『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
⊰•🍋🌼•⊱ . اقا ردای سَبزِ اِمامَت مُبارکت پوشیدَنِ لِباسِ خِلافَت مُبارَکت اِی آخَرین ذَخیرهِ زَهراییِ
⊰•🐾🌪•⊱
.
هرکس در هوای تو نفس کشید، آرام شد
هرکس دل به یاد تو داد، جان گرفت
هرکس نام تو را برد، عزیز شد
اتصال با تو، اتصال با تمام خوبیهاست
اتصال با تو، برکت است، زندگی است
اتصال با تو، تمام خیر است . . .💜🔗
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
.
⊰•🌪•⊱¦⇢#عــشقجان
⊰•🌪•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🖤👀🔗•⊱
.
قاسمهنوزدرشهر؛قاسمهنوزدرخط . . !
.
⊰•🖤👀•⊱¦⇢#حاجیمونه
⊰•🖤👀•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🍭💫•⊱
.
هرچقدرمسختباشهبراخدا کهکارینداره✨🌱
.
⊰•🍭•⊱¦⇢#خداجونم
⊰•🍭•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌷⛓️•⊱
.
-درقیدغمم،خاطرآزادکجایی؟!
-تنگاستدلم،قوتفریادکجایی؟!💔
.
⊰•⛓️•⊱¦⇢#جمعههایبیقراری
⊰•⛓️•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
دیررسیدیــد؛زنانقبلادرایــنسرزمین انقلابڪردھانــد🇮🇷🌪 #زن_عفٺ_افتخــار🕊
⊰•🌹🖇️🐾•⊱
.
دخترانباآراستنخودبهزیورِ
-تقــواعفاف
-دانـشایستــادگی
-تربیـتصحیـحفرزنـد
-اهمـیتدادنبـهخانـواده،
درراهحضرتزهراحرڪتڪنند🕊. .
.
⊰•🌹•⊱¦⇢#رهبرانه
⊰•🌹•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
‹💔🚶🏿♂›
⊰•🦋🔗💎•⊱
.
میگفتقراربوداربعینبیادڪَربلا،
ولیچندروزقبلترشچشماشبرایهمیشہ
بستہشد!؛
-میترسمعاقبتمنهمهمینباشہ،
ڪَربلانرفتہچشامبستہبشہ
وآرزویڪَربلاهمیشہتودلمبمونہ🙂💔:)
#اگهمُردمچیاگهقبلاربعینچشاموبستمچی!
.
⊰•🦋🔗•⊱¦⇢#عزیزمحسین
⊰•🦋🔗•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•👑🔗🍒•⊱
.
یعنیمیاداینروز🥲🤌🏻؟! :))
.
⊰•👑•⊱¦⇢#تاجسرمونه
⊰•👑•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•⁉️•⊱
.
مشڪلمادقیقاازجاییشروعشد
کہاشتباهاتیكانسانو؛
پایچادردینومذهبشنوشتیم🚶🏿♂. . .
.
⊰•⁉️•⊱¦⇢#شهیدانه
⊰•⁉️•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•📓🎗•⊱
.
آسماننشینِمهربانمن
جزدیدارتومداوانشودزخمدلم:)💔
چهشودگرنظریبرمنِبیچارهڪنی!؟
.
⊰•🌪📓•⊱¦⇢#حاجقاسمقلبم🖐🏽
⊰•🌪📓•⊱¦⇢#سیــدعلےخامنھاے
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii⊰•
⊰•🎀📎•⊱
.
مقام معظم رهبری...❣
زنده نگه داشتن نام و یاد شهدا🕊کمتر از شهادت نیست🌷
.
⊰•💔🎀•⊱¦⇢#ࢪهبࢪانہ
⊰•💔🎀•⊱¦⇢#سیــدعلےخامنھاے
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii⊰•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•🇮🇷•⊱
.
زنجیره انسانی دانشجویان، برای جلوگیری از حمله اغتشاشگران به نمازگزاران در دانشگاهفردوسی
این نماز باشکوه به امامت #حجت_الاسلام_راجی اقامه شد🌸
.
⊰•🇮🇷•⊱¦⇢#مرگبرمنافقینوڪفار
⊰•🇮🇷•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتےتــو قوانین فیزیڪیھم برهنگے یعنے سقوط . . .😏
#زن_عفٺ_افتخــاࢪ•••🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خطاببھمسیحعلینــژاد😏
#چادرمراعاشــقم💕
#مرگبرمنافقینوڪفار👊🏿
⊰•🌼🌿•⊱
.
رفـاقـتهـایـتـانرا،
خطبہخط،کـلمہبہکلمہ
مـرورمـیـڪـنـیــم!
شـایـدفـھـمیـدیـم
رفاقتتانبھانہشھادتبود!
یاشھادتبھانہرفاقت(:💔
شهیدان"نورے؛ڪایدخوردھ؛یعقوبے🌸
.
⊰•🌼•⊱¦⇢#شهیــدانھ
⊰•🌼•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
|ـبـسمࢪببابڪ••♥️ |ـصبـحـتونبخیـࢪ••🎗
ــآنچھگذشتـ...📻🌿
|ـشبتـونشھدایے
|ـعاقبتتونامامـزمانےシ🖐🏼
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
⊰•📻•⊱ . امامخمینے"🌿 آن روزی که درمورد جمهوری اسلامی احساس خطر کنیم، آن روز دیگر اینطور نیست که بشین
⊰•☄️🍂•⊱
.
فرزندانخمینۍ؛
پایانۍجزشھادتندارند...!シ
.
⊰•☄️•⊱¦⇢#چریڪی
⊰•☄️•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
⊰•🎀📎•⊱ . مقام معظم رهبری...❣ زنده نگه داشتن نام و یاد شهدا🕊کمتر از شهادت نیست🌷 . ⊰•💔🎀•⊱¦⇢#ࢪهب
⊰•🌸💕•⊱
.
تو کتاب "مردیباآرزویهایدوربُرد" نوشته بود شهید طهرانیمقدم عکس بزرگ آقا رو روی دیوار خونهشون زده بودن و زیرش نوشته بودن: من حاجتم شکفتنِ لبخند رهبر است . . .
.
⊰•🌸•⊱¦⇢#رھبرانھ
⊰•🌸•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•💙🔗•⊱
.
من خاک شوم جانا!
در رهگذرت افتم... :)
.
⊰•💙•⊱¦⇢#داداشبابڪ
⊰•💙•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
قابِ زیبایے ڪه هیچوقترسانھهاےضد انقلاب به ما نشــون نمیدن ! 🚶🏽♂
#پلیسمقتــدر🕊
⊰•🎀💕🌸•⊱
.
بَرایہبـٰارَمڪہشُده
بہخۅابمَنبیـٰا
عِشقِهَمیشِگیم
رِفیقبۍریـٰا...🕊
.
⊰•💕•⊱¦⇢#حاجقاســــم
⊰•💕•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•📻🕊•⊱
.
سخنان #مقاممعظمرهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان مےدھــد🌸"
.
⊰•📻•⊱¦⇢#داداشمصطفے
⊰•📻•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•📒✒️•⊱
.
در پـے یڪ معجزه بود
تا زندگـےاش را دگرگون سازد
بـھ جبھہ رفت !🙂
حالا سال هاست ڪھ مردم ڪنار مزارش
مـےنشینند و بھ یڪدیگر مـےگویند
معجزه مـےڪند..!(:💔
.
⊰•📒•⊱¦⇢#شهیدمحمدرضاتورجے
⊰•📒•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـانحَࢪیمِآلاللّٰھ』
⊰•🌚•⊱ . 🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊 زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی قسمت هشتاد و یکم...シ︎ واقعیت رو
⊰•☂•⊱
.
🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊
زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی
قسمت هشتاد و دوم...シ︎
بابک، از پشت ، چشم های مرد جوانی را می گیرد . مردی روحانی ست که حالا عبا و عمامه از سر برداشته و به جنگ داعش آمده است . دستان ورزیده اش ، مچ بابک را محکم می چسبد. در حین پیچاندن می گوید ؛ کی هستی ؟ چشم هام رو ولکن.
بابک ، با آرامش همیشگی، بی این که درد دستش دست پاچه اش کند، جواب می دهد : حاجی دستم رو هم بشکنی، تا چیزی رو که ازت می خوام، قبول نکنی، ولت نمی کنم.
حسین و داوود و رضا علی پور، در چند قدمی شان، این ماجرا را نظاره می کنند. حالا تک و توک آدم هایی که از کنارشان رد می شوند، کنجکاوند تا ببینند خواسته ی بابک چیست. روحانی می گوید: بگو ببینم چی می خوای ؟
بابک می گوید : حاجی، قول بده دستم رو برداشتم، همین که چشمت به ضریح افتاد، از بی بی بخوای که من شهید بشم .
روحانی با مکث سر تکان می دهد.
بابک که برای گرفتن چشمان مرد روحانی روی پنجه ی پاهایش ایستاده ، پاشنه ی پا را می گذارد زمین، و دست هایش پایین می افتد. نگاه تیره و تار مرد، با برق طلایی ضریح روشن می شود. با دست، بابک را نشان می دهد:
_ خانم جان، بی بی دو عالم، یه جوری این رو شهید کن که پودر بشه!
و صدای خنده از دور و بر شنیده می شود. روحانی بر می گردد سمت بابک و می گوید: خوبه؟ راضی شدی؟
بابک ، دوباره روی سر انگشتانش بلند می شود، دست می اندازد دور گردن روحانی، صورتش را غرق بوسه می کند و می گوید : دمت گرم!
ان شاءالله دعات مستجاب بشه!
روحانی به رفتن بابک خیره می شود و با خود می گوید: توی دل این پسر با این همه کم رویی و زبانی که به ندرت برای حرف زدن باز می شود، چه خبر است؟
علی پور، با چند قدم بلند، خودش را به بابک می رساند . بابک، سر به حفاظ مشبک می گذارد . آرام آرام سر می خورد و زی پای ضریح خانم می نشیند. سرش هنوز به پنجره ی نقره ای چسبیده است. انگشت در گره های ضریح قفل می شود ، و سرمایش را به جان می خرد ، اشک است که می بارد !
رضا دلش نمی آید بابک را تنها بگذارد ؛ اما حس می کند نباید خلوتش را به هم بزند . با کمی فاصله ، کنارش می نشیند . به نیم رخش خیره می شود . در این مدت ، بار ها و بارها به نوع رفتار بابک با آدم ها ، به صحبت هایش ، به طرز برخوردش با مسائل فکر کرده و مطمئن شده که بابک از لحاظ فکری با جوان های هم سن خودش فاصله ی بسیار دارد ، انگار عاقله مردی ، رو به رویش است ، در قالب جوانی ۲۴ساله !
بابک لب می لرزاند؛ اما کلماتش نا مفهوم اند ، و رضا فقط به اشک هایش نگاه می کند ؛ اشک هایی که زیر نور چراغ ها ، هزار برابر می شوند .
بعد از نماز و دعا ، صدایی بلند اعلام می کند برای رفتن به حرم حضرت رقیه سلام الله علیها سوار ماشین شوند . دمشق ، دیگر آن شهری که چند . . .
نویسنده:فاطمه رهبر
.
⊰•☂•⊱¦⇢#زندگینامھےداداشبابڪ
⊰•☂•⊱¦⇢#خــادم_اݪزھــࢪا
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii
⊰•🌼🔗🦋•⊱
.
چـادرت
بالوپــرۍپنھــانبرایتساختھ🦋♡...
.
⊰•🌼🔗•⊱¦⇢#چادرانه
⊰•🌼🔗•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii