eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.2هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
9.1هزار ویدیو
55 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
- داش‌ابـرام :))♥️✨!
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
- داش‌ابـرام :))♥️✨!
. وقتـے میبینۍ رفیقت ناراحتـھ ؛ حالـش‌ خوش نیس ، دلش گرفتہ . . بیخیـال نباش❗️- شھـید هادۍ . . . تو رفاقت کـم نمیزاشت🖇' 〈حواسـت بـھ رفیقـت باشـھ مشتـے🌿〉 .
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
#سلام‌بر‌ابراهیم‌۱📚 اما بيشــترين حضور آقا ابراهيم و ديگر شهدا را در حوادث سخت روزگار شاهد بوديم.
۱ 📚 أین تذهَبون ! در دوران دفاع مقدس با همسرم راهي جبهه شديم. شوهرم در گروه شهيد اندرزگو و من امدادگر بيمارستان گيالن غرب بودم. ابراهيم هــادي را اولين بار در آنجا ديدم. يکبار که پيکر چند شــهيد را به بيمارســتان آوردند، برادر هادي آمد و گفت: شــما خانمها جلو نيائيد! پيکر شهدا متلاشی شده و بايد آنها را شناسائي کنم. بعدها چند بار نواي ملکوتي ايشــان را شــنيدم. صداي بسيار زيبائي داشت. وقتي مشغول دعا ميشد، حال و هواي همه تغيير ميکرد. من ديده بودم که بسيجيها عاشق ابراهيم بودند و هميشه در اطراف او پر از نيروهاي رزمنده بود. تا اينکه در اواخر سال ۱۳٦۰ آنها به جنوب رفتند و من هم به تهران برگشتم. چند سال بعد داشتيم از خيابان ۱۷ شهريور عبور ميکرديم که يکباره تصوير آقاابراهيم را روي ديوار ديدم! من نميدانســتم که ايشــان شهيد و مفقود شده! از آن زمان، هر شــب جمعه به نيت ايشــان و ديگر شــهدا دو رکعت نماز ميخوانم.
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
#سلام‌بر‌ابراهیم۱ 📚 أین تذهَبون ! در دوران دفاع مقدس با همسرم راهي جبهه شديم. شوهرم در گروه شهيد ا
۱ 📚 تا اينکه در سال ۱۳۸۸ و در ايام ماجراي فتنه، يک شب اتفاق عجيبي افتاد. در عالم رويا ديدم که آقا ابراهيم با چهره اي بسيار نوراني و زيبا، روي يک تپه سر سبز ايستاده! پشت سر او هم درختاني زيبا قرار داشت. بعد متوجه شــدم که دو نفر از دوستان ايشان که آنها را هم ميشناختم، در پائين تپه مشغول دست و پا زدن در يک باتالق هستند! آنها ميخواســتند به جائي بروند، اما هرچه دســت و پا ميزدند بيشتر در باتالق فرو ميرفتنــد! ابراهيم رو به آنها کرد و فرياد زد و اين آيه را خواند: اَينَ تَذهَبون به کجا ميرويد ؟! اما آنها اعتنائي نکردند!روز بعد خيلي به اين ماجرا فکر کردم. اين خواب چه تعبيري داشت؟! پسرم از دانشــگاه به خانه آمد. بعد با خوشحالي به سمت من آمد و گفت: مادر، يک هديه برايت گرفته‌ام!
♥️✨شهید هادی و طلبگی
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
♥️✨شهید هادی و طلبگی
🕊 و ! سالهاي آخر، قبل از انقلاب بود. ابراهيم به جز رفتن به بازار مشغول فعاليت ديگري بود. تقريبًا کســي از آن خبر نداشــت. خودش هم چيزي نميگفت. اما كاملا رفتار واخالقش عوض شده بود. ابراهيم خيلي معنويتر شــده بود. صبحها يک پالســتيک مشكي دستش ميگرفت و به سمت بازار ميرفت. چند جلد کتاب داخل آن بود. يكروز با موتور از ســر خيابان رد ميشدم. ابراهيم را ديديم. پرسيدم: داش ابرام کجا ميري؟!گفت: ميرم بازار. ســوارش کردم، بين راه گفتم: چند وقته اين پلاســتيک رو دستت ميبينم چيه!؟ گفت: هيچي کتابه! بين راه، سر کوچه نائب السلطنه پياده شد. خداحافظي کرد و رفت. تعجب کردم، محل کار ابراهيم اينجا نبود. پس کجا رفت!؟ بــا كنجكاوي بــه دنبالش آمدم. تا اينکه رفت داخل يك مســجد، من هم دنبالش رفتم. بعد در کنار تعدادي جوان نشست و کتابش را باز کرد. فهميدم دروس حوزوي ميخوانه، از مسجد آمدم بيرون. از پيرمردي که رد ميشد سؤال کردم. ببخشيد، اسم اين مسجد چيه؟ جواب داد: حوزه حاج آقا مجتهدي با تعجب به اطراف نگاه کردم. فکر نميکردم ابراهيم طلبه شده باشه. آنجا روي ديوار حديثي از پيامبرﷺ نوشته شده بود: »آسمانها و زمين و فرشتگان، شب و روز براي سه دسته طلب آمرزش ميکنند: علماء ،کسانيکه به دنبال علم هستند و انسانهاي با سخاوت«. شب وقتي از زورخانه بيرون ميرفتم گفتم: داش ابرام حوزه ميري و به ما چيزي نميگي؟ يکدفعه باتعجب برگشــت و نگاهم کرد. فهميد دنبالش بودم. خيلي آهسته گفت: ِ آدم حيف عمرش رو فقط صرف خوردن و خوابيدن بکنه. من طلبه رسمي نيســتم. همينطوري براي اســتفاده ميرم، عصرها هم ميرم بازار ولي فعلا به کسي حرفي نزن. تــا زمان پيروزي انقــاب روال کاري ابراهيم به اين صــورت بود. پس از پيروزي انقالب آنقدر مشــغوليتهاي ابراهيم زياد شــد که ديگر به کارهاي قبلي نميرسيد.
2.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈تـو میتونی ســـربـاز ویـــژه حضرت باشی بشرطی که بخوای فقط کافیه بگی‌‌...
Γ‌💖⏳‌ꜛꜜ چه ها می‌کند این عـشـق! در فیضیہ که قدم می‌گذاری، با طلبہ‌هاۍ مختلفی مواجه خواهی شد، پیر، جوان، ایرانی، خارجی و خواهی دید که هرکس با نوع تفکرات و اهداف خود پا به عرصه طلبگی گذاشته است. اهدافی که در عین تفاوت‌های خود همه زیر یک پرچم قرار دارند: تبلیغ دین الله و خدمت به امام زمان . . .♥️'! • روز طـلـبـہ بہ همہ طلاب زحمت‌کش ڪشورم تبریڪ میگم✨:)))
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
Γ‌💖⏳‌ꜛꜜ چه ها می‌کند این عـشـق! در فیضیہ که قدم می‌گذاری، با طلبہ‌هاۍ مختلفی مواجه خواهی شد، پیر، جو
ان شاءالله در تمام عمرِ با عزتتون همینجور مثل یه طلبه واقعی تا همیشههه سربازی آقا امام زمان عج رو کنید 😍❤️🥺
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
سلام علیکم طاعات و عباداتتون مقبول درگاه حق‌ بریم برای روز بیست و چهارم چله دعای توسلمون🌷
سلام علیکم طاعات و عباداتتون مقبول درگاه حق‌ شرمنده دیروز به دلیل تبادلات شرایط گذاشتن دعای توسل در کانال فراهم نبود🙏 ان شاءالله بزرگواران خودشون دعای توسل رو قرائت کرده باشند،اگر هم نخوندید امروز دوبار قرائت بکنید...🕊 بریم برای روز بیست و ششم چله دعای توسلمون🌷
زمان: حجم: 2.11M
ـ♥️🌿..." به نیابت از امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف 💚 هدیه به روح پاک ومقدس حضرت فاطمه الزهرا سلام‌الله‌علیها❤️🍂 ⇆◁❚❚▷↻ ❥︎|الــھــم‌عجل‌الولیک‌الــفــر‌ج