فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت فرزندان شهدا از محبت پدرانه شهید حاج قاسم سلیمانی
https://eitaa.com/Shahid_ebrahim_hadi3
خیلی زمزمه ڪنیم:)💔
"اَللَّهُمَّاغْفِرْلیالذُّنُوبَالَّتیتُحْرِمُنی
الْحُسَیْن"
"خدایاگناهانیکھمراازحسینعلیهالسلام محروممیکندببخش"
سیره عملی دانشمند شهید (( مصطفی احمدی روشن))
اذان را گفته بودند. زود مهر برداشتم و رفتم برای نماز. مصطفی هنوز نیامده بود. مثل همیشه کله اش را کرده بود تو جا مهری و مهر ها را زیر و رو می کرد. دوتا مهر پیدا کرد فوت کرد و یکی را داد دستم.
گفتم: این چیه؟
بشکن زد، گفت: این مهر کربلاست بگیر حالش رو ببر.
خیلی وقت ها روی مهر ننوشته بود تربت کربلا.
می گفتم از کجا فهمیدی مال کربلاست؟
می گفت : مهر کربلا از قیافه اش پیداست.
https://eitaa.com/Shahid_ebrahim_hadi3
✅ مجموعه جدید خاطرات و محبّت های شهید عباس دانشگر
۹
💠 آقای عبدالکریم منصوری از مشهد مقدس:
...
✍
از کودکی قاری قرآن کریم و مؤذن در مسجد بودم و سالهاست که به لطف خدا توفیق قرائت قرآن کریم را دارم و سعی می کنم که با تمام توان، هر روز لحظاتی از وقتم را با قرائت قرآن سپری کنم.
در زندگي ام همواره تلاش کردم تا خود را با شهدا و امام شهدا، امام خمینی(رحمةاللهعلیه) مأنوس کنم.
من در قسمت حمل بار راه آهن مشهد در ایستگاه شهید سید ابراهیم رئیسی خدمت می کنم و با جابه جایی بار زائرین حرم مطهر حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام زندگی را می گذرانم.
بعد از ایّام کرونا بود، یک روز وقتی قطار سمنان-مشهد در ایستگاه مشهد توقف کرد، یکی از زائرین آقا امام رضا علیه السلام به طور اتفاقی جلو آمد و تصویر شهیدی را به من داد و گفت: «این شهید برکت دارد» به من گفت: خواست خدا بود که برگه تصویر وصیت نامه شهید قسمت شما شد.
آن جوان که رفت، به تصویر شهید خیره شدم. چه لبخند قشنگی داشت. زیر عکس شهید نوشته شده بود: شهید عباس دانشگر، جوان مؤمن انقلابی. مجذوب چهره زیبای شهید شدم و عکس شهید را تا کردم و در قرآن همراه خود قرار دادم... 🔰
ادامه داستان آقای عبدالکریم منصوری از مشهد مقدس
... از لطف خداوند متعال، سه فرزند دارم.
دخترم سالها درگیر یک بیماری بود و از آن رنج می بُرد. مدتی که گذشت بیماری دخترم اوج گرفت و ناگهان به اِغماء رفت و بیهوش شد. چند روز بعد، دکترها جواب اش کردند و تمام خانواده غُصّه دار شدند.
در مشکلات زندگی، به حضرت زهرا سلام الله علیها و امام رضا علیه السلام متوسل می شدم. حتی سالها پیش در خواب یکبار حضرت زهرا(سلامالله علیها) و بار دیگر امام رضا(علیهالسلام) را دیدم.
از مدت ها قبل، به نیّت شهدا قرآن کریم را قرائت می کردم، از وقتی با شهید دانشگر آشنا شدم، در ثواب قرائت قرآن ایشان را هم شریک کردم.
به دعای شهدا اعتقاد دارم و می دانم که شهدا واسطه هستند و تأثیر فرستادن هدیه و ثواب برای شان را بارها در زندگی ام تجربه کردم.
بعد از سه چهار روز، یک شب در عالم رؤیا شهید عباس دانشگر را دیدم. شهیدِ جوان خوش سیما که با خنده ی زیبایش جلو آمد و گفت:« خوش به حال شما که قاری قرآن کریم هستی. شما که اُنس با قرآن کریم و آیات خدا داری، نگران چیزی نباش»
حرف شهید را که شنیدم از خواب پریدم و از شدّت هیحانِ دیدن او ، ناخودآگاه نشستم. بعد از آن با دلی شکسته، برای شِفای دخترم راهی حرم مطهر آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام شدم.
در حرم مطهر امام رضا علیه السلام وارد صحن اسماعیل طلا که شدم، دست ادب بر سینه گذاشتم و سلام دادم و کنار پنجره فولاد نشستم. به خاطر غُصّه دخترم حسابی اشک ریختم و با آقا دردِ دل کردم. از امام حاضر، حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام خواستم تا دخترم شِفا پیدا کند.
به امام رضا(علیهالسلام) گفتم: امروز من حواله شده شهید عباس دانشگر هستم. شما و کَرمتان.
بعد از زيارتِ حرم مطهر علی ابن موسی الرضا علیه السلام، به بیمارستان رفتم. دیدم همسرم خیلی خوشحال است. تعجّب کردم. گفت: همین چند دقیقه پیش بود که دخترمان به هوش آمد.
لطف خداوند متعال و امام رضا(علیهالسلام) بود که محبّت شهدا شامل حال مان شده بود.
امّا ماجرا به اینجا ختم نشد. یک سالی که گذشت و الحمدللّه از سلامتی دخترم اطمینان پیدا کردم، بعد از مدتی یک جوان مؤمن و با اخلاق، به خواستگاری دخترم آمد و دخترم راهی خانه بخت شد.
آنچه که در این چند سال پس از آشنایی با شهید دانشگر برایم اتفاق افتاد مرا بیشتر از قبل مطمئن کرد که هر که می خواهد حاجت روا شود، خوب است درِ خانه شهدا برود و با استعانت از خداوند متعال، محضر ائمه اطهار علیهم السلام، شهدا را واسطه قرار دهد.
بعدها فهمیدم که چرا آن جوان می گفت: «این شهید برکت دارد» چرا که شهدا همه هستی خود را در راه خدا دادند و به خدا وصل شدند و پیش خدا آبرو دارند.
📗
نویسنده: مصطفی مطهری نژاد
#خاطرات_جدید
#شهید_عباس_دانشگر
#مؤسسه_شهیددانشگر
🍃🌺🍃
زیارتنامه پدرگرامی امیرالمؤمنین
حضرت ابوطالب(ع) راباهم میخوانیم:
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْبَطْحاءِ وَابْنَ
رَئِیسها، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْکَعْبَهِ بَعْدَ
تَأْسِیسِها، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا کافِلَ الرَّسوُلِ
وَناصِرَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمَّ الْمُصطَفى
وَأَبَا الْمُرْتَضى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیْضَهَ الْبَلَدِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الذّابُ عَنِ الدِّینِ،
وَالْباذِلُ نَفْسَهُ فِی نُصْرَهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینِ،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى وَلَدِکَ أَمیرِالْمُؤمِنِینَ
وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ🌱
✍امیرالمومنین علی علیه السلام:
به خدایی که محمد را به پیامبری مبعوث
فرمود:اگر پدرم تمام گناهکاران زمین را
شفاعت کند.خداوند آن را بپذیرد.
📚منبع:الأمالي (للطوسی) ص 701
#بحق_الزینب_اللهم_عجل_لولیک_الفرج
یکی چشمش را برای خدا می دهد!
امّا من و تو میتوانیم برای خدا
چشممان را کنترل کنیم ...
#شهید_مرتضی_چیتگری #بحق_الزینب_اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🕊امروز مهمان شهید والامقام محمد ابراهیم موسی پسندی هستیم 🕊
💠سردار شهید محمد ابراهیم موسی پسندی در روز دوازدهم خردادماه 1340 در شهرستان چالوس به دنیا آمد.
🔹وی در لشکر 25 کربلا «مسئول طرح و عملیات» بود.
💠این سردار دلاور اسلام به همراه همسر شهیدهاش «مرضیه عاملی» در روز نُهم اردیبهشت ماه سال 1362 در جاده آبادان - خرمشهر به شهادت میرسند.
@Shahid_ebrahim_hadi3
💠مادر شهید نقل میکند: روزی برای تمیز کردن اتاق محمدابراهیم به داخل اتاقش رفتم.
🔹عطر بسیار خوشی به مشامم رسید و احساس کردم نور خاصی در اتاق است محمد بسیار خوشحال بود و حال خاصی داشت.
💠به او گفتم: «مادر چرا اتاق تو حال دیگری دارد؟» گفت: «چیزی نیست» خیلی اصرار کردم ولی چیزی نمیگفت، پس از کلی خواهش گفت: «به شرطی میگویم که تا زمانی که من زندهام به کسی نگویید.»
🔹من قول دادم و محمدابراهیم گفت: «همین الان حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشریف آورده بود در اتاق من و با هم صحبت کردیم.
💠اول خوشحالم که سعادت دیدار مولایم نصیبم شد، دوم اینکه آقا مرا به عنوان سرباز اسلام بشارت دادند و سرانجام کارم را شهادت در راه خدا نوید دادند و من در جبهه و خط مقدم همچنین صحنههایی را دیدهام
#شهید_محمدابراهیم_موسی_پسندی
@Shahid_ebrahim_hadi3
شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ
💠مادر شهید نقل میکند: روزی برای تمیز کردن اتاق محمدابراهیم به داخل اتاقش رفتم. 🔹عطر بسیار خوشی به
💠همیشه لباس خاکی بسیجی بر تن داشت و لباس سبز آرمدار سپاهی را نمیپوشید و میگفت: «میخواهم نیروهای بسیجی با من راحت باشند.»
💠بارها ناشناس همراه آنان به کندن کانال میپرداخت و از مشکلات آنان آگاه و در جلسات به رفع آن میپرداخت.
💠چند روز قبل از شهادت، از مادرش خواست لباس سبز سپاه را برایش بفرستد و در غروب نهم اردیبهشت سال شصت و دو همزمان با روز وفات حضرت زینب(س)، 53 روز پس از ازدواج با لباس سبز سپاهی به همراه همسر شهیدهاش مرضیه عاملی به آسمانیان پیوستند.
@Shahid_ebrahim_hadi3
#صفحه_63ازقرآن🌺🌿
#سوره_آل عمران 🌺🌿
#جز_4 🌺🌿
🕊تلاوت این صفحه هدیه به محضر حضرت بقیه الله الاعظم روحنافداه 🕊
🔹به نیابت از #شهید_ابراهیم_هادی و
#شهید_محمدابراهیم_موسی_پسندی