#خاطرات_شهید
●بابک جوان امروزی بود اما غیرت_دینی داشت. همین غیرت دینی بود که او را به زینبیه و کربلای امام حسینی رساند
از آن دست جوانانهای امروزی که غیرت دینیدارند. میگفت: خانم حضرت زینب(س) من را طلبیده، باید بروم، تاب ماندن ندارم.
●بله، بابکم تیپ امروزی داشت. پسرم همیشه میخندید، خوشتیپ بود و زیبا
بابک پر از شادی بود و پر از شور زندگی اما فرزندم به خاطر اعتقاداتش و برای پیوستن به خدا از همه اینها گذشت و عاشقانه پر کشید. بابک فرزند نسل سوم و چهارم اینانقلاب بود. دلبستگیهای زیادی به زندگی داشت، امروزی بود و تمامی اینها را به خاطر دفاع از حریم آلالله و مادرش خانم زینب(س) رها کرد.
✍راوی : مادر شهید
#شهید_بابک_نوری_هریس
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
شهیدستان
نام و نام خانوادگى: موسىالرضا بیانى نام پدر: ابراهیم تاریخ و محلّ تولّد: 20/1/1339 ـ خان بین تاریخ
🥀#خـــاطـرات_شـهـــیــد🥀
محمد عباس زاده مقدم - دوست شهيد - می گويد: «ايشان شاگرد من بودند. يك روز با كُتى كه روى سرش بود، وارد مغازه شد و از او پرسيدم: چه شده است؟ گفت: پشت مغازه پيرمردى محتاج بود، چون او مرا می شناخت، نخواستم كه مرا بشناسد، كت را روى سرم انداختم و به او كمكى كردم.»
همچنين می گويد: شهيد كتاب هاى مطهّرى و دستغيب را مطالعه مى نمودند. صحبت هايش بر اساس همين كتاب ها بود. می گفت: اگر كمكى می کنيد، فقط ما بين خود و خدايتان باشد.»
🥀#وصــیـت_نـامـه_شـهـــیـد🥀
«زمانى به این نیّت به جبهه رفتم كه كشورم را از چنگال بعثیان كافر آزاد سازم. زمانى به این نیّت به جبهه رفتم تا انتقام خون برادران و دوستان و همرزمانم را بگیرم. زمانى به این نیّت كه جبهه به وجود من نیاز دارد، امّا حال احساس مىكنم،این من هستم كه به جبهه نیازمندم؛ چرا كه این جبهه است كه در آن همه چیز پیدا مىشود. معنویّت، انسان سازى، خداشناسى،خودشناسى، امتحان دادن، چگونه زیستن و چگونه مردن.
آرى این جبهه است كه انسان را از مادیّات و زرق و برق دنیوى دور مىكند ومانعى به نام مرگ را از بین مىبرد. امیدوارم خداوند بزرگ این بندهى حقیر و نالایق و گناهكار را مورد لطف خویش قرار دهد، زیرا كه اورحمان است و رحیم.»
از خانوادهام بى نهایت عذر خواهى مىكنم،زیرا كه نه فرزند خوبى براى مادرم بودم و نه برادر خوبى براى برادران و خواهران. از همسرم تشكّر مىكنم كه در زندگى مرا بسیار كمك مىكرد. از همه مىخواهم كه مرا حلال كنند. من از همه تقاضا دارم كه براى من اشك نریزند.»
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
شهیدستان
🇮🇷بسم رب الشهدا و الصدیقین🇮🇷 🌷#مـعـرفــی_شـــهــدا💞 شهید محمود کاوه فرماندهی تیپ ۱۵۵ ویژه شهدا نام
◑ #خاطــرات_شـهــیـد.
◈مفقود الاثر
می گفت:" دوست دارم مفقودالاثر باشم، این آرزوی قلبی من است.آخر در مقابل خانواده هایی که جوانانشان به شهادت رسیدند، ولی نشانی از آنان نیست، شرمنده ام".
در روستای خودشان چند جوان شهید مفقودالجسد بودند، واقعا احساس شرمندگی می کرد.
می گفت:" آرزو دارم حتی اثری از بدن من به شما نرسد".
در نامه ای که برای دخترش، بنت الهدی فرستاد، نوشته بود:" دخترم شاید زمانی فرا رسد که قطعه ای از بدنم هم به تو نرسد، تو مانند رقیه امام حسین _علیه السلام_ هستس، آن خانم لااقل سر پدرش به دستش رسید، ولی حتی یک تکه از بدن من به دست شما، نمی رسد".
یکی از رزمندگان که از جبهه برگشته بود تعریف می کرد، که از او شنیده:" دوست دارم مفقودالاثر بمیرم، اگر شهادت نصیب من شود، دوست دارم مفقودالاثر باشم چون قبر زهرا_سلام الله علیها_ هم ناشناخته مانده است".
◑فرازی از #وصـــیـــت_نــامـه.
شهید محمود کاوه
دشمن بايد بداند و اين تجربه را كسب كرده باشد كه هر توطئهاي را كه عليه انقلاب طرحريزي كند،امت بيدار و آگاه با پيروي از رهبر عزيز،آن را خنثي خواهد كرد. آينده جنگ هم كاملاًروشن است كه پيروزي نصيب رزمندگان اسلام خواهد شدو هيچگاه، ما نخواهيم گذاشت كه خون شهيدانمان هدر رود.اگر امروز به انقلاب ما خدشه وارد شود، بدانيد كه به مسلمانان جهان خدشه وارد شده است، به آنها آسيب رسيده است و اگر به انقلاب ما رونق داده شد، آنها پيروز شدهاند
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🇮🇷 #خاطــرات_شـهــیـد.🌷
آرمان که مریض شده بود، بردمش پیش دکتر؛ تا فهمید دکتر خانم هست و میخواد آرمان رو معاینه بکنه، گفت من نمیام.
گفتم: پسرم این خانم دکتر هستند، میخوان فقط معاینه ات بکنند.
گفت: نه پدرجان! طبق فتوای حضرت آقا تا وقتی که میشه به پزشک محرم مراجعه کرد نباید پیش پزشک نامحرم رفت...
⚡️روای:پدر شهید.
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
شهیدستان
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
نام و نام خانوادگی:محمد هادی ذوالفقاری
تولد: 67/11/13 – تهران
شهادت: 93/11/26 – مکیشفیه سامراء
محل خاکسپاری : نجف ، وادی السلام ، سمت هود و صالح بعد از سید علی قاضی
مزار یادمان : گلزار شهدای تهران ، قطعه ی 26 ، ردیف1، شماره 25
🌷#خـاطـرات_شـهـیــد
سال 1367 بود که محمدهادی یا همان هادی به دنیا آمد.او در شب جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمد.
وقتی تقویم را که می بینند درست مصادف است با شهادت امام هادی (علیه السلام ) بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند. عجیب است که او عاشق و دلداده امام هادی (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر امام هادی (علیه السلام) یعنی سامراء به شهادت رسید.
خانواده هادی می گویند : هادی اذیتی برای ما نداشت. آنچه می خواست را خودش به دست می آورد. از همان کودکی روی پای خودش بود. مستقل بار آمد و این، در آینده زندگی او خیلی تأثیر داشت. هادی از اول یک جور دیگری بود. حال و هوا و خواستههایش مثل جوانان هم سن و سالش نبود. دغدغهمندتر و جهادیتر از جوانان دیگر بود. او ویژگی های خاصی داشت :
همیشه دائم الوضو بود.
مداحی می کرد. اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت.
اخلاص او زبانزد رفقا بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد.
وقتی که شخصی از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد، یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره خداست و همه کارها برای خداست.
هادی علاقه ی زیادی به شهید ابراهیم هادی داشت و همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت.ودر خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود.
🌷#وصـــیـــت_نــامـه.
برای من مجلس عزا نگیرید چون من به چیزی که میخواستم رسیدم و برای امام حسین (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها ) مجلس بگیرید و گریه کنید.
پشت سر ولی فقیه باشید و با بصیرت، چون همین ولی فقیه است که باعث شده ایران از مشکلات بیرون بیاید.
از خواهران میخواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا رعایت بکنند نه مثل حجابهای روز، چون این حجابها بوی حضرت زهرا(سلام الله علیها) را نمیدهد.
جهان در حال تحول است دنیا دیگر طبیعی نیست،امام زمان (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) را تنها نگذارید
وصیت من به طلاب این است که اگر برای رضای خدا درس میخوانند و هدف دارند بخوانند و اگر اینطور نیست نخوانند.
🌸شادی روح این شهید عزیز صلوات🌸
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
سردار شهید حسین شاه کوهی همدانی
نام پدر: علی
محل تولد: آبادان
تاریخ تولد: ۱۳۲۹/۹/۲۴
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۷/۱۶
محل شهادت: سوریه
نحوه شهادت: اصابت گلوله
سن شهادت: ۶۵
🌷#خـــاطـرات_شــهــیــد
او در دوران جنگ تحمیلی، خود را مقید به سرکشی به خانوادههای شهدا و نیروهای خود میدانست.
سالها بعد او به همسر خود پیشنهاد داده بود به خانواده شهدای افغانستانی (فاطمیون) و پاکستانی (زینبیون) مدافع حرم سرکشی کند.
حاج حسین در دهه هشتاد صندوق قرضالحسنه عدل اسلامي را در همدان با کمک خيرين تأسیس کرد.
خانم پروانه چراغ نوروزی همسر شهید همدانی یکی از خصلتهای وی را ارتباط با جوانان میداند.
راهاندازی اولین کانون بسیج جوانان در همدان یکی از اقدامات شهید همدانی در همین راستا بود.
همچنین به ثبت و ضبط خاطرات و وقایع اهمیت میداد.
حاج حسین همدانی یکی از مؤسسین بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس همدان بود
📚کتاب خداحافظ سالار نوشتهی حمید حسام، دربارهی زندگی پروانه چراغ نوروزی همسر سرلشکر شهید حاج حسین همدانی است که خاطراتش را از دوران کودکی تا سالهای پس از انقلاب روایت میکند
☘شادی روح پاک سردار شهید
حاج حسین شاه کوهی همدانی صـلـوات☘
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
سـردار تـفـحص شـهـیـد مجید پازوکی
نام پدر : شمس اله
محل تولد : تهران
تاریخ ولادت: ۱۳۴۶/۱/۱
تاریخ شهادت : ۱۳۸۰/۰۷/۱۷
محل شهادت: فکه
مدت عمر: ۳۶ سال
محل مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا تهران
قطعه ۲۷
📚کتاب مربوط به این شهید: رد پایی در رمل - یادگاران۲۹ -دل من هیچ
🌷#خـاطـرات_شـهــیــد
سال۷۱ بود که همسرم برای اولین مرتبه من را برای بازدید از مناطق عملیاتی به منطقه «فکه» برد. تپه های دشت عباس رفتیم، هنوز تانک های سوخته، پلاک ها و مین های خورشیدی و والمری و خیلی وسیله های دیگر روی زمین بود و زیر خاک نرفته بود. حتی می شد در برخی قسمت ها استخوان های شهدا را دید. در واقع بسیاری از قسمت های منطقه، بکر و دست نخورده بود.
در سال ۱۳۷۱ با آغاز کار تفحص لشکر ۲۷محمدرسول الله در منطقه جنوب او نیز به خیل جستجوگران نور پیوست. با تمام سختی های منطقه و ناراحتی جسمی ،عاشقانه به دنبال پیکر شهدا می گردید.اما حتی همسر و فرزندانش از سمت و درجه او بی اطلاع بودند، چرا که شهرت و مقام نزد او بی ارزش بوده است.
🌷#وصــیــت_نــامـه.
شهید مجید پازوکی در وصیتنامه خود نوشت: وصیت من به تمام راهیان شهادت حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با مظاهر کفر تا اقامه حق و ظهور، ولی خدا امام زمان (عجل الله)نکند، ولی خدا را تنها بگذارید و خدای نکرده مثل امام علی (علیه سلام) غریب شود؛ بههوش باشید.
روزی میرسد که امام زمان میآید و شرمنده او نباشید با عشق به شهادت و آماده شدن برای قیام مهدی (عجل الله).
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
شهید رضا چراغی
نام کامل رزاق چراغی
لقب_ شمشیر لشکر
تاریخ تولد_۲۷ فروردین ۱۳۳۶
محل تولدروستای ستق ساوه
شهادت۱۳۶۲
محل شهادت
منطقه فکه، عراق نحوه شهید شدن
اصابت گلوله توپ
اطلاعات نظامی فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسولالله
🌷#خــاطـرات_شــهـــیــد
ویژگیهای اخلاقی
رضا اهل پارسایی، تقوا و دیانت بود و همواره نسبت به انجام واجبات و ترک محرمات تقیه خاص داشت. از دنیا و زخارف آن پرهیز میکرد و اهل ریا و ریاست نبود. رضا عاشق شهادت بود. در طول جنگ، یازده بار مجروح شد و خودش گفته بود که اگر خدا بخواهد، بار دوازدهم شهید میشوم و چنین هم شد. شهید چراغی در مسئولیتهایی که به عهده میگرفت، جدی و پرکار بود. نسبت به حفط بیتالمال سخت حساس بود و هرگز از آن استفاده شخصی نمیکرد.
🌷#شـهـادت_شـهــیــد
یکی از همرزمانش میگوید: «دشمن در ارتفاع ۱۴۳ فکه پاتک سنگین زده بود. به هر ترتیبی بود، خود را به آنجا رساندم. رضا چراغی، عباس کریمی و اکبر زجاجی در حال شلیک آرپیجی ۶۰ بودند. دشمن پاتک سنگینی زده بود. هر چه اصرار کردم که عقب برگردند، قبول نکردند. روی ارتفاع فقط شش نفر سالم مانده بودند که میجنگیدند؛ رضا چراغی، عباس کریمی، اکبر زجاجی و سه نفر بسیجی که سخت درگیر بودند.
دشمن تصور میکرد که نیروی زیادی روی ارتفاع هستند. عصر که دوباره به ارتفاع رفتم، دیدم عباس کریمی و دو نفر از بسیجیان، پیکر غرقه به خون چراغی را با برانکارد حمل میکنند.
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
●وقتى از جبهه مى آمد، به او مى گفتم: ديگر بدن تو سوراخ سوراخ است، لازم نيست به جبهه بروى. بيا و دستِ زن و بچّه ات را بگير و مدّتى به روستا پيش ما بيا تا ما از دلتنگى در آييم.
○او در جواب میگفت: مادرم، اگر من نروم يا ديگران نروند، میدانى چه خواهد شد؟ ديگر از اسلام خبرى نخواهد بود و هر يك از ما به دست يك كافر خونخوار خواهيم افتاد كه ايمان و انسانيّت ندارند. پس بايد به اين انقلاب و جنگ تا جايى كه در توان داريم كمك كنيم.»
●به او خبر داده بودند كه بيا مبلغى واريز كن كه بروى مكّه. گفته بود: مكّه من در همين جاست و به زودى به مكّهاى خواهم رفت كه خشنودى خدا در آن است و آن شركت در عمليّات بود»
✍️به روایت مادربزرگوارشهید
فرماندهٔ لشگر ۵نصر
#شهید_سید_ابراهیم_شجیعی🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۳۵/۸/۲ اسفراین ، خراسان شمالی
●شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۳ عملیات والفجر۸
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🍃بسم رب الشهداﺀ🍃
#به_روایت_همسرشهید:
عاااشق شهدای گمنام بود، سعی میکرد هرجا که می رویم، از بازار تا هیئت، نزدیکترین مزار شهدای گمنام را هم زیارت کنیم. خیلی صادقانه و از عمق دل و باصفا با این شهدا صحبت میکرد. اول بهشون سلام میداد و بعد هم شروع به درد ودل می کرد و آخرش هم دعا🙏
اکثر اوقات سر مزارشون برام از مقام و جایگاه حضرت زهرا(س) میگفت و آخر سر با حسرت می گفت "خوشابحالشون که حضرت زهرا (س) هرشب بهشون سر میزنه". خیلی قشنگ هم دعا می کرد.
بهشون می گفت "الهی هر کدومتون بیشتر برای ما دعا کنه، حضرت زهرا (س) بیشتر بهش سر بزنه😃"… یا گاهی بهشون می گفت: "خوشابحالتون که با این سن کم به این زیبایی عاقبت بخیر شدید و خیالتون راحت شد. شما چی می بینید اونجا که حاضر نیستید از گمنامی دربیاید. بامعرفتا مادراتون منتظرند 😔 "
هروقت هم قرار بود بریم هیئت ، شهدا رو دعوت می کرد به روضه و ازشون می خواست باهامون بیان...
✓ بیست روز مفقودی و گمنامی اش، قبل بازگشت پیکر پاکش، نشان از ارادتش به شهدای گمنام داشت.
#خاطرات_شهید
#شهیدنویدصفری
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
●حسیـن ایرلو بچه تهران بود از آن داش مشتی هــا...
شده بود فرمانده تحریب لشکر المهدی(عج)...
●می گفت دوست دارم جوری شهید بشم که یک وجـبم از من هم نمـونه... گلوله مستقیم تانک خورد به سینه اش، تکه تکه شد....
●بعد از حسیــن، کاکا علے شـد فرمانده تخریـب...
دیدم همیشــه یک لباس منـدرس و کهنه به تن دارد.
گفتـم کاکا علے این چـیه پوشیدے زشتـه!
گفـت: لباس شهیـد ایرلوِ!
گفتم: حسین هیکلش دو برابر تو بود؟
گفت:دادم خیاط بـرام اندازش کـرده.
روی آسـتین جاے یک پارگے بود.
گفـتم: این چـیه، چرا این را ندوختـی؟
گفت: جاےترکـشیه که به بازوے ایرلو رفته.
هر وقت خسـته میشـم. دلم مےگـیره سرم رو مےگذارم رو این پارگےآروم میشم!
📎پ ن : #شهید_علی_ناظمپور(کاکاعلی)
سمت: فرمانده گردان تخریب لشکر 33 المهدی(ﻋﺞ)🌷
🏴🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🏴
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
قبل از رفتن ...
زیارت حضرت زهرا (س) خواند.
شهادت حضرت نزدیک بود و
رمز عملیات هم یا زهرا (س) !
از سنگر رفت بیرون وضو بگیرد ؛
امّـا دیگر بر نگشت ...
كربلای پنج بود كه تركش خورد
بردنش بیمارستـان ...
چند روز بعد ۱۲بهمن ٦۵ شهید شد
آنروز، روز شهادت حضرت زهرا بود.
#شهید_حجةالاسلام_عبدالله_میثمی
#طوفان_الاقصی
🌷🍃🥀🌹🌹 🥀🌷🍃🌷
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
اوایل ازدواجمان بود. یک شب از صدای دلنشین قرآن بیدار شدم . نور کم سویی به چشمم خورد. از خودم پرسیدم : این نور از کجاست ؟ بعد از مدتی متوجه شدم از چراغ قوه ای است که علی روشن کرده بود تا نماز شب بخواند، چراغ بزرگتری را روشن نکرده بود که مبادا من از خواب بیدار شوم . علی خیلی به من احترام می گذاشت.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_علی_شفیعی
#مقتدر_مظلوم
#طوفان_الاقصی
#طوفان_الاحرار
#وعده_صادق
🌷🍃🥀🌹🇮🇷🥀🌷🍃🌷
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
●دنیا محل امتحان و آزمایش است و کاروانسرایی است موّقت؛ قافله مرگ فرا خواهید رسید و همه در نوبت قرار دارند و در مهلت مقرر باید بسوی او بازگشت. آنچه را خداوند تقدیر مینماید کسی قادر به آن نخواهد بود. خداوند دقیقه و ثانیهای مرگ کسی را به تأخیر نمیاندازد پس چه بهتر که انسان زندگیاش را در مسیر طاعت الهی و در جهت کسب رضایت خداوند قرار دهد وهمواره به یاد او باشد.
● به همه شما توصیه میکنم که در برابر تمامی مصائب وارده، به خداوند پناه ببرید و به یاد حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت زینب(س) و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) خودتان و قلبتان را آرامش ببخشید چون این بزرگواران بیشترین مصائب را در طول تاریخ اسلام برای رضای خداوند به جان و دل خریدند.
📎 قائممقام لشگر ۲۵ کربلا
#سردارشهید_محمدحسن_طوسی🌷
📙شناسایی. اثر گروه شهید هادی
#مقتدر_مظلوم
#طوفان_الاقصی
#طوفان_الاحرار
#وعده_صادق
🌷🍃🥀🌹🇮🇷🥀🌷🍃🌷
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریہ بروم؟!
گفـتم :با چه خـاطرجمعے چنین حرفی میزنے؟؟
گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم.
میگفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم حضـرت عـباس (ع) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود.
با قمر بنیهاشم (ع) عهـد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (س) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم. مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم.
عاجزانه خواستم.
در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شـد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفــت.
📎پ ن : تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد..
شهید_حمید_قاسم_پور
#مقتدر_مظلوم
#طوفان_الاقصی
#طوفان_الاحرار
#وعده_صادق
🌷🍃🥀🌹🇮🇷🥀🌷🍃🌷
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
💠زهی خیال باطل
●| یک ماه بعد از نامزدی اش آمد پیش من؛ گفت «میخواهم به سوریه بروم»، قبلا هم چند بار به من گفته بود، بهش گفتم عباس سوریه رفتن تو با منه، من نمیخوام جوانی پیش من باشه که جنگ و خون و آتش را ندیده باشه؛ مطمئن باش بالاخره تو را میفرستم؛ اما چرا آنقدر اصرار میکنی که الان بروی؟
●عباس گفت «حاجی؛ من دارم زمینگیر میشم میترسم وابستگی من را زمینگیر کنه!». اصرار عباس آنقدر زیاد شد که گفتم عباس برو، وقتی گفتم برو، گل از گلش شکفت
●چون تازه داماد بود رفقای عباس در سوریه همقسم شده بودند که از او مراقبت کنند و او را سالم به ایران برگردانند. بعد از شهادتش، من به بچهها گفتم: زهی خیال باطل...!!! خداوند برای او نقشه کشیده بود؛ عباس درس عاشقی را چشیده بود و باید میرفت.
📎پ ن : شهیــدی ڪہ ماننـد مادرش زهــــــرا بین #در و #دیــوار
سوخت و پــــرڪشیـد .
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#خادم_الرضا
#خادم_جمهور
#شهید_جمهور
🌸🌷🌷🍃🌹 🥀🌷🌷🌸
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در جنگ با داعش در عراق، همرزم شهید هادی طارمی باشم. آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر؟ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است."
آن روز توانستم به دستبوسی سردار بروم. به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرفهاست. عکس که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش غذا بخوری."
هادی مرا پیش سردار برد و بهعنوان یک مدافع حرم هممحلهای به ایشان معرفی کرد و حاج قاسم هم خوشحال شد. آن روز بیش از هر چیزی، به این افتخار کردم که یکی از بچههای شادآباد، محافظ سردار سلیمانی است. شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از دست خودش لقمه گرفتم.»
▫️«هادی میگفت: من هر روز از دست حاج قاسم، لقمه متبرک میگیرم. این بهجای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش میگذاشت.
✍به روایت همرزم شهید
📎محافظ رشید حاج قاسم سلیمانی
#شهید_هادی_طارمی
#همسفر_من
#خادم_الرضا
#خادم_جمهور
#شهید_جمهور
#انتخاب_اصلح
🌸🌷🌷🍃🌹 🥀🌷🌷🌸
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
💠خط شکنی از جنس علم
¤در یک مسأله علمی پیچیده گیر کرده بودیم و راه حلی برای آن پیدا نمیکردیم. گفتیم رضایینژاد میتواند کار را ادامه بدهد، موضوع را بااو در میان گذاشتیم و مبلغ زیادی هم پیشنهاد کردیم.
¤بیتوجه به مبلغ پیشنهادی ما گفت: این مسأله به دردی هم میخوره؟
ما هم گفتیم: نه، به دردی نمیخوره، اما اینطوری ما اولین گروهی هستیم که توی جهان این مسأله رو حل میکنه.
داریوش گفت:
¤من اگه تو زندگیم بتونم، یه چوب کبریت یا یه پیچگوشتی درست کنم که به درد چهار نفر بخوره، خیلی بیشتر برام ارزش داره تا اینکه بخوام بگم دستگاهی رو درست کردم که هیچ کس مثل اون رو نداره یا مسألهای رو حل کردم که هیچ کس حل نکرده.
✍راوی: همکارشهید
#شهید_داریوش_رضایی_نژاد
#شهید_علم_و_ترور
💐اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم💐
🌺اللهم عجل لولیک الفرج 🌺
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
✍ #خاطرات_شهید📚
ما سال ۹۴ تو اهواز تو پادگان حمیدیه، #خادم بودیم برا راهیان نور😊
جواد #مسئول ما بود☺️
جواد همه را صدا کرد برا #نماز_صبح
با چک و لگد😂
به من میگفت بلند شو ابله و رو شکمم راه میرفت😇
اقا بلند شدیم رفتیم #وضو گرفتیم وایسادیم نماز
تا همه خوندیم، گفت خب #بخوابید ساعت دو عه😅
ساعت ۲ نصف شب نماز صبح😳
آقا خوابید کف کانکس و #میخندید ماهم اعصابا...😬
هیچی دیگه #پتو را برداشتیم و انداختیم روش و دِ بزن😂
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_جواد_محمدی🌷
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
🌺اللهم عجل لولیک الفرج 🌺
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••.
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
«شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود؟»
🔹از اوضاع سوریه باخبر بودم اما نمی دانستم می خواهد برود. عادت نداشت وقتی می خواهد جایی برود به من زود بگوید، معمولا می گذاشت نزدیک رفتن، خبر می داد.
🔸خیلی ناراحت بودم از رفتنش اما با خودم می گفتم: «شوهر من نرود چه کسی برای دفاع برود.!!» وقتی اینها را به خودش هم گفتم، خیلی خوشحال شد.
🔹دفعه اول تا زمانی که به تهران برگشت نمی دانستم زخمی شد. بعد از آمدنش خبر دادند به بیمارستان رفته و حالش خوب شد.
🔸علی واقعا خیلی شجاع بود و تازه بعد از شهادتش دارم او را می شناسم. دفعه دوم که می خواست برود مخالفت کردم، اما بعد دلم را گذاشتم پیش حضرت زینب(س) و گفتم برو.
🔹گفت: «خیلی خوشحالم از اینکه تو به من روحیه می دهی و می گویی برو.»
همسر بعضی ها خبر نداشتند اما من می دانستم.
#شهید #علی_عابدینی 🌷
#وعده ـ صادق۲
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
🏴 الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج🏴
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••.
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
از وقتی ازدواج کرده بود، قناری و سُهرههایش را هی کم و کمتر میکرد. محدثه میگفت: «دلم میگیرد طفلیها را توی قفس میبینم.»
از آنهمه پرندهِ قفسی که روزی جانش به جانشان بسته بود، یک سُهره مانده بود برایش که آنرا هم همان روز بعدازظهر، قبل رفتنش برد با محدثهسادات رهایش کرد.
شب، وقتی میخواست برود، با همه که آمده بودند برای بدرقهاش، تک به تک خداحافظی و دیدهبوسی کرد و آخر از همه، خم شد و کف دستهایم را گذاشت روی صورتش و بوسیدشان.
دستهایم را حلقه کردم دور گردنش و یک دل سیر بویش کردم. درِ گوشم گفت: «ننه! دعا کن شهید برگردم...» و زل زد توی چشمهایم و گفت: «اگر شهید شدم، رخت سیاه نپوش و نگذار کسی رخت سیاه بپوشد. توی مجلسم جای خرما و حلوا، شیرینی و شکلات خیرات کنید...»
و تنگ در آغوشم کشید و لحظهای بعد، از حلقه دستهایم بیرون خزید و رفت که رفت...
✍به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید_صادق_عدالت_اکبری🌷
●ولادت : ۱۳۶۷/۲/۲ تبریز ، آذربایجانشرقی
●شهادت : ۱۳۹۴/۲/۴ دلامه ، سوریه
#شهیدستان
#وعده ـ صادق۲
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••.
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
●ما از زمانی که عقد کردیم ماموریتهای حمیدرضا به سوریه شروع شد. اگر اشتباه نکنم در طول این مدت زندگی مشترکمان، شش تا هفت بار سوریه رفت. هربار هم تقریبا ۴۰ تا ۵۰ روز ماموریتش طول میکشید
●حمیدرضا همان جلسه اول به من گفت که جزو نیروی سپاه قدس است. گفت حاج قاسم سلیمانی از ما خواسته که خانوادههایتان باید در جریان این موضوع باشند به این دلیل که شما یک شهید زنده هستید و به خاطر رفت و آمدتان در مناطق درگیر جنگ باید هرلحظه منتظر شهادتتان باشید
●من زمان شهادت همسرم در سوریه بودم
✍راوی: همسر شهید
#شهید_حمیدرضا_باب_الخانی
#شهیدستان
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••.
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
از وقتی ازدواج کرده بود، قناری و سُهرههایش را هی کم و کمتر میکرد. محدثه میگفت: «دلم میگیرد طفلیها را توی قفس میبینم.»
از آنهمه پرندهِ قفسی که روزی جانش به جانشان بسته بود، یک سُهره مانده بود برایش که آنرا هم همان روز بعدازظهر، قبل رفتنش برد با محدثهسادات رهایش کرد.
شب، وقتی میخواست برود، با همه که آمده بودند برای بدرقهاش، تک به تک خداحافظی و دیدهبوسی کرد و آخر از همه، خم شد و کف دستهایم را گذاشت روی صورتش و بوسیدشان.
دستهایم را حلقه کردم دور گردنش و یک دل سیر بویش کردم. درِ گوشم گفت: «ننه! دعا کن شهید برگردم...» و زل زد توی چشمهایم و گفت: «اگر شهید شدم، رخت سیاه نپوش و نگذار کسی رخت سیاه بپوشد. توی مجلسم جای خرما و حلوا، شیرینی و شکلات خیرات کنید...»
و تنگ در آغوشم کشید و لحظهای بعد، از حلقه دستهایم بیرون خزید و رفت که رفت...
✍به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید_صادق_عدالت_اکبری🌷
●ولادت : ۱۳۶۷/۲/۲ تبریز ، آذربایجانشرقی
●شهادت : ۱۳۹۴/۲/۴ دلامه ، سوریه
#شهیدستان
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••.
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
🔺اگر کسی در مراسمی که دعوتش میکردند مقید به رعایت موازین شرعی نبود حتی اگر از نزدیکترین افراد به او هم بودند در آن مراسم شرکت نمیکرد. روی باور و اعتقادش میایستاد.
🔺محض دل کسی به مجلس نمیرفت، قبل از رفتن سعی میکرد تا افراد را آگاه و مسائل را درست برای آنها بیان کند. اگر موفق میشد که مشکل رفع میشد اما اگر تلاشش نتیجه نمیداد عذرخواهی میکرد و در آن جلسه یا مجلس شرکت نمیکرد و هدیه را برایشان میفرستاد. با نرفتنش مخالفت خود را با اینگونه مجالس ابراز میکرد
🔺مهربانی، تواضع، کمک به همه، محبت و توجه خیلی زیاد به خانواده از جمله خصوصیات اخلاقی او بود. اینقدر درجه مهربانی و احساس مسئولیتش بالا بود که وقتی کاری را به فردی میسپرد که آن فرد تازهکار بود سعی میکرد تا وقتی که طرف همه زوایای کار را یاد نگرفته تنهایش نگذارد.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_جمال_رضی🌷
#شهیدستان
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••.
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطرات_شهید
●در خانه درهمه ی کارها به همسرشان کمک می کردند و مشوق خوبی برای همسر خود در تحصیل بودند.
●از وقتی که وارد این شغل شد، همیشه از شهید شدن خود می گفت و چون روستای ایشان شهید نداشت همیشه می گفت که من شهید رئیس آباد هستم.
●بسیار مهربان، صادق ، شوخ و مردمی بود به طوری که وقتی در جمعی حضور داشت ، سایرین ازحضورش لذت میبردند.
●به دلیل شلیک پهباد آمریکایی به کارگاهشون در جنوب بغداد #شهید_علی_یزدانی از پیکر مطهرش چیزی نمیمونه و شهید جعفری هم با نوای یا ابالفضل علیه السلام اربا اربا شد و مهمان ارباب خویش گردید.
#شهید_هادی_جعفری
●ولادت : ۶۵/۱/۳ - آمل ، رئیس آباد
●شهادت: ۹۴/۱/۳ - نهروان عراق
●آرامگاه: آمل - گلزار شهدای رئیس آباد
#فاطمیه
#شهیدستان
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••.
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯