عزادار نیستیم ما تا قیام قیامت عزادار حضرت زهرا و بچه هاشیم
فقط دو پیراهن طوسی و قهوه ای داشت که ایام میلاد به تن میکرد
#شهید_مهدی_عزیزی🌷
راوے : #مادر_شهید
@ShahidToorajii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ کمتر دیده شده
کُلُنا عَباسَکْ یازیْنَب سَلامُ الله عَلیها
شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری
آرزویت چیست؟؟
درد دل شهید🍃
@ShahidToorajii
✨هنوز محاسن و موی صورتش در نیامده بود که دشمن اعلام کرد هر کس مرده یا زنده #محمود_کاوه را بیاورد فلان قدر #جایزه دارد
✨اون زمان جایزه سر شهید کاوه مثل #تورم این روزها دائمأ در حال افزایش بود، تامین مبلغ جایزه ها از طرف #صدام بود و شب نامه های متعددی را برایش در شهرها پخش میکردند.
اینها خودش حکایتها دارد شنیدنی
#سردارشهید_محمود_کاوه🌷
@ShahidToorajii
#یهنگاهبهمکنیبسه
تا قیامت سَر سربند تو بی بی دعواست
معنی این سخنم را شهدا میفهمند...
@ShahidToorajii
شهید محمدرضا تورجی زاده
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#خاطرات_شهدا
💢 مثل لودر کار میکرد!
هفته ای چهار پنج بار بین نطنز و
کاشان و تهران می رفت و می آمد.
نه یک ماه و دوماه، نه یک سال و
دوسال؛ هشت سال کارش همین بود.
ساعت چهار صبح می نشست توی
ماشین و راه می افتاد.
گاهی وقت ها تازه ساعت ۱۱ شب
جلسهاش شروع می شد.
بعد از آن راه می افتاد و می آمد
سمت تهران، هفت صبح توی تهران
جلسه داشت.
خستگی نمی شناخت؛
به قول بچه ها لودری کار می کرد!
یک بار حساب کردم، مصطفی شاید این
مدت بیشتر از پانصدهزار کیلومتر رفته
و آمده؛ ده برابر دور کره ی زمین.
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
#شهید_هستهای 🌷
@ShahidToorajii