eitaa logo
🌹سردار شهید حمید قبادی نیا(شهید مستجاب الدعوه)🌹
3.3هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
5.5هزار ویدیو
16 فایل
ا﷽ا 🌻ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل أحياء عند ربهم يرزقون﴿۱۶۹ آل عمران﴾🌻 و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند ✅️ پیامهای مذهبی،شهدایی،قرآنی ادمین: @Sardar_Ghobadinia
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹سهم : از نامه ۶۸ تا نامه ۶۶ ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به سلمان فارسی، قبل از ایام خلافت 🔹روش برخورد با دنيا ♦️پس از ياد خدا و درود، دنيای حرام چونان مار است كه پوستی نرم و زهری كشنده دارد، پس از جاذبه های فريبنده آن روی گردان، زيرا زمان كوتاهی در آن خواهی ماند و اندوه آن را از سر بيرون كن، زيرا كه يقين به جدایی آن و دگرگونی حالات آن را داری و آنگاه كه به دنيا خو گرفته ای بيشتر بترس، زيرا كه دنياپرست تا به خوشگذرانی در دنيا اطمينان كرد او را به تلخ كامی كشاند و هرگاه كه به دنيا انس گرفت و آسوده شد ناگاه به وحشت دچار می گردد. ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به قثم بن عباس فرماندار شهر مکه 1⃣ رسيدگی به امور حاجيان در مراسم حج ♦️ پس از ياد خدا و درود! برای مردم حج را به پای دار، و روزهای خدا را به يادشان آور، در بامداد و شامگاه در يك مجلس عمومی با مردم بنشين، آنان كه پرسشهای دينی دارند با فتواها آشنايشان بگردان و ناآگاه را آموزش ده و با دانشمندان به گفتگو بپرداز، جز زبانت چيز ديگری پيام رسانت با مردم و جز چهره ات دربانی وجود نداشته باشد و هيچ نيازمندی را از ديدار خود محروم مگردان، زيرا اگر در آغاز از درگاه تو رانده شود، ديگر تو را نستايد گرچه در پايان حاجت او برآورده شود. در مصرف بيت المالی كه در دست تو جمع شده است انديشه كن و آن را به عيالمندان و گرسنگان پيرامونت ببخش و به مستمندان و نيازمندانی كه سخت به كمك مالی تو احتياج دارند برسان و مازاد را نزد ما بفرست تا در ميان مردم نيازمندی كه در اين سامان هستند تقسيم گردد. 2⃣ سفارش به رفع نيازهای حجاج ♦️به مردم مكه فرمان ده تا از هيچ زائری در ايام حج در مكّه اجرت مسكن نگيرند كه خدای سبحان فرمود: (عاكف و بادی در مكّه يكسانند.) عاكف، يعنی اهل مكّه و بادی، يعنی زائرانی كه از ديگر شهرها به حج می آيند، خدا ما و شما را به آنچه دوست دارد توفيق عنايت فرمايد، با درود. ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به عبدالله بن عباس 🔹ضرورت واقع بينی ♦️پس از ياد خدا و درود، همانا انسان از به دست آوردن چيزی خشنود می شود كه هرگز آن را از دست نخواهد داد و برای چيزی اندوهناك است كه هرگز به دست نخواهد آورد، پس بهترين چيز در نزد تو در دنيا، رسيدن به لذّتها يا انتقام گرفتن نباشد، بلكه بايد خاموش كردن باطل يا زنده كردن حق باشد، تنها به توشه ای كه از پيش فرستادی خشنود باش و بر آنچه بيهوده می گذاری حسرت خور و همّت و تلاش خود را برای پس از مرگ قرار ده. ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹سهم مطالعه نهج البلاغه از نامه ۶۵ تا نامه ۶۴ ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به معاويه پس از جنگ نهروان 1⃣ افشای علل گمراهی معاويه ♦️پس از ياد خدا و درود، معاويه! وقت آن رسيده است كه از حقائق آشكار پند گيری، تو با ادعاهای باطل همان راه پدرانت را می پيمایی، خود را در دروغ و فريب افكندی و خود را به آنچه برتر از شأن تواست نسبت می دهی و به چيزی دست دراز می كنی كه از تو باز داشته اند و به تو نخواهد رسيد، اين همه را برای فرار كردن از حق و انكار آنچه را كه از گوشت و خون تو لازم تر است انجام می دهی، حقایقی كه گوش تو آنها را شنيده و از آنها آگاهی داری، آيا پس از روشن شدن راه حق، جز گمراهی آشكار چيز ديگری يافت خواهد شد؟ و آيا پس از بيان حق جز اشتباه كاری وجود خواهد داشت؟ از شبهه و حق پوشی بپرهيز، فتنه ها دير زمانی است كه پرده های سياه خود را گسترانده و ديده هایی را كور كرده است. 2⃣ پاسخ به ادّعاهای دروغين معاويه ♦️نامه ای از تو به دستم رسيد كه در سخن پردازی از هر جهت آراسته، اما از صلح و دوستی نشانه ای نداشت و آكنده از افسانه هایی بود كه هيچ نشانی از دانش و بردباری در آن به چشم نمی خورد، در نوشتن اين نامه كسی را مانی كه پای در گل فرو رفته و در بيغوله ها سرگردان است، مقامی را می طلبی كه از قدر و ارزش تو والاتر است و هيچ عقابی را توان پرواز بر فراز آن نيست و چون ستاره دوردست (عيّوق) از تو دور است. پناه بر خدا كه پس از من ولايت مسلمانان را بر عهده گيری و سود و زيان آن را بپذيری، يا برای تو با يكی از مسلمانان پيمانی يا قراردادی را امضا كنم. از هم اكنون خود را درياب و چاره ای بينديش، كه اگر كوتاهی كنی و برای در هم كوبيدنت بندگان خدا برخيزند، درهای نجات به روی تو بسته خواهد شد و آنچه را كه امروز از تو می پذيرند فردا نخواهند پذيرفت، با درود. ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄ 📜 : نامه ای در جواب معاويه 1⃣ پاسخ تهديدات نظامی معاويه ♦️پس از ياد خدا، چنانكه يادآور شدی ما و شما هم دوست بوديم و هم خويشاوند، اما ديروز ميان ما و شما بدان جهت جدایی افتاد كه ما ايمان آورديم و شما كافر شديد و امروز ما در اسلام استوار مانديم و شما آزمايش گرديديد، اسلام آوردگان شما با ناخشنودی، آن هم زمانی به اسلام روی آوردند كه بزرگان عرب تسليم رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) شدند و در گروه او قرار گرفتند. در نامه ات نوشتی كه طلحه و زبير را كشته و عايشه را تبعيد كرده ام و در كوفه و بصره منزل گزيدم، اين امور ربطی به تو ندارد و لازم نيست از تو عذر بخواهم. و نوشتی كه با گروهی از مهاجران و انصار به نبرد من می آیی، هجرت از روزی كه برادرت (يزيد) در فتح مكه اسير شد پايان يافت، پس اگر در ملاقات با من شتاب داری دست نگهدار، زيرا اگر من به ديدار تو بيايم سزاوارتر است، كه خدا مرا به سوی تو فرستاده تا از تو انتقام گيرم و اگر تو با من ديدار كنی چنان است كه شاعر اسدی گفت: "تندباد تابستانی سخت می وزد و آنها را با سنگ ريزه ها و در ميان غبار و تخته سنگها درهم می كوبد." 2⃣ يادآوری سوابق نظامی در پيروزيها ♦️و در نزد من همان شمشيری است كه در جنگ بدر بر پيكر جد و دایی و برادرت زدم. به خدا سوگند، می دانم تو مردی بی خرد و کور دل هستی، بهتر است درباره تو گفته شود از نردبانی بالا رفته ای كه تو را به پرتگاه خطرناكی كشانده و نه تنها سودی برای تو نداشته که زيانبار است؛ زيرا تو غير گمشده خود را می جویی و غير گله خود را می چرانی. منصبی را می خواهی كه سزاوار آن نبوده و در شأن تو نيست، چقدر گفتار تو با كردارت فاصله دارد؟ چقدر به عموها و دایی های کافرت شباهت داری، شقاوت و آرزوی باطل آنها را به انكار نبوت محمّد (صلی الله علیه و آله وسلم) واداشت و چنانكه می دانی در گورهای خود غلطيدند، نه برابر مرگ توانستند دفاع كنند و نه آنگونه كه سزاوار بود از حريمی حمايت و نه در برابر زخم شمشيرها خود را حفظ كردند، كه شمشيرها در ميدان جنگ فراوان و سستی در برابر آن شايسته نيست. تو درباره كشندگان عثمان فراوان حرف زدی، ابتدا چون ديگر مسلمانان با من بيعت كن، سپس درباره آنان از من داوری بطلب، كه شما و مسلمانان را به پذيرفتن دستورات قرآن وا دارم، اما آنچه را كه تو می خواهی، چنان است كه به هنگام گرفتن كودك از شير او را بفريبند، سلام بر آنان كه سزاوار سلامند. ┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
🔵 اهمیت بخشش و انفاق 💠 کسی که پاداش الهی را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است. 📒 ، حکمت ۱۳۸
🌹 سهم : از نامه ۶۳ تا نامه ۶۲ ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📜 : نامه به ابوموسی اشعری در آستانه جنگ جمل، سال٣٦ هجری خبر رسید که ابوموسی اشعری، فرماندار کوفه، مردم را برای پیوستن به امام (علیه السلام) باز می دارد،حضرت این نامه را نوشت: 🔹بازداشتن ابوموسی از فتنه انگيزی ♦️از بنده خدا علی اميرمؤمنان به عبدالله بن قيس (ابوموسی اشعری) پس از ستايش پروردگار، سخنی از تو به من رسيد كه هم به سود و هم به زيان تو است، چون فرستاده من پيش تو آيد، دامن همّت به كمر زن، كمرت را برای جنگ محكم ببند و از سوراخ خود بيرون آی و مردم را برای جنگ بسيج كن، اگر حق را در من ديدی بپذير و اگر دودل ماندی كناره گير، به خدا سوگند، هر جا كه باشی تو را بياورند و به حال خويش رها نكنند، تا گوشت و استخوان و تر و خشكت درهم ريزد و در كنار زدنت از حكومت شتاب كنند، چنانكه از پيش روی خود همانگونه بترسی كه از پشت سرت هراسناكی. حوادث جاری كشور آنچنان آسان نيست كه تو فكر می كنی، بلكه حادثه بسيار بزرگی است كه بايد بر مركبش سوار شد و سختی های آن را هموار كرد و پيمودن راه های سخت و كوهستانی آن را آسان نمود، پس فكرت را به كار گير و مالك كار خويش باش و سهم و بهره ات را بردار، اگر همراهی با ما را خوش نداری كناره گير، بی آنكه مورد ستايش قرارگيری يا رستگار شوی، كه سزاوار است تو در خواب باشی و ديگران مسووليت های تو را برآورند، و از تو نپرسند كه كجا هستی؟ و به كجا رفته ای؟ به خدا سوگند، اين راه حق است و به دست مرد حق انجام می گيرد و باكی ندارم كه خدانشناسان چه می كنند، با درود. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📜 : نامه به مردم مصر که همراه مالک اشتر در سال ٣٨ هجری فرستاد. 1⃣ مظلوميت امام در خلافت ♦️پس از ياد خدا و درود، خداوند سبحان محمّد (صلی الله علیه و آله وسلم) را فرستاد تا بيم دهنده جهانيان و گواه پيامبران پيش از خود باشد، آنگاه كه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به سوی خدا رفت، مسلمانان پس از وی در كار حكومت با يكديگر درگير شدند، سوگند به خدا نه در فكرم می گذشت و نه در خاطرم می آمد كه عرب خلافت را پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) از اهل بيت او بگرداند، يا مرا پس از وی از عهده دار شدن حكومت باز دارند، تنها چيزی كه نگرانم كرد شتافتن مردم به سوی فلان شخص بود كه با او بيعت كردند. من دست باز كشيدم، تا آنجا كه ديدم گروهی از اسلام باز گشته، می خواهند دين محمّد (صلی الله علیه و آله وسلم ) را نابود سازند، پس ترسيدم كه اگر اسلام و طرفدارانش را ياری نكنم، رخنه ای در آن بينم يا شاهد نابودی آن باشم، كه مصيبت آن بر من سخت تر از رها كردن حكومت بر شماست كه كالای چند روزه دنياست، به زودی ايام آن می گذرد چنانكه سراب ناپديد شود، يا چونان پاره های ابر كه زود پراكنده می گردد. پس در ميان آن آشوب و غوغا بپا خواستم تا آنكه باطل از ميان رفت و دين استقرار يافته، آرام شد. (بخشی از همين نامه است:) 2⃣ شجاعت و دشمن شناسی امام (علیه السلام) ♦️به خدا سوگند، اگر تنها با دشمنان روبرو شوم، در حالیكه آنان تمام روی زمين را پر كرده باشند، نه باكی داشته و نه می هراسم، من به گمراهی آنان و هدايت خود را كه بر آن استوارم، آگاهم و از طرف پروردگارم به يقين رسيده ام و همانا من برای ملاقات پروردگار مشتاق و به پاداش او اميدوارم. لكن از اين اندوهناكم كه بيخردان و تبهكاران اين امّت حكومت را به دست آورند، آنگاه مال خدا را دست به دست بگردانند و بندگان او را به بردگی كشند، با نيكوكاران در جنگ و با فاسقان همراه باشند، زيرا از آنان كسی در ميان شماست كه شراب نوشيد و حد بر او جاری شد و كسی كه اسلام را نپذيرفت اما به ناحق بخششهایی به او عطا گرديد. اگر اينگونه حوادث نبود شما را بر نمی انگيختم و سرزنشتان نمی كردم و شما را به گردآوری تشويق نمی نمودم و آنگاه كه سر باز می زديد رهایتان می كردم. آيا نمی بينيد كه مرزهای شما را تصرف كردند و شهرها را گشودند و دستاوردهای شما را غارت كردند و در ميان شهرهای شما آتش جنگ را برافروختند؟ برای جهاد با دشمنان كوچ كنيد. خدا شما را رحمت كند، در خانه های خود نمانيد كه به ستم گرفتار و به خواری دچار خواهيد شد و بهره زندگی شما از همه پست تر خواهد بود و همانا برادر جنگ، بيداری و هوشياری است هر آن كس كه به خواب رود، دشمن او نخواهد خوابيد، با درود. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄
🔵 سرانجام حق ستیزی 💠 هركس با حق درافتاد نابود شد. 📒 ، حکمت ۴۰۸
🌹 سهم : از نامه ۶۱ تا نامه ۵۹ ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به كميل بن زياد نخعی، فرماندار «هیات» و نکوهش او در مقابل با لشکریان مهاجم شام که در سال ٣٨ هجری نوشته شد. 🔹 نكوهش از فرمانده شكست خورده ♦️پس از ياد خدا و درود، سستی انسان در انجام كارهایی كه بر عهده اوست و پافشاری در كاری كه از مسؤوليت او خارج است، نشانه ناتوانی آشكار و انديشه ويرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم (قرقيسا) در مقابل رها كردن پاسداری از مرزهایی كه تو را بر آن گمارده بوديم -و كسی در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد- انديشه ای باطل است. تو در آنجا پلی شده ای كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتی داری كه با تو نبرد كنند و نه هيبتی داری که از تو بترسند و بگريزند، نه مرزی را می توانی حفظ كنی و نه شوكت دشمن را می توانی درهم بشكنی، نه نيازهای مردم ديارت را كفايت می كنی و نه امام خود را راضی نگه می داری. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄ 📜 : نامه به فرماندارانی كه لشکر از شهرهای آنان عبور می کند. 🔹جبران خسارتها در مانورهای نظامی ♦️از بنده خدا علی اميرمؤمنان به گردآوران ماليات و فرمانداران شهرهایی كه لشكريان از سرزمين آنان می گذرند. پس از ياد خدا و درود، همانا من سپاهيانی فرستادم كه به خواست خدا بر شما خواهند گذشت و آنچه خدا بر آنان واجب كرده به ايشان سفارش كردم، و بر آزار نرساندن به ديگران و پرهيز از هرگونه شرارتی تأكيد كرده ام و من نزد شما و پيمانی كه با شما دارم از آزار رساندن سپاهيان به مردم بيزارم، مگر آنكه گرسنگی سربازی را ناچار گرداند و برای رفع گرسنگی چاره ای جز آن نداشته باشد، پس كسی را كه دست به ستمكاری زند كيفر كنيد و دست افراد سبك مغز خود را از زيان رساندن به لشكريان و زحمت دادن آنها جز در آنچه استثنا كردم باز داريد. من پشت سر سپاه در حركتم، شكايتهای خود را به من رسانيد و در اموری كه لشكريان بر شما چيره شده اند كه قدرت دفع آن را جز با كمك خدا و من نداريد به من مراجعه كنيد، كه با كمك خداوند آن را برطرف خواهم كرد. ان شاء الله. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄ 📜 : نامه به اسود بن قطبه فرمانده لشکر حلوان درجنوب شهر سرپل ذهاب امروزی 🔹مسؤوليتهای فرماندهی ♦️پس از ياد خدا و درود، اگر رأی و انديشه زمامدار دچار دگرگونی شود او را از اجرای عدالت بسيار باز می دارد، پس كار مردم در آنچه حق است نزد تو يكسان باشد. زيرا در ستمكاری بهایی برای عدالت يافت نمی شود، از آنچه كه همانند آن را بر ديگران نمی پسندی پرهيز كن و نفس خود را در حالیکه امیدوار به پاداش الهی بوده و از کیفر او هراسناکی ، به انجام آنچه خداوند بر تو واجب كرده است وادار ساز و بدان كه دنيا سرای آزمايش است و دنياپرست ساعتی در آن نمی آسايد جز آنكه در روز قيامت از آن افسوس می خورد، و هرگز چيزی تو را از حق بی نياز نمی گرداند. و از جمله حقّی كه بر توست آنکه نفس خويش را نگهبان باشی و به اندازه توان در امور رعيت تلاش كنی، زيرا آنچه در اين راه نصيب تو می شود، برتر از آن نيروی بدنی است که از دست می دهی، با درود. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄
🌹 سهم : از نامه ۵۸ تا نامه ۵۶ ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به شهرهای دور برای روشن ساختن حوادث صفين 🔹افشای حوادث جنگ صفين ♦️آغاز كار چنين بود ما با مردم شام ديدار كرديم كه در ظاهر پروردگار ما يكی و پيامبر ما يكیدو دعوت ما در اسلام يكی بود و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچ كدام از ما بر ديگری برتری نداشت و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بركناريم، پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ و آرام كردن مردم به چاره جویی و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود و به وحدت برسند و ما برای اجرای عدالت نيرومند شويم، امّا شاميان پاسخ دادند: «چاره ای جز جنگ نداريم.» پس[ از پیشنهاد حق ما ] سر باز زدند و جنگ درگرفت و تداوم يافت و آتش آن زبانه كشيد. پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما( صلح و گفتگو )گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجّت را بر آنان تمام كنيم و راه عذرخواهی را ببنديم. آنگاه آنكه بر پيمان خود استوار ماند از هلاكت نجات يافت و آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهی بر جان او كشيد و بلای تيره روزی گرد سرش گردانيد. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به مردم كوفه در سال ٣٦ هجری، هنگام حرکت از مدینه به سوی بصره. 🔹روش بسيج كردن مردم برای جهاد ♦️پس از ياد خدا و درود، من از جايگاه خود مدينه بيرون آمدم، يا ستمكارم يا ستم ديده، يا سركشی كردم يا از فرمانم سر باز زدند، همانا من خدا را به ياد كسی می آورم كه اين نامه به دست او رسد، تا به سوی من كوچ كند، اگر مرا نيكوكار يافت ياری كند و اگر گناهكار بودم مرا به حق باز گرداند. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به فرماندار سپاه شُريح بن هانی که او را در سال ٣٦ هجری به سوی شام حرکت داد. 🔹اخلاق فرماندهی ♦️در هر صبح و شام از خدا بترس و از فريبكاری دنيا بر نفس خويش بيمناك باش و هيچگاه از دنيا ايمن مباش، بدان اگر برای چيزهایی كه دوست می داری، يا آنچه را كه خوشايند تو نيست، خود را باز نداری، هوسها تو را به زيانهای فراوانی خواهند كشيد، سپس نفس خود را باز دار و از آن نگهبانی كن و به هنگام خشم بر نفس خويش شكننده و حاكم باش. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
موضوع : امام شناسی در نهج البلاغه(۹) 🔻ویژگیهای امام علی (علیه السلام) 💠 آگاه باشید، به خدا سوگند که یاد مرگ مرا از شوخی و کارهای بیهوده باز می دارد. 📜 ، خطبه ۸۴، بند ۲
🌹سهم مطالعه نهج البلاغه از نامه ۵۵ تا نامه ۵۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به معاویه در سال٣٧ هجری پیش از نبرد صفین 🔹اندرز دادن به دشمن ♦️پس از ياد خدا و درود، همانا خداوند سبحان دنيا را برای آخرت قرار داده و مردم را در دنيا به آزمايش گذاشت، تا روشن شود كدام يك نيكوكارتر است، ما را برای دنيا نيافريده اند و تنها برای دنيا به تلاش فرمان داده نشديم، به دنيا آمديم تا در آن آزمايش گرديم. و همانا خداوند مرا به تو و تو را با من آزمود و يكی از ما را بر ديگری حجت قرار داد، تو با تفسير دروغين قرآن به دنيا روی آوردی و چيزی از من درخواست می كنی كه دست و زبانم هرگز به آن نيالود (قتل عثمان) تو و مردم شام، آن دروغ را ساختيد و به من تهمت زديد تا آگاهان شما مردم ناآگاه را و ايستادگان شما زمينگيرشدگان را بر ضدّ من تحريك می كنند. معاويه! از خدا بترس و با شيطانی كه مهار تو را می كشد، درآويز و به سوی آخرت كه راه من و تو است باز گرد و بترس از خدا كه به زودی با بلایی كوبنده ريشه ات را بركند و نسل تو را براندازد. همانا برای تو به خدا سوگند می خورم، سوگندی كه بر آن وفا دارم، اگر روزگار من و تو را در يكجا گرد آورد، هم چنان بر سر راه تو خواهم ماند. «تا خدا ميان ما داوری كند و او بهترين داوران است.» ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به طلحه و زبير 🔹پاسخ به ادعاهای سران جمل ♦️پس از ياد خدا و درود، شما می دانيد -گرچه پنهان می داريد- كه من برای حكومت در پی مردم نرفته، آنان به سوی من آمدند و من قول بيعت نداده تا آنكه آنان با من بيعت كردند و شما دو نفر از كسانی بوديد كه مرا خواستيد و بيعت كرديد. همانا بيعت عموم مردم با من نه از ترس قدرتی مسلّط بود و نه برای به دست آوردن متاع دنيا. اگر شما دو نفر از روی ميل و انتخاب بيعت كرديد تا ديرنشده (از راهی که پیش گرفته اید ) باز گرديد و در پيشگاه خدا توبه كنيد و اگر در دل با اكراه بيعت كرديد خود دانيد؛ زيرا اين شما بوديد كه مرا در حكومت بر خويش راه داديد، اطاعت از من را ظاهر و نافرمانی را پنهان داشتيد. به جانم سوگند، شما از ساير مهاجران سزاوارتر به پنهان داشتن عقيده و پنهان كاری نيستيد اگر در آغاز بيعت كنار می رفتيد (و بیعت نمی کردید ) آسان تر بود كه بيعت كنيد و سپس به بهانه سر باز زنيد. شما پنداشته ايد كه من كشنده عثمان می باشم؛ بياييد تا مردم مدينه بين من و شما داوری كنند، آنان كه نه از من طرفداری کرده نه به یاری شما برخاسته اند، سپس هر كدام به اندازه جرمی كه در آن حادثه داشته است مسؤوليت آن را پذيرا باشد. ای دو پيرمرد، از آن چه در انديشه داريد باز گرديد، هم اكنون بزرگترين مسئله شما عار است پيش از آنكه عار و آتش خشم پروردگار دامنگيرتان گردد. با درود. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🔵 شناخت خوبی ها و بدی ها 💠 خيری كه در پی آن آتش باشد، خير نخواهد بود و شرّی كه در پی آن بهشت است شر نخواهد بود و هر نعمتی بی بهشت ناچيز است و هر بلایی بی جهنّم، عافيت است. 📒 ، حکمت ۳۸۷
🌹 سهم : نامه ۵۳ بند ۱ تا بند ۳ ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : (نامه به مالك اشتر، در سال ۳۸ هجری هنگامی كه او را به فرمانداری مصر برگزيد، آن هنگام كه اوضاع محمّد بن ابی بكر متزلزل شد و از طولانی ترين نامه هاست كه زيباييهای تمام نامه ها را دارد) {قسمت_اول} ♦️به نام خداوند بخشنده و مهربان، اين فرمان بنده خدا علی اميرمؤمنان به مالك اشتر پسر حارث است، در عهدی كه با او دارد، هنگامی كه او را به فرمانداری مصر بر می گزيند تا خراج آن ديار را جمع آورد و با دشمنانش نبرد كند، كار مردم را اصلاح و شهرهای مصر را آباد سازد. 1⃣ ضرورت خود سازی ♦️او را به ترس از خدا فرمان می دهد و اينكه اطاعت خدا را بر ديگر كارها مقدّم دارد و آنچه در كتاب خدا آمده، از واجبات و سنّتها را پيروی كند، دستوراتی كه جز با پيروی آن رستگار نخواهد شد و جز با نشناختن و ضايع كردن آن جنايتكار نخواهد گرديد. به او فرمان ميدهد كه خدا را با دل و دست و زبان ياری كند، زيرا خداوند پيروزی كسی را تضمين كند كه او را ياری دهد، و بزرگ دارد آن كس را كه او را بزرگ شمارد و به او فرمان ميدهد تا نفس خود را از پيروی آرزوها باز دارد و به هنگام سركشی رامش كند كه: «همانا نفس همواره به بدی وا ميدارد جز آن كه خدا رحمت آورد»، پس ای مالك! بدان من تو را به سوی شهرهایی فرستادم كه پيش از تو دولتهای عادل يا ستمگری بر آن حكم راندند و مردم در كارهای تو چنان می نگرند كه تو در كارهای حاكمان پيش از خود می نگری و درباره تو آن می گويند كه تو نسبت به زمامداران گذشته میگویی و همانا نيكوكاران را به نام نيكی توان شناخت كه خدا از آنان بر زبان بندگانش جاری ساخت. پس نيكوترين اندوخته تو بايد اعمال صالح و درست باشد، هوای نفس را در اختيار گير و از آنچه حلال نيست خويشتن داری كن، زيرا بخل ورزيدن به نفس خويش، آن است كه در آنچه دوست دارد يا برای او ناخوشايند است راه انصاف پيمایی. 2⃣ اخلاق رهبری (روش برخورد با مردم) ♦️مهربانی با مردم را پوشش دل خويش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز چونان حيوان شكاری باشی كه خوردن آنان را غنيمت دانی زيرا مردم دو دسته اند، دسته ای برادر دينی تو و دسته ديگر همانند تو در آفرينش می باشند. اگر گناهی از آنان سر می زند يا علّتهایی بر آنان عارض می شود يا خواسته و ناخواسته اشتباهی مرتكب می گردند آنان را ببخشای و بر آنان آسان گير، آنگونه كه دوست داری خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد. همانا تو از آنان برتر و امام تو از تو برتر و خدا بر آن كس كه تو را فرمانداری مصر داد والاتر است، كه انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده و آنان را وسيله آزمودن تو قرار داده است. هرگز با خدا مستيز كه تو را از كيفر او نجاتی نيست و از بخشش و رحمت او بی نياز نخواهی بود. بر بخشش ديگران پشيمان مباش و از كيفر كردن شادی مكن و از خشمی كه توانی از آن رها گردی شتاب نداشته باش. به مردم نگو به من فرمان دادند و من نيز فرمان می دهم، پس بايد اطاعت شود كه اين گونه خود بزرگ بينی دل را فاسد و دين را پژمرده و موجب زوال نعمتهاست. و اگر با مقام و قدرتی كه داری، دچار تكبّر يا خود بزرگ بينی شدی به بزرگی حكومت پروردگار كه برتر از تو است بنگر كه تو را از آن سركشی نجات می دهد و تند روی تو را فرو می نشاند و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلی باز می گرداند. 3⃣ پرهيز از غرور و خود پسندی ♦️ بپرهيز كه خود را در بزرگی همانند خداوند پنداری و در شكوه خداوندی همانند او دانی زيرا خداوند هر سركشی را خوار می سازد و هر خود پسندی را بی ارزش می كند. با خدا و با مردم و با خويشاوندان نزديك و با افرادی از رعيّت خود كه آنان را دوست داری انصاف را رعايت كن كه اگر چنين نكنی ستم روا داشتی و كسی كه به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جای بندگانش دشمن او خواهد بود و آن را كه خدا دشمن شود دليل او را نپذيرد كه با خدا سر جنگ دارد، تا آنگاه كه باز گردد يا توبه كند و چيزی چون ستمكاری نعمت خدا را دگرگون نمی كند و كيفر او را نزديك نمی سازد كه خدا دعای ستمديدگان را می شنود و در كمين ستمكاران است. ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
🌹سهم : نامه ۵۳ ، بند ۴ تا بند ۶ ┄━━•●❥❈🍃🌼🍃❈❥●━━┄ 📜 : نامه به مالک اشتر (قسمت دوم) 4⃣ مردم گرایی، حق گرایی ♦️دوست داشتنی ترين چيزها در نزد تو در حق ميانه ترين و در عدل فراگيرترين و در جلب خشنودی مردم گسترده ترين باشد، كه همانا خشم عمومی مردم، خشنودی خواص (نزديكان) را از بين ميبرد، امّا خشم خواص را خشنودی همگان بی أثر می كند. خواصّ جامعه همواره بار سنگينی را بر حكومت تحميل می كنند زيرا در روزگار سختی ياريشان كمتر و در اجرای عدالت از همه ناراضی تر و درخواسته هايشان پافشارتر و در عطا و بخششها كم سپاس تر و به هنگام منع خواسته ها دير عذر پذيرتر و در برابر مشكلات كم استقامت تر می باشند. در صورتی كه ستونهای استوار دين و اجتماعات پرشور مسلمين و نيروهای ذخيره دفاعی عموم مردم می باشند پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو با آنان باشد. 5⃣ ضرورت راز داری ♦️از رعيّت آنان را كه به دنبال عیوب دیگران بیشتر جستجو می کند از خود دور كن، زيرا مردم عيوبی دارند كه رهبر امّت در پنهان داشتن آن از همه سزاوارتر است، پس مبادا آنچه بر تو پنهان است آشكار گردانی و آنچه كه هويداست بپوشانی كه داوری در آنچه از تو پنهان است با خدای جهان می باشد، پس چندان كه می توانی زشتيها را بپوشان تا آن را كه دوست داری بر رعيّت پوشيده ماند خدا بر تو بپوشاند، گره هر كينه ای را در مردم بگشای و رشته هر نوع دشمنی را قطع كن و از آنچه كه در نظر روشن نيست كناره گير. در تصديق سخن چين شتاب مكن، زيرا سخن چين گرچه در لباس اندرز دهنده ظاهر می شود امّا خيانتكار است. 6⃣ جايگاه صحيح مشورت ♦️ بخيل را در مشورت كردن دخالت نده، كه تو را از نيكوكاری باز می دارد و از تنگدستی می ترساند. ترسو را در مشورت كردن دخالت نده كه در انجام كارها روحيّه تو را سست می كند. حريص را در مشورت كردن دخالت نده كه حرص را با ستمكاری در نظرت زينت می دهد. همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند كه ريشه آنها بدگمانی به خدای بزرگ است. بدترين وزيران تو كسی است كه پيش از تو وزير بدكاران بوده و در گناهان آنان شركت داشته، پس مبادا چنين افرادی محرم راز تو باشند، زيرا كه آنان ياوران گناهكاران و ياری دهندگان ستمكارانند. تو بايد جانشينانی بهتر از آنان داشته باشی كه قدرت فكری امثال آنها را داشته امّا گناهان و كردار زشت آنها را نداشته باشند: كسانی كه ستمكاری را بر ستمی ياری نكرده و گناه كاری را در گناهی كمك نرسانده باشند. هزينه اين گونه از افراد بر تو سبكتر و ياريشان بهتر و مهربانيشان بيشتر و دوستی آنان با غير تو كمتر است. آنان را از خواص و دوستان نزديك و راز داران خود قرار ده سپس از ميان آنان افرادی را كه در حق گویی از همه صريح ترند و در آنچه را كه خدا برای دوستانش نمی پسندد تو را مدد كار نباشند انتخاب كن، چه خوشايند تو باشد يا نباشد. ┄━━•●❥❈🍃🌼🍃❈❥●━━┄
🔵 بهترین شهر برای زندگی 💠 هيچ شهری برای تو از شهر ديگر بهتر نيست، بهترين شهرها آن است كه پذيرای تو باشد. 📒 ، حکمت ۴۴۲
سهم : نامه ۵۳ از بند ۷ تا بند ۸ ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به مالک اشتر (قسمت سوم ) 7⃣ اصول روابط اجتماعی رهبران ♦️تا می توانی با پرهيزكاران و راستگويان بپيوند و آنان را چنان پرورش ده كه تو را فراوان نستايند و تو را برای اعمال زشتی كه انجام نداده ای تشويق نكنند كه ستايش بی اندازه خود پسندی می آورد و انسان را به سركشی وا ميدارد. هرگز نيكو كار و بدكار در نظرت يكسان نباشند زيرا نيكوكاران در نيكوكاری بی رغبت و بدكاران در بد كاری تشويق می گردند پس هر كدام از آنان را بر اساس كردارشان پاداش ده. بدان ای مالك هيچ وسيله ای برای جلب اعتماد والی به رعيّت بهتر از نيكوكاری به مردم و تخفيف ماليات و عدم اجبار مردم به كاری كه دوست ندارند نمی باشد، پس در اين راه آنقدر بكوش تا به وفاداری رعيّت، خوشبين شوی كه اين خوشبينی رنج طولانی مشكلات را از تو بر می دارد، پس به آنان كه بيشتر احسان كردی بيشتر خوشبين باش و به آنان كه بد رفتاری كردی بد گمان تر باش و آداب پسنديده ای را كه بزرگان اين امّت به آن عمل كردند و ملّت اسلام با آن پيوند خورده و رعيّت با آن اصلاح شدند بر هم مزن و آدابی كه به سنّتهای خوب گذشته زيان وارد می كند، پديد نياور كه پاداش برای آورنده سنّت و كيفر آن برای تو باشد كه آنها را در هم شكستی. با دانشمندان فراوان گفتگو كن و با حكيمان فراوان بحث كن كه مايه آبادانی و اصلاح شهرها و برقراری نظم و قانونی است كه در گذشته نيز وجود داشت. 8⃣ شناخت اقشار گوناگون اجتماعی ♦️ای مالك بدان مردم از گروههای گوناگونی می باشند كه اصلاح هر يك جز با ديگری امكان ندارد و هيچ يك از گروهها از گروه ديگر بی نياز نيست. از آن قشرها لشكريان خدا و نويسندگان عمومی و خصوصی قضات دادگستر، كارگزاران عدل و نظم اجتماعی جزيه دهندگان، پرداخت كنندگان ماليات، تجّار و بازرگانان، صاحبان صنعت و پيشه وران و نيز طبقه پايين جامعه، يعنی نيازمندان و مستمندان می باشند، كه برای هر يك خداوند سهمی مقرّر داشته و مقدار واجب آن را در قرآن يا سنّت پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) تعيين كرده كه پيمانی از طرف خداست و نگهداری آن بر ما لازم است. پس سپاهيان به فرمان خدا پناهگاه استوار رعيّت و زينت و وقار زمامداران شكوه دين و راههای تحقّق امنيّت كشورند. امور مردم جز با سپاهيان استوار نگردد و پايداری سپاهيان جز به خراج و ماليات رعيّت انجام نميشود كه با آن برای جهاد با دشمن تقويت گردند و برای اصلاح امور خويش به آن تكيّه كنند و نيازمنديهای خود را برطرف سازند. سپس سپاهيان و مردم جز با گروه سوم نمی توانند پايدار باشند و آن قضات و كارگزاران دولت و نويسندگان حكومتند كه قراردادها و معاملات را استوار می كنند، و آنچه به سود مسلمانان است فراهم می آورند و در كارهای عمومی و خصوصی مورد اعتمادند. و گروههای ياد شده بدون بازرگانان و صاحبان صنايع نمی توانند دوام بياورند، زيرا آنان وسائل زندگی را فراهم می آورند، و در بازارها عرضه می كنند و بسياری از وسايل زندگی را با دست می سازند كه از توان ديگران خارج است. قشر ديگر طبقه پايين از نيازمندان و مستمندانند كه بايد به آنها بخشش و ياری كرد. برای تمام اقشار گوناگون ياد شده در پيشگاه خدا گشايشی است و همه آنان به مقداری كه امورشان اصلاح شود بر زمامدار، حقّی مشخصّ دارند و زمامدار از انجام آنچه خدا بر او واجب كرده است نميتواند موفّق باشد جز آن كه تلاش فراوان نمايد و از خدا ياری بطلبد و خود را برای انجام حق آماده سازد و در همه كارها آسان باشد يا دشوار، شكيبایی ورزد. ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
سهم : نامه ۵۳ ، بند ۸ قسمت اول تا دوم ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به مالک اشتر (قسمت چهارم) 8⃣ شناخت اقشار گوناگون اجتماعی: 🔹اوّل سيمای نظاميان ♦️برای فرماندهی سپاه كسی را برگزين كه خيرخواهی او برای خدا و پيامبر( صلّی اللّه عليه و آله و سلّم ) و امام تو بيشتر و دامن او پاكتر شكيبایی او برتر باشد از كسانی كه دير به خشم آيد و عذر پذيرتر باشد و بر ناتوان رحمت آورد و با قدرتمندان با قدرت برخورد كند، درشتی او را به تجاوز نكشاند و ناتوانی او را از حركت باز ندارد. سپس در نظاميان با خانواده های ريشه دار دارای شخصيّت حساب شده خاندانی پارسا دارای سوابقی نيكو و درخشان كه دلاور و سلحشور و بخشنده و بلند نظرند، روابط نزديك بر قرار كن، آنان همه بزرگواری را در خود جمع كرده و نيكيها را در خود گرد آورده اند. پس در كارهای آنان به گونه ای بينديش كه پدری مهربان درباره فرزندش می انديشد و مبادا آنچه را كه آنان را بدان نيرومند ميكنی در نظرت بزرگ جلوه كند و نيكوكاری تو نسبت به آنان - هر چند اندك باشد- خوار مپندار زيرا نيكی آنان را به خيرخواهی تو خواند و گمانشان را نسبت به تو نيكو گرداند و رسيدگی به امور كوچك آنان را به خاطر رسيدگی به كارهای بزرگشان وامگذار، زيرا از نيكی اندك تو سود ميبرند و به نيكی های بزرگ تو بی نياز نيستند. برگزيده ترين فرماندهان سپاه تو، كسی باشد كه از همه بيشتر به سربازان كمك رساند و از امكانات مالی خود بيشتر در اختيارشان گذارد، به اندازه ای كه خانواده هايشان در پشت جبهه و خودشان در آسايش كامل باشند، تا در نبرد با دشمن، سربازان اسلام تنها به يك چيز بينديشند. همانا مهربانی تو نسبت به سربازان، دلهايشان را به تو ميكشاند و همانا برترين روشنی چشم زمامداران، برقراری عدل در شهرها و آشكار شدن محبّت مردم نسبت به رهبر است، كه محبّت دلهای رعيّت جز با پاكی قلبها پديد نمی آيد و خيرخواهی آنان زمانی است كه با رغبت و شوق پيرامون رهبر را گرفته و حكومت بار سنگينی را بر دوش رعيّت نگذاشته باشد و طولانی شدن مدت زمامداری بر ملّت ناگوار نباشد. پس آرزوهای سپاهيان را بر آور و همواره از آنان ستايش كن و كارهای مهمّی كه انجام داده اند بر شمار زيرا يادآوری كارهای ارزشمند آنان، شجاعان را بر می انگيزاند و ترسوها را به تلاش وا می دارد، ان شاء اللّه. و در يك ارزشيابی دقيق رنج و زحمات هر يك از آنان را شناسایی كن و هرگز تلاش و رنج كسی را به حساب ديگری نگذاشته و ارزش خدمت او را ناچيز مشمار تا شرافت و بزرگی كسی موجب نگردد كه كار كوچكش را بزرگ بشماری، يا گمنامی كسی باعث شود كه كار بزرگ او را ناچيز بدانی. مشكلاتی كه در احكام نظاميان برای تو پديد می آيد و اموری كه برای تو شبهه ناكند به خدا و رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) باز گردان، زيرا خدا برای مردمی كه علاقه داشته هدايتشان كند فرموده است: «ای كسانی كه ايمان آورديد از خدا و رسول و امامانی كه از شما هستند اطاعت كنيد و اگر در چيزی نزاع داريد، آن را به خدا و رسولش باز گردانيد» پس باز گرداندن چيزی به خدا، يعنی عمل كردن به قرآن و باز گرداندن به پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) يعنی عمل كردن به سنّت او كه وحدت بخش است نه عامل پراكندگی. 🔹دوّم سيمای قضات و داوران ♦️سپس از ميان مردم، برترين فرد نزد خود را برای قضاوت انتخاب كن، كسانی كه مراجعه فراوان، آنها را به ستوه نياورد و برخورد مخالفان با يكديگر او را خشمناك نسازد، در اشتباهاتش پافشاری نكند و بازگشت به حق پس از اگاهی برای او دشوار نباشد، طمع را از دل ريشه كن كند و در شناخت مطالب با تحقيقی اندك رضايت ندهد و در شبهات از همه با احتياط تر عمل كند و در يافتن دليل اصرار او از همه بيشتر باشد و در مراجعه پياپی شاكيان خسته نشود. در كشف امور از همه شكيباتر و پس از آشكار شدن حقيقت، در فصل خصومت از همه برنده تر باشد، كسی كه ستايش فراوان او را فريب ندهد و چرب زبانی او را منحرف نسازد و چنين كسانی بسيار اندكند. پس از انتخاب قاضی هر چه بيشتر در قضاوتهای او بينديش و آنقدر به او ببخش كه نيازهای او بر طرف گردد و به مردم نيازمند نباشد و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامی دار كه نزديكان تو به نفوذ در او طمع نكنند، تا از توطئه آنان در نزد تو در امان باشد. در دستوراتی كه دادم نيك بنگر كه همانا اين دين در دست بدكاران اسير گشته بود كه با نام دين به هواپرستی پرداخته و دنیای خود را به دست می آوردند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🔵 نتیجه اطاعت پروردگار 💠 با صبر و استقامت بر اطاعت پروردگار و حفظ و نگهداری فرامین كتاب خدا، نعمتهای پروردگار را نسبت به خویش كامل كنید. 📒 ، خطبه ۱۷۳
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۵۳ بند ۸ قسمت سوم تا پنجم ┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄ 📜 : نامه به مالک اشتر 8⃣ شناخت اقشار گوناگون اجتماعی 🔹سوّم سيمای كارگزاران دولتی 🔻سپس در امور كارمندانت بينديش و پس از آزمايش به كارشان بگمار و با ميل شخصی و بدون مشورت با ديگران آنان را به كارهای مختلف وادار نكن، زيرا نوعی ستمگری و خيانت است. كارگزاران دولتی را از ميان مردمی با تجربه و با حيا از خاندانهای پاكيزه و با تقوی كه در مسلمانی سابقه درخشانی دارند انتخاب كن، زيرا اخلاق آنان گرامی تر و آبرويشان محفوظ تر و طمع ورزيشان كمتر و آينده نگری آنان بيشتر است. سپس روزی فراوان بر آنان ارزانی دار، كه با گرفتن حقوق كافی در اصلاح خود بيشتر می كوشند و با بی نيازی، دست به اموال بيت المال نمی زنند و اتمام حجّتی است بر آنان اگر فرمانت را نپذيرند يا در امانت تو خيانت كنند. سپس رفتار كارگزاران را بررسی كن و جاسوسانی راستگو، و وفا پيشه بر آنان بگمار، كه مراقبت و بازرسی پنهانی تو از كار آنان، سبب امانت داری و مهربانی با رعيّت خواهد بود. و از همكاران نزديكت سخت مراقبت كن و اگر يكی از آنان دست به خيانت زد و گزارش جاسوسان تو هم آن خيانت را تأييد كرد به همين مقدار گواهی قناعت كرده او را با تازيانه كيفر كن و آنچه از اموال كه در اختيار دارد از او باز پس گير سپس او را خوار دار و خيانتكار بشمار و طوق بد نامی به گردنش بيفكن. 🔹چهارم سيمای ماليات دهندگان 🔻ماليات و بيت المال را به گونه ای وارسی كن كه صلاح ماليات دهندگان باشد، زيرا بهبودی ماليات و ماليات دهندگان، عامل اصلاح امور ديگر اقشار جامعه می باشد و تا امور ماليات دهندگان اصلاح نشود كار ديگران نيز سامان نخواهد گرفت زيرا همه مردم نان خور ماليات و ماليات دهندگانند. بايد تلاش تو در آبادانی زمين بيشتر از جمع آوری خراج باشد كه خراج جز با آبادانی فراهم نمی گردد و آن كس كه بخواهد خراج را بدون آبادانی مزارع به دست آورد، شهرها را خراب و بندگان خدا را نابود و حكومتش جز اندك مدّتی دوام نياورد. پس اگر مردم شكايت كردند، از سنگينی ماليات، يا آفت زدگی، يا خشك شدن آب چشمه ها، يا كمی باران، يا خراب شدن زمين در سيلابها، يا خشكسالی، در گرفتن ماليات به ميزانی تخفيف ده تا امورشان سامان گيرد و هرگز تخفيف دادن در خراج تو را نگران نسازد زيرا آن، اندوخته ای است كه در آبادانی شهرهای تو و آراستن ولايتهای تو نقش دارد، و رعيّت تو را می ستايند و تو از گسترش عدالت ميان مردم خشنود خواهی شد و به افزايش قوّت آنان تكيّه خواهی كرد، بدانچه در نزدشان اندوختی و به آنان بخشيدی و با گسترش عدالت در بين مردم و مهربانی با رعيّت، به آنان اطمينان خواهی داشت، آنگاه اگر در آينده كاری پيش آيد و به عهده شان بگذاری، با شادمانی خواهند پذيرفت، زيرا عمران و آبادی قدرت تحمّل مردم را زياد ميكند. همانا ويرانی زمين به جهت تنگدستی كشاورزان است و تنگدستی كشاورزان، به جهت غارت اموال از طرف زمامدارانی است كه به آينده حكومتشان اعتماد ندارند، و از تاريخ گذشتگان عبرت نميگيرند. 🔹پنجم سيمای نويسندگان و منشيان 🔻سپس در امور نويسندگان و منشيان به درستی بينديش و كارهايت را به بهترين آنان واگذار و نامه های محرمانه كه در بر دارنده سياستها و اسرار تو است از ميان نويسندگان به كسی اختصاص ده كه صالح تر از ديگران باشد كسی كه گرامی داشتن، او را به سركشی و تجاوز نكشاند تا در حضور ديگران با تو مخالفت كند و در رساندن نامه كار گزارانت به تو يا رساندن پاسخهای تو به آنان كوتاهی نكند و در آنچه برای تو می ستاند يا از طرف تو به آنان تحويل ميدهد، فراموش كار نباشد. و در تنظيم هيچ قراردادی سستی نورزد و در برهم زدن قراردادی كه به زيان توست كوتاهی نكند و منزلت و قدر خويش را بشناسد همانا آن كه از شناخت قدر خويش عاجز باشد، در شناخت قدر ديگران جاهلتر است. مبادا در گزينش نويسندگان و منشيان، بر تيز هوشی و اطمينان شخصی و خوش باوری خود تكيه نمایی، زيرا افراد زيرك با ظاهر سازی و خوش خدمتی نظر زمامداران را به خود جلب می نمايند، كه در پس اين ظاهر سازيها نه خيرخواهی وجود دارد و نه از امانت داری نشانی يافت می شود لكن آنها را با خدماتی كه برای زمامداران شايسته و پيشين انجام داده اند بيازمای به كاتبان و نويسندگانی اعتماد داشته باش كه در ميان مردم آثاری نيكو گذاشته و به امانت داری از همه مشهورترند كه چنين انتخاب درستی نشان دهنده خيرخواهی تو برای خدا و مردمی است كه حاكم آنانی. برای هر يك از كارهايت سرپرستی برگزين كه بزرگی كار بر او چيرگی نيابد و فراوانی كار او را در مانده نسازد و بدان كه هر گاه در كار نويسندگان و منشيان تو كمبودی وجود داشته باشد كه تو بی خبر باشی خطرات آن دامنگير تو خواهد بود. ┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
🌹سهم : نامه ۵۳ بند ۸ ، قسمت ششم تا هفتم ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 :نامه به مالک اشتر 8⃣ شناخت اقشار گوناگون اجتماعی 🔹ششم سيمای بازرگانان و صاحبان صنايع 🔻سپس سفارش مرا به بازرگانان و صاحبان صنايع بپذير، و آنها را به نيكوكاری سفارش كن بازرگانانی كه در شهر ساكنند، يا آنان كه همواره در سير و كوچ كردن می باشند و بازرگانانی كه با نيروی جسمانی كار می كنند، چرا كه آنان منابع اصلی منفعت و پديد آورندگان وسايل زندگی و آسايش و آوردندگان وسايل زندگی از نقاط دور دست و دشوار می باشند، از بيابانها و درياها، و دشتها و كوهستانها، جاهای سختی كه مردم در آن اجتماع نمی كنند، يا برای رفتن به آنجاها شجاعت ندارند. بازرگانان مردمی آرامند و از ستيزه جویی آنان ترسی وجود نخواهد داشت، مردمی آشتی طلبند كه فتنه انگيزی ندارند. در كار آنها بينديش چه در شهری باشند كه تو به سر ميبری، يا در شهرهای ديگر، با توجه به آنچه كه تذكر دادم. اين را هم بدان كه در ميان بازرگانان، كسانی هم هستند كه تنگ نظر و بد معامله و بخيل و احتكار كننده اند كه تنها با زورگویی به سود خود می انديشند. و كالا را به هر قيمتی كه می خواهند می فروشند، كه اين سود جویی و گران فروشی برای همه افراد جامعه زيانبار و عيب بزرگی بر زمامدار است. پس از احتكار كالا جلوگيری كن كه رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) از آن جلوگيری می كرد بايد خريد و فروش در جامعه اسلامی به سادگی و با موازين عدالت انجام گيرد، با نرخ هایی كه بر فروشنده و خريدار زيانی نرساند، كسی كه پس از منع تو احتكار كند، او را كيفر ده تا عبرت ديگران شود، امّا در كيفر او اسراف نكن. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 🔹هفتم سيمای محرومان و مستضعفان 🔻سپس خدا را ! خدا را ! در خصوص طبقات پايين و محروم جامعه، كه هيچ چاره ای ندارند و عبارتند از زمين گيران، نيازمندان، گرفتاران، دردمندان. همانا در اين طبقه محروم گروهی خويشتن داری كرده و گروهی به گدایی دست نياز بر می دارند، پس برای خدا پاسدار حقّی باش كه خداوند برای اين طبقه معيّن فرموده است: بخشی از بيت المال و بخشی از غلّه های زمينهای غنيمتی اسلام را در هر شهری به طبقات پايين اختصاص ده زيرا برای دورترين مسلمانان همانند نزديكترين آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسؤول رعايت آن می باشی. مبادا سر مستی حكومت تو را از رسيدگی به آنان باز دارد، كه هرگز انجام كارهای فراوان و مهم عذری برای ترك مسئوليّتهای كوچكتر نخواهد بود. همواره در فكر مشكلات آنان باش و از آنان روی بر مگردان، به ويژه امور كسانی را از آنان بيشتر رسيدگی كن كه از كوچكی به چشم نمی آيند و ديگران آنان را كوچك می شمارند و كمتر به تو دسترسی دارند. برای اين گروه از افراد مورد اطمينان خود كه خدا ترس و فروتنند فردی را انتخاب كن، تا پيرامونشان تحقيق و مسائل آنان را به تو گزارش كنند. سپس در رفع مشكلاتشان به گونه ای عمل كن كه در پيشگاه خدا عذری داشته باشی، زيرا اين گروه در ميان رعيّت بيشتر از ديگران به عدالت نيازمندند و حق آنان را به گونه ای بپرداز كه در نزد خدا معذور باشی، از يتيمان خردسال و پيران سالخورده كه راه چاره ای ندارند. و دست نياز بر نمی دارند، پيوسته دلجویی كن كه مسؤوليّتی سنگين بر دوش زمامداران است، اگر چه حق تمامش سنگين است امّا خدا آن را بر مردمی آسان می كند كه آخرت می طلبند، نفس را به شكيبايی وا می دارند و به وعده های پروردگار اطمينان دارند. پس بخشی از وقت خود را به كسانی اختصاص ده كه به تو نياز دارند، تا شخصا به امور آنان رسيدگی كنی و در مجلس عمومی با آنان بنشين و در برابر خدایی كه تو را آفريده فروتن باش و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا سخنگوی آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو كند، من از رسول خدا (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) بارها شنيدم كه می فرمود: «ملّتی كه حق ناتوانان را از زورمندان، بی اضطراب و بهانه ای باز نستاند، رستگار نخواهد شد» پس درشتی و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار كن و تنگ نظری و خود بزرگ بينی را از خود دور ساز تا خدا درهای رحمت خود را به روی تو بگشايد و تو را پاداش اطاعت ببخشايد، آنچه به مردم می بخشی بر تو گوارا باشد، و اگر چيزی را از كسی باز ميداری با مهربانی و پوزش خواهی همراه باشد. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
🔴 هشدار از آزمایش های الهی 💠 چه بسا كسی كه با نعمتهایی که به او رسيده، به دام افتد و با پرده پوشی گناه فريب خورد و با ستايش شدن آزمايش گردد و خدا هيچ كس را همانند مهلت دادن نيازمود. 📒 ، حکمت ۱۱۶
🌹سهم : نامه ۵۳ ، بند ۹ تا ۱۰ ┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄ 📜 : نامه به مالک اشتر 9⃣ اخلاق اختصاصی رهبری 🔻بخشی از كارها به گونه ای است كه خود بايد انجام دهی، مانند پاسخ دادن به كارگزاران دولتی، در آنجا كه منشيان تو از پاسخ دادن به آنها درمانده اند و ديگر بر آوردن نياز مردم در همان روزی كه به تو عرضه می دارند و يارانت در رفع نياز آنان ناتوانند، كار هر روز را در همان روز انجام ده زيرا هر روزی كاری مخصوص به خود دارد. نيكوترين وقتها و بهترين ساعات شب و روزت را برای خود و خدای خود انتخاب كن، اگر چه همه وقت برای خداست، اگر نيّت درست و رعيّت در آسايش قرار داشته باشد. از كارهایی كه به خدا اختصاص دارد و بايد با اخلاص انجام دهی، انجام واجباتی است كه ويژه پروردگار است، پس در بخشی از شب و روز وجود خود را به پرستش خدا اختصاص ده و آنچه تو را به خدا نزديك می كند بی عيب و نقصانی انجام ده، اگر چه دچار خستگی جسم شوی. هنگامی كه نماز به جماعت می خوانی نه با طولانی كردن نماز مردم را بِپراكن و نه آن كه آن را تباه سازی، زيرا در ميان مردم بيمار يا صاحب حاجتی وجود دارد. آنگاه كه پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم ) مرا به يمن می فرستاد از او پرسيدم با مردم چگونه نماز بخوانم فرمود: «در حد توان ناتوانان نماز بگذار و بر مؤمنان مهربان باش» هيچ گاه خود را فراوان از مردم پنهان مدار، كه پنهان بودن رهبران نمونه ای از تنگ نظری و كم اطّلاعی در امور جامعه می باشد. نهان شدن از رعيّت زمامداران را از دانستن آنچه بر آنان پوشيده است باز می دارد، پس كار بزرگ اندك و كار اندك بزرگ جلوه می كند، زيبا زشت و زشت زيبا می نمايد و باطل به لباس حق در آيد. همانا زمامدار آنچه را كه مردم از او پوشيده دارند نمی داند و حق را نيز نشانه ای نباشد تا با آن راست از دروغ شناخته شود و تو به هر حال يكی از آن دو نفر می باشی: يا خود را برای جانبازی در راه حق آماده كرده ای كه در اين حال نسبت به حقّ واجبی كه بايد بپردازی يا كار نيكی كه بايد انجام دهی ترسی نداری، پس چرا خود را پنهان ميداری و يا مردی بخيل و تنگ نظری كه در اين صورت نيز مردم چون تو را بنگرند مأيوس شده از درخواست كردن باز مانند. با اينكه بسياری از نيازمندی های مردم رنجی برای تو نخواهد داشت كه شكايت از ستم دارند يا خواستار عدالتند، يا در خريد و فروش خواهان انصافند. 0⃣1⃣ اخلاق رهبری با خويشاوندان 🔻همانا زمامداران را خواص و نزديكانی است كه خود خواه و چپاولگرند و در معاملات انصاف ندارند، ريشه ستمكاريشان را با بريدن اسباب آن بخشكان و به هيچ كدام از اطرافيان و خويشاوندانت زمينی را واگذار مكن و به گونه ای با آنان رفتار كن كه قرار دادی به سودشان منعقد نگردد كه به مردم زيان رساند، مانند آبياری مزارع يا زراعت مشترك، كه هزينه های آن را بر ديگران تحميل كنند، در آن صورت سودش برای آنان و عيب و ننگش در دنيا و آخرت برای تو خواهد ماند. حق را به صاحب حق هر كس كه باشد، نزديك يا دور بپرداز و در اين كار شكيبا باش و اين شكيبایی را به حساب خدا بگذار، گر چه اجرای حق مشكلاتی برای نزديكانت فراهم آورد، تحمّل سنگينی آن را به ياد قيامت بر خود هموار ساز. و هر گاه رعيّت بر تو بد گمان گردد، عذر خويش را آشكارا با آنان در ميان بگذار و با اين كار از بدگمانی نجاتشان ده كه اين كار رياضتی برای خود سازی تو و مهربانی كردن نسبت به رعيّت است و اين پوزش خواهی تو آنان را به حق وامی دارد. ┄━━•●❥❈🌿🌹🌿❈❥●━━┄
موضوع : امام شناسی در نهج البلاغه(۱۰) 🌹 معرفی عترت پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و امامان راستين (علیهم السلام) 💠 مردم کجا می رويد؟ چرا از حق منحرف میشويد؟ پرچمهای حق برافراشته و نشانه های آن آشکار است، با اينکه چراغهای هدايت روشنگر راهند چون گمراهان به کجا می رويد؟ چرا سرگردانيد؟ در حالیکه عترت پيامبرتان در ميان شماست. آنها زمامداران حق و يقينند؛ پيشوايان دين و زبانهای راستی و راستگويانند پس بايد در بهترين منازل قرآن جايشان دهيد و همانند شتران تشنه که به سوی آب شتابانند به سویشان هجوم ببريد. ای مردم اين حقيقت را از خاتم پيامبران بياموزيد که فرمود: «هر که از ما می ميرد در حقيقت نمرده است و چيزی از ما کهنه نمی شود». 📜 ، خطبه ۸۷ ، بند ۳ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌹سهم : نامه ۵۳ ، بند ۱۱ تا بخش دوم از بند ۱۲ ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به مالک اشتر 1⃣1⃣ روش برخورد با دشمن ♦️هرگز پيشنهاد صلح از طرف دشمن را كه خشنودی خدا در آن است رد مكن كه آسايش رزمندگان و آرامش فكری تو و امنيّت كشور در صلح تأمين می گردد. لكن زنهار زنهار از دشمن خود پس از آشتی كردن، زيرا گاهی دشمن نزديك می شود تا غافلگير كند، پس دور انديش باش و خوشبينی خود را متّهم كن. حال اگر پيمانی بين تو و دشمن منعقد گرديد، يا در پناه خود او را امان دادی به عهد خويش وفا دار باش و بر آنچه بر عهده گرفتی امانت دار باش و جان خود را سپر پيمان خود گردان، زيرا هيچ يك از واجبات الهی همانند وفای به عهد نيست. كه همه مردم جهان با تمام اختلافاتی كه در افكار و تمايلات دارند، در آن اتّفاق نظر داشته باشند. تا آنجا كه مشركين زمان جاهليّت به عهد و پيمانی كه با مسلمانان داشتند وفادار بودند، زيرا كه آينده ناگوار پيمان شكنی را آزمودند. پس هرگز پيمان شكن مباش و در عهد خود خيانت مكن و دشمن را فريب مده، زيرا كسی جز نادان بدكار بر خدا گستاخی روا نمی دارد، خداوند عهد و پيمانی كه با نام او شكل می گيرد با رحمت خود مايه آسايش بندگان و پناهگاه امنی برای پناه آورندگان قرار داده است، تا همگان به حريم أمن آن روی بياورند. پس فساد، خيانت، فريب، در عهد و پيمان راه ندارد. مبادا قراردادی را امضاء كنی كه در آن برای دغلكاری و فريب راه هایی وجود دارد و پس از محكم كاری و دقّت در قرار داد نامه، دست از بهانه جویی بردار مبادا مشكلات پيمانی كه بر عهده ات قرار گرفته و خدا آن را بر گردنت نهاده تو را به پيمان شكنی وا دارد، زيرا شكيبایی تو در مشكلات پيمانها كه اميد پيروزی در آينده را به همراه دارد، بهتر از پيمان شكنی است كه از كيفر آن می ترسی و در دنيا و آخرت نميتوانی پاسخ گوی پيمان شكنی باشی. 2⃣1⃣ هشدارها 🔹اوّل- هشدار از ریختن خون ناحق ♦️از خونريزی بپرهيز و از خون ناحق پروا كن، كه هيچ چيز همانند خون ناحق كيفر الهی را نزديك و مجازات را بزرگ نمی كند و نابودی نعمتها را سرعت نمی بخشد و زوال حكومت را نزديك نمی گرداند و روز قيامت خدای سبحان قبل از رسيدگی اعمال بندگان، نسبت به خونهای ناحق ريخته شده داوری خواهد كرد، پس با ريختن خونی حرام، حكومت خود را تقويت مكن. زيرا خون ناحق، پايه های حكومت را سست و پست می كند و بنياد آن را بر كنده به ديگری منتقل می سازد و تو نه در نزد من و نه در پيشگاه خداوند، عذری در خون ناحق نخواهی داشت چرا كه كيفر آن قصاص است و از آن گريزی نيست. اگر به خطا خون كسی ريختی يا تازيانه يا شمشير يا دستت دچار تند روی شد- كه گاه مشتی سبب كشتن كسی می گردد، چه رسد به بيش از آن- مبادا غرور قدرت تو را از پرداخت خونبها به بازماندگان مقتول باز دارد. 🔹دوّم- هشدار از خود پسندی ♦️مبادا هرگز دچار خود پسندی گردی و به خوبی های خود اطمينان كنی و ستايش را دوست داشته باشی، كه اينها همه از بهترين فرصتهای شيطان برای هجوم آوردن به توست و كردار نيك نيكوكاران را نابود سازد. ┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🔴 فریب دنیا 💠 مبادا آنچه مردم دنیا را فریفت شما را بفریبد که دنیا (دامی است مانند)سایه ای گسترده و کوتاه که تا سرانجامی روشن و معین (یعنی مرگ آدمیان را رها نمی کند. 📒 ، خطبه ۸۹ ، بند ۲
🌹سهم : نامه ۵۳ بخش سوم بند ۱۲ تا آخر نامه ۵۳ ┄━━•●❥❈🌿🌸🌿❈❥●━━┄ 📜 : نامه به مالک اشتر 2⃣1⃣ هشدارها 🔹سوّم- هشدار از منّت گذاری 🔻مبادا هرگز با خدمتهایی كه انجام دادی بر مردم منّت گذاری ، يا آنچه را انجام داده ای بزرگ بشماری، يا مردم را وعده ای داده سپس خلف وعده نمایی، منّت نهادن پاداش نيكوكاری را از بين می برد و كاری را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش گرداند و خلاف وعده عمل كردن خشم خدا و مردم را بر می انگيزاند كه خدای بزرگ فرمود: «دشمنی بزرگ نزد خدا آن كه بگوييد و عمل نكنيد» 🔹چهارم- هشدار از شتابزدگی ♦️مبادا هرگز در كاری كه وقت آن فرا نرسيده شتاب كنی يا كاری كه وقت آن رسيده سستی ورزی و يا در چيزی كه (حقيقت آن) روشن نيست ستيزه جویی نمایی و يا در كارهای واضح و آشكار كوتاهی كنی تلاش كن تا هر كاری را در جای خود و در زمان مخصوص به خود انجام دهی. 🔹پنجم- هشدار از امتياز خواهی 🔻مبادا هرگز در آنچه كه با مردم مساوی هستی امتيازی خواهی از اموری كه بر همه روشن است، غفلت كنی زيرا به هر حال نسبت به آن در برابر مردم مسؤولی و به زودی پرده از كارها يك سو رود و انتقام ستمديده را از تو باز می گيرند. باد غرورت، جوشش خشمت، تجاوز دستت، تندی زبانت را در اختيار خود گير و با پرهيز از شتابزدگی و فرو خوردن خشم خود را آرامش ده تا خشم فرو نشيند و اختيار نفس در دست تو باشد. و تو بر نفس مسلّط نخواهی شد مگر با ياد فراوان قيامت و بازگشت به سوی خدا. آنچه بر تو لازم است آن كه حكومتهای دادگستر پيشين، سنّتهای با ارزش گذشتگان، روشهای پسنديده رفتگان و آثار پيامبر (صلّی اللّه عليه و آله و سلّم) و واجباتی كه در كتاب خداست را همواره به ياد آوری و به آنچه ما عمل كرده ايم پيروی كنی و برای پيروی از فرامين اين عهد نامه ای كه برای تو نوشته ام و با آن حجّت را بر تو تمام كرده ام تلاش كن، زيرا اگر نفس سركشی كرد و بر تو چيره شد عذری نزد من نداشته باشی. از خداوند بزرگ، با رحمت گسترده و قدرت برترش در انجام تمام خواسته ها درخواست می كنيم كه به آنچه موجب خشنودی اوست ما و تو را موفّق فرمايد، كه نزد او و خلق او دارای عذری روشن باشيم، برخوردار از ستايش بندگان، يادگار نيك در شهرها، رسيدن به همه نعمتها و كرامتها بوده و اينكه پايان عمر من و تو را به شهادت و رستگاری ختم فرمايد كه همانا ما به سوی او باز می گرديم. با درود به پيامبر اسلام( صلّی اللّه عليه و آله و سلّم ) و اهل بيت پاكيزه و پاك او، درودی فراوان و پيوسته. با درود. ┄━━•●❥❈🌿🌸🌿❈❥●━━┄
کریمی: سهم : از نامه ۵۲ تا نامه ۵۱ ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ 📜 : نامه به فرمانداران شهرها درباره وقت نماز 🔹 وقت های نماز پنجگانه 🔻پس از ياد خدا و درود، نماز ظهر را با مردم وقتی بخوانيد كه آفتاب به طرف مغرب رفته، سايه آن به اندازه ديوار آغلِ بز گسترده شود و نماز عصر را با مردم هنگامی بخوانيد كه خورشيد سفيد و جلوه دارد، و پاره ای از روز مانده كه تا غروب می توان دو فرسخ راه را پيمود و نماز مغرب را با مردم زمانی بخوانيد كه روزه دار افطار و حاجی از عرفات به سوی منی كوچ می كند و نماز عشاء را با مردم وقتی بخوانيد كه شفق پنهان می گردد و يك سوم از شب بگذرد و نماز صبح را با مردم هنگامی بخوانيد كه شخص چهره همراه خويش را بشناسد و در نماز جماعت در حد ناتوان آنان نماز بگذاريد و فتنه گر مباشيد. ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ 📜 : نامه به مأموران ماليات 🔹اخلاق اجتماعی كارگزاران اقتصادی 🔻 از بنده خدا علی اميرمؤمنان به كارگزاران جمع آوری ماليات. پس از ياد خدا و درود، همانا كسی که از روز قيامت نترسد، زاد و توشه ای از پيش نخواهد فرستاد. بدانيد مسؤوليتی را كه به عهده گرفته ايد اندك اما پاداش آن فراوان است، اگر برای آنچه كه خدا نهی كرد(مانند ستمكاری و دشمنی) كيفری نبود، برای رسيدن به پاداش در ترك آن نيز عذری وجود نداشت، در روابط خود با مردم انصاف داشته باشيد و در برآوردن نيازهايشان شكيبا باشيد همانا شما خزانه داران مردم و نمايندگان ملت و سفيران پيشوايان هستيد، هرگز كسی را از نيازمندی او باز نداريد و از خواسته های مشروعش محروم نسازيد و برای گرفتن ماليات از مردم، لباسهای تابستانی يا زمستانی و مركب سواری و برده كاری او را نفروشيد و برای گرفتن درهمی، كسی را با تازيانه نزنيد و به مال كسی که نمازگزار باشد يا غير مسلمانی كه در پناه اسلام است دست درازی نكنيد، جز اسب يا اسلحه ای كه برای تجاوز به مسلمانها بكار گرفته می شود، زيرا برای مسلمان جايز نيست آنها را در اختيار دشمنان اسلام بگذارد، تا نيرومندتر از سپاه اسلام گردند. از پند دادن به نفس خويش هيچ گونه كوتاهی نداشته و از خوش رفتاری با سپاهيان و كمك به رعايا و تقويت دين خدا غفلت نكنيد و از آنچه در راه خدا بر شما واجب است انجام دهيد همانا خدای سبحان از ما و شما خواسته است كه در شكرگزاری كوشا بوده و با تمام قدرت او را ياری كنيم (و نيرویی جز از جانب خدا نيست.) ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄