📚 #تو_شهید_نمیشوی
قسمت هفتم🌱
| معنویت؛به همین سادگی |
محمودرضا از مریدان مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالحسن مولانا رضوان الله علیه بود.
مرحوم آیت الله مولانا ظهرها در مسجد «استاد شاگرد» در خیابانِ فردوسیِ تبریز اقامه ی نماز می کرد.
من ایامی که در دبیرستان ابوذر در خیابان تربیت درس می خواندم،به خاطر نزدیک بودن مدرسه به این مسجد،ظهرها گاهی میرفتم و نماز را به ایشان اقتدا می کردم.
ایشان خیلی بزرگوار بودند و با افتادگی و حُسنِ خُلقِ فوق العاده ای با جوان ها برخورد می کردند.
معمولاً بعد از نمازشان حلقه ای از جوان ها دور ایشان تشکیل می شد و تا چند ساعت ایشان را رها نمی کردند .
در معنویات مقاماتی داشتند و البته کمتر کسی ایشان را در تبریز از این بُعد می شناخت.
من نمی دانستم محمودرضا هم در نمازِ ایشان حاضر میشود.
اوایل دوره ی دانشجویی من ،با اواخر دوره ی دبیرستان محمودرضا هم زمان بود.
بعد از دانشگاه، من دیگر توفیق درک محضر آیت الله مولانا را به جز یکی دو بار در دیدارهایی که در عید غدیر منزلشان مُشَرَّف شده بودم، نداشتم.
محمودرضا در دو سال آخر دبیرستان ظهرها بعد از مدرسه،مسیر دبیرستان فردوسی تا مسجد استاد شاگرد را پیاده طی می کرد و در نماز ایشان حاضر می شد.
من از این قضیه بی اطلاع بودم تا اینکه یک روز فهمیدم و به محمودرضا گفتم:(شنیده ام می روی نماز آقای مولانا.)
اول جا خورد،بعد گفت:( آره،خیلی آدم خوش مرامی است!)
گفتم:(از فرمایشاتش استفاده هم میکنی؟)
گفت:(بله.)
گفتم:(از چیزهایی که شنیده ای یکی دو تا بگو ما هم استفاده کنیم.)
گفت :(دیروز بعد از نماز با احتیاط و رعایت ادب رفتم جلو و سلام کردم و گفتم اگر می شود نصیحتی بفرمایید.)
ایشان چندلحظه سرشان را انداختند پایین، بعد توی صورت من نگاه کردند و گفتند:(حال شماخوب است؟!)
محمودرضا این را گفت و زد زیر خنده و دیگر نگذاشت بحث آیت الله مولانا را ادامه بدهم.
آن روز مرا پیچاند.
بعداً دوباره یقه اش را گرفتم و خواستم اگر سوالی پرسیده و جوابی شنیده بگوید تا من هم استفاده کنم.
گفت:(آن روز از ایشان درباره ی عرفان سوال کردم و ایشان هم فرمودند همین روایت هایی که شیخ طوسی و دیگران از اهل بیت عَلَیهِ السَّلام نقل کرده اند عرفان است.)
محمودرضا تا آخر همین بود.
هیچ وقت،حتی یک بار هم نشد که تظاهری بکند یا قیافه ی آدم های معنوی را به خودش بگیرد!
من تا آخر حیات ظاهری محمودرضا چیزی از او ندیدم که بخواهد معنویتش را به رُخ بکشد.
📚 #تو_شهید_نمیشوی
قسمت هشتم🌱
| از مایکل جردن تا شکیل اونیل |
یکی از علایق محمود رضا در ایام جوانی تعقیب مسابقات لیگ بسکتبال آمریکا«ان بی ای»بود. یادم هست که جمعه ها صبح مسابقات لیگ حرفه ای از شبکه یک پخش میشد محمود رضا همیشه قید خواب اول صبح را می زد و می نشست پای تماشای بسکتبال، اطلاعاتش هم درباره لیگ بسکتبال آمریکا خوب بود و اخبار آن را علاوه بر تلویزیون گاهی از طریق نشریه های ورزشی هم دنبال می کرد عکس مسابقه ها را از نشریه های ورزشی می برید و جدا میکرد مدتی هم پوستری از مایکل جردن به دیوار اتاقش بود. از اسامی بازیکنان و مربیان بگیر تا جدول لیگ همه را میدانست و درباره شان حرف میزد، یک روز جمعه باهم نشسته بودیم و اگر اشتباه نکنم داشتیم مسابقه تیم اورلاندو مجیک را که تیم محبوب محمود رضا بود تماشا میکردیم محمود رضا به شکیل اونیل بازیکن سیاه پوست مسلمان این تیم علاقه داشت و طبق معمول شروع کرد به تعریف و تمجید از او و تکنیک بازی کردنش و از این حرف ها من وسط حرفش گفتم به مایکل جردن نمیرسه گفت؛ نه این فرق داردگفتم؛ چه فرقی می کند، گفت شکیل اونیل هر هفته نماز جمعه می رود، بعد گفت یک بار هم روز جمعه مسابقه داشته و هر چه مربیان تیم به او اصرار می کنند که آن روز نماز جمعه نرود نمی پذیرد دست آخر مجبور می شوند چند نفر را همراه او بفرستند که به محض تمام شدن نماز شکیل اونیل را سوار کنند و بیاورند تا به مسابقه برسد، محمود رضا آن روز به من ثابت کرد که شکیل اونیل از مایکل جردن بهتر است چون نماز جمعه اش ترک نمی شود.
قسمت هفتم و هشتم کتاب آقا محمودرضا تقدیم نگاه های پاکتون:)))
(چون یک روز یک قسمت کتاب ارسال نشد امروز دو قسمت در کانال بارگذاری شد)
2.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🖤🖇•
در هر چه دیده ام تو پدیدار بوده اے...♥️
اے کم نموده رخ، که چه بسیار بوده اے :)🕊
#کانال_رسمی_شهید_امیر_سلیمانی
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مـــــادره دیگہ...🙂💔
طاقت نداره دلش پر می زنه واسه شنیدن صدای همون جوونی که همه زندگیش بود😭
#شهیدامیرسلیمانے
#پیشنهاددانلود
870.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ همسر شهید حججی : ما همسران شهدا به خاطر زخم زبان های مردم هر روز شهید میشویم😭😭😭
#شهید_حججی
🌿🍃🌿🍃🌿
كربلايی حسين طاهریهفتگی 10 اردیبهشت98 - زمینه - یه روز و روزگاری 1.mp3
زمان:
حجم:
25.5M
🎼روزۍ روزگارۍ
[روۍدیوارقلبمدارۍیهـیادگارۍ]
کربلایی حسین طاهرۍ
چھ ڪردھ اے تو با دلم ڪھ نبض من صداے توستـــ❤️🌱