eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
1.7هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
📎کلام شهید کسانی که نفس سرکش خود را رام نمودند، خداوند به مزد این جهاد اکبر شهادت را روزی آنها خواهد کرد. 🌷شهید مهدی لطفی🌷 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @ShahidToorajii
✳️ سخن بزرگان 🔰 آیت الله بهجت (ره) با ڪسی رفاقت‌ ڪنید ڪه همـین‌ڪه او را دیدید به یـاد خدا بیفتید. و با ڪسانی‌ ڪه در فڪر گناه‌ هستند و انسان‌ را از یاد خدا باز میدارند نشست و برخواست نڪنید. @ShahidToorajii
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣️﷽ من در این خلوت خاموش سڪوت اگر از یاد تو یادے نڪنم ؛ مےشڪنم ... #یاایهاالعزیز #دعای_فرج 🌷 @ShahidToorajii
💠 🌷 💟 🕊❤️ 🔹↫درسوريه به معروف بود. هميشه براي رزم آماده بود، به همين خاطر خود را از فاوا - مخابرات رسانده بود به خط و عضو شده بود. 🔸↬روز ٢٢ دی‌ماه نودوچهار ساعت١٧، درست فرداے روزی كہ بچه‌های گردان نوبت به‌نوبت با ايثار و رشادت مثال‌زدنے خود را عمه سادات مے‌ڪردند، طاقت نياورد و با چند نيروی به خط زد. 🔹↫فردای آن روز يكےاز دوستانش به مقر مے‌آید و سراغش را مے گیرد؛ دوستانش مے گویند: ابوامير ڪاشت و جاموند.... حالا ابوامیر بہ " شیرخان طومان " است. 🔻↫«خواسته من از شما این است که لحظه ای از و خط رهبری جدا نشوید» 🔻↫و دوست دارم به ولایت و روحیه را در دل فرزندم زنده نگه دارید و برای امیر حسین عزیزتر از جانم دعا می کنم راه اسلام و ولایت شوی... @ShahidToorajii
💠دستور داده بود توی ظرفی که ایرانی‌ها آب می خورند، کسی آب نخورد. به هیچ کس اجازه نمی‌داد با ایرانی‌ها هم‌کلام شود. کسی را که با ما حرف زده بود، موقع خوردن غذا، با سلاح و تجهیزات به دورترین نقطه می‌فرستاد و از ناهار خبری نبود. همیشه انتظار داشت، اما جواب سلام ما را هم نمی‌داد! گذشت... 🌷به التماس افتاده بود و سربند «یا فاطمة الزهرا» را امانت می‌خواست. می‌گفت: «زنم مریضِ، می‌خوام تبرکش کنم، میارمش.» گرفت، بوسید و به چشمانش مالید و رفت. بعد از چند روز برگرداند. باز بوسید و به سینه و سرش کشید و تحویل داد... حاجتش را گرفته بود... سفره غذای عراقی‌ها با ما یکی شده بود. همه با هم دعای سفره می‌خواندیم و بعد از غذا دعا می‌کردیم. دعای این افسر عراقی هم شده بود: «اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک» 📚راوی ؛ محمد احمدیان @ShahidToorajii
پر کن از باده ی چشمت، قدح صبحِ مرا ...❤️ خود بگو من ز ِ تو سرمست شوم، یا خورشيد...؟🌞 #رضا_وطن_دوست ✍ #شهید_محمد_تقی_سالخورده ❤️ #صبحتون_به_لبخند 😊 -------------------------- @ShahidToorajii
💟 🌷 یه روز کہ اومدم خونه چشماش سرخ شده بود. نگاه ڪردم دیدم ڪتاب گناهان کبیره📚 شهید دستغیب تو دستاش گرفته ... بهش گفتم : گریه ڪردے؟ یه نگاهے به من ڪرد و گفت : راستے اگه اینطوری کہ توی این ڪتاب نوشته با ما کنہ عاقبت ما چے میشه⁉️ مدتے بعد برای خودشـون یه صنـدوق درست ڪرده بود و به دوستاش گفتہ بود: هر ڪس بڪنہ 50 تومان بندازه توے صندوق، " باید جریمــــه بدید تا گنــــــاه تڪـــرار نشـــــه📛 " 🌸 @ShahidToorajii
📎 #کلام_شهید خداوندا! روزے از تو شهادت می خواهم که از همه چیز خبری هست الّا شهادت ... #سردارشهید_احمد_کاظمی 🌸 @ShahidToorajii
#توقف_ممنوع حتی وقتی همه دنیات جلوت زانو زده 🌹#صبحتون_شهدایی🌹 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @ShahidToorajii
هر چه از خداوند می‌خواهید فقط از باب #نماز_اول_وقت وارد شوید برای همدیگر طلب دعای خیر ڪنید زیرا دعا درحق برادر وخواهر دینی زودتر به اجابت می‌رسد. #شهید_مدافع_حرم #محمد_کامران 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @ShahidToorajii
تو را صدا میزنم و در دهانم.. بوته های یاس میروید! #صفا_وهابی ✍ #شهید_مجید_لشگری ❤️ #شهید_امیر_اربابی ❤️ ---------------------------------- @ShahidToorajii
💠 🌷 🌷⇐ فرزند اول خانواده بود و علاقه وافری به داشت و به بچه های نوجوان میگفت اگر مشکلی دارید، را ببوسید تا به یکباره مشکلتان مرتفع شود 🌷⇐در بین دعاهای نمازش، طلب خوبی برای پدر و مادر میکرد، « رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ». 🌷⇐به خانواده شهدای درچه ارادت خاصی داشت و دائم می گفت، اینها و باید در حد توان به آنها خدمت کرد به نحوی که می توان گفت؛ جواد محمدی شاگرد اول کلاس به خلق خدا بود. 🌷⇐روحیه جواد، منوط به حضورش در به تنهایی نبود و برای تشییع شهدا نیز این روحیه ادامه داشت، فقط کافی بود، یک شهید به درچه بیاورند، تا پایان مراسم تشییع شهید کم نمی گذاشت. 🌷⇐وقتی به ران پایش اصابت کرد، به سرعت به بالای سر جواد رفتم و جواد در همان حالت که خون از بدنش جاری بود، گفت:# منتظر شهادتـــ من نباش زیرا باید پاشنه کفشمان را در به زمین بزنیم و در رکاب شهید شویم. 🌷⇐وی بارها این جملات را تکرار می کرد که باید به دنبال انجام وظیفه بود و هدف ما نابودی جهانی و دفاع از اسلام در هر کجای جغرافیا است. 🌷⇐خاطره ای از همین امسال در و اردوگاه شهید باکری و کنار نهر خین باهاش کلی گفتیم و خندیدیم. دلاوری که وقتی بهش گفتم خوب دارید تو سوریه می خوریدا ... گفت: ، ، ، و ...آخرشم ان شاءالله . و رفت... 🎤راوی: ابراهیم امان اللهی یکی از همرزمان 🌸🍃 @ShahidToorajii