eitaa logo
شهید‌مدافع‌وطن‌امیر‌سلیمانی
222 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
149 فایل
شهید‌امیر‌سلیمانی متولد:۱۳۷۸/۸/۲ تاریخ شهادت:۱۳۹۹/۲/۳ محل تولد:ارومیه محل‌شهادت:مرز‌ارومیه وضعیت‌تاهل:مجرد زیر‌نظر‌مــادر‌بزرگـوار‌شہید🙂🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌رب‌الشهدا
💛•• چِراوَقتےدُکتُرامیگَن‌ اُمیدتون‌بِھ‌خدا‌باشہ‌هَمہ‌نااُمید‌میشَن؟! مَگہ‌خدا‌اُمیدِهَمہ‌مانیست؟ اَصن‌مَگہ‌اُمیدۍبالاتراَز‌خُداهَست:)؟! اَندازِه‌سَطح‌ِتَفکرمون‌جَواب‌میگیریم!!
«♥️🖐🏻 » ♡أَلسَّلامُ‌عَلَیکَ‌یاعَلۍاِبنِ‌موسَۍأَلࢪّضآ♡ ♥️¦↫ 🖐🏻¦↫
3.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می‌شــود نیمــه‌شبی گوشــه‌ی بین‌الحرمیــن من فقط اشڪ بریزم تو تماشـا بڪنی..؟!
‌میاندارتوبودم‌کل‌ایام‌جوانی‌را یقینم‌بودمی‌بینی؛همین‌گوشه‌کناری‌تو..
📚 قسمت سیزدهم🌱 | مقاومت به اعتبارِ یا زهرا عَلَیهَا السّلام | تعریف می کرد در دوره ی دانشکده،یک بار یکی از مقامات مهم حماس به جمع آنها آمده بود. می‌گفت آمد سخنرانی کرد. وقتی صحبت از پیروزی حزب الله لبنان در جنگ‌ ۳۳ روزه شد گفت:(ما هم سال ها در برابر اسرائیل مقاومت کرده‌ایم،اما ما این پیروزی ای را که حزب‌الله در جنگ ۳۳ روزه به دست آورد، هیچ وقت نتوانسته ایم به دست بیاوریم. اگر دنبال رمز پیروزی حزب الله و علت موفق نشدن ما هستید،رمزش این است که آنها یازهرا عَلَیهَا السَّلام دارند و ما نداریم.) محمودرضا از قول این شخص در آن جلسه حرف جالب دیگری هم نقل کرد. گفته بود اگر رزمندگان مقاومت،علیه صهیونیست ها عملیات استشهادی انجام می دهند،این روش را از عملیات شهادت طلبانه ی شهید حسین فهمیده در ایران الگوبرداری کرده اند.
📚 قسمت چهاردهم🌱 | تو شهید نمی شوی | بعد از اینکه در سال ۱۳۸۲ به عضویت سپاه در آمد،از تبریز رفت. یکی از بهانه‌هایی که آن موقع برای برگشتن محمودرضا به تبریز وجود داشت،وصلتش با خانواده‌ای تبریزی و به تبعِ آن،انتقال کارش به تبریز بود. علی رغم اصرار های ما هیچ گاه به این کار تن نداد. در صحبت های مُفَصَّلی که آن اوایل باهم می کردیم معتقد بود برگشتنش به تبریز،مساوی با کوچک شدن مأموریتش است. چون از اول در فکر پیوستن به نهضت جهانی اسلام بود،بعد از اینکه این فرصت را به دست آورد،به کار با بسیجی های جهان اسلام افتخار می کرد. اصلاً این ترکیب «نهضت جهانیِ اسلام» را من از محمودرضا یاد گرفتم و آن را اولین بار از زبان او شنیدم. حاضر نبود آمدن به تبریز را با چنین فرصتی عوض کند.ماندن در تهران برایش به معنی ماندن در میانه ی میدان و برگشتن به تبریز، به معنی پشت میز نشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن،نیروی قدس را انتخاب کرده بود. یادم هست یک بار که خیلی سخت گرفتم و تا صبح با او بحث کردم،خیلی قاطع به من گفت:(من پشت میز بروم میمیرم!) بعد از اینکه در تهران تشکیل خانواده داد،در جوابِ برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند،گفته بود:(تو شهید نمی شوی!)
4.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اوقات خوش آن بود ڪه با دوست به سر رفت... باقے همه بے حاصلے و بے خبرے بود :) کلیپے از 🌷