فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آیتالله_حائری_شیرازی
🔸نزدیک شدن ظهور را بعضی قلبها درک میکنند!
مثل یعقوب، بوی یوسف را ...
#امام_زمان
اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
سوم اردیبهشت ماه 1366
گردان یا زهرا(سلام الله علیها) به فرماندهی محمدرضا تورجی زاده وارد عملیات شدند.
رمز عملیات 🔸یا زهرا(سلام الله علیها)🔸 بود.
🔹محمد گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که رمز آن یازهرا(سلام الله علیها) است.
من هم فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم...
صبح 5 اردیبهشت، یکدفعه صدای انفجار خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند.
🔸شکاف عمیقی در پهلوی چپ او بود.
🔸بازوی راست او هم غرق خون بود.
یکی از دوستانش از شهادت محمد بسیار ناراحت بود.
شب در خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود.
لباس فرم سپاه هم بر تنش بود.
چهره اش خیلی نورانی تر شده بود.
از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟
🔸محمدرضا در حالی که می خندید گفت: من حتی آقا امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) را در آغوش گرفتم...
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
🚨#فوری 🔺آتشبس غزه فردا ساعت ۱۰ آغاز میشود 📌«موسی ابومرزوق» از رهبران حماس: آتشبس فردا ساعت ۱۰ ب
🔴تعویق توافق آتشبس و تبادل اسرا
رئیس شورای امنیت داخلی اسرائیل:
🔹توافق تبادل اسرا بین رژیم صهیونیستی و جنبش حماس که در ابتدا قرار بود از صبح امروز آغاز شود، تا روز جمعه به تعویق خواهد افتاد.
🔹آغاز این توافق بین دو طرف پیش از روز جمعه آغاز نخواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂چرا خدا حاجت بعضی ها رو دیر میده!
استاد عالی
s11.mp3
526.8K
🎙{صوت سلام بر ابراهیم}
🔸قسمت↤هفتم
⏱مدتزمان↤۲:۵۱
محتوا↤مجموعهشھیدابراهیمهادے
نشر=باذکرصلوات🍃
🕊امروز مهمان شهید مدافع حرم محمد ظهیری هستیم 🕊
💠تکاورپاسدارستوان سوم شهید محمد ظهیری در روز ۱۰ بهمن ماه سال۶۸
در اهواز چشم به جهان گشود ،پدر وی جانباز ورزمنده 8 سال دفاع مقدس است.
🔹 در رشته ی کامپیوتر تحصیل نمودند وعضو کانون پرورشی هنری مسجدسیدالشهدا بود
💠در سال 87 به عضویت سپاه پاسداران یگان تکاور صابرین تهران
در امدند که چند سالی در تهران به انجام وظیفه مشغول بودند سپس به یگان صابرین
تیپ زرهی حضرت حجت اهواز منتقل و انجام خدمت میکردند.
#شهید_محمد_ظَهیری
@Shahid_ebrahim_hadi3
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
🕊امروز مهمان شهید مدافع حرم محمد ظهیری هستیم 🕊 💠تکاورپاسدارستوان سوم شهید محمد ظهیری در روز ۱۰ بهم
شهید محمد ظهیری در عملیات های نبرد با پژاک در شمال غرب (قلعه های جاسوسان)
همچنین اشرار شرق در سیستان وبلوچستان حضور فعال داشتند و در این عملیات ها
بسیاری از همرزمانش به فیض شهادت نایل امدند
🔹پدر شهید می گوید: به دلیل شرایط و محدودیتهای شغلی محمد هیچ اطلاعی به ما ندادند.
🔹ابتدا فکر میکردیم برای انجام ماموریت در تهران به سر میبرد. بعد از گذشت یکهفته بیخبری تماس گرفت و گفت برای انجام ماموریت با عدهای از بچههای نیرو زمینی سپاه در سوریه مستقر شدهاند.
#شهید_محمد_ظَهیری
@Shahid_ebrahim_hadi3
🔹محمد خیلی دلسوز بودو در حدّ توان از همه لحاظ بهویژه از نظر مالی کمک میکرد.
🔹اگر کسی مشکل مالی داشت و نمیتوانست به او کمک کند،در حدّ توان کارهایی انجام میداد تا بتواند در جهت رفع آن مشکل قدم بردارد
🔹 در بحث کمک به فقرا همیشه پیشقدم بود. چندینبار به منظور محرومیت زدایی در قالب اردوهای جهادی به نقاط مختلف کشور سفر کرد.
@Shahid_ebrahim_hadi3
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
🔹محمد خیلی دلسوز بودو در حدّ توان از همه لحاظ بهویژه از نظر مالی کمک میکرد. 🔹اگر کسی مشکل مالی
این تکاور دلیر اهوازی برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س) عازم کشور سوریه شد و در روز جمعه اول آبان ماه سال 1394 مصادف با تاسوعای حسینی در درگیری با نیروهای تکفیری در حلب سوریه به شهادت رسید.
#شهید_محمد_ظَهیری
🌷شادی روح شهدا صلوات 🌷
@Shahid_ebrahim_hadi3
💫 به نام خداوند بخشنده مهربان 💫
🔹ختم قرآن کریم به نیابت از همه شهدا و همه اموات
💠هدیه به چهارده معصوم ،حضرت ابوالفضل ،حضرت زینب ،حضرت ام البنین و حضرت رقیه سلام الله علیها
💠به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
﷽📖جزء1⇦ 🌹
﷽📖جزء2⇦🌹
﷽📖جزء3 🌹
﷽📖جزء4. 🌹
﷽📖جزء5⇦🌹
﷽📖جزء6. 🌹
﷽📖جز7 🌹
﷽📖جزء8⇦🌹
﷽📖جزء9⇦ 🌹
﷽📖جزء10⇦🌹
﷽📖جزء11
﷽📖جزء12
﷽📖جزء13
﷽📖جزء14⇦
﷽📖جزء15
﷽📖جزء16⇦
﷽📖جزء17. 🌹
﷽📖جزء18⇦ 🌹
﷽📖جزء19⇦
﷽📖جزء20
﷽📖جزء21
﷽📖جزء22⇦
﷽📖جزء23⇦ 🌹
﷽📖جزء24⇦
﷽📖جزء25 🌹
﷽📖جزء26
﷽📖جزء27⇦
﷽📖جزء28⇦
﷽📖جزء29⇦
﷽📖جزء30 🌹
🕊🥀اللَّهُـمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍﷺ
وَآلِ مُحَمـَّدﷺوَ عَجِّـل فَرَجَهُـم🥀
🌾اللّٰھـُمَّ ؏َجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَجْ
🥀 لبخند امام زمان(عج) روزی قلب هایتان🤲
همراهان عزیز کانال شهید ابراهیم هادی برای اطلاع از جزء خودتون به این آیدی پیام بدهید.
@hady110
#مشکل_حل_نشدنی
✍🏼 در کتاب منتخبالختوم
آمده اگر کسی را مشکلیست که
اصلا حل نمیشود شب یا روز جمعه
پیوسته بعد از نماز ۱۲۰۰ مرتبه بخواند
《یا اللهُ یا رَبّاهُ یا سَیِّداه》
معجون «صاد» و «صلوات»، برآورنده «حاجات»!
از بزرگان نقل شده است:
تلاوت سوره مبارکه «ص» در شب جمعه هدیه به روح مطهره حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها افضل صلوات الله با ذکرهای مخصوص در ازدیاد روزی حلال و برآورده شدن حوائج دنیوی و اخروی انشاء الله تعالی بسیار موثر و مجرّب است:
با خلوص نیّت توبه نماید، سپس هفتاد مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیه»؛ ده بار «یا غنی»، ده بار «یا کریم»، ده بار «یا واسع»، ده بار «یا باسط»، ده بار «یا رحمن»، ۱۱۰ بار «یا وهاب»،۷۰ مرتبه «یا فتاح»، پس از نیّت و گفتن این اذکار، قبل از قرائت سوره «ص» این صلوات را یک بار بخواند «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة و اَبیها وَ بَعلِها وبنیها المَعصُومینَ وَ السِّرِ المُستَودَعِ فِیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بِه عِلمُک»؛ چون سوره مبارکه «ص» ۸۸ آیه است بعد از تلاوت آیه۴۴، صلوات مذکور را یکبار بخواند و بعد از اتمام سوره، صلوات مذکور را یکبار بخواند.
پس از آن رزق حلال و دیگر حوائج دنیوی و اخروی مشروع را از خداوند منّان بخواهد و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها صلوات الله و سلامه علیها را شفیعه و واسطه قرار دهد که انشاء الله برآورده می شود.
📚نسیم های گرهگُشا، ص ۱۰۵.
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از هوش مصنوعی خواستیم حرم حضرت فاطمه رو برامون بسازه
ادامه قسمت:6️⃣6️⃣
#دختر_شینا
#فصل_هشتم
گفت : الآن می روم به آقا صمد می گویم
بیاید ببردت بیمارستان.»
صمد داشت روی ساختمان کار می کرد. گفتم: «نه.. او هم طفلک روزه است. ولش کن. الآن حالم خوب می شود.»
کمی گذشت، اما حالم خوب که نشد هیچ، بدتر هم شد. خدیجه اصرار کرد، بیا
روزه ات را بخور تا بلایی سر خودت و بچه نیاوردی.»
قبول نکردم. گفتم: «می خوابم، حالم خوب می شود.» خدیجه که نگرانم شده بود گفت: «میل خودت است، اصلاً به من چه! فردا که یک بچه عقب مانده به دنیا آوردی، می گویی کاش به حرف خدیجه گوش داده بودم.»
این را که گفت، توی دلم خالی شد؛ اما باز قبول نکردم.
✫⇠قسمت :7⃣6⃣
#فصل_هشتم
ته دلم می گفتم اگر روزه ام را بخورم، بچه ام بی دین و ایمان می شود.
وقتی حالم خیلی بد شد و دست و پایم به لرزه افتاد، خدیجه چادر سر کرد تا برود صمد را خبر کند. گفتم: «به صمد نگو. هول می کند. باشد می خورم؛ اما به یک شرط.»
خدیجه که کمی خیالش راحت شده بود، گفت: «چه شرطی؟!»
گفتم: «تو هم باید روزه ات را بخوری.»
خدیجه با دهان باز نگاهم می کرد. چشم هایش از تعجب گرد شده بود. گفت: «تو حالت خراب است، من چرا باید روزه ام را بخورم؟!»
گفتم: «من کاری ندارم، یا با هم روزه مان را می شکنیم، یا من هم چیزی نمی خورم.»
خدیجه اول این پا و آن پا کرد. داشتم بی هوش می شدم. خانه دور سرم می چرخید. تمام بدنم یخ کرده و به لرزه افتاده بود. خدیجه دوید. دو تا تخم مرغ شکست و با روغن حیوانی نیمرو درست کرد. نان و سبزی هم آورد. بوی نیمرو که به دماغم خورد، دست و پایم بی حس شد و دلم ضعف رفت. لقمه ای جلوی دهانم گرفت.
سرم را کشیدم عقب و گفتم: «نه... اول تو بخور.»
خدیجه کفری شده بود. جیغ زد سرم. گفت: «این چه بساطی است بابا. تو حامله ای، داری می میری، من روزه ام را بشکنم؟!»
✫⇠قسمت :8⃣6⃣
#فصل_هشتم
گریه ام گرفته بود. گفتم: «خدیجه! جان من، تو را به خدا بخور. به خاطر من.»
خدیجه یک دفعه لقمه را گذاشت توی دهانش و گفت: «خیالت راحت شد. حالا می خوری؟!»
دست و پایم می لرزید. با دیدن خدیجه شیر شدم. تکه ای نان برداشتم و انداختم روی نیمرو و لقمه اول را خوردم. بعد هم لقمه های بعدی.
وقتی حسابی سیر شدم و جان به دست و پایم آمد، به خدیجه نگاه کردم؛ او هم به من. لب هایمان از چربی نیمرو برق می زد.
گفتم: «الآن اگر کسی ما را ببیند، می فهمد روزه مان را خورده ایم.»
اول خدیجه لب هایش را با دستک چادرش پاک کرد و بعد من. اما هر چه آن ها را می مالیدیم، سرخ تر و براق تر می شد. چاره ای نبود. کمی از گچ دیوار کندیم و آن را کشیدیم روی لب هایمان. بعد با چادر پاکش کردیم. فکر خوبی بود. هیچ کس نفهمید روزه مان را خوردیم.
🔸فصل نهم
آخر تابستان، ساخت خانه تمام شد. خانه کوچکی بود. یک اتاق و یک آشپزخانه داشت؛ همین. دستشویی هم گوشه حیاط بود. صمد یک انبار کوچک هم کنار دستشویی ساخته بود، برای هیزم و زغال کرسی و خرت و پرت های خانه.
✫⇠قست :9⃣6⃣
#فصل_نهم
خواهر ها و برادرها کمک کردند اسباب و اثاثیه مختصری را که داشتیم آوردیم خانه خودمان. از همه بیشتر شیرین جان کار می کرد و حظ خانه مان را می برد. چقدر برای آن خانه شادی می کردیم. انگار قصر ساخته بودیم. به نظرم از همه خانه هایی که تا به حال دیده بودم، قشنگ تر، دل بازتر و باصفاتر بود. وسایل را که چیدیم، خانه شد مثل ماه.
از فردا دوباره صمد رفت دنبال کار. یک روز به رزن می رفت و روز دیگر به همدان. عاقبت هم مجبور شد دوباره به تهران برود. سر یک هفته برگشت. خوشحال بود. کار پیدا کرده بود. دوباره تنهایی من شروع شده بود؛ دیر به دیر می آمد. وقتی هم که می آمد، گوشه ای می نشست و رادیوی کوچکی را که داشتیم می گذاشت بیخ گوشش و هی موجش را عوض می کرد. می پرسیدم: «چی شده؟! چه کار می کنی؟! کمی بلندش کن، من هم بشنوم.»
اوایل چیزی نمی گفت. اما یک شب عکس کوچکی از جیب پیراهنش درآورد و گفت: «این عکس آقای خمینی است. شاه او را تبعید کرده. مردم تظاهرات می کنند. می خواهند آقای خمینی بیاید و کشور را اسلامی کند. خیلی از شهرها هم تظاهرات شده.»
بعد بلند شد و وسط اتاق ایستاد و گفت: «مردم توی تهران این طور شعار می دهند.»
دستش را مشت کرد و فریاد زد: «مرگ بر شاه... مرگ بر شاه.»
بعد نشست کنارم. عکس امام را گذاشت توی دستم و گفت: «این را برای تو آوردم. تا می توانی به آن نگاه کن تا بچه مان مثل آقای خمینی نورانی و مؤمن شود.»
✫⇠قسمت :0⃣7⃣
فصل_نهم
عکس را گرفتم و نگاهش کردم. بچه توی شکمم وول خورد.
روزها پشت سر هم می آمد و می رفت. خبر تظاهرات همدان و تهران و شهرهای دیگر به قایش هم رسیده بود. برادرهای کوچک تر صمد که برای کار به تهران رفته بودند، وقتی برمی گشتند، خبر می آوردند صمد هر روز به تظاهرات می رود؛ اصلاً شده یک پایه ثابت همه راه پیمایی ها.
ادامه دارد
♥️ســـیدے! یــابن الــحسن!♥️
👈🏼 مِــــن هــــجرِک یاحـــــبیب،
قـــــلبے قــــد ذاب مــــــــهدیمـ
ازفــــــــــراق دورے تـــــــــو،
دیـــــگرطـــــــاقتے نـــــــمانده،
جــز ایــنکه تـــسّلایمـ دعـــاے فــــرجت بـــــاشد...
#اربــــابمان
#مـــنتظرصــداےمــاست
ا❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨
💟بـــسم اللــه الــرحمن الــرحيم
💞إِلــــَهِے عـــَظُمَـ الْــــبَلاءُ وَ بــَرِحَ الْـــخَفَاءُ وَ انــــْکَشَفَ الْــــغِطَاءُ وَ انْــــقَطَعَ الـــرَّجَاءُ وَ ضــــَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُــــنِعَتِ الــــسَّمَاءُ وَ أَنْـــــتَ الْــــمُسْتَعَانُ وَ إِلَــــیْکَ الْــــمُشْتَکَے وَ عــــَلَیْکَ الْــــمُعَوَّلُ فـــِے الـــشِّدَّةِ وَ الــــرَّخَاءِ اللــــهُمَّـ صَـــلِّ عَـــلَے مُـــــحَمَّدٍ وَ آلِ مُــــحَمَّدٍ أُولِــــــے الْأَمْـــــــرِ الَّـــــذِینَ فَـــــرَضْتَ عَــــلَیْنَا طـــــَاعَتَهُمـْ وَ عـــــَرَّفْتَنَا بِـــــذَلِکَ مَــــنْزِلَتَهُمْـ فَـــــفَرِّجْ عــــَنَّا بِـــحَقِّهِمْـ فَـــرَجا عـــَاجِلا قَـــرِیبا کَـــلَمْحِ الـــْبَصَرِ أَوْ هُــــوَ أَقـــْرَبُ یَا مـــُحَمَّدُ یَا عَلِےُّ یَا عَلِےُّ یَا مُـــحَمَّدُ اکـــْفِیَانِے فـــَإِنَّکُمَا کـــَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فـــــَإِنَّکُمَا نـــَاصِرَانِ یَا مَــــــوْلانَا یَا صـــَاحِبَ الـــزَّمَانِ الـــْغَوْثَ الْـــغَوْثَ الْــغَوْثَ أَدْرِکـــْنِے أَدْرِکْنِی أَدْرِکْــنِے الــسَّاعَةَ الـــسَّاعَةَ الــسَّاعَةَ الْـــعَجَلَ الْـــعَجَلَ الْـــعَجَلَ یَا أَرْحَـــمَ الـــرَّاحِمِینَ بِــــحَقِّ مـــُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الــــطَّاهِرِینَ..💞
❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖✨🌟✨
👆🏼وبــــراے #ســـلامتے مـــحبوب عـــالمین روحـــے وارواح الـــعالمین لــــــــتراب مــــــــقدمه الــــفداه💔
ا❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨
💟بــسمـ الله الــرحمن الــرحیم
💓اَللّـــهُمـَّ كُــنْ لِـــوَلِيِّكَ الْـــحُجَّةِ
بْنِ الْــــحَسَنِ صــــَلَواتُكَ عـــــَلَيْهِ
وَعَــــلے آبـــائِه فـي هــــــــذِهِ
الــــسَّاعَةِ وَفـــي كُــلِّ ســــاعَة
وَلـــِيّاً وَحــافِظاً وَقــائِداً وَنــاصِراً
وَدَلــــيلاً وَعَــــيْنا حـَتّے تُـــسْكِنَهُ
اَرْضــــــَكَ طَــــوْعاً وَتُــــــمَتِّعَهُ
فــــیها طــــویلا...💓
❖═▩ஜ••🎇🎆🎇••ஜ▩═❖🌟✨🌟
یـــقین بــــدانیمـ که اوهــمـ،
هــر لــــحظه، دعـــایمان مے کــند...
🌤اللّٰهُمَــ ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّجْ 🌤
💠 بیایین برای تعجیل و سلامتی قطب عالم امڪان
💠حضرت صاحب الزمان عج سه توحید
💠به نیت هدیه یڪ ختم ڪامل قرآن به مولا عج قبل از خواب هرشب عاشقانه هدیه ڪنیم 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 به رسم ادب روزمان را با سلام
بر سرور و سالار شهیدان
آقا اباعبدالله شروع میکنیم...
اَلسلامُ عَلی الحُــسین
وَ عَلی عَلی بنِ الحُسین
وَ عَــــلی اَولادِ الـحُـسین
وَ عَـــلی اَصحابِ الحُسین
#اللهم_ارزقنا_کربلا♥️
@Shahid_ebrahim_hadi3