eitaa logo
🇵🇸🇮🇷عَݪَـــمدآرآݩ ــعِشق
1.1هزار دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
15.2هزار ویدیو
28 فایل
براي بهترين دوستان خود آرزوي شهادت کنيد .. 🌷شهيد سيد مجتبي علمدار🌷 لینک ناشناس payamenashenas.ir/Shahid_Alamdar #تأسیس؛1398/1/12
مشاهده در ایتا
دانلود
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیخ زکزاکی باز هم گل کاشت.. در نیجریه 🔹️ ببینید شیخ ابراهیم زاکزاکی در آفریقا چه غوغائی بر پا کرده. آقا فرمود: ما تنها نیستیم. قلب‌های پاک زیادی با ماست
بسم الله الرحمن الرحیم
♦️اَلسَّلاَمُ عَلَي صَاحِبِ الصَّمْصَامِ وَ فَلاَّقِ الْهَامِ ♦️سلام بر شمشير برّان، و شكافنده سرها 📚فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی(عج)
ازهمین‌فاصله‌دور‌سلامم‌بپذیر که‌خراب‌توشدم،خانه‌ات‌آبادحسین‌‌...!
“ای شهیــــــــــــد” ای آنکه بر کرانــه ازلی و ابــدی وجود برنشستــه ای دستـــــی برآر و ما قبــرستــان نشینــان عادات سخیف را از این منجلــاب بیــــــــــرون کش! @Shahid_Alamdar
آگاه باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل ، تنها چاره ساز ماست . … بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست @Shahid_Alamdar
ما به زمان بندیت، برنامه هات، اراده و خواسته‌ ات و راه و روشت اعتماد داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ریز به ریز اطلاعات و گزارش‌ها را روی نقشه می‌نوشت. اتاقش که می‌رفتی، انگار تمام جبهه را دیده باشی. چند روزی بود که دو طرف به هوای عراقی بودن سمت هم می‌زدند. بین دو جبهه نیرویی نبود. باید الحاق می‌شد و نیرو‌ها با هم دست می‌دادند. حسن آمد و از روی نقشه نشان داد. خرمشهر داشت سقوط می‌کرد. جلسه‌ی فرمانده‌ها با بنی صدر بود. بچه‌های سپاه باید گزارش می‌دادند. دلم هرّی ریخت وقتی دیدم یک جوان کم سن و سال، با مو‌های تکو توکی تو صورت و اورکت بلندی که آستین اش بلند‌تر از دستش بود  کاغذ‌های لوله شده را باز کرد و شروع کرد به صحبت. یکی از فرماند‌های ارتش می‌گفت «هرکی ندونه، فکر می‌کنه از نیرو‌های دشمنه.» حتی بنی صدر هم گفت «آفرین!» گزارشش جای حرف نداشت. نفس راحتی کشیدم. دیدم از بچه‌های گردان ما نیست، ولی مدام این طرف و آن طرف سرک می‌کشد و از وضع خط و بچه‌ها سراغ می‌گیرد. آخر سر کفری شدم با تندی گفتم «اصلا تو کی هستی ان قدر سین جیم می‌کنی؟» خیلی آرام جواب داد «نوکر شما بسیجی ها.» @Shahid_Alamdar
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 ماه رمضان شروع شده بود عراقی ها به اسرا خیلی سخت می گرفتند نماز خوندن و روزه گرفتن جرم محسوب میشد بارها عراقی ها می ریختند و نمازمون رو خراب می کردند برا اینکه روزه بگیریم نقشه های زیادی می کشیدیم بچه ها غذای ظهر رو توی نایلون می ریختند و زیر پیرهنشون پنهان می کردند این میشد غذای افطار وای به حال کسی میشد که لو می رفت حسابی شکنجه اش می کردند بعضی ها هم ته مونده ی غذای شب برا سحری نگه می داشتند ماه رمضون با تمام سختی هاش خیلی باصفا بود... راوی: سردار مرتضی حاج باقری @Shahid_Alamdar 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
شادی روح اسیران خاک ، مسافران بهشی ، اموات ، شهدا و امام شهدا در صورت امکان امشب حتما به نیابت از عزیزان سفر کرده چند صفحه قرآن بخونید...