جزییات کامل ماجرای ملحق شدن «حرّ» به کاروان حسینی
🔺شاید بهترین داستانی که خداوند در این باره برای تمام انسانها قرار داده است، ماجرا ملحق شدن "حر بن زیاد ریاحی" باشد. حر ریاحى که متوجه شد کوفیان عزیمت جدال با آن حضرت را دارند از عمر سعد پرسید "آیا با این مرد نبرد خواهى کرد؟"، گفت بله، بهخدا سوگند، نبرد سختى کنم که کمترین درجه آن پریدن دست و سرها باشد.
🔺پرسید آیا از آنچه بیان فرمود عبرت نگرفتید و پى به مقام او نبردید؟ پاسخ داد اگر کار بهدست من بود چنانست که تو در نظر گرفتهاى اما پسر زیاد نمىگذارد خواسته من عملى شود.
🔺پسر ریاحى، کم کم به حسین(ع) نزدیک میشد. مهاجر بن اوس او را با وضع غیر عادى دیده پرسید اراده کجا دارى آیا مىخواهى بر حسینیان حمله کنى؟ حر، پاسخى نداده و همان وقت لرزه سختى اندامش را فراگرفته بود.
🔺حر، پاسخ داد امروز به خدا قسم خود را مخیر میان بهشت و دوزخ مىیابم و به خدا سوگند اگر تیکه تیکه و سوخته شوم هیچ مقام و موقعیتى را بر بهشت بر نمىگزینم؛ سپس اسب خود را به سوى حسین(ع) راند.
📡 @Mehrnews
📸 ورود نمادین کاروان امام حسین(ع) به کربلا
🔺مراسم نمادین ورود کاروان امام حسین (ع) و یارانش به کربلا، همزمان با ایام ماه محرم در شهر مقدس کربلا برگزار شد.
🔗 https://mehrnews.com/x35pMS
📡 @Mehrnews