eitaa logo
🇵🇸🇮🇷عَݪَـــمدآرآݩ ــعِشق
1.1هزار دنبال‌کننده
27.6هزار عکس
15.3هزار ویدیو
28 فایل
براي بهترين دوستان خود آرزوي شهادت کنيد .. 🌷شهيد سيد مجتبي علمدار🌷 لینک ناشناس payamenashenas.ir/Shahid_Alamdar #تأسیس؛1398/1/12
مشاهده در ایتا
دانلود
عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت سال شصت به شش زبان زنده ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟! عباسعلی گفت: امام گفته!! مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم… عباس اومد جبهه @Shahid_Alamdar
خیلی ها می شناختنش گفتن بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته اما خودش گفت: اسم منو بنویسین میخوام برم گردان تخریب فکر کردن نمی دونه تخریب کجاست گفتن آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه اس و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند @Shahid_Alamdar
یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدن که اولینشون عباسعلی بود قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: به هیچ وجه با عراقی ها درگیر نمی شید فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدن و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… @Shahid_Alamdar
تخریبچی ها رفتن… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتن و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودن گفتن نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد @Shahid_Alamdar
گفتن ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها عملیات رو لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی سر هم نداشت پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… @Shahid_Alamdar
اسرای عراقی میگفتن روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردن چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدن… جنازه اش رو آوردن اصفهان تحویل مادرش بدهند گفتن به مادرش نگید سر نداره وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم گفتن باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین... @Shahid_Alamdar
یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟! گفتن مادر! عراقی ها سر عباست رو بریدن😔 مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید... و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… @Shahid_Alamdar
شادی روح همه شهدای اسلام
۲۵روز مانده تا عیدمولایم علی(ع) به عشق علی (ع)مبلغ غدیرباشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحیدر الهی بعلی ، بعلی بعلی... بعلی بن موسی✨💕✨ یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه ارواحنا فداه •| را قدر شناسد که هرکس خویش را بهتر شناسد |• یا رب شهر ، بحق حبیبک و رسولک مصطفی، و بحق حجتک مرتضی، وصی النبی، نفس نبی، حبیب نبی، قسیم النار و الجنه، حبل الله متین و صراطه المستقیم و بحق فاطمه الزهرا، حوراه الانسیه و سیده نساء و بحق حسن المجتبی کریم الائمه و بالحسین، بالحسین، بالحسین ساکن کربلا، سید الاحرار، مولانا الغریب مظلوم ذبیح بالقفا، °•عجل لولیک الفرج•° بسم الله، الهی عظم البلاء... @Shahid_Alamdar
کربلا کربلا کربلا اللهم الرزقنا