May 11
#زیارت_مجازی مزار مطهر شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی 🕊️🕊️
⬅️وارد درب شمالی شده و به مسیر ادامه دهید
🔄 برای دیگران ارسال کنید
🌹 گلزار شهدای کرمان👇
🌐 tour.soleimani.ir
#التماس_دعا
💠 ایده هایی زیبا برای سالگرد شهادت سردار دلها شهید حاج قاسم ..
۱۳دی سه شنبه
#حاج_قاسم
#جان_فدا
@shahid_ebrahim_hadi3
طرح سراسری قرائت صلوات و فاتحه هدیه به سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی ✅✅✅✅👇👇
https://fatehe-online.ir/332712
#نشر_حداکثری👌👌👌👌
به نیابت از علمدار کمیل#شهید_ابراهیم_هادی
@shahid_ebrahim_hadi3
May 11
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
طرح سراسری قرائت صلوات و فاتحه هدیه به سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی ✅✅✅✅👇👇 https://fatehe-o
سلام. دوستان گرامی لطفا نشر بدید🙏🌸
🌤بسمالله الرحمن الرحیم 🌤
#قرار اول هر روز🌱🌈
سلامعزیزبرادرم❤️😇
شروع فعالیت کانال همراه با قرائت یک فاتحه وصلوات هدیه به رفیق شهیدمون.😊👌
باشد که با دعای خیرِبرادران اش روزمون منور، و درمسیر سعادت وقرب الهی ثابت قدم بمونیم🥰💕
❤️شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️شهادت♦️
برای قاسم ها همواره شیرین تر از عسل بوده.
@shahid_ebrahim_hadi3
#سلام_بر_ابراهیم
«خاطره ای از خواهر شهید هادی»
🕌 روز تشییع سردار سلیمانی من مشهد بودم به صحن رضوی رفتم از صبح تا شب آنجا بودیم اما چیزی قسمتم نشد یک نفر به من گفت که اگر می گویید شهدا کمک می کنند و آقا ابراهیم دستگیر است پس چرا نتوانستی سردار را ببینی؟ و من هم گفتم که هر چه صلاح باشد همان اتفاق می افتد.
📱از بین جمعیت گذشتم به یکی از دوستان تماس گرفتم و به منزل آمدم و تصور کردم دیگر راهی برای دیدار با سردار ندارم. ناامید بودم که او را ندیده ام مثل ابراهیمم که سال ها او را ندیدم حتی یک استخوانش را هم ندیدم و لمس نکردم حال سردار در یک قدمی ام بود و با او خداحافظی نکرده بودم دوست داشتم با او صحبت کنم تا سلام مرا به ابراهیم برساند.
🏡نزدیک خانه که شدم یکی از دوستان با من تماس گرفت و گفت اگر دوست داری سردار را ببینی به فرودگاه بیا. من هم سریع ماشین گرفتم و به فرودگاه هاشمی نژاد مشهد رفتم ، در پایون ورود کردم یک دری باز شد و مرا صدا کردند و من هم کلی وسیله و کیف و بچه ها همراهم بود، با این حال مرا سوار کردند و اصلا عجیب بود که گیت بازرسی هم رد نشدم، دم هواپیما با ماشین ما را بردند و جلوی پلکان ایستادم سرداران و نیروهای حفاظتی آن جا بودند، قرار بود پیکر را بالا بیاورند و من هم بالا رفتم.
🍀 یکی از دوستان آقا ابراهیم مرا دید و شناخت مسئول برنامه ها بود، او گفت شما این جا چه می کنی، من هم گفتم نمی دانم، او گفت: کار آقا ابراهیم است، او هم گفت ما به تهران می رویم همراه ما اگر می خواهی بیا اما من بچه ها و وسایل ها همراهم بودند.
🌷پیکر سردار را آوردند من هم جلو رفتم، عجب شبی بود با هم نجوا کردیم، حال عجیبی داشتم شهد شیرینی در وجودم نشست که همان آرامم کرد و به او گفتم: خوشا به سعادتتان که پیکرتان قطعه قطعه آمد سلام مرا به ابراهیم برسانید فقط خواستم همین را بگویم. بعد فهمیدم وقتی شهدا جایی دعوتت می کنند، همین طور کارها درست می شود.
@shahid_ebrahim_hadi3