💌 #خاطرات_شهدا
✨ارادتبهحضرترقیه(س)
اولین باری که با هم بیرون رفتیم، گلزار شهدا بود، پنج نفر بودیم، همانطور که به قبور مطهر شهدا سر میزدیم، به مزار شهید نیری رسیدیم.
یکی از ما گفت: کی روضه میخونه؟
همه ما بهانه آوردیم که روضه نخونیم.
امّا آرمان داوطلب شد. از او پرسیدم چه روضهای میخونی؟
گفت: روضه خانم حضرت رقیه(سلاماللهعلیها).
خیلی حضرت رقیه(س) را دوست داشت.
🎙 بهروایتازرفیقِشهید
🕊#شهید_آرمان_علیوردی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰هشتم اردیبهشت سالروز شهادت خلبان انقلابی شهید علی اکبر شیرودی
🔹 علی اکبر شیرودی از خلبانان شجاع و دلاور در جنگ تحمیلی بود که با بیش از یک هزار ساعت پرواز، نام خود را برای همیشه در تاریخ ماندگار کرد و صاحبنظران جنگهای هوایی، او را از جمله خلبانان صاحب سبک در رزمها و درگیریهای هوایی و هوانوردی و نامدارترین خلبان جهان نامیدهاند.
🔹 او در هشتم اردیبهشت 1360 در منطقه بازی دراز ، هنگامی که رژیم بعث لشکری زرهی با ۲۵۰ تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپارهانداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس گیری ارتفاعات بازی دراز به طرف *سرپلذهاب* گسیل داشته بود، به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
🔹 پیکر پاک این شهید والامقام پس از تشیع باشکوه در روستای شیرود تنکابن به خاک سپرده شد.
🕊#ایثار_شهادت
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 شهیدی که حضرت زینب از او راضی بود
✨یکی از عادتهای شهید افشین ذورقی اهمیت به تلاوت قرآن به ویژه در شبهای پنجشنبه بود فرقی نمیکرد این شب در محل کار، مأموریت و یا در منزل باشند؛ بهعنوان مثال اگر نیمهشب از مأموریت بر میگشت وقتی همسرش میخواست برایش شام یا چای ببرد میگفت اول قرآنم را بیاورید. تا زمانیکه یک سوره یا صفحه از قرآن را تلاوت نمیکرد امکان نداشت لب به غذا بزند چون معتقد بود شبهای جمعه اموات منتظرند.
✨یکی از همرزمان شهید ذورقی میگفت: " ۵ الی ۶ ساعت قبل از شهادتش ایشان را دیدم گفتم : تو شبانهروز در حال خدمت و جهاد هستی باید مزدت شهادت باشد اگر شهادت نصیبت نشود یعنی اینکه ناخالصی در شما وجود دارد. همرزمش میگفت پس از این حرفم شهید ذورقی خیلی آرام گفت: برای شهادت به اینجا نیامدم برای خدمت و جهاد آمدم اینجا باید طوری جهاد کرد که خداوند و حضرت زینب (س) از ما راضی باشند. همرزمش میگفت: وقتی چند ساعت بعد خبر شهادتش از بیسیم اعلام شد از حرفم پشیمان شدم و گفتم خدایا با این کارت میخواستی به من ثابت کنی که این بندهات ناخالصی ندارد."
🕊شهیدمدافعحرم
🕊#افشین_ذورقی_بحری
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔶 نامه یک شهید به همراه فیش واریزی ۴۰۰۰ ریال پول به حساب دولت در زمان جنگ با عراق..!
🔹#شهید_امیر_مقدم:
حلال کنید...
امروز پای خاکریز، دو تا از گلولههای آر پی جی
به هدف نخورد، حقوق این ماهم حلال نیست! ببخشید...
😔کمی پای درس شهدا بشینیم..
🕊#شهیدانه
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰 حتی عراقیها هم برای شهادت عباس ختم گرفتند
شهید عباس صابری جانباز شیمیایی بود، اما هیچگاه دنبال مدارک جانبازیاش نرفت. یک روز وقتی در منزل بود، خون بالا آورد. با اصرار مادرش به بیمارستان رفت. بعد از معاینه دکتر از او پرسید: خانه شما در منطقه جنگی بوده؟ با ایما و اشاره به مادرش فهماند که دوست ندارد دکتر بفهمد که در جبهه بوده، اما مادر به آرامی به دکتر گفت. دکتر رو به عباس کرد و گفت: به بیمارستان سپاه برو تا بتوانی دوباره به جبهه بروی، اما او قبول نکرد. مدتی را در تهران ماند تا کمی حالش بهتر شد و باز به جبهه رفت.
عباس صابری برخی اوقات که برای تفحص شهدا به خاک عراق میرفت، مقداری لباس، میوه برای عراقیها میخرید تا برای تفحص شهدا با آنها بیشتر همکاری کنند. این هدیه همراه با مهربانی و خوش اخلاقی عباس آقا موجب شد که دل عراقیها نرم شده و به او علاقهمند شوند. وقتی خبر شهادتش به عراقیها رسید، برایش ختم گرفتند.
🕊شهیددفاعمقدس
🕊#عباس_صابری
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰رفیقش میگفت :
یه شب تو خواب دیدمش،بهش گفتم: محمدرضا اینقدر از حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) خوندی تهش چی شد
گفت:همینکه تو آغوش پسرش امامزمان(عج الله تعالی فرجه الشریف ) جان دادم برام کافیه
🕊#شهیدمحمدرضاتورجیزاده
🌻#یادشهدابا صلوات
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰پنج نفری سر سفره نشسته بودیم، من گفتم از ما پنج تا، یکیمون خمس این راه میشه، بیاین یک قراری بذاریم هر کس شهید شد اون لحظه آخر که میگن امام حسین (ع) و بقیه اهل بیت میان؛ وقتی اهل بیت رو دید یک کاری کنه که بقیه بفهمن که دیده، بعد از این صحبت قرار بر این شد هر کس شهید شد لبخند بزنه، ما میدونستیم این حقیقت وجود داره و ایمان داشتیم به اینکه اهل بیت اون لحظه آخر تنهامون نمیزارن ولی در حد شوخی بود که این موضوع رو مطرح کردیم .
بعد از چند ساعت که برای باز پس گیری و آوردن پیکر شهدا به تل مزار رفتیم وقتی به سنگر آقا مصطفی رسیدم، دیدم مصطفی به صورت روی زمین افتاده، همین که مصطفی رو برگردوندم، دیدم خون تازه از مصطفی روی زمین ریخت انگار همین الان شهید شده، در همان لحظه دیدم لبخند رو صورت مصطفی ست، اونجا بود که یاد اون شوخی سر سفره افتادم .
پیڪر مطهر مصطفی رو به پایین تل مزار آوردیم با اینکه خیلی پیکر جا به جا شد، اما هنوز لبخند مصطفی بود.
🎙 راوی: شهیدمدافعحرم #حسین_هریری🌷
🌷 ولادت : ۱۵ دی ۱۳۵۹ - مشهد
🥀 شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
🕊 محل شهادت: تدمُر سوریه
🔅 مزار: مشهد - بهشترضا(ع)
🕊شهیدمدافعحرم
🕊#مصطفی_عارفی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✏️ رهبر انقلاب: خلیج فارس خانه ماست.
🗓 دهم اردیبهشت، روز ملی #خلیج_فارس
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰#نوجوانی که پرچم دشمن را پایین کشید
🔻#شهید_بهنام_محمدی چندین مرتبه توسط دشمن به اسیری گرفته شد، وی هر بار با روشی متفاوت از دست دشمن فرار می کرد. برای این که عراقی ها را فریب بدهد گریه می کرد و می گفت: من به دنبال مادرم می گردم او را گمش کردم در واقع او با استفاده از توان و جسارتش موفق شد از موقعیت دشمن، اطلاعات ارزشمندی را کسب و در اختیار فرماندهان جنگ قرار دهد.
🔸بهنام محمدی یک بار برای شناسایی رفته بود که عراقی ها او را گرفتند و چند سیلی محکم به او زدند. روی صورت بهنام محمدی، جای دست سنگین مامور عراقی مانده بود، وقتی که برگشت دستش روی سرخی صورتش بود و حرف نمی زد فقط به بچه ها اشاره نمود که عراقی ها کجایند و بچه ها راه می افتادند.
🔺محمدی در یک روز، بالای یکی از ساختمان های بلند خرمشهر، پرچم عراق را دید و خودش را بطور نامحسوسی به ساختمان رساند و پرچم ایران به دور از چشم بعثی ها جایگزین پرچم عراق کرد، دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده خرمشهر در بچه ها روحیه مضاعفی را بوجود آورده بود و جالب تر این بود که عراقی ها تا ۱۸ آبان، این مساله را نفهمیده بودند.
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰روزهایت سرشار از رشادتهاست
و این قابها برای ما، مانده یادگاری
از روزهایی که هر لحظهاش را
در انتظار شهادت نشستهای ...
❤️#سردار_دلها
✨فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله
🕊#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰شهیدی که قرائت زیارت عاشورا به نیت او گره گشاست...
مادر شهید می گوید مواقعی که دلتنگ او می شوم با عکسش صحبت می کنم و مطمئن هستم که صدای من را می شنود و به حرف هایم گوش می کند. بیشتر دوستان و اقوام می گویند هنگامی که مشکلی برایمان پیش می آید به نیت حسین #زیارت_عاشورا می خوانیم و هنوز تمام نشده مشکلمان حل میشود.
✨مادر شهید مدافع حرم حسین بواس که تصویری از این شهید در دستانش بود با بیان اینکه پسرم #نماز_و_روزه قضا نداشت گفت: او از همان دوران کودکی کارهای شخصی اش را خودش انجام می داد و تمام نمازهایش را #اول_وقت می خواند و روزه هایش را می گرفت.
🕊شهیدمدافعحرم
🕊#حسین_بواس
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰آمدم بالای سر سید، بدنش کبود شده بود.
اصلا حال خوبی نداشت وقتی بالای سرش رسیدم گفت:«حمید، بگو این چیزا رو از دستم در بیارن .» خودش میخواست آنها را جدا کند که نگذاشتم. به سید گفتم:«مگه چی شده، براچی میخوای سرم و دستگاهها رو در بیاری؟» گفت:« میخوام برم غسل کنم.» با تعجب گفتم:«غسل ؟!»
نگاهی به صورتم انداخت و گفت :« آمدهاند مرا ببرند» از این حرف بدنم لرزید. ترسیده بودم. سید مجتبی هیچ وقت حرف بیربط نمیزد. با چشمانش به گوشهای از سقف خیره شد. فقط به آنجا نگاه میکرد! تحمل این شرایط برایم خیلی سخت بود. نمیدانستم چکار کنم. دوباره نگاهش به من افتاد و گفت:« آمدهاند من را ببرند. پیامبر(صلیالله علیه و اله ) حضرت علی(علیهالسلام) و مادرم حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) اینجا هستند من که نمیتونم بدون غسل شهادت برم!»
با هر زحمتی بود غسل کرد و طولی نکشید پرواز کرد...
🌷شهیدستان (بدون روتوش)
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
▫️سنگر جبهه و جنگ قرارگاه
جــبــهــه فـــرهـنـــگی فــــاطمیــون
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush