✨#خطاب به برادران و خواهران ایرانی
نیروهای مسلّح خود را که امروز ولی فقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید
و نیروهای مسلح میبایست همانند دفاع از خانه خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند
و نسبت به ملت همانگونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیروهای مسلح میبایست منشأ عزت ملت باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت کشورش باشد.
🔰فرازی ازوصیتنامه #سردارشهیدحاج قاسم سلیمانی درخطاب به مردم ایران ــ
♥️¦↬ #سردارقلبها
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌷شهیدستان🌷(بدون روتوش)
🔰#حضرت زهرا(س)گفت ماتورا دوست داریم!
پائيز سال شصت و يك بار ديگر به همراه ابراهيم عازم مناطق عملياتي شديم.
اينبار نَقل همه مجالس توسلهای ابراهيم به حضرت زهرا (س) بود، هر جا ميرفتيم حرف از ابراهيم بود.
خيلي از بچهها داستانها و حماسهآفرينيهاي اون رو توي عملياتها تعريف ميكردن كه همه اونها با توسل به حضرت صديقه طاهره(س) انجام شده بود.
به منطقه سوماركه رفتيم و به هر سنگري که سر ميزديم از ابراهيم ميخواستن كه براي اونها مداحي كنه و از حضرت زهرا (س) بخوانه.
شب در جمع بچههاي يكي ازگردانها شروع به مداحي كرد صداي ابراهيم به خاطر خستگي و طولاني شدن مجالس گرفته بود.
بعد از تمام شدن مراسم يكي دو نفر از رفقا با ابراهيم شوخي ميكردن و صداش رو تقليد ميكردن وچيزهائي ميگفتن كه خيلي ناراحت شد.
ابراهيم عصباني شد و ميگفت:"من مهم نيستم، اينا مجلس حضرت رو شوخي گرفتن. براي همين ديگه مداحي نميكنم".
هر چه ميگفتم: "آقا ابرام، حرف بچهها رو به دل نگير، تو كار خودت رو بكن"، بيفايده بود آخر شب هم كه برگشتيم مقر، قسم خورد كه :"ديگه مداحي نميكنم".
ساعت حدود يك نيمه شب بود كه خسته و كوفته خوابيدم. قبل از اذان صبح متوجه شدم كه كسي دستم را تكان ميدهد. چشمانم را به سختي باز كردم. چهره نوراني ابراهيم بالاي سرم بود. من رو صدا زد و گفت: "پاشو الان موقع اذانه" من هم بلند شدم. با خودم گفتم: "اين بابا انگار نميدونه خستگي يعني چي؟" البته ميدونستم كه او هر ساعتي هم بخوابه ،قبل از اذان بيداره و مشغول نماز ميشه.
ابراهيم بچههاي ديگه رو هم صدا زد و بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح رو به راه انداخت. بعد از نماز و تسبيحات، ابراهيم شروع به خواندن دعا کرد و بعد هم مداحي حضرت زهرا(س). اشعار زيباي ابراهيم اشك چشمان همه بچهها را جاري كرد.
من هم كه ديشب قسم خوردن ابراهيم رو ديده بودم از همه بيشتر تعجب كردم، ولي چيزي نگفتم.
بعد از خوردن صبحانه به همراه بچهها به سمت سومار برگشتيم. بین راه دائم در فكر كارهاي عيجب ابراهيم بودم. يكدفعه نگاه معنيداري به من كرد و گفت: "ميخواي بپرسي با اينكه قسم خوردم، چرا روضه خوندم؟"
گفتم: "خوب آره، شما ديشب قسم خوردي كه..." پريد تو حرفم و گفت: "چيزي كه بهت ميگم تا زندهام جايي نقل نكن".
بعد ادامه داد:"ديشب خواب به چشمم نمياومد ولی نيمههاي شب كمي خوابم برد،
يكدفعه ديدم وجود مطهرحضرت صديقه طاهره(س) تشريف آوردند و گفتند: "نگو نميخوانم، ما تو را دوست داريم. هر كس گفت بخوان تو هم بخوان" ديگه گريه امان صحبت كردن بهش نميداد. ابراهيم بعد از آن به مداحي كردن ادامه داد.
📗#کتابسلامبرابراهیم
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰#میروم تا انتقام سیلی مادر رابگیرم
مگر عمریست که در روضه هاو عزاداری های اهل بیت (ع) دم نمیزنیم که،
ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند،
پس بایدتنها شعار ندادبلکه عمل هم باید کرد.
الان زمان عمل فرا رسیده است.
من نمیتوانم آن روزی را ببینم که ما باشیم،نسل بعداز ما هم باشد اما اثری از حریم اهل بیت ع نباشد.
آنوقت نسل های بعد از ماهم،مارا مثل مردم کوفه مورد لعن قرار میدهندو میگویند،شماها بودید،جوان بودید،توانایی و آگاهی اش را داشتید و گذاشتید تا به حرم حضرت زینب سلام الله علیها جسارت بشه...؟!
آنوقت چه جوابی باید به آنها بدهیم؟؟ نه،من نمیتوانم چنین روزی را ببینم،
حداقل اگر میخواهدروزی برسدکه نسل های ماباشند و خدایی ناکرده،حرم نباشد، پس ماهم، نباشیم.
حرم حضرت زینب (سلام الله علیها)،خود ایشان هستند.چه فرقی میکند.
نمیتوانم تماشاچی باشم،نمیتوانم بنشینم و ببینم که به حریم اهل بیت دارد جسارت میشود.
بیقرارم...بیقرار..
باید بروم تاانتقام سیلی مادربگیرم.
بروم تا حداقل یک کاری برای دفاع از حریم اهل بیت انجام بدهم،فقط نمیخواهم تماشاچی باشم...
🕊️#وصیت نامه شهیدحسین هریری معروف به قمرفاطمیون 🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✨همسر شهید مدافع حرم #مهدی_مالامیری:
موقع خداحافظی بهش گفتم ان شاء الله با شهادت برگردی.
رفت شهید شد اما برنگشت یادم اومد همیشه به شوخی میگفت:
#زحمت تشییع جنازه ام رو به کسی نمیدم🥺
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
┄═🌿🌹🌿═┄
🕊️《شهید مهدی قره محمدی》🕊️
* متولد: ۱۳۶۴
* شهادت: ۲۱ آذر ۱۳۹۶
* علت شهادت: درگیری با تکفیری ها در منطقه دیر الزور
🪴 همسرش تعریف می کند:
مهدی خیلی بچه ها را به قرآن خواندن تشویق میکرد و برای هر وعده نمازشان جایزه تعیین میکرد و میگفت:
«در راه تربیت بچه ها هر چقدر هزینه کنیم کم است! همه سیستمهای جهانی دست در دست هم دادند تا بچه های ما را از راه به در کنند و باید تمام توان خود را در این راه انجام بدهیم.»
هیچ وقت از محبت برای ما نمی گذشت در عین حال بچهها را برای شهادت آماده کرده بود. میگفت:
«برای من دعا کنید تا شهید شوم و به بهشت بروم. وقتی که من به بهشت بروم می آیم در کنار شما و به شما آرامش میدهم تا نبود من را احساس نکنید». دخترم بعضی موقع از این حرف ناراحت میشد اما او میگفت:
«مگر نمیخواهی آقا را ببینی؟ اگر من شهید شوم، میروم و آقا را میآورم.» دخترم فاطمه هم می گفت:
«اگر من اجازه دادم که شما بروی فقط به عشق دیدار آقاست.»
💐#بخشی_از_وصیت_نامه
به شما سفارش میکنم که مداومت در نماز اول وقت و همچنین به تلاوت قرآن که مرتبهای بالاتر از قرائت قرآن میباشد که همانا خواندن قرآن با معرفت و تدبر در مفاهیمش است که ان شاءالله منجر به رعایت عملی دستورات قرآن مجید خواهد شد. همچنین از شما خواستارم در تمامی احوالات زندگی مشی و روش زندگی عصمت الله اکبر حضرت زهرا (سلام الله علیها) را الگو و چراغ راه خود قرار دهید.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🕊️#تفحص پیکرهای ۵۷ شهید دفاع مقدس🕊️
♦️فرمانده کمیته جستجوی مفقودین:پیکرهای ۵۷ شهید دوران دفاع مقدس طی ماههای اخیر در عملیات غرب و شمالغرب کشورمان و همچنین در خاک عراق کاوش شدند.
♦️ساعت ۹ صبح پنجشنبه پیکرهای این شهدا از مرز مهران مورد استقبال قرار خواهند گرفت.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰تو کتاب"سهدقیقهدرقیامت"
یه قسمتش هست که میگه:
«هر نگاه به نامحرم
#شش ماه شھادتو عقب می ندازه..!»
👌🏻#زن_عفت_افتخار
✊🏻#لبیک_یا_خامنه_ای
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰#زن زندگی آزادی یعنی 👇
در حدیث کساء وقتی حضرت جبرئیل میپرسه اینها چه کسانی هستند که تمام هستی رو بخاطرشون آفریدی؟
#ذات اقدس اله نمیگه علی، محمد، حسن یا حسین...
خدا میگه فاطمه و پدرش، شوهرش، پسراش یعنی از یک زن برای معرفی بهترین مخلوقاتش استفاده میکنه!
❤️ قالَ الْأَمينُ جِبْرآئيلُ يا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْكِسآءِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ، هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰بیرون از سنگر خوابیده بود!!
ممکن بود براثر اصابت خمپارههای دشمن
آسیبی به او برسه ، بیدارش کردم و گفتم
حاجی چرا اینجا خوابیدهای؟!
وقتی بیدار شد
سوالم رو با این قطعه شعر
جواب داد :
گر نگهدار من آن است که میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد...
🕊️#شهید_سیدمحمدرضا_دستواره🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
♥️ #خاطرات_شهدا
🕊 شهید مدافع حرم #حسین_هریری🕊️
💠 راوے: مادر شهید
حسین خیلی به اسمش افتخار میکرد و همیشه به خاطر اسمش از ما تشکر میکرد. او خیلی زرنگ بود. ابتدا رشتهی ریاضی فیزیک میخواند اما بعد تغییر رشته داد و رشته حقوق خواند. بازرس قطار شهری بود. هم کار میکرد و هم درس میخواند. یک روز به او گفتم: «از بازرسی هنوز هم ناراحتی؟». گفت: «گرچه در اتاقِ دربسته هستم اما نگاه به نامحرم از مانیتورها اذیّتم میکند».
یکی از دوستانش تعریف میکرد و میگفت: «یک روز به سبب مسئولیت بازرسیاش، سه تا خانمِ کمحجاب از او سؤال میپرسیدند. ما از دور نگاهش میکردیم. تمامِ مدت حسین سرش پایین بود. سرش را بالا نیاورد و نگاه نکرد. یکی از آن خانمها به او گفت: «حالا چرا به ما نگاه نمیکنی؟ سرت را بالا نمیآوری!». حسین جواب داد: «شما به نگاهِ من چهکار دارید؟ سؤالتان را بپرسید و جوابتان را بگیرید».
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush
'🌿🌼'
#امـامخـامنـهاے
اینکه شما میبینید و میشنوید
بعضی از این شهدای ما عاشقانه #آرزوی_شهادت میکردند،
خدای متعال یک نوری به دل آنها انداخته بود؛
با این نور یک حقیقتیرا میدیدند،
این بود که عاشق شهادت بودند.
شهید سلیمانی میگفت...
تهدیدش کردند که تو را میکشیم،
گفت من دارم در بیابانها دنبالش میگردم،
بلندی و پستیها را طی میکنم
دنبال همین.
۱۴۰۱/۰۸/۰۸
#رهبرانه💚"
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
eitaa.com/ShahidestanBrotoush