فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷دو زن بر سر راه دو رییسجمهور
یکی در لسآنجلس در مسیر عبور خودروی جوبایدن ! و دیگری در چهارمحال و بختیاری در مسیر عبور خودروی سیدابراهیم رئیسی
#شهیدجمهور
نماز توبه
یکشنبه های ماه ذیالقعده
در روز یکشنبه ماه ذی القعده غسل (با نیت توبه) انجام و وضو گرفته شود.
سپس چهار رکعت نماز (دو نماز دورکعتی) با نیت نماز توبه یکشنبه ماه ذی القعده خوانده می شود.
در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه توحید و یک مرتبه سوره ناس و فلق، خوانده شود. بعد از سلام نماز دوم، هفتاد مرتبه استغفار و در انتها ذکر "لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" بیان شود. و در انتها گفته میشود:
یَا عَزِیزُ یَا غَفَّار اِغفِرلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ المُؤمِنیِنَ وَ المُؤمِنَات، فَاِنَّهُ لاَ یَغفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنت
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️امیرالمومنین درباره منتظران ظهور میفرمایند:
🔸خوشا به حال آنها بخاطر صبرشان بر دینداری در عصر غیبت. آه که چقدر مشتاقم آنها را هنگام حکومتشان ببینم!
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص ۳۳۵
۲۳ روز تا عید همعهدی (غدیر)💐
✋نشر دهیم
#به_عشق_امامزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار برای اولین بار / دعایی که مستجاب شد؛
🔹 مکالمه تلفنی مرحوم آیتالله ناصری با#شهید_جمهور
آیتالله#رئیسی
﷽
💎دَحْـوَٱلْـاَرْضْ
⎚نسیم رحمت الهی
✍🏼فرصتهای ویژه معنوی در زندگی بشر، نعمتهای مغتنمی هستند که جسم و روح انسان را نوازش داده و موجبات شادمانی و آرامش بشریت دردنیا و آخرت میشوند
چنانچه
🕋رسول خدا صلىاللّهعلیهوآله فرمودند:
💥 اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی ایامِ دَهْرِکُمْ نََفَحاتٌ فَتَعَرَّضُوا لَها همانا در طول زندگی شما، نسیمهای رحمتی از سوی پروردگارتان میوزد؛ پس به هوش باشید تا خود را در معرض آنها قراردهید.
📚کافی، ج٣، ص٢١٢
⎚⎚⎚
♦️بیشک یکی از این نسیمهای رحمت الهی در طول سال، شب و روز دحوالارض است که برای اهل مراقبت اهمیت ویژهای داشته و دارد
🔹ولی متأسفانه کمتر مورد توجه عامه مردم قرار گرفته و بسیاری از مؤمنین به دلیل عدم آگاهی و شناخت لازم نسبت به این هدیه بزرگ الهی، خود را از این فرصت طلایی محروم مینمایند
✍🏼 دَحْـوَٱلْـاَرْضْ
✨زمانی است که خداوند به جهان خاکی، حیات بخشیده و زمین را از زیر کعبه گسترانیده و پس از آنکه تمام سطح کره زمین به مدت طولانی در زیر آب فرو رفته بود، حضرت حق، اراده نمود تا کره زمین را برای زندگی انسان و سایر موجودات مهیا نماید
🌏از این رو، بخشهایی از زمین
شروع به خشک شدن نمود تا کمکم به شکل امروزین درآمد و طبق روایات اسلامی، اولین نقطهای که از زیر آب سر برآورد
🕋مکان کعبه و بیتاللّه الحرام بود که
📖آیه ٣٠سوره نازعات
«وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا»
رابه همین واقعه تفسیر نمودهاند
و
همچنین بر همین اساس
🕋 شهر مكه را
❮❮ اُمُّ الْقُرا ❯❯
يعنی
مادر همه آبادیها دانستهاند
📚 وسایل الشیعه، ج٨،ص١٨٢
📚 مفاتیح الجنان/اعمال ذیالقعده
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب ۲۵ ذی القعده (امشب) شبی است
که هر کسی درِ خانه خدا برود محروم بر
نمیگردد ...😇
🎙آیت الله ناصری ره
#امام_زمان
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
- عاشق اگر باشی
شهید میشوی . . .
عاشقتر اگر ؛ گمنام:)!
#یادشهداباصلوات
#امام_زمان
حتما اسم دحوالارض رو زیاد شنیدید
اصلا دحوالارض چیه‼️
به ۲۵ ماه ذی القعده دحوالارض میگند
قبلاها کره زمین کلا ازآب بوده وهیچ
خشکی نبوده و روز ۲۵ذی القعده یک
بخش هایی از زمین شروع به خشک
شدن میکنه
وطبق روایات، اولین نقطهای که از زیر آب
بیرون میاد کعبه و بیت الله الحرام بوده
و داخل قرآن کریم و احادیث هم به روز
دحوالارض (یعنی گسترش زمین) اشاره
شده است.
💞 #عاشقانه_دو_مدافع
📚 #قسمت_سی_و_پنجم
_غرق در افکارم بودم که یدفعه
بابا وارد اتاق شد
بہ احترامش بلند شدم
إ اسماء بابا هنوز آماده نشدے؟
از بابا خجالت میکشیدیم سرمو انداختم پاییـݧ و گفتم_الاݧ آماده میشم
باشہ حالا بیا بشیـݧ کارت دارم
_چشم
اسماء جاݧ بابا اگہ تا الاݧ نیومدم پیشت و درمورد انتخابے کردے نظرے بدم یا باهات حرف بزنم واسہ ایـݧ بود کہ اطمیناݧ داشتم دخترے کہ مـݧ تربیت کردم عاقلانہ تصمیم میگره و خوانوادشو روسفید میکنہ.
_الاݧ میخوام بهت بگم بابا مـݧ تا آخر پشتتم اصلا نگراݧ نباش
مامانتم همینطور
دستمو گرفت و گفت:
چقد زود بزرگ شدے بابا
_بغضم گرفت و بغلش کردم و زدم زیر گریہ نمیدونم اشک شوق بود یا اشک غم
اشکامو پاک کرد و گفت إ اسماء مـݧ فکر کردم بزرگ شدے دارے مث بچہ ها گریہ میکنے؟
_پاشو پاشو آماده شو الاݧ از راه میرسـ...
کمدمو باز کردم یہ مانتوے سفید با روسرے گل بهے کہ مامان بزرگ از مکہ آورده بودو سر کردم
_با یہ چادر سفید با گلهاے ریز صورتے
زنگ خونہ بہ صدا در اومد از پنجره بیرونو نگاه کردم
علے با ماماݧ و باباش و خواهرش جلوے در وایساده بودݧ
یہ کت و شلوار مشکی با یہ پیرهن سفید تنش بود
_یہ دستہ گل یاس بزرگ هم دستش بود
سرشو آورد بالا و بہ سمت پنجره نگاه کرد سریع پرده رو انداختم و اومدم اینور
صداے یا اللہ هاے آقایوݧ و میشنیدم
_استرس داشتم نمیتونستم از اتاق برم بیروݧ
ماماݧ همراه با ماماݧ بزرگ اومدݧ تو اتاق
مامان بزرگ بغلم کردو برام "لا حول ولاقوه الاباللہ" میخوند
_ماماݧ هم دستمو گرفت و فشرد و با چشماش تحسیـنم میکرد
وارد حال شدم و سلام دادم.
علے زیر زیرکے نگاهم میکرد
_از استرس عرق کرده بودو پاهاشو تکوݧ میداد
مادرش و خواهرش بلند شدند اومدند سمتم و بغلم کردند
پدرش هم با لبخند نگاهم میکرد
_بزرگتر ها مشغول تعییـݧ مهریہ و مراسم بودند
مهریہ مـݧ همونطور کہ قبلا بہ مادرم گفتہ بودم یک جلد قرآن چندشاخہ نبات و ۱۴سکہ بهار آزادے بود
سفر کربلا و مکہ هم بہ خواست خوانواده ے علے جزو مهریم شد
_همہ چے خیلے خوب پیش رفت و قرار شد فردا خطبہ ے محرمیت خونده بشہ تا اینکہ بعدا مراسم عقد رو تعییـݧ کنــ.
بعد از رفتنشوݧ هر کسے مشغول نظر دادݧ راجب علے و خوانوادش شد
بے توجہ بہ حرفهاے دیگراݧ دست گل و برداشتم گذاشتم تو اتاقم
_مث همیشہ اتاق پر شد از بوے گل یاس شد
احساس آرامش خاصے داشتم .
ساعت ۸ و نیم صبح بود مامانینا آماده جلوے در منتظر مـݧ بودݧ تا بریم محضر
چادرم و سر کردم و رفتم جلوے در
اردلاݧ در حال غر زدݧ بود:
اسماء بدو دیگہ دیر شد الاݧ میوفتیم تو ترافیک
دستشو گرفتم کشوندمش سمت ماشیـݧ و گفتم:ایشالا قسمت شما
خندید و گفت :ایشالا ایشالاـ
_علے جلوے محضر منتظر وایساده بود...
✍ ادامه دارد ...