eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.2هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
9.8هزار ویدیو
61 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
3.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزی برای تحویل یک امانتی به شهر”تبنین” رفته بودیم. در راه برگشت، صدای اذان آمد. احمد گفت:( کجا نگه میداری تا نماز بخوانیم؟ گفتم:( ۲۰دقیقه ی دیگر به شهر میرسیم و همانجا نماز میخوانیم). از حرفم خوشش نیامد و نگاه معناداری به من کرد و گفت: من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه دیگر زنده باشم! و نمیخواهم خدارا درحالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم. دوست دارم نمازم با نماز امام زمان و در همان وقت به سوی خدا برود..♥️! 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زبان حال همه بچه های شهدا: بابای شهیدم: بوسیدنت که هیچ بغل کردنت که هیچ حتی تو را نشد که دل سیر بو کنم...
🇮🇷 طهرانی‌مقدم شهید شد حاجی‌زاده علمدار شد. سردار حاجی‌زاده شهید شد سردار موسوی علمدار شد. این راه تا انقلاب امام زمان (عج) ادامه دارد...
🔹خانواده شهید مادر شهید و پدر شهید از پسرشون که میگفتند: هر شب قرآن رو می خوند، خیلی تاکید بر نمازخواندن داشت. همیشه تاکید می کرد هرچی میخواهید از نماز اول وقت بخواهید. 🔹در دوران مدرسه شاگرد نمونه بود. در دانشگاه رشته برق خواند. بعد وارد سپاه شد. بین خانواده و دوستان و همکاران به تمیزی و شیک پوش و مرتب بودن و خوش تیپ مشهور بود. 🔹  بیست و پنجم شهریورماه ، جشن عروسیش بود، همه کارهای عروسی را انجام داده بود. فقط مانده بود تهیه منزل تا جهاز عروسش را بچینند که به شهادت میرسد. 🌸 هدیه به روح پاکش صلوات « در دفاع از میهن در تجاوز رژیم غاصب، در تاریخ یکم تیرماه به شهادت رسید.»
Ali Faniزیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
زمان: حجم: 28.44M
🕊 روز بیستم از چله زیارت عاشورا 🔹به نیابت از شهید محمد علی بنی اسدی 💠به نیت سلامتی و تعجیل فرج امام زمان عج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 رهبر انقلاب صبح امروز: همه بدانند خدای متعال نصرت را برای ملّت ایران تضمین کرده است 🔹️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، صبح امروز در دیدار مسئولان قوه قضائیه: همه بدانند که خدای متعال نصرت را برای ملّت ایران در ذیل نظام اسلامی و زیر چتر قرآن و اسلام تضمین کرده و ملّت ایران حتماً پیروز خواهد شد. ۱۴۰۴/۰۴/۲۵
مجموعه جدید خاطرات و محبت‌های شهید عباس دانشگر ۶۴ 💠 خانم بازیار از برازجان استان بوشهر ✍ عطر ملایم گل‌های محمدی که در گوشه و کنار پارک کاشته شده بود، مانند نوازشی روح‌بخش، با زمزمه‌ی دعای فرج در هم آمیخته و فضایی روحانی ایجاد کرده بود؛ فضایی که قلب‌ها را مملو از خشوع می‌کرد و اشک بر گونه‌ی آنهایی که ایستاده شروع برنامه را نظاره‌گر بودند، جاری می‌ساخت؛ اشکی از سر معرفت و عشق به خدا و شهدا، مانند شبنمی که بر گلبرگ‌های ایمان می‌نشیند. مراسم جشن تولد شهید بود، روی میز کیک بزرگی بود که تصویر شهید عباس دانشگر، روی آن خودنمایی می‌کرد و در کنار آن تصویر زیبای ماکت ایستاده شهید با آن نگاه نافذ و لبخند آرامش‌بخش، همچون چراغی راهنما، در دل‌ها نور می‌افشاند و حس زیبایی از حضور شهید را تداعی می‌کرد؛ گویی که او نیز در جمعمان حاضر بود. دختران نوجوان سرود زیبای «این مردم ساکن عشق آبادن» را چنان با شور و احساس همخوانی می‌کردند و با امام‌زمان (عج) جشن بیعت گرفته بودند که گویی با تک تک واژه‌ها، پیمانی ناگسستنی می‌بستند. چند نفر از خواهران اسپری برف شادی را روی سر مهمانان مراسم می‌ریختند و همگی از خوشحالی دست می‌زدند. وقتی وسط حلقه بچه‌ها نور فشفشه به آسمان می‌رفت، به‌وضوح می‌شد برق شادی را در چشمان دانش‌آموزان دید؛ چشمانی که از ذوق و هیجان می‌درخشید. آنها غرق در شادی بودند، انگار تمام دنیا را در آن لحظه به آن‌ها داده باشند. بیش از ۲۰۰ نفر از جوانان، نوجوانان و کودکان به‌اتفاق خانواده‌شان، آمده بودند تا در جشن تولد شهید عباس دانشگر شرکت کنند؛ هر کدام با دلی که برای این شهید عزیز می‌تپید. در همین لحظات شلوغ برگزاری مراسم، مادر فاطمه، با چهره‌ای هیجان‌زده به سویم آمد. صدایش می‌لرزید: 'خانم بازیار... خواب دیدم... خواب دیدم شهید عباس... مزارشون وسط حرم امام رضاست... چه حس عجیبی بود... چه نوری...' هنگام تعریف خواب، اشک در چشمانش حلقه‌زده و صدایش مملو از شور بود. این رؤیا، با توصیف مزار شهید در میان صحن مطهر امام رضا (علیه‌السلام)، فراتر از یک خواب معمولی به نظر می‌رسید؛ گویی گوشه‌ای از بهشت را به او نشان داده بودند. فضایی باشکوه با شور و حالی وصف‌ناپذیر پیش رویش نمایان شده و جمعیتی نیز در اطراف مزار شهید دیده بود. وقتی ماجرای خواب را شنیدم، اشک روی گونه‌هایم جاری شد. برنامه جشن تولد شهید با تمام برکاتش تمام شد. مراسمی گرم و صمیمی که با همدلی و عشق به شهدا مقدمات برگزاری آن یکی پس از دیگری، ناباورانه فراهم شده بود؛ گویی دست‌های غیبی در کار بود. تلاش کردیم در راه آشنایی بیشتر مردم شهرمان با این شهید عزیز، گامی کوچک برداریم؛ امیدوار به اینکه این قدم، راهی به‌سوی شناخت بیشتر ارزش‌های شهدا بگشاید. بعد از مراسم ما با تعدادی از بچه‌ها مصاحبه کردیم، جالب اینجا بود که همه می‌گفتند که واقعاً حس می‌کردند شهید عباس دانشگر بین آنها در مراسم جشن تولدش حضور داشته است. از نکات قابل‌توجه دیگر اینکه چند روز که گذشت خبردار شدیم دختر کودکی از شرکت‌کنندگان در جشن تولد شهید، چند روز قبل از برگزاری مراسم، در عالم رؤیا شهید دانشگر را با لبخند مهربانش در کنار مزار مطهرش دیده است. دختر کودک می‌گفت: خواب دیدم رفتیم سمنان، سر مزار شهید عباس دانشگر بودیم. اون لحظه با تمام وجود حس کردم که شهید جلوم ایستاده و داره به من نگاه می کنه، داشت به من لبخند می‌زد. خیلی حس خوبی بود، من خیلی خوشحال بودم. وقتی از خواب بیدار شدم، ماجرای خواب را برای مامانم تعریف کردم. چند ساعت بعد داخل کانال پیام‌رسان مجازی دیدیم که پنج‌شنبه مراسم تولد شهید دانشگرِ و ما هم دعوت شده بودیم. آیا این فقط یک اتفاق بود که هر دو رؤیای صادقانه را در ارتباط با مراسم تولد شهید دانشگر دیده باشند؟ این سؤال مدام در ذهنم رژه می‌رفت و شوری غیر قابل بیان از حضور شهید در مراسمش را در دلم بیدار می‌کرد؛ حسی آمیخته با یقین و شگفتی. از درک حیات طیبه شهدا و حضورشان در زمان برگزاری مراسم یادبودشان حیرت‌زده بودم؛ حقیقتی که فراتر از تصورات مادی ماست. به اثر حضور شهید اندیشیدیم، به لحظه‌ای تأمل‌برانگیز که ارتباط بین جهان خواب و واقعیت را به شکلی عجیب و فوق‌العاده نشان می‌داد؛ مانند پلی که دو عالم را به هم وصل می‌کرد. انگار شهید دانشگر خود به جشن تولدش آمده بود؛ با نشانه‌هایی از جنس نور و رؤیا. یاد و نام شهدا همواره زنده است و آن‌ها به اذن الهی، شاهد و ناظر بر محافل ما هستند. این محفل نورانی، بار دیگر یادآور حضور همیشگی آن‌ها در قلب‌های ما بود. 📗 نویسنده: مصطفی مطهری‌نژاد 🍃🌺🍃
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
مجموعه جدید خاطرات و محبت‌های شهید عباس دانشگر ۶۴ 💠 خانم بازیار از برازجان استان بوشهر ✍ عطر م
این خانم رو من خودم می شناسم، از دوستداران شهید دانشگر هست که خیلی از شهید دانشگر نشونه دیده، و این خاطره ای که از تولد شهید دانشگر تعریف کرده، منم داخل این جشن تولد بودم، و رویایی که اون کودک از شهید دانشگر دیده و شهید دانشگر برای تولدش دعوتش کرده، دختر خود من بوده. اینو گفتم که بگم اینا همه واقعیت دارند و شهدا زنده اند
4.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*سخنانی که این جوان میگه را باید با طلا نوشت خیلی زیبا شیرین واضح و رسا میگه واقعا تکان دهنده است
25.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سیده شریفه خاتون(س) کیه‼️ شریفه دختر امام حسن مجتبی (ع) و معروف به طبیب اهل بیت علیه السلام هست؛ دختری که هیچ حاجتمند و بیماری رو دست خالی برنمیگردونه🤲 بانویی که همراه اسرای کربلا بعد از واقعه عاشورا از کربلا به کوفه اوردن و توی مسیر کوفه به شام، نزدیکی شهر حلّه که 30 کیلومترتا کربلا فاصله داره ،از شدّت مصیبت ها و سختی هایی که دید، به شهادت رسید و بین نخلستان های شهر حلّه دفنش کردند🏴 بیستم ماه محرم....🌙 شهادت حضرت شریفه خاتون، دختر امام حسن مجتبی علیهم السلام 🏴 📜زیارتنامه سیده شریفه رو به نیابت از امام زمانمان وشهداواموات مؤمن میخوانیم👇 اَلسَّلامُ عَلَیک اَیَتُهَا العَلَويةُ الهاشِميَةُ اَلسَلامُ عَلَیک یا صاحِبَةُ الحَمِيَة اَلسَلامُ عَلَیک یا طَبيبَةِ المَعلولین اَلسَلامُ عَلَیک یاشَريفَةُ بِنتِ الاِمامِ الحَسَنِ عَلَيهِمُا السَلام اَلسَلامُ عَلَیک یا سَیِدَتی یا مَولاتی وَ عَلَویةُ وَ شَریفَةُ وَ رَحمَتُه اللهِ وَ بَرَکاتُه🌱