🔰#شهیدی که به خواب یک خانم بی حجاب می رفت
🍃یکی از مسوولان گلستان شهدای اصفهان تعریف میکرد
اواخر سال ۹۴ بود
توی دفتر نشسته بودم .. یکهو یه خانمی وارد شد ، وضعیت #حجابش خیلی بد بود خیلی بد ...
آستین هاشو تا بالای آرنج بالا زده بود ، یه مانتوی خیلی کوتاه پوشیده بود ، خیلی از موهاش هم بیرون بود ...
✨گفت: دنبال یه شهیدی میگردم
من متعجب شدم با این ریخت و لباس دنبال شهید میگرده
از جیبش گوشی موبایلش را درآورد و گرفت جلوی صورت من و گفت: عکس شهید اینه
دستش را که آورد جلو .... چون آستین هاشو تا آرنج بالا زده بود .. ناخودآگاه دیدم دستش پر از #خالکوبی و #تتو هست
🌹روی عکسی که بهم نشون داد .. دیدم نوشته « #شهید_حسین_خالقی »
توی سیستم زدم تا پرونده شهید بالا بیاد
خانمه گفت: ببین توی #شلمچه شهید شده؟
گفتم: بله
گفت: ببین توی #کربلای_پنج شهید شده؟
گفتم: بله
گفت: مزارش همین جا توی گلستان شهدا است؟
گفتم: بله
گفتم: یه سوالی بپرسم؟
گفت: میخای بپرسی این با این ریخت و لباسش چیکار با شهید داره
شروع کرد به گریه کردن
👈خانمه گفت:
من #لامذهبم ، #دین ندارم .. زندگیم شده بود آرایش کنم و توی خیابون بگردم
چند وقت پیش رفتم توی لباس_فروشی .. توی آینه خودم را دیدم
از خودم بدم اومد .. به خود گفتم: آخه این چه وضع ریخت و لباسه ، شدی مانکن کوچه و خیابون
از توی لباس فروشی اومدم بیرون .. سرم رو به #آسمون کردم و گفتم:
#خدایا راه منو عوض کن ... یه چیزی بذار سر راهم تا عوض بشم .. به خداوندی خودت قسم #توبه میکنم
الان چند مدتیه ... هر شب هر شب این شهید میاد توی خوابم و باهام حرف میزنه
به اون خانمه گفتم : مزارش توی قطعه کربلای پنج جلو پای #شهید_خرازی هست
از جام پا شدم تا مزارش را نشونش بدم .. اما دیدم نمیاد
خانمه گفت: من خجالت میکشم با این ریخت و لباس بیام سر مزارش ... یه تیکه پارچه اگه دارید بهم بدید ، بندازم روی خودم
یه تیکه پارچه اونجا داشتیم .. انداخت روی خودش ..
تا رسیدیم سر مزار #شهید خالقی .. نشست روی زمین .. اونقدر گریه کرد .. اونقدر گریه کرد
✨گلستان_شهدای_اصفهان
قطعه: کربلای پنج
❍↲ #أَللّٰھُـمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَٱلْفَرَج𝟑𝟏𝟑💚⃞
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰عضو فعال اردوهای جهادی بود.
وقتی دستهایش را میدیدم میگفتم: «حسین رفتی کار بنایی؟» هیچ حرفی نمیزد.
وقتی شهید شد رفتم توی اتاقش لباسهای اردوی جهادیاش را دیدم.
متوجه شدم هر وقت که میخواسته به اردوهای جهادی برود یواشکی لباسهای جهادیاش را میبُرده که من آنها را نبینم...
🌸روایت ازمادرشهید
🕊️#شهیدحسینولایتیفر
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
😭#شهادت مامور فراجا در بافت کرمان
فرهاد آراسته فرماندار بافت:
🔹️ساعت ۱۸:۱۰ عصر دیروز ماموران یگان انتظامی و کلانتری شهر بافت با حکم قضایی برای دستگیری یک شرور به منزل وی مراجعه میکنند.
🔹️فرد شرور به محض رسیدن ماموران به جلو منزل، هنگامی که در را باز میکند ماموران را به رگبار گلوله میبندد.
🔹️یک نفر از پرسنل یگان انتظامی شهرستان بافت به نام
🕊️#جواد_کریمی در این حادثه به شهادت رسید و ۲ تن دیگر نیز مجروح شدند.
🔹 جانشین فرمانده انتظامی استان کرمان از دستگیری یک متهم خبر داد و افزود: دستگیری سایر متهمان و ابعاد این درگیری مسلحانه در دست اقدام است.
گفتنی است #شهیدکریمی متاهل ودارای یک فرزند۶ ساله است😔
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰دیشب خواب دیدم تو شهید شدی!
💚مادر شهید میگوید:
در یکی از همین تماسها، گفتم دیشب خواب دیدم تو شهید شدی.
در خواب بلند شدم تمام منطقه سکونتمان را چراغانی کردم و نه تنها گریه نمیکردم
بلکه خوشحال بودم.
این را که گفتم، از خوشحالی پشت تلفن داد زد که
🌷 «بالاخره من پر میکشم»🕊🌹
میشنیدم که به دوستانش میگفت مادرم خواب دیده شهید میشوم،
عصر همان روز که برای آخرین بار زنگ زد، با برادرش هم تلفنی صحبت کرد و سفارشهایی به او کرد،
همان شب ساعت ۲ بامداد مجیدم، عزیز دلم به شهادت رسید.
🌷پیکر مطهرش پس از 4 سال به آغوش میهن اسلامی بازگشت💫
🌺یادشهداباصلوات 🌺
🕊️#شهید_مدافع_حرم
🕊️#شهید_مجید_سلمانیان
متولد:۱۳۶۷/۲/۶کرج🌹
شهادت:۱۳۹۵/۲/۱۷🕊
مزار:امامزاده طاهرکرج ✨
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 سیدمهدی یک فرد آرام و گوشهنشینی نبود. تمام تلاش خودش را در پایگاه بسیج و مسجد محله برای مباحث فرهنگی انجام میداد. محرّمها ۱۰تا دیگ غذا نذری میپختند و سید، پایِ ثابتِ آشپزیِ آن نذریها بود.
▪️سید از آرزوهایش زیاد میگفت. یک روز گفت: «دوست دارم آنقدر پول داشته باشم تا بتوانم هر اندازه که میشود، به مردم کمک کنم. برای خودم هیچ نمیخواهم؛ عشقم فقط کمک به مردم است. توانایی انجام کار برای دیگران را نیز داشته باشم.»
▪️گفتم: «آقا سید! توکل به خدا انشاءالله که هرچه زودتر به آرزویت برسی.» وقتی که سیدمهدی شهید شد، پیشِ خودم گفتم: «سید به آرزویت رسیدی! چون شهدا زندهاند و دستت باز است، به هر کسی که لیاقت دارد، کمک کنی!»
▪️سید عاشق شهادت بود اما همیشه میگفت: «من لیاقت شهادت را ندارم. ما کجا و شهدا کجا! مقام شهدا خیلی بالاست.» همیشه هم به حال شهدای دفاعمقدس حسرت میخورد و میگفت: «خوشا به حالشان! کاش من هم با آنها بودم.»
✨به مناسبت
🌹#سالروز_شهادت شهید مدافع حرم
🕊️#سید_مهدی_موسوی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
1.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آخرین پیام شهید حجت الاسلام #محمد_کیهانی در محاصره داعش:ولایی بمونید ، حزب اللهی ، بسیجی بمونید ظاهرا و باطنا ...حجاب ،حجاب اسلامی ...
🕊#شهید مدافع حرم
🕊#حجت_الاسلام_محمد_کیهانی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 #حضرت زهرا (س) و سید شهیدان اهل قلم
🔹️ همیشه برایمان سوال است که چرا آثار شهید آوینی ماندگار شد؟
◇ چرا بعد ۳۵ سال از پایان یافتن حماسه دفاع مقدس، صدای شهید آوینی ما به به سوی شهدا سوق میدهد؟
◇ همیشه میپرسیم؛ چرا آوینی در فکه آسمانی شد و به صف شهدای مظلوم خاک های گرم جنوب پیوست؟
◇ همه این سوالات را در یک عبارت میتوان خلاصه کرد که آوینی آمده بود که مظلومیت جنگ رابرای تاریخ به تصویر بکشد .
◇ شهدا فرزندان حضرت زهرا"س" بودند و مرتضی در آثارش آنها را منتقم خون مادر معرفی کرد.
◇ یوسفعلی میر شکاک را همه می شناسیم و در خاطراتش مینویسد: یکبار سر چند قسمت از مطالب نشریه سوره، نامه تندی به سید نوشتم که یعنی من رفتم.
◇ حالم خیلی خراب بود و حسابی شاکی بودم. پلک که روی هم گذاشتم حضرت زهرا (س) را در عالم رویا دیدم و شروع به شکایت از سید کردم. ایشان فرمودند: « با پسـر من چکار داری؟ »
🔹 اما من باز هم از دست حوزه و سید نالیدم؛ باز ایشان فرمودند:
« با پسـر من چکار داری؟ »
◇ بار سوم که این جمله را از زبان خانم شنیدم از خواب پریدم؛ وحشت سراپای وجودم را فرا گرفته بود.
🔻 مدتی گذشت؛ تا اینکه نامه سید به دستم رسید: «یوسف جان! دوستت دارم! هر جا می خواهی بروی برو .. ولی بدان برای من پارتی بازی شده و اجدادم هوایم را دارند.»
📚 کتاب آوینی / نشر یا زهرا (س)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
3.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 در آخرین اعزام شهید محمد تقی سالخورده ، با ذوق وسایل سفرش را جمع میکرد.
اصلاً ندیدم زینب، تنها دخترمان را بغل کند و ببوسد و خداحافظی کند. مأموریتهای قبلی اینطوری نبود.
حتی اگر زینب خواب هم بود، میرفت بغلش میکرد و میبوسیدش.
بعداً متوجه شدم که این کارش برای این بود که نکند لحظه آخری زینب زمین گیرش کند. نکند یک وقت دلش بلرزد و از قافله جا بماند.💔
🕊#شهید مدافع حرم
🕊#محمدتقی_سالخورده
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰زمستان سال نود و یک دعوت شدیم خانهی یکی از اقوام که از قضا ماهواره هم داشتند.
همین موضوع باعث شد تا رضا درباره اهداف شبکههای ماهوارهای واسه صاحب خانه و بقیه صحبت کنه.
توضیحاتی در مورد چگونگی تشکیل این شبکهها، منابع مالیشون، اهدافشون و حامیانشون داد، توی اون مهمونی تعدادی از افراد حاضر که از لحاظ نسبی رابطه دوری با ما داشتن هم بودن و صحبتهای رضا را هم گوش می کردن
چند نفری شروع کردن به مسخره کردن رضا که فلانی، توی فلان جا مغز تو شستشو دادن تو کله شما کردن که ماهواره فلان و فلان…. بعد از مهمانی، من با رضا تند برخورد کردم که چرا شروع میکنی از این حرفها میزنی که بخوان مسخرهات کنن و کلی توپ و تشر !!!!
اما رضا این جوری جواب داد: من وظیفهام را انجام دادم، در قبال این خانواده توضیحات رو دادم، دیگه اون دنیا از من نمیپرسن که چرا دیدی و میدونستی اما چیزی نگفتی. من کار خودم و کردم، به وقتش این حرفها جواب میده خیلی برام جالب بود، اون اصلاً به این فکر نمیکرد که دارن مسخرهاش میکنن، فقط به فکر انجام وظیفهاش بود
🕊️#شهید مدافع حرم
🕊️#رضا_کارگر
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush