🔰از شهدا #حاجت بگیرید
✨خاطره ای زیبا از شهیدمدافع حرم #علیرضا_قبادی راوی مادر شهید
روزی سر قبر علیرضا بودم که متوجه خانمی شدیم که شدیدا گریان بود
از ایشان سوال کردم که آیا شما علیرضا را میشناسید
خانم گفت: که من شهید رو نمیشناسم روز تشییع شهید من در امامزاده بودم که دیدم تشییع شهید است به شهید گفتم اگر تو واقعا شهیدی پس برای من کاری کن من فرزند دختری دارم که نمی تواند صحبت کند و سه پسر بیکار در خانه دارم کمکم کن😔
✨این اتفاق گذشت چند روز بعد دخترم در خانه یکدفعه مرا صدا زد و درخواست آب کرد باور نمیکردم شهید اینقدر زود جوابم را بدهد کمتر چند روز بعد یک نفر درب خانه ما آمد و پرسید خانم شما سه پسر بیکار دارید من با تعجب پرسیدم بله چطور مگه؟؟ایشان آدرسی به من داد و گفت فردا بگویید بیایند سرکار
🕊️#شهید مدافع حرم
🕊️#علیرضا_قبادی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰#خاطرات_شهدا
✔️زینب پاشاپور خواهر فرمانده شهید #اصغر پاشاپور و همسر شهید مدافع حرم #محمد پورهنگ که ۹ سال از برادر شهیدش کوچکتر است ، می گوید :
از همان روزهای ابتدایی که جنگ سوریه شروع شد ، برادرم برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) راهی شد .
وقتی آتش جنگ بالا گرفت و نیروهایی برای مقابله با تروریست ها به آنجا اعزام شدند ، برادرم نیز مدت مرخصی هایی را که توسط آن به تهران می آمد ، کوتاه کرد و بیشتر در منطقه ماند .
حتی چند سال به ایران بازنگشت و من هم آخرین بار دو سال پیش بود که وقتی برای برگرداندن وسایل همسر شهیدم به سوریه رفتم ، برادرم را آنجا دیدم .
خود حاج اصغر هم آخرین بار عید فطر دو سال گذشته بود که به ایران آمد و به خانواده سر زد و از آن دیگر نیامده بود . همه اینها به دلیل مسئولیت سنگین اش در منطقه بود ....
🕊️#شهیدمدافع حرم
🕊️#اصغر_پاشاپور
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
❣شهیدی که خودش مهمانهای مراسم را دعوت میکند.
به مناسبت سالگرد پدرم یک تعدادی مهمان دعوت کرده بودم منزل و متأسفانه غیر از یک نفر آنها، بقیه نیامدند.
من آن شب که مهمانها را دعوت کردم و تشریف نیاوردند خیلی ناراحت شدم چون مراسم سالگرد پدرم بود و من خیلی دوست داشتم مهمانهایی که دعوت کردهام تشریف بیاورند.
من به شدت گریه کردم و همان شب پدرم را خواب دیدم که ایشان آمدهاند و پای تلفن نشستهاند. یک دفتر تلفن بزرگ جلوشان باز است و دارند تلفن میزنند. از اتاق بیرون آمدم و بهشان گفتم: بابا چکاری انجام میدهید؟
گفتند: باباجان! چرا ناراحت میشوی؟ این مهمانهایی که برای مراسم من میآیند همه را من خودم دعوت میکنم و اگر نیامدند دعوت نشدهاند، شما ناراحت نشو!
از آن سال هر کس را که برای مهمانی ایشان دعوت میکنم و تشریف نمیآورند اصلا ناراحت نمیشوم چون میگویم حتما پدرم ایشان را دعوت نکرده و مطمئنم که بهشت زهرا آمدن هم دعوت شهداست.
✨راوی: «دختر شهید جواد حاجی خداکرم»
🕊️#شهیدجواد_حاجی_خداکرم🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
#متن_خاطره🌷
😂تفاوت #ارتشیها با #بسیجیها😂
امیر عقیلی سرتیپ دوم ستاد لشگر سی پیاده گردان گرگان یک روز به حاج همت گفت: "من از شما بدجور دلخورم"
حاج همت گفت: "بفرمایید چه دلخوری دارید ؟"
گفت : "حاجی شما هر وقت از کنار پاسگاههای ارتش رد می شوید یک دست تکان می دهید و با سرعت رد می شوید ولی وقتی از کنار بسیجی های خودتان رد می شوید هنوز یک کیلومتر مانده چراغ میزنی , بوق میزنی, آرام آرام سرعتت را کم می کنی 20 متر مانده به دژبانی بسيجیها پیاده می شوی لبخند می زنی دوباره دست تکان می دهی بعد سوار می شوی و از کنار دژبانی رد می شوی. همه ما از این تبعیض ما بین ارتشیها و بسیجیها دلخوریم .. "
حاج همت با لبخند گفت: "اصل ماجرا این است که دژبانهای ارتشی چند ماه اموزش تخصصی دیده اند اگر ماشینی از دژبانی رد بشود و به او مشکوک شونداز دور بهش علامت میدن بعد تیر هوایی می زنند آخر کار اگر خواست بدون توجه از دژبانی رد شود به لاستیک ماشین تیر می زنند. ولی این بسیجیها که تو میگی اگر مشکوک شوند اول رگبار می بندند تازه بعد یادشان میافتد باید ایست بدهند یک خشاب را خالی می کنند بابای صاحب بچه را در میاورند بعد چندتا تیر هوایی شلیک می کنند و آخر که فاتحه طرف خوانده شد ؛ داد می زنند ایست".این را که حاجی گفت ، بمب خنده بود که توی قرارگاه منفجر شد.😂
🕊️#شهید_حاج_ابراهیم_همت🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 #ماجرای سربازی که فرمانده را پدرسوخته معرفی کرد و پشیمان شد
🔹️ در منطقه سوار ماشین بودند. عرب عقب و رزمنده دیگر جلو نشسته بود، یک رزمنده را توی مسیر سوار می کنند.
◇ هیچ کدام نمیدانستند ، شهید عرب مسئول لشکر است. آقای عرب شروع می کند به احوال پرسی: چطوری آقای گل؟ چه خبره؟
◇ رزمنده هم شروع می کند به درد و دل کردن: این ماشین های لشکر می آیند رد می شوند خود فرماندهی می نشیند جلو و کسی را هم سوار نمی کنند، پدر سوختهها
◇ عرب میپرسد: خب پدر سوختهها دیگر چه میکنند؟
◇ یکی یکی بچه ها مشکلاتشان را میگویند.
◇ به مقرلشکر که می رسند میبینند یکی از برادرها آمد جلو و شرع کرد به احوال پرسی آقای عرب چطورید؟
◇ این ها تازه فهمیدند چه کسی عقب نشسته بوده و به حرف هایشان گوش میداده است!
◇ خجالت میکشند و کمی میترسند. عرب که متوجه حالت آنها می شود می رود جلو رویشان را می بوسد و میگوید: ممنون که اشکالات کار می را گوشرد کردید و از آنها
تشکر می کند.
🔺️ راوی قدیر علی عرب (برادر شهید)
🕊️#سردار_شهید_قربانعلی_عرب🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 #غلامعلی، سرداری که رهبری به او #مالک اشتر لشگر را داد
🔹️ بچه های محله در مدرسه او را دهاتی صدا میزدند به قدری هر روز در مدرسه او را مسخره میکردند که از ادامـــه تحصیل منصرف شد
◇ ولی فقط چند سال گذشت که آن پسربچه خرابهنشین امامزاده به جایگاهی رسید که رهبر انقلاب، او را مالک لشگر امام حسین (ع) لقب داد.
◇ برادر سردار شهید غلامعلی عرب می گوید: حجت الاسلام حسین عرب یکی از روحانیون روستای در این دیداری، رهبر انقلاب وقتی متوجه میشود فامیل او عرب است
◇ از او جویا میشود که آیا شهیدی به نام قربانعلی عرب را میشناسد که او وقتی آشنایی میدهد،
◇ رهبری می فرمایند: به خانواده شهید عرب سلام مرا برسانید همچنین به تک تک اهالی آبادیتان...،
◇ رهبری میفرماید: سردار شهید عرب، مالک لشگر امام حسین (ع) بود.
◇ او میگوید: «با شنیدن این کلمات خوشحال شدم که رهبر انقلاب پس از سال ها سردار عرب را فراموش نکرده است و حتی سلام خود را به خانواده بچه یتیم خرابهنشین می رساند»
🕊️#سردار_شهید_قربانعلی_عرب🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💠 من شهید #بروجردی را از یاد نمیبرم...
🔸 رهبر معظم انقلاب:
من بروجردی را از یاد نمیبرم و هیچ وقت فراموش نمیکنم.
غالبا هر وقت كه بحث شهدا پيش میآید، شهيد بروجردی جلو چشم من است.
🥀بمناسبت #سالروز_شهادت
🕊️#شهیدمحمد_بروجردی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 #دفاع از فرهنگ عفاف و حجاب در سیره #شهید مدافع حرم سید اصغر فاطمی تبار
✨سید اصغر خیلی دلواپس فرهنگ عفاف و حجاب بود.
گاهی وقت ها هم که کنارم می نشست از اوضاع جامعه می گفت و نگران این بود که بعضی ها می خواهند حجاب را در جامعه کم رنگ کنند. می گفت:
«اوضاع فرهنگی کشور خوب نیست. باید برای بزرگ داشت حجاب کاری کرد»
مدتی بعد در منطقه جایزان کنگره حجاب را برگزار کردند و نمایشگاه خوبی هم شد و مورد استقبال مردم قرار گرفت.
وقتی هم که حوزه علمیه اصفهان مشغول تحصیل بود، هر وقت می آمد برای بچه ها سوغاتی می آورد.
برای نسترن دختر زینب، روسری و گیره می آورد. می گفت: «در مورد حجاب نباید به بچه ها سخت گرفت؛ ولی باید آرام آرام آنها را با حجاب و عفاف آشنا و به آن علاقه مند کرد».
🗣راوی: مادر شهید
📚کتاب راز قلعه حمود؛ خاطرات روحانی شهید مدافع حرم سید اصغر فاطمی تبار؛ نوشته: اعظم محمد پور. ناشر: خط مقدم، نوبت چاپ: اول-۱۳۹۷٫ صفحه ۳۲ و ۷۸٫
🕊️#شهید مدافع حرم
🕊️#سید_اصغر_فاطمی_تبار
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📸دختری که در روز دختر، دختر شهید شد
🔹تصویری از دختر شهید حسن بادامکی از شهدای سراوان
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 دو پسر دیگر دارم و آن ها را هم فدای #رهبری میکنم!
🔹 پدر شهید یونس سیفینژاد، سرباز وظیفه مرزبانی در حالی که برای تشییع فرزندش راهی سرخس است، می گوید:
◇ چهار بچه ام را با کارگری و نان حلال بزرگ کردم و از زندگی و شهادت پسرم هم راضی به رضای خدا هستم.
◇ من ۴ فرزند دارم که سه پسر و یک دختر هستند. یونس، اولین فرزند و پسر بزرگم بود. نه تنها یونس بلکه دو پسر دیگرم را هم فدای مقام معظم رهبری می کنم.
◇ هرجایی نیاز باشد همه بچه هایم را فدای خاک پاک این کشور می کنم.
🌹#شهید_دهه_هشتادی_امنیت
🕊️#شهید_یونس_سیفینژاد
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush