eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.2هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
7.4هزار ویدیو
49 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
مولایِ‌مَن تو کِی می آیی...؟ ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «باور به فرج» استاد 🔸انتظار فرج چالش بزرگیه... اللهم‌عجل‌لولیڪ‌‌الفرج
‹بہ‌قول‌شھید‌ابراهیم‌هاد؎: مُشڪِل‌مـٰااینـھ‌ك‌برـٰاۍِرـضایَٺ‌ همہ‌ڪارمیڪنیم‌ جزرـضاۍِ‌خـدا🌱 🤍
خدا نکند که‌ حرف‌ زدن‌ و نگاه‌ کردن به‌ نامحرم‌ برایتان‌ عادی‌ شود؛ پناه‌ میبرم‌ به‌ خدا از‌ روزی‌ که‌ گناه، فرهنگ‌ و‌ عادت‌ مردم‌ بشود..!' 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️▪️انّا للّه و انّا الیه راجعون▪️◾️ آیت‌الله امامی کاشانی دعوت حق را لبیک گفت ▪️آیت‌الله محمد امامی کاشانی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران دیشب در منزل به علت ایست قلبی دار فانی را وداع گفت. ▪️ وی متولد ۱۰ مهر سال ۱۳۱۰ بود و ریاست مدرسه عالی شهید مطهری را نیز بر عهده داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 برسونید به دستان کسانی که چند روز دیگه می‌خوان برن رو صندلی‌هایی بشینن که خون بهاش رو بهترینِ مردمان این آب و خاک دادن!
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
◾️▪️انّا للّه و انّا الیه راجعون▪️◾️ آیت‌الله امامی کاشانی دعوت حق را لبیک گفت ▪️آیت‌الله محمد ام
◾️ آیت‌الله امامی کاشانی فردا تشییع می‌شود 🔹روابط عمومی حوزهٔ علمیهٔ تهران: مراسم وداع با پیکر آیت‌الله محمد امامی کاشانی عصر امروز ساعت ۱۵ در میدان بهارستان، مسجد و مدرسهٔ عالی شهید مطهری برگزار می‌شود. 🔸مراسم تشییع پیکر آن مرحوم نیز فردا ساعت ۱۰ صبح در همان مکان برگزار خواهد شد.
30.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرد متاهلی در مجلسی گفت: زن مثل کفش است.. هر وقت کهنه شد میتوان آن را عوض کرد و کفش نو بپا کرد.... حکیمی در میان جمع گفت: بله این مرد درست میگوید، برای مردی که خودش را در حد پا بداند، زن برایش همچون کفش میماند... اما مردی که خودش را در حد سر بداند زن برایش همچون تاج میماند...
🔻در گیلانغرب چوپانی بود به نام شاهین که گوسفندهایش را در تپه‌های مابین ما و عراقی‌ها می‌چرخاند. آدم خوبی بود. ابراهیم حسابی با شاهین عیاق شد. مدتی بعد به مراتع دیگری رفت. چیزی از رفتنش نگذشته بود که ابرام گفت دلم هوای شاهین رو کرده. رفتیم ببینیمش. 🔸 همین‌طور که نشسته بودیم، دیدیم شاهین بلند شد و رفت. پشت سرش هم ابرام رفت. یکدفعه صدای ابرام و شاهین ما را متوجه آن‌ها کرد. شاهین می‌گفت: «من باید این حیوون رو بزنم زمین!» ابرام هم می‌گفت: «به مولا اگه بذارم!» بلند شدیم ببینیم چه خبر است. دیدیم شاهین یه میش از بین گله جدا کرده تا سرش را ببرد و برای ما کباب کند اما ابرام مانعش شده و اجازه نمی‌دهد. ▫️ ده دقیقه، یک ربع این‌ها با هم بکش نکش داشتند. بالاخره شاهین کوتاه آمد. وقتی آمد و نشست، گفت: «همین جایی که شما الان نشستید، قبل از استوار ژاندارمری می‌اومد و تقاضای گوسفند می‌کرد. من هم مجبور بودم براش گوسفند بکشم. یک دفعه که من گوسفند کوچکی براش جدا کردم، قبول نکرد. خودش بلند شد رفت یک میش بزرگ سوا کرد و گفت اینو بکش. گوسفند رو کشتم، گوشتش را خرد کردم، گذاشت لای پوستش و برد و به اندازه‌ی یک آبگوشت هم برای ما نگذاشت. حالا موندم که شماها دیگه کی هستید! اون استوار نامرد ژاندارمری چطور رفتار می‌کرد، شماها چطور!» 📚سلام بر ابراهیم. دوره دو جلدی