eitaa logo
شهیدستان
235 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
8 فایل
عزیزان این کانال جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای عزیز ایجاد شده است ، شما با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندهید . ارتباط با خادمین کانال : @SadatSaeed @sarbazam1355
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام دوستان اگه کسی خواست بره انشاالله اربعین پیاده روی میتونه فایل باکیفیت این عکسو که پایین میذاریم چاپ کنه و روی کوله ش نصب کنه سایزش هم A4 هست و باید پرس بشه🌿 🌸🌷🌷🍃🌹 🥀🌷🌷🌸 ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈• ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
طرح اربعین copy.jpg
4.11M
🌸🌷🌷🍃🌹 🥀🌷🌷🌸 ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈• ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
⭕️ محسن حججی؛ اولین شلیک با T90 در سوریه یک‌نفر از اطلاعات‌عملیات با موتور آمد و خواست توپچی را ببرد سنگر فرماندهی منطقه برای توجیهِ اهدافی که باید می‌زدیم. علاوه بر این، جاده‌ای که می‌رفت بالای تپه، باریک بود و چند پرتگاه خطرناک داشت و چون در تاریکی ازش عبور می‌کردیم، یکی از ما باید نسبت بهش توجیه می‌شدیم. قرار بود توپچی را در هر دو موضوع، روشن کنند. وقتی از محسن حججی خواست همراهش برود، قبول نکرد و گفت: «بدون فرمانده تانکم، هیچ‌جا نمیام!» حرفش از لحاظ منطق نظامی درست بود چون این‌جور مواقع، اصل این بود که فرماندۀ تانک را توجیه کنند تا او مطلب را به خدمه‌اش منتقل کند ولی شرایط خاص و اضطراری بود و می‌خواستند مستقیم توپچی را توجیه کنند. علاوه بر این، اگر دو نفری می‌رفتیم، بهتر و کامل‌تر توجیه می‌شدیم و احتمال این‌که موردی را فراموش کنیم یا درست نفهمیم، کاهش پیدا می‌کرد. شخصی که با موتور آمده بود، اولش قبول نکرد و گفت جا ندارد دو نفرمان را ببرد ولی اصرار محسن را که دید، با عصبانیت قبول کرد و خودش رفت روی باک و خواست بنشینیم پشتِ سَرَش. مقصد، ساختمانی یک‌طبقه بود در آن طرف تپه که وقتی داخلش شدیم، دیدیم عبدالله عراقی از فرماندهان ارشد نیروی زمینی نشسته وسط و تعدادی از فرماندهان و نیروها، اطرافش ایستاده‌اند. به خواستِ فرمانده، ما هم نشستیم کنارش و توجیه و توضیح‌ها شروع شد. روی دیوار روبه‌رو، چند صفحه نمایش بود که تصاویر ارسالی دوربین‌ها و پهبادهای مجهز به دید در شب را نشان می‌دادند. برخی تصاویر زنده بودند و برخی مربوط به چند ساعت قبل. چهار، پنج هدف مثل یک ساختمان، دیوار یک باغ و چند موضع مستحکم را نشان‌مان دادند که همه‌شان شده بودند گره‌های کوری در مسیر پاکسازی منطقه و پیشرفت عملیات. تروریست‌ها از ضعفِ تانک‌های ما در نداشتن دید در شب استفاده کرده و شب‌ها به خطوط مقدم فشار آورده و گاهی پیشروی می‌کردند. آن موقع هم یک چنین شرایطی ایجاد شده بود و همه چشم به راه بودند کارآیی T90 در مقابله با این وضعیت را ارزیابی کنند؛ تجربه‌ای جدید که اگر موفق می‌شد، شرایط خیلی از جبهه‌ها را تغییر می‌داد. وقتی یک‌دور اهداف را از روی فیلم مرور کردیم، محسن خواست که فیلم را دوباره نشان دهند تا با دقت بیشتری جزئیات را به ذهن بسپارد. در همین حین، زانودردم که همان اوایل موقع پریدن از هواپیما شروع شده بود، بابت فشاری که موقع بستن دریچۀ فرار تحمل کرده بودم، تشدید شده بود. مرتب دستم به زانویم بود و مالشش می‌دادم. سردار عراقی، متوجه شد. پایم را دراز کرد و گفت راحت باش! با دیدن دوبارۀ فیلم، هر دو تا حدود زیادی مطمئن شدیم اهداف را شناخته‌ایم. به همان شکل که آمده بودیم، برگشتیم و تانک را بردیم روی تپه. داشتیم آماده می‌شدیم برای زدن اهداف که یک نفر از اتاق فرماندهی با موتور آمد پیش‌مان و گفت «باید تانک را بکشید جلوتر. یک‌سری هدف جدید به قبلی‌ها اضافه شده!» گفتم من از این جلوتر نمی‌رم. دستگاه و نیروهایم را می‌زنند. جواب داد این دستورِ فلان سرداره! گفتم هر کی گفته باشه، مهم نیست. تمام مسئولیتش با خودم. بهش بگید اگه خیلی اصرار داره، خودش بیاد کناردستم بشینه تا با هم بریم جلو. دیگه حرفی نزد و رفت. چند دقیقه بعد، یک نفر دیگر آمد. با همان حرف و دستور ولی خیلی آرام و منطقی. طوری حرف زد که قانع شدم با هم بریم جلوتر و اهداف جدید را با دوربین بررسی کنیم. همین‌طور که اهداف را نشانم می‌داد، راجع به آخرین وضعیت دشمن و سلاح‌هایشان هم توضیح داد و قانعم کرد خطری دستگاه‌مان را تهدید نمی‌کند. حرفِ حساب، جواب نداشت. قبول کردم و دستگاه را چند ده متر کشیدیم جلو و با هماهنگی فرماندهان شروع کردیم به زدن اهداف. برخی اهداف به سرعت زده می‌شدند و تعدادی مثل یک سنگر تیربار، بعد از چند شلیک منهدم می‌شدند. تا حوالی 2بامداد، کارمان طول کشید. از واکنش‌هایی که داخل بی‌سیم می‌شنیدیم و مشاهدات محسن در صفحۀ نمایش تانک، می‌دانستیم شلیک‌های موفقی داشته‌ایم ولی موقعی به عمقِ این موفقیت واقف شدیم که وصفِ اتاق فرماندهی را شنیدیم. روز بعد، یکی از نیروهای اطلاعات‌عملیات که موقع شلیک‌ها در اتاق فرماندهی بود، برایمان تعریف کرد موقعی که شما اهداف را می‌زدید، بیشتر نیروها، بالا و پایین می‌پریدند و سوت و کف می‌زدند. می‌گفت باور کنید خستگی چند روز کار شبانه‌روزی و فشار روحی و روانی، از تن‌مان دَر رفت و گرۀ کار باز شد. بعدها هم از جایی دیگر شنیدیم وقتی ماجرا را برای حاج‌قاسم تعریف می‌کنند، حاجی از تعبیر «فتح‌الفتوح» استفاده می‌کند. 📌به روایت یکی از رزمندگان مدافع حرم لشکر 8 نجف اشرف. 🌸🌷🌷🍃🌹 🥀🌷🌷🌸 ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈• ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
💢تصمیم گرفت به جبهه برود. در آن زمان تنها فرزندمان بر اثر بیماری در بیمارستان بستری بود. هرچه به محمد رضا گفتم: الان نرو، صبر کن تا فرزندمان خوب شود و بعد برو. قبول نکرد و گفت: تو همسر ارتشی هستی و باید صبور باشی... 💢در تاريخ ۱۳۶۰/۰۵/۱۲ خبر شهادت او را به ما دادند ولی خبری از پیکر او نبود.چهار ماه و ده روز از شهادت محمد رضا می گذشت وقتی پیکر او را آوردند امام جمعه فسا گفتند: بگذارید تا مردم بیایند و از مقام شهید با خبر شوند. پیکرش هیچ نکرده بود انگار تازه به شهادت رسیده است. با دیدن جسد محمد رضا ایمانم به خدا قوی تر شد و از این که او شهید شده بود افتخار می کردم. 🌸🌷🌷🍃🌹 🥀🌷🌷🌸 ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈• ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
گریه کن امام حسین عليه السلام بود. از اونایی که گریه کردنش با بقیه فرق می کرد. وقتی از مجلس روضه امام حسین می آمد بیرون چشمانش سرخ شده بود، از بس گریه می کرد. کارهاش طوری تنظیم می شد که به روضه امام حسین عليه السلام برسه. هر جا روضه بود می دیدیش. زیارت عاشورا می خوند، روزی چند بار. همیشه هم می گفت: «من توی بغل تو شهید می شم.» حرف اون شد. تو بغل من شهید شد اونم با گلوی بریده..😭 روی سنگ قبرش با خط درشت نوشتند: «هذا محب الحسین عليه السلام » 📎به روایت 🌸🌷🌷🍃🌹 🥀🌷🌷🌸 ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈• ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
بخشی از وصیت‌نامه شهید میلاد بیدی خطاب به همسرش: دلتنگم [...]، لکن این دلتنگی را خودخواسته به جان خریده‌ایم زیرا میدانیم که این عاشقانه‌ای میان ما و خداست. از آن عاشقانه‌های احلی من العسل و ما رأیت الا جمیلا... 🌸🌷🌷🍃🌹 🥀🌷🌷🌸 ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈• ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
⚫️ ③① 🖤شهید مدافع‌حرم ▪️مادر شهید نقل می‌کند: حسین‌آقا خادم و عاشقِ مسجد بود و تمام وقت‌های آزادش را در آنجا می‌گذراند. نزدیک ایّام محرّم که می‌شدیم، برای رفتن به مسجد بال درمی‌آورد؛ مسجد را آماده‌ی ایّام عزا می‌کرد؛ در و دیوار آنجا را سیاه‌پوش، آبدارخانه را تمیز و وسایل پذیرایی را مهیّا می‌کرد. ▪️هیچ‌وقت نمی‌گذاشت بزرگترها به آبدارخانه بیایند و ظرف بشویند. یکی از آقایان می‌گفت: «وقتی چای خوردم، دیگه همه ظرف‌ها جمع شده بود، استکانم رو برداشتم و رفتم آبدارخانه تا بشویم ولی حسین آقا اومد، من رو بغل کرد، کنار کشید و گفت "تا ما هستیم، شما نباید این کار رو بکنید".» ▪️شهید مشتاقی به بزرگترها احترام می‌گذاشت و به کوچکترها محبت می‌کرد. مسجدی‌ها می‌گفتند که هر چندبار که درخواست چای می‌دادیم، حسین آقا با رویِ خوش برای ما می‌آورد. خانم‌ها به من می‌گویند: «ما انگار هنوز حسین آقا را می‌بینیم که در یک دستش، سینی استکان‌ها و در دست دیگرش، کتری است و از آبدارخانه بیرون می‌آید تا از ما پذیرایی کند.» 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈• لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ از تلویزیون عراق در اون زمان پخش شده بود دلخراش وناراحت کننده هستش پاتک زدن بچه هارو دور زدن اومدن بالا سرشون شیر بچه ها چه مظلوم نشستن دست بسته یه سری شهید یه سری زخمی افتادن یه سری اسیر این کلیپ رو میبینیم یاد اون موقع میافتیم گریه وبغضمون می گیره 😭😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈• لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسین جانم دلم رو دست تو دادم🥀 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈• لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت رهبر انقلاب از ماجرای شهادت غلام سیاه پوست حبشی در کربلا و رفتار امام حسین(ع) با او 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈• لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
💫 ﷽💫 🌴🥀🌹🕊🌹🌴🥀🌹🕊🌹 هرشب زیارت میکنم جمیع شهداء را قربة الی الله🌷‌🕯️⁩🌷 زیارت نامه شهدا اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . ‌🕯️⁩ای شهداء التماس دعا‌🕯️⁩ 🥀🌷🌷🍃🌹 🥀🌷🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
💫 ﷽💫 🌴🥀🌹🕊🌹🌴🥀🌹🕊🌹 💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ، شهدای گمنام، شهدای مدافع حرم ، شهدای دفاع مقدس ، شهدای مدافع وطن ، شهدای حادثه ترور... 💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 💠دعــای ســـلامتی آقا امــام زمــــان(عج)💠 ⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜ ⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ 🤲 🥀🌷🌷🍃🌹 🥀🌷🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯