eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
2.2هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
2.8هزار ویدیو
84 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه از من میخواست برایش دعا کنم تا گمنام بماند با لحنی که انگارتوی دلش حسرت کِشِ یک آرزوی بزرگ باشد می گفت:«مادر،می دونی چقدر از جوون های پاک و با اخلاص این مملکت شهید شدند و به آرزوشون رسیدند!!» آخرین باری که از جبهه آمد،رفت مشهد آنجا دلش را دخیل پنجره فولاد کرده و از امام شهادت خواسته بود امام رضا هم که کسی را از درگاه لطفش ناامید نمیکند،حاجتش را داد و به آرزویش رسید. @shahidToorajii
امیر سرلشڪر ... خلبان شهید عباس دوران 🌷 بر حسب آیات قرآن ڪریم من نَمرده و زنده مےباشم و به برادرانم بگوئید ڪه من همیشه در میان شما خواهم بود. #سالروز_شهادتشان 🕊 @ShahidToorajii
🍃🌺🍃 #رفیق_خدایی با شما رفاقتی کردیم تا همرنگ شماها باشیم و شما دعا کنید که در این دنیای رنگارنگ همرنگ شما باقی بمونیم. رنگ شهدا: 🌷صداقت 🌷مهربونی 🌷دستگیری 🌷تواضع @ShahidToorajii
از خوشحالی انگار می خواست بال دربیاود، بار اولی بود که باهم مسافرت می رفتیم هنوز حرم امام رضا(ع)را ندیده بود چقدر شوق زیارت داشت! می گفت:«شنیده ام بار اولی که بری زیارت امام رضا(ع)هر حاجتی که داشته باشی،برآورده میشه! به محض این که برسیم حرم،اولین دعایی که بکنم،شهادته.» وقتی به حرم رسیدیم،از آقا شهادت خواست چه زود حاجت روا شد! @shahidToorajii
🍃گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای اومد . احمد آهسته رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمیگیره اما گوش نداد و رفت ... 🍀مرتب از داخل کلاس سرک میکشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه میکردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه. 🌿همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همینطور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پچچ میکردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. ☘همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد هم یکی از بچّه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد ... 📚کتاب «عارفانه» ص ۲۶ و۲۷ 🌺🕊🌺🕊🌺🕊🌺 @ShahidToorajii
باز، #صبح آمد و من غرق #نشاطم؛ یک روز دگر با شِکَرِ یاد شما #چای بنوشم... #سلام_صبحتون_شهدایی @ShahidToorajii
صبح من با یاد تو امروز زیبا میشود السلام ای عمه ی سادات، دستم را بگیر... #صبحتان_زینبی ❤️ ---------------------------------- @ShahidToorajii
📎 #کلام_شهید میگفت: امام باید فقط فکر کند #ما_دست_های_امامیم وهر فکری کرد ما باید عمل کنیم، او فکرهای بزرگی دارد و باید دستهای خوبی داشته باشد. #جاویدالاثر #شهید_حمید_باکری @ShadToorajii
🌸 🕊 🌸 دلتنگ مےشوم گله بسیار می ڪنم باز آرزوی فرصت دیدار می ڪنم دارالشفای توست فقط چاره ام در آن حرم دوای دل بیمار میڪنی ... @ShahidToorajii
کانال شهید محمدرضا تورجی زاده: مگذار مرا دراین هیاهو، آقا تنها و غریب و سربه زانو آقا ای کاش ضمانت دلم را بکنی تکرار قشنگ بچه آهو آقا 💥 میلاد با سعادت امام رئوف، امام رضا علیه السلام بر شما مبارک 🆔 @ShahidToorajii
اسماعیل امام رضایی بود. می گفت:«از امام رضا(ع) خواستم قبل از شهادت یک زیارت با معرفت نصیبم بشه. دوست دارم کنار ضریح ازآقا بخوام که مقام رضای خدا به من عنایت کنه.» رفت مشهد. آنجا یک عکس انداخته که یادگار برایم مانده است که نشانه علاقه اش به امام رضا(ع) است. از مشهد که برگشت،رفت جبهه هر چه از امام رضا(ع) خواسته بود،گرفت... هم زیارت،هم شهادت @ShahidToorajii
روح الله برای من #هدیہ امام رضا ع بود همسری ڪہ امام هشتم بہ ادم هدیہ بدهد وامام حسین ع او رابگیرد وصف نشدنی است.من عروس چنین مردی بودم با بچہ های دانشگاه رفتہ بودیم مشهد آنجا برای نخستین بار برای ازدواجم دعا ڪردم گفتم: یا امام رضا ع اگر مردی متدین واهل تقوا به خواستگاری ام بیاید قبول می ڪنم یڪ ماه بعد از اینڪہ از مشهد برگشتم روح الله آمد خواستگاری ام...و شدم عروس امام رضاع #شهید_روح_الله_قربانی