eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.1هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
7.1هزار ویدیو
47 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
به نیت بردار شهید مان میخوانیم😍😍👌
. رفیق شهـید یعنے: تو اوج نا اُمیدی یہ نفر پارتے بین ـتو و ـخدا بشہ!😍 وجوری دستت رو بگیره ڪہ متوجہ نشے :)🍃 . محمدرضا‌دهقان‌امیری♥️🌚
•{یڪ‌ وقت ڪسی در خیابان دارد راھ میرود یڪھو یادخدا می افتد ومی‌گویـد: •خدایاقربونت‌برم•💕 این‌ارزشش‌ازاینکه‌من‌بنشینم‌از‌اول‌تا‌آخر.. باوضو و روبھ‌قبلھ‌بخوانم‌وچیزےنفھمم‌بیشتر‌است!}
تمام‌مشکلات‌ماازاونجایی ‌شروع‌شد ! که‌مسائل‌اعتقادی‌رواسلایسی‌خواستیم میدونی‌یعنی‌چی؟! یعنی‌اسلام‌اونجاهایی‌که‌به‌نفع‌منه یعنی‌ولایت‌پذیری‌اونجاهایی‌که‌هم‌رای‌منه یعنی‌انقلابی‌گری اونجاهایی‌که‌نشونه‌ی‌خفن‌بودن‌منه ://🌪
‌‌「‌مۍگفت: وقتۍاونۍڪہ‌دوستش‌دارۍ بہ‌حرفت‌گوش‌نده‌خیلۍناراحت‌میشۍ + راستۍخداماروخیلۍدوست‌داره...! 」♥️
یکے از مهم تریـن ویژگے هاے شخـص مسئـول، ترس از''خداست'' ⇦یعنے همـان تقوا •اگر ‌شـخصے تخـصص داشـتھ باشـد،اما تـــقوا نداشته با‌شد❌، منـاسب مسئـولیت نخـواهد بود...
برای معبـودت بـآش... براے او بخواب ...برای او جہاد کـن براے او زندگے کن:) بھ خلق او کھ کمک میکنے منتظر جوابـش نبــاش.. بگو براے معبودم بود:)🌿او پاداش میدهد... خــدا بھ دسـتان تو تــوان داد کھ مفیـد با‌شے... :)
وقتی داری روزای سـَختی رو میگذرونی و مـُتعجبی کھ پـَس خداکجاست؟! ؛ یادت باشھ !! استاد همیشه موقع امتحان سکوت میکنه :)♥️ . +شاید‌اندکی‌تلنگر:)
مقام معظم رهبـرے⇦ اگـر در نظـامے مسـئولان نظـام با تقواباشـند،فسـاد در ان نظام راه پیدا نمے کن اهای اون کسے که میخوای بعد از رئیس جمهور شدن موسیقی های،زیر زمینی رو علنی کنی😏تو خودت مایه ی فسادی...پس جمع کن بساتت رو
ھـر نعمتے ڪھ خداوند در اختـیار انسـان قـرار مےدهـد، هم↻نعمت↻است هم↯تهـدیـد↯است
🖤لبیک یا حسین🖤: شب کربلای پنج پلاکش رو کند و پرت کرد تو کانال پرورش ماهی. گفت: چه کار داری میکنی؟! چرا پلاکت رو میکنی؟ الان تیر میخوری، مفقود میشی. گفت: «فلانی من هر چی فکر میکنم امشب تو شلمچه ما تیر میخوریم؛ با این آتیشی که از سمت دشمن میاد دخل ما اومده. من یه لحظه به ذهنم گذشت اگه من شهید بشم جنازه‌ی ما که بیاد مثلاً جلوی فلان دانشگاه عجب تشییعی میشه! به دلم رجوع کردم دیدم قبل از لقاء خدا و دیدار خدا، دارم. میخوام با کندن این پلاکه، با نیامدن جنازه یقین کنم که جنازه‌ای نمیاد که تشییع بشه که جمعیتی بیاد و این شهوت رو بخشکونم.» تیر خورد و مفقود شد... مفقود شد؟؟؟!!! اگه مفقود شد چرا خاطره‌هاش گفته میشه؟ چی برا خدا بود و تو اَبَر کامپیوتر خدا گم شد؟ خدا یه زیر خاکی‌هایی داره که نگه داشته روز قیامت رو کنه و بگه دیدید ملائک؟ ببینید این هم جوون بوده. اونجاست که "فتبارک الله أحسن الخالقین" رو ثابت میکنه! 🔊روایتی از حاج حسین یکتا ✅
ࢪفیق! نگراݩ‌ِحࢪف‌مࢪدم‌نباش ! خداپࢪۅنده‌اے ࢪاڪہ‌مࢪدم‌مینویسند نمے‌خواند!🙃☘
صحبت های تکان دهنده شهید حاج احمد کاظمی در مورد خیانت😊⛔️ به‌گوش‌جان‌بسپارید🌿
کلنا چاکرتیم یا زینب😍
بعد میگن چرا دوسش داری؟
مابا تواییم💪
راه ما ز کربلا میگذرد❤️
هروقت نامحرم دیدی....
‍ 🌸🍃 بخونید قشنگہ😎↓ بانوے محجبہ اے در یکے از سوپر مارکت هاے زنجیرھ اے فرانسہ خرید میکرد خریدش کہ تموم شد واسہ پرداخت پول سمت صندوق رفت🛒🛍 صندوق دار یک خانوم بی حجاب و اصالتا ایرانے بود (از اون عده افرادے کہ فکر میکنند روشنفکرند) صندوق دارنگاهے از روے تمسخر بہ او انداختو همینطور کہ داشت بارکد اجناس رو متکبرانہ بہ گوشہ ے میز می انداخت اما خانوم با حجاب کہ روبند بہ چهرھ داشت خونسرد بود و چیزی نمیگفت صندوق دار هم بیشتر عصبانی شد و گفت:ما اینجا توے فرانسہ خودمون هزار تا مشکل داریم این نقابے کہ تو زدی خودش یکے از این مشکلاتہ کہ تو و امثال تو عاملش هستید😡😑 ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه براے بہ نمایش گذاشتن دین و تاریخ اگہ میخواے دینت رو بہ نمایش بزاری برو کشور خودت😤👊🏻 خانوم محجبہ اجناسی کہ خریده بود رو تو نایلون گذاشت و نگاهے به صندوق دار کرد..🙃😇 روبند رو از چهره برداشت و در پاسخ به خانوم صندوقدار (که از دیدن چهره ی اروپایی و چشمان رنگی او جا خورده بود) گفت: خانوم عزیز من فرانسوے هستم اسلام دین من است .. اینجا هم وطنم تو دینت را فروختی و من خریدم🧕🏻🦋 🌸🍃 دین جا و مکان نمی‌شناسه ،می‌شناسه؟
. یکی از رفقا میگفت: "قصد داشتم💕 گفتم برم و از امام رضا(ع)… یه زن خوب بخوام...❗️ رفتم و درخواستمو به آقا گفتم...🗣 شب شد و جایی واسه خواب نداشتم...☹️ هر جای حرم که میخوابیدم... خادما مثه بختک رو سرم خراب میشدن که...😢 "آقا بلند شو..." متوجه شدم کنار پنجره فولاد… یه عده با پارچه سبز خودشونو به نیت شفا بستن…🙈 کسی هم کاری به کارشون نداره. رفتم یه پارچه سبز گیر آوردم و....... تاااا صبح راحت خوابیدم...❗️ صبح شد☀️...پارچه رو وا کردم...☺️ پا شدم که برم دنبال کار و زندگیم... چشتون روز بد نبینه…❗️ یهو یکی داد زد : "آی ملت…شفا گرررفت…😱 . . به ثانیه نکشید، ریختن سرم و...😭 نزدیک بود لباسامو پاره پوره کنن که… خادما به دادم رسیدن و بردنم مرکز ثبت شفا یافتگان…❗️ "مدارک پزشکیتو بده تا پزشکای ما؛ مریضی و ادعای شفا گرفتنتو تأیید کنن..." . "آقا بیخیاااال😳…شفا کدومه…⁉️ خوابم میومد،جا واسه خواب نبود... رفتم خودمو بستم به پنجره فولاد و خوابیدم😴… همین" تاااا اینو گفتم…🤒 یه چک خوابوند درِ گوشم و گفت: "تا تو باشی دیگه با احساسات مردم بازی نکنی…"🤕 خیلی دلم شکست💔 رفتم دم پنجره فولاد و با بغض گفتم: "آقا؛دستت درد نکنه...دمت گرم💔 زن که بهمون ندادی هیچ… یه کشیده آب دار هم خوردیم.😢 . همینجور که داشتم نِق میزدم… یهو یکی زد رو شونم و گفت: "سلام پسرم❗️ "مجرّدی⁉️" گفتم آره؛ "من یه دختر دارم و دنبال یه دوماد خوب میگردم...☺️ اومدم حرم که یه دوماد خوب پیدا کنم؛ تو رو دیدم و به دلم افتاد بیام سراغت...🙈 . خلاااااصهههه... تا اینکه شدیم دوماد این حاج آقا😁 . بعد ازدواج💕 با خانومم اومديم حرم...❤️ از آقا تشکر كردم و گفتم: "آقا،ما حاضریما...😂 یه سیلی دیگه بخوریم و یه زن خوب دیگه هم بهمون بدیا :) ❤️ (به روایت آقای موسوی زاده) .