علامه امینی
◈شــــــب تاســــــوعا و عاشــــــورا
◈برای آقا امام زمان (عـــــــج الله)
◈صـــدقه ڪنـــــــار میگذاشتنـــد
◈و میگفتند: امشب قـــلب نازنین
◈حضــــــرت در فشـــــار اســــــت.
📝•⇦ #نشر_پیام_صدقه_جاریه
اجرتون با آقا امام زمان(عج)🕯
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🖤یاعباس🖤
آبی نبود اگر که تو سقا ،،،،،،،،نمی شدی
مشکی نبود اگر که تو دریا ،،،نمی شدی
از سمت خانواده زهرا به سمت ،،،،،،،،ما
فیضی نبود اگر که تو آقا ،،،،،نمی شدی
حالا که مثل نور شدی و قمر ،،،،،،،شدی
ای کاش هیچ وقت تو پیدا ،،نمی شدی
این تیر با نگاش نظر می زند ،،،،،،،تو را
حالا نمی شد این همه زیبا ،،،نمی شدی
می خواستی که تیر نگیرد تن ،،،،،تو را
کاری نداشت خوش قدوبالا نمی شدی
تو جمع خیمه بودی و تقسیم ،،،کردنت
ورنه در این مزار کمت جا ،،،،نمی شدی
پیش قد حسین، تمامت شکسته ،،،،بود
تقصیر تو نبود اگر پا ،،،،،،،،،،،،نمی شدی
🏴🏴
فرارسیدن #تاسوعای_حسینی تسلیت باد🕯
عزاداریتون قبول🕯
شبتون در پناه #آقا_امام_حسین(ع)🕯
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
🥀اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَبَالْفَضْلِ الْعَبّاس
تاسوعا آسمان تکیه
به دستان تو دارد عباس
مرغ دل ، خــانه در
ایوان تو دارد عبـاس
سلام بر عباس(ع)
سلام بر علمدار رشید کربلا
سلام بر روز عشق وحماسه
سلام بر تاسوعای حسین(ع)
سلام صبحتون کربلایی
عزاداری شما قبول حق
در پناه خدا روزتون پربرکت
🥀تاسوعای حســینی تسلیت باد
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
💢تاسوعا چه روزی بود؟
✅امام صادق ( ع ):
تاسوعا روزی است که در آن روز، امام حسین و اصحابش را محاصره کردند و ابنمرجانه و عمربنسعد به جهت زیادی لشکر خود #اظهار شادمانی میکردند و در این روز حسین را تنها و غریب یافتند و دانستند که دیگر یاوری به سراغ او نخواهد آمد و اهل عراق او را یاری نخواهند کرد.
📚سفینه البحار - جلد ۲ - صفحه ۱۲۳
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
مداحی آنلاین - اگه خوبه حالم خوبه با ابالفضل - بنی فاطمه.mp3
6.03M
اگه خوبه حالم خوبه با ابلفضل
اگه ناامیدی بگو یا ابلفضل
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
👌👌👌
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
معرفی شهید هفته سیدمجتبی صالحی خوانساری👇👇👇👇👇
شادی روحشان صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم...
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
طلبه ای که خرج زندگی اش را با خیاطی تامین می کرد
ما در خوانسار زندگی می کردیم. وقتی آقا مجتبی برای خواستگاری به منزل ما آمد، 18 سالش بود و به شغل خیاطی مشغول بود. من آن موقع 9 سال بیشتر نداشتم. بعد ازدواج به تهران رفتیم و در آنجا اقامت کردیم. مدتی بعد ایشان به تحصیل در حوزه علاقه مند شدند و از پدرم که روحانی بودند، خواستند کمکشان کند اما پدرم گفت که باید ابتدا رضایت پدر و مادرت را کسب کنی. آقا مجتبی پدر و مادر بزرگواری داشتند؛ مخصوصا مادرشان که نماز شبشان ترک نمی شد. در آن دوران به خاطر شرایط سختی که برای روحانیون وجود داشت، پدر و مادرشان ایشان نگران بودند که خدای نکرده بلایی سر آقا مجتبی بیاید. به هر حال با اصرار، خانواده شان را راضی کردند و این گونه بود که طلبه شدند.
ابتدا برای درس خواندن به مدرسه آقای مجتهدی رفتند. در آن دوران زندگی خیلی سختی داشتیم. آقا مجتبی شبها درس می خواندند و روزها خیاطی می کردند. سال 45 برای درس خواندن محضر آیت الله سعیدی رفتند و پیش ایشان ملبس شدند. آن موقع یک چرخ خیاطی گرفتند تا در منزل کار کنند. برای دوستان و آشنایان لباس می دوختند و من هم کمکشان می کردم. در آن ایام نه شهریه ای داشتند و نه منبری که درآمدی داشته باشند. بالاخره با هر زحمتی بود خرج و مخارج زندگی مان را در می آوردیم.
سال 46 همراه آیت الله سعیدی به عراق رفتند و در نجف با امام خمینی(ره) دیدار کردند. از آن موقع ارتباطشان با اطرافیان امام(ره) بیشتر شد.
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯
وقتی شهید صالحی نانوایی کردند!
آقا مجتبی خیلی خوش اخلاق بودند. با همه جور آدمی از هر سن و سال و هر طیفی ارتباط برقرار می کردند. همه شیفته ایشان بودند. خیلی آدم فعالی بودند؛ آرام و قرار نداشتند. از 7 روز هفته، فقط 2 روزش را قم بودند. بقیه روزها به تهران می رفتند و آنجا مشغول برنامه ها و فعالیت هایشان بودند. آدمی نبودند که وقتی کاری بیرون انجام می دهند بیایند منزل بگویند. کمک های مردمی و خیرین را جمع می کردند و برای فقرا و مستمندان هزینه می کردند. نزدیک عید که می شد زیر زمین منزلمان را برای ایتام، فروشگاه خوراک و لباس و کفش می کردند.
محل فعالیتشان حسینیه «خوانساری ها» در خیابان نیروی هوایی تهران بود. در آنجا برای پشتیبانی جبهه هم فعالیت می کردند. یک دفعه که می خواستند تعداد زیادی نان برای جبهه بفرستند می بینند نانوا خسته شده و چون کسی هم نبوده که به او کمک کند، کار را متوقف کرده. آقا مجتبی آستین هایش را بالا می زند و مشغول کمک به نانوا می شود. گاهی اوقات آنقدر مشغول کار می شد که فراموش می کرد ناهار بخورد!
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯