27.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🌱✨•
["ڪـسـےڪہاهݪ
دنـیـانیسٺ!
"فـقـطباشـــهـــادٺ
آروممےگیره....💚]
#رفیق_شهیدم
#شهید_ابراهیم_هادی
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا !
«از همه بریدن برای با تو بودن»
رو بهم هدیه کن.. 🌱☁️
«صدای آسمونی و پاک حضرت روحالله»
✍امروزمان را با درسے
از حاج حسین خرازے
آغاز مے ڪنیم ڪہ مے گفت :
سهل انگارے و سستے
در اعمال عبادے تاثیر نامطلوبے در پیروزی ها دارد...
#شهید_حسین_خرازی
شهید حسین خرازی با لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد.
آنقدر اتوبوس تکان میخورد که کودک کُردی که همراه پدرش کنار او نشسته بود، دچار تهوع شد..
او کلاه زمستانیاش را زیر دهانِ کودک گرفت و کلاه کثیف شد.
پدر بچه خواست بچهاش را تنبیه کند اما حسین خرازی با لبخند مانع شد و گفت: کلاه است میشوییم، پاک میشود. ☺️
مدتها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند و کاری از دستشان بر نمیآمد!
رئیس گروهِ دشمن که با نیروهایش به آنها نزدیک شده بود، ناگهان اسلحهاش را کنار گذاشت! سردار خرازی را در آغوش گرفت و بوسید و گفت: من پدرِ همان بچهام..
با رفتار آن روزت مرا شیفته خودت کردی.
حالا فهمیدم که شما دشمنِ ما نیستی 🤝
#شهید_حسین_خرازی
📖 حدیث خوبان، ص۲۵۴
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍تک تک «و عجل فرجهم» های صلوات هامونو مدیون امثال آقای کافی و پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی هستیم که امام زمان رو تو زندگیمون زنده کردن
عزیزم مهدی💚
ایشان لباس پاسداری کمتر به تنش میکرد
در زمان جبهه ما دونوع اورکت داشتیم یک
نوع اورکت خوب و شیک بود ما فرماندهان
این را میپوشیدیم ولی اقای خرازی آن اورکت
که بسیجیها میپوشیدند را می پوشید به او
میگفتم اقا خرازی شما چرا لباس پاسداری
نمی پوشید گفت میخوام بسیجی ها نشناسند
من فرمانده ام ...
خاطره سرلشکر رحیم صفوی
🌷#شهید_حسین_خرازی🌷
#سالروز_شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری_شهدایی
روایتی زیبا از خورشید شلمچه شهید حاج حسین خرازی...
#شهید_حسین_خرازی
صفحه ۶۹ / 69
🌷تلاوت این صفحه هدیه به محضر حضرت بقیه الله الاعظم روحنافداه🌷
🔹به نیابت از #شهید_حسین_خرازی
@qurandelan
1_2458917526.mp3
5.33M
🎧 ترجمه صفحه 69 قرآن کریم:
▫️ توجه به انسان های بی دین، عامل باختن سرمایهی عمر
▫️ خداوند، بهترین یار و یاور تکیه بر بی دین ها، هرگز
▫️داستان جنگ اُحد، یک آزمون بزرگ الهی
https://rubika.ir/qurandelan
🍂 لب به کمپوت نزد!
👈 بیمارستان شلوغ بود. گرمای هوا همه را از پا انداخته بود. دکتر سِرُم وصل کرد و گفت: «بهش برسید، خیلی ضعیف شده.» براش کمپوت گیلاس آورده بودند. هر کاری کردند، نخورد.
👈 گفت: «اینها که تو بیمارستاناند، همه مثل من گرمازده شدهاند.» به همه داده بودند، باز هم نخورد.
👈 گفت: «هروقت همهی بچههای لشکر کمپوت گیلاس داشتند بخورند، من هم میخورم.»
📚 کتاب فرمانده؛ خاطراتی از سردار شهید حاج حسین خرازی🍃
https://eitaa.com/Shahid_ebrahim_hadi3
11.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥 به حرمت شما یکبار این مسیر رو با ماشین نرفتم و برگردم‼️
شهید حسین خرازی
#شهدا